دکتر جواد عباسی در برنامه اینستاگرامی گروه مطالعات و برنامهریزی فرهنگی اجتماعی دانشگاه فردوسی در خصوص دانشگاه، جامعه و سیاست اظهار کرد: منظور از سیاست این نیست که دانشگاهیان عامل و پیرو جریانهای سیاسی بیرون دانشگاه باشند یا سیاست برای دانشگاه تعیین و تکلیف کند. در واقع منظور از سیاست این است که دانشگاه باید به عرصه جامعه همچنان که توجه دارد، به عرصه سیاست نیز توجه داشته باشد.
وی افزود: این تعریف و ارتباط دانشگاه با سیاست در همه جای دنیا وجود دارد و در ایران به طور خاص باید بیشتر باشد به این دلیل که قرار است دانشگاه با جامعه تعامل داشته باشد؛ در سطوح و اشکال مختلف با عالم سیاست، حکومت و سیستم اداره کشور در پیوند است. زمانی که نظام سیاسی با همه مسائل اقتصادی، اجتماعی و... سروکار دارد طبیعتا هنگامی که دانشگاه میخواهد با این جامعه تعامل پیدا کند، کارش به آن جا کشیده میشود.
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: من دانشگاه را با عنوان مرکز، نهاد تولید و نشر علم، تربیت افراد اهل علم و متخصص در نظر میگیرم و سیاست را به عنوان نظام ادارهای کشور میشناسم که الزاما به ارکان اصلی و بالایی حکومت و سیاست مرتبط نمیشود. عرصه سیاست میتواند از بالاترین مقامات و مناصب سیاسی آغاز شود تا به فرماندار، استاندار، شهردار و... برسد. به خصوص در نظامهای متمرکز که همه این موارد از بالا تعیین میشود و در واقع نظام سیاسی بدنه فربه و بزرگی است.
وی با بیان اینکه ارتباط دانشگاه با سیاست، ارتباطی ضروری و اجتنابناپذیر است عنوان کرد: گاهی اوقات دانشگاهیان با افتخار مطرح میکنند که با سیاست کاری ندارند اما در واقع این موضوع بیتوجهی و گریز از مسئولیت است. اگر منظور دانشگاهیان این است که وارد بازیهای سیاسی یا آلت دست جریانهای سیاسی نمیشویم درست است و نبایستی به این معنا سیاسی شویم اما دانشگاه و دانشگاهیان به عنوان یک نهاد، لازم و بایسته است که به عرصه سیاست توجه و آن را رصد کنند و با توجه به تخصص و توانمندی خود نسبت به آنچه که در آن میگذرد، واکنش نشان دهند.
عباسی خاطرنشان کرد: اگر به این معنا باشد، اتفاقا دانشگاهیان باید سیاسی باشند و اگر نبودند به این معناست که به مسئولیت اجتماعی خود توجه ندارند. مسئولیت اجتماعی دانشگاه این نیست که به عنوان مثال چند قرارداد با شهرداری، استانداری یا قراردادهای فنی یا مطالعاتی منعقد شود بلکه باید ارتباط خود را با عالم قدرت و سیاست برقرار کرد و منظور عرصه خود سیاستگذاری است که باید به آن توجه شود.
وی بیان کرد: مطلوب این است که عرصه سیاست خود به سراغ دانشگاه بیاید، به عنوان مثال دستگاه دیپلماسی، نظامی، اقتصادی، امنیتی و... باید سراغ دانشگاههای ما بیایند و از آنها کمک بگیرند و حداقل در خصوص تصمیمات کلان از اساتید دانشگاهی مشورت بگیرند. این موضوع توجه از سمت سیاست به دانشگاه در دنیا پذیرفته شده و تقریبا در غالب مسائل در کشورهایی مانند آمریکا و کانادا دولت دنبال دانشگاهیان میرود.
از دلایل موفقیت کشورهای پیشرفته این است که عرصههای دانشگاه را جدی میگیرند
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: یکی از دلایل موفقیت کشورهای پیشرفته این است که عرصههای دانشگاه را جدی میگیرند. بنابراین اگر عرصه سیاست به هر دلیلی سراغ دانشگاه نیامد و تنها در حد حرف بود، این دانشگاه است که باید به عنوان مرکز علمی و مطالعاتی به سراغ سیاست برود و نسبت به مسائل مختلف واکنش نشان دهد.
وی گفت: دانشگاه باید تمام تلاش خود را انجام دهد تا در موضوعی که احساس مسئولیت میکند، نشست برگزار کند و بیانیه دهد. دانشگاهیان باید به صورت فردی و جمعی نسبت به مسائل گوناگون واکنش نشان دهند. بنابراین زمینه کار وجود دارد و باید در این حوزه فعالیت کرد. باید این نکته را متذکر شد که این طور نیست دانشگاه مستقیم به عرصه سیاست وارد شود و اساتید سیاسی مستقیم با وزارت خارجه به گفتوگو بنشینند. بلکه اقدامی که دانشگاه در درجه اول از دست خودش برمیآید این است که دانشآموختگانی را تربیت کند که نسبت به مسئولیت اجتماعی و سیاست جامعه حساس باشند.
عباسی اظهار کرد: دانشگاه باید افراد و دانش آموختگانی را تربیت کند که این مسئولیتپذیری اجتماعی و سیاسی را به معنای واقعی درک کنند و شاید از این جهت مقصر هم باشیم. مگر ما به افرادی که در عرصه سیاست هستند، مدرک ندادیم. اگر همین سیاستمداران را درست، کامل و علمی تربیت میکردیم چه بسا امروز تصمیمات دیگری میگرفتند.
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد عنوان کرد: بعضی از مدیران سیاسی و اجرایی که مقداری اصالت آکادمیک خود را نگه داشتهاند و همچنان به آن پایبندی دارند، شاهد آن هستیم که سراغ دانشگاهها میآیند اما تعداد کم و پراکنده است و ما نتیجه مطلوب را نمیتوانیم در سطح کلان کشور مشاهده کنیم.
انتهای پیام
نظرات