دکتر بیژن پیرنیا در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه بیگانه هراسی و گفتار نژاد پرستانه در طول پاندمی کرونا افزایش پیدا کرده است، اظهار کرد: کرونا ویروس یک تهدید مستقیم مرگ محسوب میشود و تهدید مرگ با ترس از مرگ و اضطراب مرگ تقویت میشود. از سویی اضطراب مرگ یک ساختار فرا تشخیصی (ترنسدیاگنوستیک) و بسترساز طیفی از شرایط بهداشتی متفاوت است. همچنین اضطراب مرگ یک هسته شکاکیت یا بدبینی (پارانویا) را پیشبینی میکند چراکه همه مردم با یک نیروی مخرب فراتر از کنترل خود مواجه هستند که سرانجام آنها را نابود خواهد کرد.
پیرنیا در ادامه به بیان اهمیت بررسی بنیانهای روانشناختی بیگانه هراسی در دوران کووید۱۹ پرداخت و گفت: دبیر کل سازمان ملل در ۸ می ۲۰۲۰، اظهار کرده است که پاندمی کووید-۱۹ همچنان به تسریع سونامی نفرت و زنوفوبیا، جعل و ترساندن ادامه میدهد. از طرفی به گفته جان سیفتون مدیر دفتر وکالت بخش آسیا، نژادپرستی و حملات جسمانی به آسیاییها در طول همهگیری کووید-۱۹ افزایش یافته است و تمامی این اظهارات مربوط به پس از مشاهده موارد متعدد زنوفوبیا و نژادپرستی در چندین کشور است.
به گفتهی این روانشناس پس از شیوع کووید-۱۹ در ماه فوریه در انگلستان، چندین حمله بدنی و ضرب و شتم علیه مردم آسیاییتبار گزارش شده است که تمامی این رویدادها نشان دهنده اهمیت بررسی بنیانهای روانشناختی بیگانه هراسی هستند.
وی در ادامه با اشاره به نظریه مدیریت مرگ ادامه داد: نظریه مدیریت مرگ (TMT) یک نظریه روانشناسی اجتماعی مبتنی بر فعالیت انسانشناس فرهنگی، ارنست بکر است. در این نظریه چارچوبی برای اثر ترس از مرگ بر رفتار انسان تبیین شده است. طبق نظریه تی ام تی و بر اساس مدل فرایند دوگانه، انسان در صورت آگاهی از افکار مرگ، از دفاع های پاروکسیمال مثل سرکوب افکار و نادیده گرفتن اخبار در مورد کووید-۱۹ استفاده میکند.
این روانشناس افزود: همچنین طبق این نظریه در صورت ناهوشیارانه بودن افکار مرگ افراد از دفاع های دیستال شامل تقویت جهان بینی فرهنگی یا تقویت عزت نفس استفاده میکنند. جهان بینی فرهنگی در دوران بحران، با توجه به پیشینه فرهنگی متفاوت زمینهساز ایجاد خصومت میشود و به عنوان تهدیدی برای جهان بینی افراد است چراکه تقویت جهان بینی فرهنگی خود و بیگانه هراسی از ابزارهای دستیابی به احساس نامیرایی و جاودانگی نمادین هستند.
به گفتهی پیرنیا، نادیده گرفتن دیگران را می توان از منظر قانون حداقل تلاشِ ذهنی تبیین کرد چراکه این قانون بر گرایش ذهن به اجتناب از تصمیمات نیازمند انرژیِ شناختی در مواقع اضطرار دلالت دارد. در واقع مکانیزم روان بهگونهای برنامه ریزی شده است که در برهه های بحرانی با نادیده گرفتن آن چه غیرضروری میداند، به بقا خویش یاری رساند.
وی افزود: یافته های نشریه نیچر نشان می دهد که چندین سازه روان شناختی فرا تشخیصی از جمله عدم تحمل پریشانی، علائم وسواس و افکار ناخواسته با اجتناب از حداقل تلاش ذهنی ارتباط دارد و حداقل تلاش ذهنی با طیفی از اختلالات روان پزشکی سازه های مشترک دارد.
این روانشناس در پایان گفت: با توجه به نقش احتمالی اضطراب مرگ در تبیین پدیدایی اختلالات روانپزشکی در طول پاندمی کووید-۱۹، پیشنهاد می شود برنامههای درمانی بهداشت روان و بهطور خاص اضطراب مرگ به عنوان یک شاخص روانشناختی بنیادین متمرکز شود. درمان ترس از مرگ شاید بتواند در پیشگیری از اختلالات روانی در جمعیتهای آسیب پذیر مفید واقع شود.
انتهای پیام
نظرات