منصور معتمدی در گفتوگو با ایسنا در خصوص دیدار آیتالله سیدعلی سیستانی و پاپ فرانسیس با اشاره شخصیت و ویژگیهای آیتالله سیستانی، اظهار کرد: آیتالله سیدعلی سیستانی شخصیتی است که جایگاه و مرجعیت خود را بیهوده در جهت مقاصد دنیوی خرج نمیکند. به طوری که با ادیان، گروهها و جناحهای مختلف در عراق و به طور کلی جهان اسلام و مسیحیت ارتباط برقرار میکنند. او از اقلیتهای مذهبی و دینی در عراق حمایت کرده است که تمام این ویژگیها بیانگر آن است که ایشان شخصیتی قابل احترام دارند.
وی با اشاره به اینکه پاپ فرانسیس نیز شخصیت بزرگی دارد، ادامه داد: به این ترتیب آیتالله سیستانی و پاپ فرانسیس هر دو دارای شخصیتهای بزرگ و قابل احترامی هستند.
معتمدی تصریح کرد: این شخصیت با زیر و بم دریا و دریانوردی آشنا هستند و به تعبیری شنا بلد هستند و از طرفی دیگر بدون آن که جسم آنها اتحادی با یکدیگر داشته باشند در عالم ارواح هر دو جان با یکدیگر ارتباط دارند.
آیتالله سیستانی نماینده جهان تشیع است
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: لذا با توجه به موضعگیریهای ایشان میتوانیم متوجه شویم که آیتالله سیستانی خود را آلوده برخی از اشتباهاتی که دیگران مرتکب شدهاند، نکرده است و این امر سبب شده است که ایشان به چنین جایگاهی دست پیدا کند به طوری که مردم عراق با دینها، مذاهب و جناحهای مختلف ایشان را قبول دارند.
معتمدی خاطرنشان کرد: در جهان کاتولیک، پاپ یگانه مرجع افراد شناخته میشود اگر این موضوع را با جهان تشیع مقایسه کنیم، مشاهده میشود که مراجع فقهی و دینی متعددی در جهان تشیع وجود دارند که یکی از آن مراجع، آیتالله سیستانی هستند. البته در این زمینه میتوان آیتالله سیستانی را نماینده شایسته جهان تشیع بدانیم و من گمان نمیکنم شخصی از بزرگان دین با این حرف مخالفتی داشته باشد.
وی تصریح کرد: ایشان دیدارهای متعددی با افراد مختلفی داشتهاند، اما جنجالهایی که در دیدارهای افراد اهل دنیا دیده میشود، در ملاقاتهای آیتالله سیستانی صورت نمیگیرد. به طوری که در این دیدارهای رسمی هیچ خبرنگاری اجازه ورود و حضور به خانه را ندارد، چنان که از دیدار اخیر ایشان نیز تنها چند قطعه عکس و فیلم مشاهده میشود.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه «در جهان امروزی سرنوشت دینها به نوعی با یکدیگر گره خورده است»، اضافه کرد: به این معنی که دینها از جوانب مختلف مورد تهدید واقع میشوند. مثلاً رویکردهای مختلفی در زمینه هوش مصنوعی وجود دارد که برخی در مورد آن بیان میکنند، هوش مصنوعی مخلوقی است که میخواهد خدا شود و به تعبیری مخلوق به خالقیت تغییر نسب میدهد که این موضوع از جهاتی نوعی تهدید محسوب میشود و کتابهایی نیز در این زمینه نوشته شده است.
معتمدی عنوان کرد: از دیگر تهدیدات ادیان میتوان موضوعات الهام، تکامل و ندانمگویی که انسان امروز بیشتر گرفتار آن است، را نام برد. به عبارتی یقین که در گذشته بیشتر فرادست بود در حال حاضر کمتر در دسترس افراد قرار دارد و گویی انسانها در حالت تعلیق قرار دارند.
ادیان برای بقا به یکدیگر نیاز دارند
وی بیان کرد: جنبشهای دینی و عرفانی نوظهور مختلف واکنشهایی هستند که نسبت به تحولات جهان امروزی و جدید شکل گرفتهاند. دینهای استقرار یافته، مانند مسیحیت، یهودیت و اسلام سرنوشتهای مشترکی در جهان امروزی دارند و چنانچه برای بقاء خود فکر و چارهای بیاندیشند طبیعی است که به یکدیگر نیاز داشته باشند.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد افزود: در حال حاضر جریانی تحت عنوان بنیادگرایی وجود دارد که به نوعی با خشونت ارتباط پیدا کرده است و این خشونت نه فقط در جهان اسلام، بلکه در سه دین مسیحیت، یهودیت و اسلام ایجاد شده است. در واقع بنیادگرایی واکنشی نسبت به تکاملی است که توسط داروین مطرح شده است. این افراد بیان کردند که هرچه در متن آمده است اهمیت دارد و در حقیقت جهان مسیحیت همواره در صف و جبهه مقدم این تحولات علمی قرار داشته که در جهان امروزی و به ویژه در ۲۰۰ سال اخیر اتفاق افتاده است. به طوری که کلیسا و روحانیت مسیحی با چنین تحولاتی رو در رو شده و تجارب ارزشمندی به دست آورده است.
وی گفت: در اخبار، رسانهها و گزارشات در خصوص دیدار فرانسیس و آیتالله سیستانی تنها جنبه خشونت آن مورد بررسی قرار میگیرد و بیان میشود که صلح میان آنها ایجاد شده است، اما به اعتقاد من این دیدار فراتر از این موضوعات است و نمیتوان آن را تنها به موضوع خشونت، دعوت به صلح و پرهیز از خشونت محدود کرد، بلکه میتوان به دیدگاههای الهیاتی و دینی آن نیز توجه کرد.
گفتوگوی ادیان ثمرات بسیاری دارد
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: به شکلی که بتوانیم با یکدیگر گفتوگو کرده و از مواجهه مسیحیت با علم، فناوری و تکنولوژی و از طرفی دیگر مواجهه آن با حکومت، سیاست و تجارب مسیحیت استفاده کنیم. به عنوان مثال در این گفتوگوها شرکت کنیم و متوجه شویم که با توجه به پیشینه مسیحیت در ارتباط با حکومت و قدرت و اقتداری که حدود ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ سال در مسیحیت وجود داشته است، آیا قدرت به اقتدار و مشروعیت کمک میکند و یا این که اقتدار میتواند بهتنهایی و بدون قدرت سیاسی و حکمرانی وجود داشته باشد؛ این موضوع در حال حاضر به مسئلهای الهیاتی تبدیل شده است.
معتمدی خاطرنشان کرد: از طرفی دیگر میتوان از تجارب مسیحیت در مواجهه با علم و فناوری استفاده کرد. بنابراین من معتقد هستم این موضوع تنها قضیهای سیاسی نبوده و تنها در خصوص خشونت صورت نگرفته است. بیگمان این موارد بسیار اهمیت دارند، اما به نظر من ثمرات الهیاتی و دینی در این گفتوگو بسیار مهم است.
وی بیان کرد: در قرآن بیان شده است که «قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا إِلیٰ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ» این آیه به این معنی است که «ای اهل کتاب بیایید به اشتراکات بین یکدیگر بپردازید و تنها خدا را عبادت کنیم» بنابراین فرمایش قرآن در این زمینه بسیار راهگشا است. البته بیگمان در این زمینه عقل نیز چراغ راه بوده و در واقع دین و عقل هر دو در این راه به ما کمک میکنند تا دینها با توجه به سرنوشت مشترکی که پیدا کردهاند دست در دست یکدیگر قرار دهند.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد افزود: بخش اول کلمه «اورشلیم» یعنی «اور» به معنی شهر است و «شلیم» از کلمه شالوم گرفته شده و به معنای سلام و صلح است. بنابراین اورشلیم به معنی شهر صلح و صفا است حال ببینید چه تناقضی میان نام و تاریخ این شهر وجود دارد. به شکلی که با توجه به تاریخ این شهر یعنی «بیتالمقدس» متوجه میشویم همواره در این منطقه جنگ وجود داشته و نامگذاری اورشلیم نشاندهند همین موضوع است.
معتمدی تصریح کرد: همچنین یکی از اسامی بغداد «دارالسلام» است «دار» به معنی شهر و خانه و «سلام» دقیقا به معنای شلیم و صلح است. به این ترتیب دارالسلام نیز به معنای شهر صلح و صفا نامگذاری شده است. در حالی که همواره در این مناطق جنگ بوده است. با این نامگذاری سعی داشتهاند از وقوع این جنگها جلوگیری کنند.
وی عنوان کرد: در طول تاریخ و در مناطقی مانند فلسطین، سوریه، عراق، ایران و... همیشه جنگ بوده است. حتی پیش از آن که اسلام، مسیحیت و یهودیت ظهور کرده باشند. در حکاکیها و سنگنگارههای موجود در بینالنهرین که مربوط به دوره آشوریها است. در آن زمان مسیحیت، یهودیت و اسلام هنوز ظهور نکرده بودند، اما در این نقش برجستهها و نقشنگارهها تصاویری از بریدن سر افراد مغلوب وجود دارد که آن را به عنوان نوعی افتخار در این سنگ نگارهها مشاهده میکنیم.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد افزود: این سنگنگارهها به خوی بد، آزمندانه، طمعکارانه، قدرتطلب و ثروتجوی انسان برمیگردد و در واقع نوعی سوءاستفاده از نام دین است که در واقع با دینداری واقعی متفاوت است. در چنین شرایطی رهبران دینی باید از این موضوعات اعلام برائت کنند و دست در دست یکدیگر گذاشته و با همکاری و مشارکت یکدیگر انزجار خود نسبت به این خوی و خشونت را اعلام کرده و میدان را از افرادی که تنها ادعای دین دارند مانند طالبان، داعش، القاعده و... خالی کنند. به علاوه اعلام کنند که ما طرفدار صلح هستیم و این گروهها از نام دین سوءاستفاده میکنند.
دیدار پاپ با آیتالله سیستانی ارتباط تشیع با مسیحیت را گسترش میدهد
معتمدی خاطرنشان کرد: معتقدم که یکی از جنبهها و ثمرات این دیدار به این صورت خواهد بود که برخی علما و به ویژه علمای ما به این موضوع و چنین دیدارهایی توجه بیشتری داشته باشند.
وی اضافه کرد: در مورد پاپها چند فیلم سینمایی و مستند ساخته شده است و همچنین کتابهای متعددی در این خصوص وجود دارد که برخی از این فیلمها و کتابها نیز با نگاهی نقادانه و منتقدانه ایجاد شدهاند. به عنوان مثال با توجه فیلم «دو پاپ» که به نوعی درباره دوره صدارت بندیکت شانزدهم و پاپ فرانسیس است، متوجه میشویم که طبیعتاً تصویر خوبی از پاپ بندیکت شانزدهم به دست نمیآید، اما مخالفتی از سمت پاپ بندیکت شانزدهم، کلیسا کاتولیک روم و پاپ فرانسیس نسبت به این موضوع شکل نگرفته است و حتی علاقه پاپ فرانسیس به دختری در جوانی در این فیلم نمایش داده شده است. همه انسانها با تماشای این فیلم دریافتند که پاپها نیز همانند سایر انسانها بوده و متفاوت از آنها نیستند.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بنابراین دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی از این بعد و زاویه نیز میتواند مطالبهای را ایجاد کند تا علمای دیگر و بزرگان دین زندگی خود را -که زندگیهای پرافتخاری است- نشان داده و از جامعه پنهان نکنند که این امر سبب علاقهمندی جوانان خواهد شد. به عنوان مثال این که در شرایط و زمانهای مختلف چه تصمیمهایی اتخاذ کردهاند، سرمشقی برای زندگی دیگران به حساب میآید.
معتمدی ادامه داد: برای نمونه خاطرات آیتالله شبیری زنجانی با عنوان «جرعهای از دریا» بسیار خوب و خواندنی است. در حالی که امروزه حتی میتوان فراتر از کتاب رفته و در خصوص این بزرگان فیلمهایی ساخته شود. به این ترتیب چنانچه این دیدارها افزایش پیدا کند، باعث میشود که ساخت فیلم، انجام پژوهش و... صورت بگیرد. حدود یک سال پس از آن که در سال ۲۰۱۳، پاپ فرانسیس به این منصب رسیده بود، با توجه به رشته و علاقهمندی خود مطالعاتی در این زمینه داشتم و در سخنرانی بیان کردم که چه خوب میشد اگر یکی از نهادها یا بنیادهای مذهبی و رسمی ایران مانند آستان قدس در مشهد و... میزبان این پاپ شوند.
وی تصریح کرد: با این حال شاید شرایط لازم برای این اتفاق وجود نداشته و یا در حال حاضر نیز وجود ندارد، اما با روی دادن چنین رویدادها و دیدارهایی حوزه ارتباطات میان تشیع و کلیسای کاتولیک بیشتر خواهد شد و تنها محدود به نجف نمیماند. همچنین این نوع روابط بر علمای دینی دیگر نیز تأثیرگذار خواهد بود.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد گفت: همینطور که در موضوعات دینی، این بدهبستانها در تاریخ کلام وجود داشته است. به عنوان مثال کلام اسلامی بر کلام یهودی تأثیرگذار بوده است و از طرفی دیگر برخی مباحث کلام اسلامی تحت تأثیر مباحثی قرار گرفته است که در مسیحیت مطرح شدهاند. علامه طباطبایی که در تاریخ کلام اسلامی کار کردهاند نیز این موضوع را بیان میکنند. بنابراین این تعاملات وجود داشته است، پس چرا در حال حاضر این بدهبستانها اتفاق نیفتد؟ در شرایط و زندگی امروزی جوانان و نوجوانان ما با جهان جدید آشنا هستند و چنین مطالبهای کاملاً طبیعی است.
انتهای پیام
نظرات