دوشنبهها با اهالی کتاب قرار همنشینی داریم تا تلخی روزگار کرونا را با کتاب شیرین کنیم که به فرموده حضرت حافظ: دو یار زیرک و از باده کهن دومنی/ فراغتی و کتابی و گوشه چمنی.
دوشنبهها با پویش #کتاب_یار میهمان صفحات شما در فضای مجازی هستیم. این هفته کتاب «مجموعه آثار چخوف جلد چهارم، داستانهای کوتاه چخوف» توسط کیوان حبیبی، کارگردان و بازیگر تئاتر و رئیس انجمن نمایش استان قزوین معرفی میشود.
معرفی شناسنامهای کتاب
«مجموعه آثار چخوف جلد چهارم، داستانهای کوتاه چخوف» که توسط مرحوم «سروژ استپانیان» ترجمه شده است را معرفی میکنم و از مخاطبان میخواهم که حتماً این کتاب را مطالعه کنند. البته توصیه میکنم اگر دسترسی دارند همه آثار چخوف ازجمله نمایشنامهها و داستانها را تهیه کنند و اگر دسترسی ندارند میتوانند جلد چهارم مجموعه آثار چخوف را که مربوط به داستانهای کوتاه است تهیه و استفاده کنند. آنتوان چخوف جزو اولین نویسندههای داستان کوتاه در جهان است؛ کسی که در عمر کتاه خود (۴۴ سال) به خوبی روزگار خودش را درک کرده و تأثیر بسیار زیادی بر روی خیل عظیمی از هنرمندان در عرصه ادبیات داستانی، نمایشنامه و حتی سینما گذاشته است.
این کتاب درباره...
این کتاب در واقع داستانهایی است که چخوف از مردم زمانه و روزگار خودش نوشته و نوعی شناسایی خیلی خوب در مورد مردمی است که در قرن نوزدهم همراه با چخوف زندگی میکردند.
این کتاب را توصیه میکنم به...
من این کتاب را توصیه میکنم به همه اقشار جامعه، چه هنرمندان چه علاقهمندان به هنر چون با مطالعه این کتاب میتوانیم وارد دنیایی به جز دنیایی که در آن زندگی میکنیم؛ بشویم و آن دنیای تخیلی را که نویسنده در ذهن ما ایجاد میکند باور کنیم.
این کتاب به ما کمک میکند که...
این کتاب به ما کمک میکند که با قلم نویسندگان و نخبگان سایر کشورهای جهان آشنا شویم، ضمن اینکه میتواند در پرورش تخیل ما هم کمک شایانی داشته باشد.
اگر بخواهم درباره کتاب خیلی کوتاه برای شما توضیح بدهم باید بگویم که...
دوست دارم بیشتر درباره شخص چخوف بگویم که انسان بسیار توانمند و فرهیختهای بوده است؛ او ۴۴ سال عمر کرد و در این ۴۴ سال زندگی علاوه بر اینکه حرفه پزشکی داشت و به کار طبابت مشغول بود نویسنده پرکاری هم محسوب میشد، نمایشنامههایش در دنیا بسیار تاثیرگذار بوده و خیل عظیمی از منتقدان و صاحبنظران رشته تئاتر پس از ویلیام شکسپیر، آنتوان چخوف را به عنوان بزرگترین نویسنده همه اعصار میدانند. هر چند جناب چخوف هفت نمایشنامه بیشتر ندارد ولی با همین هفت نمایشنامه تحولی عظیم در دنیای ادبیات نمایشی ایجاد کرده است. او غیر از نامهها و خاطراتی که نوشته در عرصه داستان کوتاه هم بسیار توانمند است.
این پاراگراف از کتاب را خیلی پسندیدم...
در این مجموعه سه داستان کوتاه متصل به هم وجود دارد به نامهای «مردی در جعبه»، «انگور فرنگی» و «از خاطرات یک پزشک» که برای خود من جذاب بوده و توصیه میکنم که مخاطبان این سه داستان را پشت سر هم بخوانند.
«برای بدرقه آنا لکسیونا عده کثیری به ایستگاه راهآهن آمده بودند. پیش از سوت سوم قطار به کوپهاش دویدم تا سبدی را که جا گذاشته بود به او بدهم. گذشته از این، میبایست با او خداحافظی میکردم. آنجا، توی کوپه، وقتی نگاهم به نگاهش افتاد، نیروی روحی هر دومان تحلیل رفت و اشک از چشمهایمان جاری شد. خدایا من و او چقدر بدبخت بودیم. اعتراف کردم که دوستش دارم و با سوز دل و دلی دردآلود پی بردم که همه آنچه مانع آن شد که همدیگر را دوست بداریم تا چه حد غیرضروری و پیش پا افتاده و فریبگر بود. پی بردم که انسان عاشق و دلباخته آنگاه که به عشق میاندیشد باید در داوریاش به معنای عالیتر و مهمتر از خوشبختی یا بدبختی و گناه یا ثواب به معنای متعارف آن توجه کند یا اصلاً از خیر قضاوت و داوری بگذرد. دستش را فشردم و برای همیشه از هم جدا شدیم. قطار حرکت کرده بود. در کوپه بعدی که خالی بود نشستم و تا ایستگاه بعدی زار زدم. سپس از قطار پیاده شدم و پای پیاده به طرف سوفینو راه افتادم.
از یک تا ۵ به این کتاب ۵ ستاره میدهم
به این کتاب و به چخوف بزرگ که تأثیر بسیار مهمی در زندگی هنری خیلیها از جمله خود من ایجاد کرده، ۵ ستاره طلایی خواهم داد و با افتخار از او یاد میکنم. هر چند چخوف هم قابل نقد است و من نمیخواهم با این همه ستایش بگویم که او دستنیافتنی است ولی در هر صورت من به عنوان یک هنرمند که به این عرصه علاقهمند است میگویم که آنتوان چخوف در زندگی من تأثیر بسزایی داشته است. در حال حاضر هم مشغول تمرین نمایشنامه «مضرات دخانیات» از جناب چخوف هستم که امیدوارم به زودی در پی کاهش شیوع کرونا شرایطی پیش بیاید که بتوانم این نمایش را به روی صحنه ببرم.
انتهای پیام
نظرات