ابینایی هم جزء مواردی است که از همان ابتدای کودکی و مادرزادی یا در دوران زندگی هر فردی رخ میدهد؛ نابینایی یا کوری وضعیتی است که بیمار قدرت ادراک بینایی خود را از دست دادە و میتواند ناشی از عوامل فیزیولوژیکی یا عوامل عصبی باشد.
نابینایی علاوه بر اینکه میتواند ناشی از عوامل وراثتی باشد میتواند به دلایل مختلف و بستە بە شرایط اجتماعی و جغرافیایی نیز بروز کند.
در حال حاضر پدیدە آب مروارید شایع ترین دلیل بروز نابینایی در کشورهای درحالتوسعه است و همچنین میتوان تراخم، جذام، انکوسرکیازیس و گزروفتالمی را از دیگر عوامل مهم در نابینایی دانست.
بە مناسبت روز جهانی نابینایان در این گزارش بە سراغ متصدی امور مربوط به دانشجویان نابینا در دانشگاه کردستان رفتەایم.
نامش عرفان سلیمی و متولد یکم مهرماە سال ۵۶ است، از همان ابتدای تولدش نابینا بە دنیا آمدە، دوران کودکی خود را در روستا توریور سپری کردە و به حفظ قرآن پرداختە است، تحصیل خود را در سن ۱٨ سالگی شروع و طی چهاردە سال توانستە تا مقطع کارشناسی ارشد پیش رود و در حال حاضر نیز دانشجوی ارشد فقە و اصول است.
سلیمی در سال ٨۷ و در سن ۳۱ سالگی زندگی مشترک خود را با یک دختر نابینا آغاز کرد کە حاصل این پیوند پسری ۱۱ سالە و برخوردار از نعمت بینایی خدادادی است.
بە گفتە خود او از سن ۱۲ تا ۱۷ سالگی خود را در آرامش و سکوت روستا و بە دور از هر دغدغەای و در فراغت کامل توانستە بە حفظ قرآن و آیات آسمانی بپردازد و همین خود زمینەای شد برای پیشرفت و موفقیت در مقاطع تحصیلیاش.
رنگها را بە خوبی میشناخت از دریای آبی و آسمان پر از ابر سفید چنان حرف میزد کە آدمی را بە شک وامیداشت کە او واقعا یک نابینا باشد و اشعار ماموستا ههژار را بهخوبی و با صدایی بسیار زیبا بازگو میکرد.
سلیمی میگوید آنچه معلولین بهطورکلی و نابینایان بهطور ویژه با آن مواجه هستند مشکلات و مسائلی است که هنوز تعریفنشده و ناشناخته باقی مانده است و متاسفانە هنوزم کە هنوز است در جامعه تلاشی شایسته برای معرفی پدیده معلولیت انجام نشدە است گرچە با توسعه و پیشرفت دانشجویان نابینا در دانشگاه تنها اینگونە افراد به جامعه معرفی شدند اما متاسفانە تاکنون در پدیده معلولیت اقدامی صورت نگرفتە است.
متصدی امور مربوط به دانشجویان نابینا در دانشگاه کردستان، افزود: باید جامعه و دستگاههای اجتماعی در رابطه با یک شناخت جدید و معرفی پدیده معلولیت بیشتر تلاش کرده و بیشتر به ریشه مسئله توجه و برای حل برخی از مشکلات این افراد اندیشهای کنند.
سلیمی میگوید: تاکنون افراد نابینا نسبت به مطالبات و تفکرات خود کوتاهی کرده و دیدگاه مشترک و یکپارچهای نداشتهاند لذا باید توجه داشت که جامعه انسانی مسیر خود را طی می کند و منتظر اقشار ضعیف و کمتوان جامعە نمیماند، لذا اگر این افراد خود به فکر ترقی و دیده شدن در اجتماع حقوق و مطالبات آنها نادیدە و پایمال خواهد شد.
وی افزود: افراد نابینا باید در جامعه حضور پیدا کنند چراکه حضور آنها میتواند به بقیه افراد برخوردار از نعمت بینایی این موضوع را متذکر شود کە برای حقوق نابینایان در خیابانها، بانکها و بسیاری از مکانها ارزش قائل شوند.
نابینایان باید حظوری برنامهریزی شدە و تاکتیک در جامعه داشته باشند.
به گفته سلیمی عدم ارتباط افراد نابینا در جامعه موجب شده که مردم کمتر به آنها توجه کنند کە همین امر خود بیانگر حضور کمرنگ نابینایان در جامعە است.
نابینایان با کلام میتوانند ارتباط برقرار کنند
وی گفت: خانواده فرد نابینا نیز باید در مهمانیها و دورهمی ها بیشتر هوای این افراد را داشته و نباید فراموش کرد که آنها چشمی برای اشاره و نوبت خواستن برای حرف زدن ندارند؛ و زمانی که اجازه صحبت کردن داده نشود آنها به حاشیه میروند و این به معنای عدم شناخت افراد بینا نسبت به نابینایان است.
سلیمی میگوید: این عدم شناخت موجب شده که نیازهای افراد نابینا توسط مردم جامعه به فراموشی سپرده شود.
وی برخورد جامعه با افراد نابینا را احساسی عنوان میکند و معتقد است که جامعه تنها در زمان حضور آنها برای رفع نیازشان کاری انجام میدهند و بعد از آن دوبارە بە فراموشی سپردە میشود و لازم است کە نابینایان هم همانند سایر شهروندان و انسانهای سالم مورد توجە قرار بگیرند.
کلمه "روشندل" ربطی به نابینا ندارد
سلیمی با اشاره به اینکه روشندل یکی از کلماتی است که ربطی منطقی به بحث نابینایان ندارد، گفت: کلمه روشندل به معنی کسی است که دارای دل و روانی روشن است در واقع با گفتن روشندل از واقعیت ندیدن گریز میزنید و فرد نابینا را تنها با روشنی دل به چالش میکشید، زمانی که از کلمه روشندل بهجای نابینا استفاده میشود حق و حقوق و نیاز افراد نابینا هم کاملاً نادیده گرفتە میشود.
به گفته سلیمی روشندل کلمهای عارفانه است و برای افرادی همچون مولانا و خواجه عبدالله انصاری به کار گرفته میشود در این راستا افراد نابینا را باید نابینا خواند چرا که از اصل موضوع یعنی عدم دید چشم دور میشویم.
به لحاظ مفهومی و مصداقی نیز اساس کلمه روشندل به معنای کلمهای که مفهوم نابینا را داشته باشد، هیچگونه تناسبی ندارند.
نابینایان ازنظر هوشی و ویژگیهای شناختی تفاوت چندانی با سایر اشخاص ندارند
سلیمی گفت: ضریب هوشی افراد نابینا همچون بیناها نسبی است در برخی این هوش بالا، متوسط و ضعیف است لذا زمانی که نابینایان را روشندل خطاب کنند به این معنی است که تمام نابینایان باهوش هستند درحالیکه اینگونه نیست.
وی به تعداد دانشجویان نابینا اشاره کرد و افزود: امسال به دلیل شرایط کرونایی آمار دقیقی از پذیرش دانشجویان نابینا در دانشگاه کردستان ندارم اما سال گذشته تعداد ۱۸ نفر دانشجوی نابینا در این دانشگاه مشغول بە تحصیل بودەاند.
وی با اشاره به تأثیر منفی کرونا بر زندگی دانشجویان نابینا، افزود: شرایط کرونا بیشترین فشار را برای دانشجویان نابینا ایجاد کرده آنها بهزحمت میتوانند در کلاسهای مجازی شرکت کنند.
سلیمی یکی از ابزارهای تأمین اعتمادبهنفس و امید به زندگی را تشویق عنوان کرد و گفت: اعتمادبهنفس دانشجویان نابینا بهواسطه تشویق جامعه بسیار بالا است و این موجب پیشرفت دانشجویان نابینا در مقاطع بالاتر شده است.
به گفته سلیمی میزان باسواد بودن افراد نابینا نبست به جامعه بیشتر است و حتی در نسل جوان در مقاطع عالی مشغول به تحصیل هستند لذا مسئله تحصیل در خانواده نابینا پیشپا افتاده است و کمتر نابینایی وجود دارد که باسواد نباشد.
متصدی امور مربوط به دانشجویان نابینا در دانشگاه کردستان، بیان کرد: طی ۱۰ سال گذشته موسسه خیریه دارالاحسان بخشی را به بازتوانی و توانمندسازی زنان نابینا، و باز مانده از تحصیل اختصاص دادە کە این اقدام موجب شد بسیاری از آنها به مدارج تحصیلات عالی دست پیدا کنند ازجمله یکی از دانشجویان سال گذشته در دانشگاه کردستان با نمره ۲۰ پایاننامه خود را تحویل داد و این حاصل توجه جامعه به افراد نابینا است.
سلیمی افزود: والدین فرد نابینا با دادن اعتمادبهنفس و حفظ روحیه به آنها باعث ترقی و شکوفا شدنشان بشوند و به دلیل نابینا بودن آنها را نادیده نگیرند. پدر و مادر فرد نابینا باید در همان ابتدا این موضوع را قبول کنند که فرزندشان دارای نیازهای ویژه است و باید در این رابطه آموزش ببیند که بتوانند با توجه و رفع نیاز فرزندشان متفاوتتر رفتار کنند.
نباید با ایماواشاره با فرد نابینا صحبت کرد
سلیمی همچنین به نوع حرف زدن افراد با فرد نابینا اشاره کرد و گفت: باید بهطور مستقیم و با راهنمایی مثلاً به سمت چپ یا به سمت راست با فرد نابینا صحبت کرد و به خودتان بقبولانید که آنها چشمی برای دیدن ندارند و شما بهعنوان یک انسان بینا وظیفه دارید بە نابینایان کمک کنید نە اینکە با بیتوجهی آنها را به چالش بکشانیم.
وی به نحوه تدریس معلمین و مدرسهای دانشگاه هم گریزی زد و ذکر کرد: اساتید همانطور که میگویند ما میان دانش آموزان یا دانشجویان بینا و نابینا تفاوتی قائل نیستیم باید هنگامی که مطلبی را در پای تخته کلاس مینویسند به این مسئله نیز توجه داشته باشند که واضح برای نابینایان خوانده شود که آنها نیز متوجه آموزش شوند.
عرفان سلیمی نیز همچون دیگر نابینایان جامعه ما این گونه فکر میکند که هیچ انسانی وجود ندارد که تاکنون خواب ندیده باشد اما نابینایان با تصوری که از دنیا و رنگها دارند خواب میبینند.
انتهای پیام
نظرات