حامد بخشی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: مسئله طلاق از دو منظر قابل بررسی است. زمانی که با رویکرد فرهنگی به مسائل و چالشهای مربوط به زنان مطلقه نگریسته میشود، عمدتا دستورالعمل و راهکار فرهنگی خاصی در این زمینه ارائه میشودکه از آن طریق میتوان در جهت فرهنگسازی و کاهش آسیبها اقدام کرد؛ راهکارهایی در زمینه جامعهپذیری صحیح، حرکت در جهت اطلاعرسانی و فرهنگسازی و آگاه ساختن افکار عمومی در زمینه مسائلی که این افراد تجربه میکنند. مجموعه عواملی همچون ساختار جنسیتی، هنجارهای روابط اجتماعی مردان با زنان و هنجارهای همسرگزینی و... را باید در بررسی وضعیت زنان مطلقه مدنظر قرار داد.
کاهش شانس ازدواج مجدد زنان مطلقه
وی ادامه داد: از یکسو احتمال ازدواج مجدد زنانی که طلاق میگیرند، به شدت پایین میآید و این با شرایط مردان خیلی متفاوت است. در مورد مردان تقریبا نمیتوان به صورت قطع گفت که در صورت طلاق گرفتن، شانس ازدواج بعدی آنها پایین میآید ولی درمورد زنانی که طلاق میگیرند به شدت شانس ازدواج آنها کم میشود. علت این موضوع را میتوان در ساختار جمعیتی حاکم در جامعه و هنجارهای جامعه یافت که بایستی در این زمینه فرهنگسازی صورت بگیرد.
بخشی، در خصوص ساختار جمعیتی و جنسیتی حاکم در جامعه گفت: جمعیت زنان آماده به ازدواج بسیار بیشتر از مردان آماده به ازدواج است و این نابرابری در عرضه و تقاضا باعث میشود، گروهی که در آن تقاضا کم و عرضه زیاد است بتوانند مانور بیشتری بدهند و این مسئله بخش هنجارهای روابط اجتماعی مردان با زنان را رقم میزند.
وی افزود: وضعیت نابسامان اقتصادی نیز به این مسئله دامن زده است. با فروریزش اقتصادی جامعه، تعداد مردانی که به لحاظ اقتصادی، تمکن مالی که یکی از ارکان ازدواج است را دارا میشوند، به شدت کم شده است و در بین پسران جوان میبینیم که تمایل به ازدواج بسیار پایین آمده و ترجیح میدهند در رابطه دوستی باقی بمانند. در این میان زنان مطلقه از دو جهت تحت فشار قرار میگیرند. آنها اگر تمایل به ازدواج مجدد داشته باشند، این احتمال را ندارند و بیشتر در معرض روابط و درخواستهایی قرار میگیرند که این در بسیاری از مواقع منتج به ازدواج نمیشود.
این جامعهشناس گفت: اساسا افرادی که با زنان طلاق گرفته در رابطه هستند این پیش فرض را دارند که قرار نیست این رابطه حتما به ازدواج بینجامد؛ زیرا هیچ کدام از مولفههای سنتی را برهم نزدند که در معذوریت باشند و مجبور شوند که حتما با این فرد ازدواج کنند، درحالی که اگر با دختران مجرد در رابطه باشند تا حدی خود را مدیون میبینند و این رابطه ممکن است منتج به ازدواج شود، ولی اگر با یک فرد طلاق گرفته در رابطه باشند، در قبال این فرد و آینده و رابطه طولانی مدتی که با این فرد برقرار کردند، احساس مسئولیت و تعهد آنچنانی نمیکنند و پس از مدتی ممکن است رابطه را رها کنند.
فشارهای یک جامعه سنتی را تحمل میکنیم در حالی که مدرن زندگی میکنیم
عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی عنوان کرد: ما یک پا در سنت داریم و یک پا در مدرنیته و بین این دو در رفتوآمد هستیم و این موضوع به نوعی باعث شده آسیبها و فشارهای یک جامعه سنتی را تحمل کنیم در حالی که مدرن زندگی میکنیم و همینطور آسیبهای یک جامعه مدرن را تحمل میکنیم در حالی که هنوز طنابها و ریسمانهای باورهای سنتی بر گردن ماست؛ بنابراین یک زن مطلقه در این جامعه به راحتی نمیتواند مدرن زندگی کند؛ یعنی مثلا بعد از ازدواج مستقل شود و خانه بگیرد. همچنین آن کنترلگری و فشارهای خانواده بر این افراد زیاد است؛ مثلا طبق قوانین خانه پدری محدودیتهایی برای رفتوآمد و نوع فعالیتها و... وضع شده است که بایستی رعایت کند و فرد نمیتواند مستقل زندگی کند. این از هم گسیختگی هنجارهای جامعه در حال گذار از سنتی به مدرنیته موجب شده زنانی که طلاق گرفتند و فاقد حمایت اخلاقی اجتماعی از سوی یک همسر هستند، تحت فشار زیادی قرار بگیرند.
وی افزود: فیلم «رگ خواب» به خوبی دشواریهای یک زن مطلقه را نشان میدهد که چطور در یک رابطه نفر دوم میشود و همواره به عنوان یک نفر دوم باقی میماند و اینکه یک زن در هنگام طلاق که درصدد است روی پای خویش بایستد با چه مسائلی روبه رو میشود. بحث علامت دار شدن و لیبل خوردن یک زن طلاق گرفته هم وجود دارد که به محض تجربه طلاق، نگاهها نسبت به او تغییر مییابد و دیگران همان ابتدا که متوجه طلاق او میشوند نگرش و رفتارشان نسبت به این زن تغییر مییابد و از همان ابتدا به این شخص به منزله یک طعمه و یک رابطه نگاه میکنند. زنان زیادی هستند که چندین سال بعد از جدایی نیز طلاق خود را پنهان میکنند تا از نگاههای منفی و مخرب و پیشنهادهای مکرر برای برقراری روابط در امان بمانند.
بخشی با بیان اینکه رویکرد دیگری که میتوان در بررسی چالشهای پیش روی زنان مطلقه به کار گرفت، در نظر گرفتن ساختارهای اقتصادی، شرایط مادی و معیشتی آنها است، گفت: حتی زمانی که ممکن است برخی از زنان تجرد را انتخاب کنند و تصمیم بگیرند چندین سال مجرد بمانند، این افراد در معرض انواع و اقسام پیشنهادهای مکرر حتی از سوی افراد متاهل یا افراد میانسال برای روابط پنهانی یا ازدواج موقت قرار خواهند گرفت؛ زیرا این افراد میتوانند به دلیل تمکن مالی که دارند، خدمات مالی را به آن زن ارائه دهند. از طرفی زنان مطلقه نیز به دلیل ناتوانیهای مالی و مشکلات اقتصادی متعدد خود از این جهت آسیب پذیرند؛ بنابراین میتوان گفت فقدان حمایتهای اقتصادی از زنان مطلقه، آسیبهای اجتماعی را برای زنان به وجود میآورد و شرایط را برای افراد سوءاستفادهگر مهیا میسازد.
وی افزود:. پیشنهاد بنده در این زمینه بیمه طلاق است، ما برای شکستن دست، شکستن چراغ ماشین و... بیمه داریم پس قطعا میتوانیم برای شکستن پیمان زناشویی نیز بیمه تعیین کنیم که زن یا مرد بعد از طلاق حمایت مالی داشته باشند.
بخشی بیان کرد: جامعه ما بایستی آسیبپذیری زنان مطلقه را کم بکند تا این زنان در جامعه بتوانند زیست مسالمتآمیزی داشته باشند .
انتهای پیام
نظرات