دانوش یزدانپناه در گفتوگوی اینستاگرامی جشنواره فیلم فجر پردیس سینمایی اطلس مشهد با اشاره به ملیگرایی فیلم «منصور»، اظهار کرد: ما برای احیاء غرور از دست رفتهمان به «منصور» احتیاج داریم. قهرمانسازی این فیلم به درستی و به دور از شعار است. قهرمان مانند نمونههای کلیشهایی در فیلمهای دفاع مقدس به داد و بیداد نمیپردازد و کم حرف و کاریزماتیک است. او در عمل حرفش را میزند.
وی با تأکید بر بخش تاریخی فیلم، ادامه داد: فیلم بخشی از زندگی شهید منصور ستاری را روایت میکند. در همان سکانسهای ابتدایی فهمیدم با فیلم درستی سروکار دارم. این فیلم در میدان جنگ نیست، اما اتفاقات و شرایط حاکم آن زمان را به خوبی روایت میکند. در سالهای پایانی جنگ به لحاظ تسهیلات جنگی به ویژه در بخش هوایی ضعیف بودیم و «منصور» با قهرمانسازی خوب خود چالشهای سرتیپ ستاری را به نمایش میگذارد.
یزدانپناه با اشاره به نیاز به خودکفایی در آن دوره، تصریح کرد: بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت موضوع نیاز به خودکفایی مطرح شد که در دورههای بعدی و حتی امروز ملموس است، اما همیشه افرادی هستند که به خاطر منافع شخصی به سنگاندازی و کارشکنی ادامه میدهند و گاهی در بدنه سیستم نفوذ میکنند.
این منتقد سینما در رابطه با بازیگران فیلم، بیان کرد: این هوشمندی سیاوش سرمدی در مقام کارگردان است که چهره کمتر شناختهشده هنرمند تئاتر، محسن قصابیان، را به عنوان قهرمان انتخاب میکند. او با قراردادن سیدجواد هاشمی و قاسم زارع که بیشتر در فیلمهای این ژانر دیده شدند به عنوان شخصیتهای سنگانداز، بار دیگر از کلیشهها فاصله میگیرد.
«شیشلیک» فقر را به سخره گرفته است
وی همچنین در نقد فیلم «شیشلیک» با تأکید بر تجاریبودن این فیلم، گفت: اگر قرار است «شیشلیک» نقطه عطفی برای ورود به تجاریسازی در کارنامه مهدویان باشد، نقطه خوبی نیست. این فیلم بسیار بسیار فیلم بدی است؛ فیلمی که حتی فقر و مخاطب را به سخره گرفته است. به محمدحسین مهدویان توصیه میکنم کتاب «از این ولایت» را بخواند تا بتواند طعم فقر را حس کند.
یزدانپناه در خصوص فیلمنامه این اثر، اضافه کرد: معتقدم امیرمهدی ژوله نمیخواسته فیلمنامهاش اینگونه باشد، اما موقع نوشتن به تبعات و برداشتهای دیگر از فیلمنامه توجه نکرده است. این فیلم اگر در دهه ۶۰ ساخته شده بود شاید کمی مخاطب را همراه میکرد، اما در حال حاضر به این صورت نیست.
انتهای پیام
نظرات