به گزارش ایسنا، اغلب کودکان در معرض خشونت از اطلاع رسانی این موضوع ترس دارند، تصور میکنند با بیان موضوع انگشت اتهام سوی خودشان گرفته میشود و چون نمیتوانند از خود دفاع کنند در نهایت مقصر اصلی شناخته میشوند. گاهی هم با شرایط آزار در زندگی بزرگ میشوند و بدون آگاهی از این آزارها آنها را میپذیرند. در نهایت تمامی این عوامل منجر به افزایش و ادامه روند کودکی آزاری میشود.
نرگس حسینینیا، روانشناس درباره تاثیرات خشونت بر روان کودکان به ایسنا گفت: بین تجربه پیوسته قرار گرفتن در معرض خشونت با بی اعتمادی، اعتماد به نفس پایین، رفتارهای ناسازگارانه، قدرت پایین انطباق و سازگاری، و احتمال انجام رفتارهای خشونت آمیز کودک در آینده، رابطه وجود دارد. در واقع خشونت به هر نوعی از رفتار از کلامی، فیزیکی، نژادی، و جنسی گفته می شود که موجب آزار فرد شود. با این حال، کودکانی که شاهد خشونت هستند با کودکانی که خود قربانی خشونت هستند، متفاوتند.
رفتارهای ضد اجتماعی کودکان خشونت دیده
این روانشناس ادامه داد: این موضوع در حالی مطرح است که با توجه به تحقیقات انجام شده، هر دو گروه از کودکان شاهد خشونت و قربانی خشونت ممکن است اختلالاتی از جمله افسردگی، اضطراب، استرس پس از سانحه، جسمی سازی یا رفتارهای ضد اجتماعی را از خود نشان دهند، هرچند ممکن است علائم در گروه قربانی شدیدتر باشد.
به گفته وی، کودکانی که به هر نوعی مورد خشونت قرار می گیرند، اغلب با شرم، خود سرزنشی و اضطراب دست و پنجه نرم میکنند و تغییرات رفتاری یا هیجانی ناگهانی کودکان می تواند به عنوان زنگ خطری برای پیگیری بیشتر والدین در نظر گرفته شود. توجه والدین به این امر از این حیث اهمیت پیدا می کند که در برخی موارد کودکان به دلایل مختلف از جمله شرم یا ترس، ممکن است تمایلی به صحبت با والدین در این خصوص نداشته باشند.
والدین گاهی به صورت ناخواسته عامل خشونت کودکان هستند
حسینینیا افزود: طی مطالعه ای که در سال ۲۰۱۹ در آمریکا انجام شد، متاسفانه حدود نیمی از قربانیان خشونت توسط افرادی که با آنها ارتباط نزدیک دارند مورد خشونت واقع شده اند. در این خصوص گاهی والدین به صورت ناخواسته عامل خشونت می شوند. این موضوع به ویژه در خصوص کودکان گروه اول یعنی شاهدان خشونت رایج است که والدین حین تعاملات بین فردی خود از رفتارهای پرخاشگرانه استفاده می کنند و این امر می تواند موجب شود کودکان شاهد پرخاشگری و خشونت شوند. در برخی موارد دیگر والدین با شیوه های برخوردشان با کودک، ممکن است به صورت ناخواسته کودکان را در گروه قربانیان خشونت قرار دهند.
وی معتقد است که در برخی مواقع کودک به دلیل عدم اطلاع از حقوق خود مورد خشونت واقع می شود و والدین می توانند این حقوق را به کودکان آموزش دهند. برای مثال، والدین می توانند قسمت های خصوصی بدن را به کودکان آموزش دهند و به آنها تاکید کنند که هیچ کس اجازه دست درازی به این قسمت ها را ندارد. همچنین والدین باید به کودک اطمینان دهند که تحت هر شرایطی از آنها حمایت خواهند کرد و کودکان می توانند موضوع های مختلف را با والدین در میان بگذارند.
هر فرد زیر ۱۸ سال میتواند شخصا از آزارگر شکایت کند
فریده طه، فعال حقوق کودکان نیز در گفت و گو با ایسنا در پاسخ به این سوال که آیا از لحاظ ساز و کار قانونی کودکان و نوجوانان میتوانند شخصا نسبت به آزارهای وارده به خود شکایت کنند؟ گفت: با توجه به قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، هر فرد زیر ۱۸ سال که مورد هر گونه خشونت از سوی افراد آشنا یا غریبه قرار گرفته باشد و یا در معرض بزه دیدگی واقع شده باشد، خود میتواند تقاضای رسیدگی و تعقیب مجرم را مطرح کند. همچنین نظر به اینکه این جرائم نیاز به شکایت شاکی خصوصی ندارد این کودکان میتوانند در صورت اطلاع از هر گونه خشونت علیه دوستان خود نیز دادگاه را مطلع و تقاضای رسیدگی کنند چرا که به موجب ماده ۳۰ این قانون حتی گزارشات بدون هویت اگر معقول بنظر برسند قابل پیگیری و تعقیب هستند. اما نکته قابل تامل این است که کودکان اغلب به دلیل عدم آگاهی از حقوق خود به چنین آزارهایی تن میدهند.
شرم کودکان از بیان حقیقت، عامل سکوت در برابر آزار
وی افزود: در معرض خشونت بودن به ویژه خشونت جنسی، یکی از مشکلاتی است که کودکان با توجه به آسیب پذیری بالای خود با آن مواجه هستند، اما اغلب شاهد این هستیم که کودکان به دلیل عدم آگاهی از حقوق خود به چنین آزارهایی تن میدهند، از سوی دیگر یکی از عوامل سکوت کودکان در برابر چنین آزارهایی ترس یا شرم آنها از بیان حقیقت است؛ اینکه در برخی موارد، خود کودک مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرد عاملی برای عدم بازگویی موارد آزار و خشونت است. خصوصا در مواردی که عامل خشونت غیر از والدین و اعضای خانواده هستند، لذا والدین هم باید این ارتباط صمیمی را با کودکان خود فراهم کنند که در صورت هرگونه بزه دیدگی و در معرض خطر بزه دیده شدن؛ والدین و سرپرستان قانونی خود را در جریان قرار دهند.
برخورد با والدین آزارگر
این وکیل دادگستری با اشاره به مورد آزار گرفتن برخی کودکان از سوی والدین، ادامه داد: مطابق با این قانون اگر اقدام یا عدم اقدام لازم والدین موجبات صدمه روحی، جسمی، امنیتی، تربیتی و اخلاقی کودک را فراهم کند با آنها نیز برخورد قانونی میشود. این اقدام مناسبی است چرا که در بسیاری از گزارشات مربوط به جرائم علیه کودکان و تضیع حقوق آنان؛ مرتکب و عامل نقض حق؛ والدین و سرپرستان قانونی کودک هستند که معمولا بدون تعقیب و بی مجازات می مانند. از سوی دیگر این امر صرفا از طریق دستگاه قضا و مجازاتهای کیفری تامین نمی شود، برای مثال در مواردی که اعتیاد و یا فقر والدین منجر به آزار کودکان شده است وظیفه دولت حمایت جهت رفع این شرایط است.
کودکان خشونت دیده خود را با شرایط وفق میدهند
وی معتقد است که، مسئله اقتدار و جایگاه والدین خصوصا پدر به موجب قانون و عرف جامعه گاه آنقدر قویست که مجالی برای تفکر کودک در خصوص حقوق خود نمیدهد به عبارتی در عمده موارد اگرچه کودک از شرایط راضی نیست اما می پذیرد و دیگر خود را بزه دیده و قربانی نمی داند تا اعتراض کند یا تقاضای کمک و حمایت داشته باشد. او گویی خود را با شرایط وفق داده و آن را جزو سرنوشت خود می داند و این شرایط ناشی از بی خبری و عدم آگاهی او از حقوقش است.
تاثیر "پلیس ویژه کودکان" در احقاق حقوق آنها
این فعال حقوق کودکان در پایان گفت: در جهت هرچه بهتر اجرایی شدن این قانون می توان به سازوکارهایی نظیر "دفتر حمایت از اطفال و نوجوانان" و "پلیس ویژه کودکان و نوجوانان" اشاره کرد. پیش نویس لایحه پلیس ویژه کودکان و نوجوانان توسط وزارت دادگستری تهیه شده است لکن هنوز مراحل قانونی تصویب آن طی نشده است. در صورت ایجاد این سازوکار و آموزشهای لازم و معرفی این گروه ازپلیس ویژه به کودکان و برقراری ارتباط مناسب پلیس ویژه کودکان با مدرسه و دانش آموزان؛ امکان اطلاع رسانی موارد خشونت علیه کودکان؛ از سوی خود کودکان به پلیس ویژه و متعاقبا پیگیری آن فراهم میشود.
انتهای پیام
نظرات