علیرضا جعفری زند، در گفت و گوی زنده اینستاگرامی خود با زهره رئیسی، اظهار کرد: اصفهان در جهان شهری شناختهشده است؛ اما دوران اسلامی و بهویژه آثار سلجوقی و صفوی آن، بقیۀ آثار این شهر را تحتالشعاع قرار داده و در طول زمان به آن توجهی نشده که همین امر سببساز دستاندازیهایی به تپه اشرف و جی هم شد.
وی ادامه داد: تپه اشرف با مساحتی ۱۲ هکتاری سال ۱۳۱۰ در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسید و مالکیت آن، در اختیار میراث فرهنگی بود با این وجود در تمام ادوار مورد بیتوجهی قرار گرفت بهطوریکه اواخر دهه شصت و در جنگ تحمیلی از آن بهعنوان پایگاه ضد هوایی استفاده میشد و سال ۱۳۷۱ نیز، چهار هزار متر آن تسطیح و به خیابان تبدیل شد. با تبدیل سایر بخشهای این تپه به فضای سبز نیز عملاً از ۱۲ هزار هکتار محوطه، تنها هفت هکتار باقی ماند.
این باستانشناس تصریح کرد: برخلاف سایر تپههای تاریخی ایران، ساختار تپه اشرف بهواسطه عوامل انسانی به وجود نیامده، بلکه یک صخره عظیم تراشخورده بوده که در دورهای روی آن آثاری شکلگرفته است. عرصه و حریم این محدوده بسیار بزرگ بوده، اما بهمرور با ساخت خانههای مسکونی و تبدیل به فضای سبز، کم و کمتر شده است، بهطوریکه تنها یک هسته بزرگ سنگی و آثاری مثل بقایای یک دژ دوره ساسانی در بخش شمالی آن باقیمانده است.
جعفری زند توضیح داد: دکتر جاوری سال ۱۳۸۹ پیشنهاد کاوش در تپه اشرف را به بنده داد و همان سال با هیأتی ۲۵ نفره در محل مستقر شدم. شهرداری نقشه داشت که این محل را تسطیح و به فضای سبز و ساختمان تجاری تبدیل کند، به همین دلیل وقتی اولین کلنگ را زدم اخطارها برای توقف کاوش شروع شد!
وی افزود: آن زمان قیمت زمین در این محدوده متری ۱۰ میلیون تومان بود و خیلی به آن چشم داشتند. بههرحال ما با مخالفتهای زیادی روبرو شدیم و برخی از میراثیها نیز با آنها همسو شدند، بهطوریکه نزدیک بود کار کاوش متوقف شود؛ اما بهمحض اینکه دستاوردهای ما از دل خاک بیرون آمد و مدیر میراث فرهنگی نیز با ما همکاری کرد، مخالفتها کمتر شد و توانستیم با ۳ فصل کاوش، بقایای یک قلعه عظیم ساسانی را در قسمت شمالی تپه اشرف شناسایی کنیم.
نویسندۀ کتاب «اصفهان پیش از اسلام» گفت: تپه اشرف در ادوار مختلف آسیبهای مختلفی دیده بود. زمانی به محل دپوی نخالههای ساختمانی تبدیلشده بود و بعضاً ما تا عمق ۵ متر زباله در آن داشتیم. در عمق سه متر و نیم هم زبالههای یک بیمارستان را پیدا کردیم که سلامتی هیأت کاوش را به خطر میانداخت. پیشتر نیز این محل به پدافند ضد هوایی تبدیلشده و زمانی هم با تسطیح و شنریزی در اختیار اجرای سیرک ایتالیا قرارگرفته بود! در ضلع شرقی تپه یک ورزشگاه و در دو طرف آن نیز خانههای مسکونی بدون جواز ساختهشده بود و تمام این اقدامات، باعث از بین رفتن بسیاری از آثار موجود در تپه اشرف شده بود.
جعفری زند ادامه داد: شرایط تپه بسیار ناامیدکننده بود، اما دستاوردها موجب شد که مورد توجه قرار بگیرد. متأسفانه مردم اصفهان این محل را بهعنوان یک تپه تاریخی نمیشناختند و هنوز هم نمیشناسند! سال ۱۳۸۹ بنده یک تابلو تهیه کردم که اسم و تاریخ این تپه روی آن بود؛ اما از طرف میراث فرهنگی اعلام شد که این تابلو را بردارید، درخور تپه اشرف نیست! گفتم خودتان یک تابلوی درخور تهیه کنید و جایگزین کنید، گفتند اول آن را بردارید تا ما تابلوی خودمان را بیاوریم و به همین نام و نشان از سال ۱۳۸۹ تا امروز این تپه تابلو ندارد!
سرپرست هیأت باستانشناسی در تپه اشرف تصریح کرد: ما در فصل پنج کاوش سه بار از تپه اشرف نقشهبرداری کردیم، چرا که بنچمارک های ما را تخریب میکردند. گفتیم بتون بریزیم و میلگرد روی آن بگذاریم که این کار را نکنند، اما با پیکور دوباره آمدند و تخریب کردند!
وی با اشاره به فصل هفتم کاوش در تپه اشرف گفت: فصل هفتم اینگونه آغاز شد که اداره آب میخواست لولهای را از این قسمت عبور بدهد و من به کمک رسانهها توانستم جلوی آنها را بگیرم. اگر رسانهها نبودند آنها کارشان را از یک نصف شب تا چهار صبح انجام میدادند و لایههای باستانی از بین میرفت.
این باستانشناس خاطرنشان کرد: ما در ۷۵۰ متر کاوش چیزهایی کشف کردیم که نوید میدهد آثار اصلی تپه اشرف کف خیابان و زیر فضای سبز است. این آثار از دوره هخامنشی تا قرن ۱۲ هجری را شامل میشد و باید بگویم که بخش مهمی از پازل تاریخ اصفهان اینجا تکمیل میشود.
جعفری زند یادآور شد: من بارها گفتهام اصفهان شهری نیست که در طول زمان جابهجاشده باشد. اصفهان کهن زیر اصفهان امروزی است و هر جا گودبرداری میشود به آثار گذشته اصفهان میتوانیم برسیم. بخش اعظم و ارزشمند آثار باستانی اصفهان نیز همانجایی است که مسجد جامع عتیق اصفهان قرار دارد، چون این بخش قدیمیترین بخش اصفهان است.
نویسندۀ کتاب «اصفهان پیش از اسلام» با اشاره به ساخت زیرگذر در میدان عتیق اصفهان، توضیح داد: سال ۱۳۸۱ قرارداد ششماهه کاوش در این محدوده با من بسته شد و مدارک آن هم موجود است؛ اما بعد چون نیک نظر کردند پر خویش در آن دیدند! از کار من جلوگیری شد و مدت کاوش از شش ماه به ۲۵ روز کاهش پیدا کرد تا هر چه سریعتر چراغ سبز ورود ماشینآلات سنگین برای زیرورو کردن تاریخ اصفهان داده شود.
وی افزود: ما در تپه اشرف هیچوقت سفال سالم پیدا نکردیم، اما آن سال و حین کار ماشینهای شهرداری در میدان عتیق، از دل لودرها سفالهای سالم اشکانی میریخت بیرون! ساخت زیرگذر خیابان عبدالرزاق، یکی از جنایتهای بزرگی بود که در حق اصفهان شد چراکه لایههای باستانی تاریخی آن را درنوردید و نابود کرد.
این باستانشناس گفت: آن زمان رسانهها قدرت امروز را نداشتند وگرنه جلوی آن کار گرفته میشد.
جعفری زند تأکید کرد: ما در تپه اشرف هم جنگیدیم تا توانستیم کاوش کنیم و نشان بدهیم که اصفهان فقط میدان نقشجهان نیست؛ بلکه پیشینهای کهن دارد. به کمک رسانهها توانستیم مسئولان را برای کاوش متقاعد کنیم و وقتی آنها برای بازدید از دستاوردها میآمدند انگشتبهدهان میگرفتند و میگفتند اینجا گورستان اشکانی بوده؟ اینجا کارگاه ذوب فلز پیداشده؟ گفتم بله و بقیه آثار هم کف خیابان است. شهردار اصفهان قول داد کاوش ادامه پیدا کند؛ اما تا امروز که این قول عملی نشده است.
این باستانشناس، تنها کاوشی که برای یافتن آثار اصفهان پیش از اسلام انجامشده بود مربوط به سال ۱۳۵۶ و ۵۷ دانست و گفت: این کاوش در مسجد جامع عتیق اصفهان انجام شد و متأسفانه باستانشناس کار را نیمهکاره رها کرد و رفت و دریغ از یک صفحه گزارش دربارۀ یافتههای این کاوش در میراث فرهنگی اصفهان و تهران!
وی خاطرنشان کرد که اگر چیزی را به چشم نمیبینیم، دلیل بر آن نیست که وجود ندارد و ادامه داد: متأسفانه ما روی تاریخ اصفهان چشمبستهایم. اگر باستانی بودن اصفهان مانند شوش و هگمتانه جاافتاده بود نمیتوانستند اینهمه به آن دستاندازی کنند.
جعفری زند در پاسخ به این سؤال که آیا در فضای سبز پیرامون تپه اشرف کاوش خواهید داشت یا خیر؟ اظهار کرد: طرحی برای ایجاد یک پارک موزه در این محدوده دادهایم و اگر کاوش قلعه ساسانی را در قسمت شمالی ادامه بدهیم، چنان اثر باعظمتی عیان میشود که همه را شگفتزده میکند. امروز همه آتشگاه را بهعنوان اثری از اصفهان پیش از اسلام معرفی میکنند درحالیکه شکل امروزی آتشگاه مربوط به دوره صفوی است، اما این قلعه مشخصاً مربوط به دوره ساسانی است.
سرپرست هیأت باستانشناسی در تپه اشرف گفت: ما در طی کاوشها یک اسب قربانی پیدا کردیم که بسیار بااهمیت بود، اما نصف اسکلت آن زیر خیابان قرار داشت و نتوانستیم برای مدتی خیابان را ببندیم تا اسب را کامل ببینیم. فقط بخشی از آن را به چهلستون انتقال دادیم. گور خمره و تدفین دخمه هم در همین محدوده کوچک پیدا شد و متوجه شدیم که زمان تعریض خیابان برخی از گور خمرهها تخلیهشدهاند! امروز اما دیگر میدانیم اینجا چه خبر است و کسی نمیتواند به آن دستدرازی کند.
این مدرس دانشگاه، از کشف سفال بریهای رنگین که مربوط به دورۀ سلوکی است، در کاوشهای تپه اشرف نیز خبر داد و دربارۀ ارتباط تپه اشرف با سارویه گفت: در کتابهای تاریخی، در وصف سارویه آمده که در خشکترین جا بناشده درحالیکه تپه اشرف کنار زایندهرود است و نمیتواند خشکترین جا باشد. ضمن اینکه از وجود چشمهای با سرچشمه نامعلوم سخن رفته حالآنکه اگر این چشمه در محدوده تپه اشرف باشد، مشخص است که منشأ آن زایندهرود است. به نظر من خیابان کهندژ و منطقه قلعه طبرک بیشتر به محل وصف شده برای سارویه نزدیک است و به جد معتقدم که تپه اشرف سارویه نیست.
جعفری زند در پاسخ به سؤال یکی از مخاطبان که پرسیده بود در اصفهان دیگر چه تپههایی هم سنگ تپه اشرف وجود دارد؟ اظهار کرد: هیچ تپهای نیست. بیشترین آثار باستانی اصفهان در بخش شرقی است چون به عقیدۀ من اصفهان کهن در شرق قرار داشته و اصفهانی که از دوره تاریخی و هخامنشیان به اینطرف وجود دارد همان است که شهر امروزی روی آن بناشده به همین دلیل ممکن است یک روز بشنوید که یک سرستون یا ته ستون هخامنشی در شهر پیداشده است. گابا (نام قدیمی اصفهان) زیر همین اصفهان است.
وی توضیح داد: واژه جی که در جغرافیای قدیم و تاریخهای مدون اسلامی از آن نامبرده شده مربوط به قرن دوم و سوم هجری به بعد است. آن زمان چون آبادیهای شهر نابودشده بود و به قول «ابن ندیم» از اصفهان بعد از جنگ روستاهای ویران از هم جدا افتاده باقیمانده بود، اسم بخشی از شهر جی و بخش دیگر یهودیه ذکر شد، اما ما هیچ شهری را نداریم که منتسب به اقلیت باشد، آنها فقط کوی و محله داشتهاند. چون بعد از حمله اعراب شیرازه شهر از هم پاشید، کوی یهودیه به نام شهر یهودیه معروف شد؛ حالآنکه جوباره هم از همان جی گرفتهشده و کاوشها ثابت میکند «گابا » در دل محدودهای است که مسجد جامع عتیق اصفهان قرار دارد.
این باستانشناس گفت: امروزه میگویند در فلان محل عملیات نجات بخشی انجام میدهیم و یا ناظری از سوی میراث فرهنگی میفرستیم تا بر پروژهها نظارت کند؛ اما ناظر میتواند گمانه بزند یا کاوش کند؟ میتواند لایههای باستانی را تشخص بدهد؟ رزومه این ناظران چیست؟ نیمهشب که با لودر شروع به کار میکنند کدام باستانشناس میتواند چیزی را تشخیص بدهد؟
انتهای پیام
نظرات