به گزارش ایسنا، پارسا جعفری در یادداشتی با عنوان "نقش و کاربرد دیپلماسی عمومی در نظام بینالملل" نوشت: دیپلماسی عمومی ناظر بر عمومی بودن موضوعات، ابزارها، مخاطبان و تاثیرگذاری تلاشهایی است که دولتها، سازمانهای غیر دولتی و نمایندگان جوامع مدنی برای تحقیق و تأمین اهداف و منافع ملی خود در سطح فراملی و بینالمللی انجام میدهند. عمومی و سیال بودن مفهوم دیپلماسی عمومی در مقایسه با دیپلماسی رسمی باعث تغییر و تنوع در روش ها و ابزارهای مورد استفاده آن شده است که در یک کشور نسبت به کشور دیگر بسیار متفاوت است. واقعیت این است که دیپلماسی سنتی امروزه به تنهایی نمیتواند در تامین منافع ملی کشورها نقش ایفا کند، لذا دیپلماسی رسمی بدون وجود و همراهی دیپلماسی عمومی همانند پرنده ای با یک بال است.
بیتردید شناخت مخاطبان، نیازها، شرایط روز و نیز برنامهریزی رقیبان برای استفاده از فرصتها و روشهای موثر در نظام بینالملل نیز اهمیتی بسیار زیاد دارد و تناسب بهکارگیری ابزارها در موثر افتادن مهمترین اهداف دیپلماسی عمومی؛ یعنی تعمیق نفوذ در وجدان افراد و بسترسازی برای تامین اهداف دیپلماسی رسمی و در راستای مدیریت تحولات بینالمللی اهمیتی دوچندان دارد. البته باید تاکید داشت که ابزارهای مورد استفاده دیپلماسی عمومی منحصر به دیپلماسی رسانهای نمیشود، بلکه طیف گستردهای از موضوعات نرمافزاری و سخت افزاری از گفتن تبریک سال نو به زبان مردم یک کشور دیگر تا ارسال کمکهای امدادی و از دادن روادید و مشورتهای عادی کنسولی و اعطای جایزه روزنامهنگاری و حقوق بشری و فعالان اجتماعی و... را شامل میشود.
در واقع دیپلماسی عمومی نوین، بخشی از ساختار متغیر روابط بین الملل است که همه کشورها چه بزرگ و چه کوچک در سالهای اخیر علاقه وافر به آن نشان دادهاند. در این ساختار، دیپلماسی عمومی ابزاری است که یک دولت در راستای تحقق اهداف خود استفاده میکند تا منابع در دسترس را در چارچوب رویکردهای سیاست خارجی خود بسیج کند. این امر با گسترش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی موجب افزایش و اهمیت قدرت نرم دیپلماسی شده است. در چنین فضایی علاوه بر بازیگران دولتی، بازیگران غیردولتی و بهویژه رسانهها در ایجاد آن نقش عمدهای دارند.
از آنجایی که قرن بیست و یکم قرن بحرانهای پرتعداد و چالشهای مربوط به مدیریت آنهاست، رسانهها اعم از داخلی و خارجی در سطوح ملی و فراملی نقش بسزایی ایفا میکنند. نحوه تعاملات و تاثیرگذاری این عوامل با بررسی همزمان کارکردهای رسانهای و ابزارهای دیپلماسی عمومی و سازگار و تکنیکهای مدیریتی قابل بررسی و تعمیم است.
بهرهگیری از تکنیکهای روابط عمومی الکترونیک در دیپلماسی عمومی، دیپلماتها را قادر میسازد تا کارایی و ضریب نفوذ کشور خود را در مدیریت تحولات بینالمللی افزایش داده و با استفاده حداکثری از قدرت نرم، افکار عمومی جهان را در خصوص سیاست ها و رفتار کشور خود قانع سازند. در حقیقت روابط عمومی الکترونیک می تواند مسیر یک طرفه دیپلماسی را که در آنها به ارسال نظرات به گروه مخاطبان بسنده میشود، را به مسیری دو و چند طرفه و بازخورد محور تبدیل کند. بدین معنا که با استفاده از روابطعمومی الکترونیک میتوان نظرات گروه مخاطبان را نیز دریافت نموده و حتی موضوع مورد نظر را به بوته بحث گروهی گذاشت و از بازخوردهای حاصل شده برای رفع معایب و تقویت رویکردهای درست سیاست خارجی استفاده نمود.
در پایان شایسته است به نهادهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران نیز اشاره مختصری داشت که به دلیل تکثر کارگزاران دیپلماسی عمومی و تفکیک نشدن نقش ها، نوعی ناهماهنگی نسبی در دیپلماسی عمومی کشورمان وجود دارد. بنابراین لازم است که به منظور تبدیل کثرت به وحدت در زمینه هماهنگ سازی کارکردی، مراکز تصمیمگیری در حوزه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران، نسبت به تشکیل شورای عالی دیپلماسی عمومی زیر نظر وزارت امورخارجه به منظور سیاستگذاری کلان و هماهنگ سازی عملکردی با استفاده از آموزش و تربیت دیپلماتهای مردمی که متناسب با دیپلماسی عمومی و شبکههای رسانهای باشند، اقدام بایسته صورت گیرد. برای تحقق این امر ضروری است که دستگاه سیاستگذاری کشورمان همزمان و در سه سطح به صورت فعال عمل کند. در سطح ارتباطات روزانه به عنوان اولین سطح دیپلماسی عمومی، سیاستمدارن و دیپلماتهای کشور باید پویا باشند و بتوانند به درستی ارزشها و هنجارهای انقلابی را به مخاطبان خود منتقل کنند. در سطح راهبردی نیز پیامهای مورد نظر باید از طریق ابزار رسانهای به مخاطبان انتقال یابد و در نهایت در سومین سطح که تحت عنوان روابط بلندمدت شناخته میشود، وزارت امورخارجه نیازمند برگزاری همایشهای پی در پی و بهرهگیری از توان دانشگاهیان به عنوان سفیران فرهنگی کشور است.
انتهای پیام
نظرات