به گزارش ایسنا، برنا در ادامه نوشت: رئیس جمهور نظامی برای ۱۴۰۰ ، آری یا نه؟ این بحث داغ این روزهای محافل سیاسی کشور است و تحلیلگران مختلف، هر کدام با نگاهی به این بحث می پردازند. گروهی درباره دولت رضاخانی سخن می گویند و گروهی دیگر از توان اجرایی بالای این جنس کاندیداها و یکدست سازی حاکمیت در کشور سخن می گویند. مصطفی هاشمی طباء نامزد انتخابات ۹۶ نظرات جالبی درباره بحث حضور کاندیداهای نظامی دارد.
* حضور کاندیداهای نظامی برای انتخابات ۱۴۰۰ یکی از مباحث داغ این روزهای فضای سیاسی کشور شده است. بسیاری از کارشناسان در له یا علیه آن حرف می زنند...
این اتفاق برای اولینبار نیست و مسبوق به سابقه است. اینبار دارد به عنوان یک مبحث مستقل مطرح میشود که کاندیدای نظامی میخواهیم یا نه و آقایان سابقه کار دارند یا نه. مگر از اوایل دهه ۸۰ که آقایان شمخانی، رضایی و قالیباف وارد رقابت شدند یا همان دهه اول انقلاب، این نوع نامزدهای نظامی را نداشتیم؟
* اما این بار بحث جدی تر شده و مثلا نگاههای مختلفی طرح می شود که نیاز کشور یک نظامی است یا حضور یک نظامی، فضای کشور را نظامی و مدل اقتدارگرا می کند. همان بحث های اداره رضاخانی و...
اصلا اینکه آدمها چه لباسی میپوشند مهم نیست، مهم این است که در مغزشان چه میگذرد. برخی تصور میکنند یک نظامی بیاید مثل رضاشاه بزند و بکوبد و ... نه؛ آنقدر نظامیهایی هستند که خیلی قلب رئوفی دارند. ما باید ببینیم کسی که میخواهد بیاید، روحانی باشد، نظامی باشد، دکتر باشد یا بیسواد، مسئول فدراسیون نجات غریق باشد، فرقی ندارد. چه فرقی دارد چه لباسی به تن کرده است، مهم این است که ببینیم برنامهاش چیست؟
به نظر من در شرایط فعلی هیچکدام از این گزینه هایی که گفتم، کار خاصی نمیتوانند انجام بدهند. یعنی گستره اختیارات و وظایف دولت مشخص است. کمااینکه همه روسای جمهور ما از ابتدای انقلاب تا الان با کمی تفاوت، یک جور سیاست را ارائه دادند. یعنی این نبوده که رئیس جمهورها هم توانش را داشته باشند و هم اینکه سیاستها قابل تغییر باشد. الان مثلا میگویند آقای روحانی استعفا بدهد، استعفا بدهد که چی؟ چه کسی میخواهد بیاید؟ چه کاری میخواهد بکند؟ آقای روحانی الان چه باید بکند؟ اصلا به او بگویند اینکه بنده به عنوان روشنفکر یا اقتصاددان انتقاد کنم، خوب است اما به او فحش می دهند. اینکه نشد حرف. بگویند آقای روحانی چه کاری باید انجام بدهد و تبعاتش چیست؟ همه انتقاد میکنند. باید کسی روی کار بیاید که راهکار مشخص فرار از بحران داشته باشد.
حالا رئیس جمهور نظامی، غیرنظامی، هر چه میخواهد بیاید هم همین است. کار خاصی نمیتواند بکند. هر کس بیاید، فرقی نمیکند، اصولگرا، اصلاحطلب، نظامی، دریایی، نجات غریق و ... هر کسی میخواهد بیاید. فقط ابتدایش بگوید من میخواهم چه کاری انجام بدهم و کاری که میخواهم انجام بدهم چه اثراتی روی جامعه دارد. خب نظامی بیاید. اگر این توان را داشته باشد که کشور را از بن بست خارج کند، اگر از سوی مردم برگزیده شود، دیگر فرقی ندارد پیشینه اش چه بوده و لباس تنش چه بوده است.
* دو نگاه هم به موضوع است. که مثلا نظامی ها کار اجرایی بلدند یا مثلا خیلی سیاست نمی دانند.
رئیس جمهور باید جامع الطراف باشد. حقیقت این است که محاسبه آنچه در مدل مدیریت نظامی اتفاق می افتد، کار دشواری است که چه تصمیمی از یک فرمانده درست بوده یا غلط چون اکثرا کارهای شان درجه بندی محرمانه دارد . ولی یک رئیس جمهور باید کاملا به همه مسائل سیاسی، بین الملل ، اقتصاد و ... آشنا باشد. بله خیلی از این دوستان کارهای اجرایی هم داشتند و موفق هم بودند اما واقعا کشورداری حتی با شهرداری هم متفاوت است. مهم نوع نگاه و برنامه افراد است.
مثلا در ایران و در بخش خصوصی افرادی را داریم که بزرگترین کارخانه فولاد خاورمیانه را با تکنولوژی روز دنیا ساخت و راهاندازی کردند، آیا می توانیم بیاییم چنین فرذی را رئیس جمهورش کنیم؟
رئیس جمهور باید برنامه داشته باشد. الان نامهای نظامی جوان با رزومه عملکردی خیلی خوبی، اسامی شان مطرح هست که انسان های خوب و توانا، کاربلدی در حیطه خودشان هستند اما حقیقت این است که اداره مملکت با موفقیت در اداره پروژه های بزرگ تفاوت دارد. کار مملکت سیاستگذاری میخواهد، روابط بینالملل میخواهد، رئیس دولت با قوه مقننه و قوه قضاییه درگیر است. باید نگاه به برنامه اجرایی پیشنهادی این دوستان داشته باشیم برای این بخش ها.
* یعنی از نظر شما هر کاندیدایی که برنامه جامعی برای اداره کشور بدهد، در کنار رزومه اجرایی پیشینی که دارد، فارغ از لباس تنش شایستگی رقابت برای اداره دولت را دارد؟
واقعا اگر برنامه باشد. یک برنامه مدون و عملیاتی و به دور از شعار با ویژگی سابقه اجرایی کاندیدا همراه شود که باید گفت خیلی هم خوب.
روسای جمهور در زمان نامزدی شعار میدهند. برنامه نمیدهند شعار میدهند. فرقی هم نمیکند، چه آقای احمدینژاد و چه آقای خاتمی و چه آقای روحانی، شعار میدهند. مردم هم دنبال برنامه نیستند و آنها هم میدانند مردم جذب شعار میشوند نه برنامه. برای اینکه برنامه دادن فکر و تحلیل و کار میخواهد. بنابراین اصلا برنامه بدهند که چه؟ یک سری شعار را عنوان میکنند و هوادار ایجاد میکنند و سیستمهای تبلیغاتی راهاندازی میکنند. بله اگر یک رئیسی، هر کسی میخواهد باشد، به جای شعارزدگی، با برنامه پیش بیاید و به برنامه هم پایبند باشد، نظامی هم باشد قدمش روی چشم.
الان یکی از فرماندهان شناخته شده سال های جنگ گفته من میخواهم بیایم. خب بسم الله؛ ضمن اینکه شخصا نسبت به ایشان از نظراخلاقی و رفتاری خوشبین هستم، اما باید به ایشان عرض کرد : شما بگو چه کارهایی میخواهی انجام بدهی و تبعات آن چه خواهد بود؟ بقیه هم همینطور.
* اما همچنان یک گروهی دنبال القای این هستند که آمدن نظامی کشور را خشن میکند
نظامیها که همه خشن نیستند. آنقدر نظامی داریم که روح لطیفی دارند؛ آن لباس را پوشیدند. اینطوری که نیست نظامیها خشن باشند. عموی خودم نظامی بود، آنقدر آدم رئوفی بود تا یک اتفاقی میافتاد گریه میکرد.
اینکه یک حرف بیخودی است. ما کاندیدای نظامی هم قبلا داشتیم. اصلا مشکلی نیست. هر کس میخواهد بیاید از امکانات استفاده کند. منتهی باید برنامهاش را در راستای اعتلای کشور بدهد.
* گروه دیگری هم هستند که می گویند کاندیدای نظامی خوب است چون مدیریت حاکم بر کشور، یکدست می شود. اختلاف نظرها کمتر می شود و ...
نه اصلا اینطور نیست. فرض کنید آقای محسن رضایی یا آقای قالیباف بیاید. اینطور نیست که سپاه گوش به فرمان این دوستان در مقام رئیس جمهور کشور باشد. حالا سپاه هم باشد، ارتش و قوه قضاییه را میخواهد چه کند؟ و اصلا یکسانسازی در مملکت یک امر استالینیستی است. اینکه خیلی خطرناک است. در مملکت باید شفافسازی شود و اصلا در اسلام هم این را داریم که حاکم باید در معرض مردم باشد. باید انتقاد کنند. بگویند این سیاست تو اینطور است و باید اینطور باشد. الان واقعا این حجم انتقاد از آقای روحانی منصفانه نیست. باید فضای نقد را باز نگه داریم و نگذاریم این باب بسته شود ولی معنای این حرف هم اصلا اینطور نیست که ما حاکمیت را یکسانسازی کنیم و این اصلا شایسته جمهوری اسلامی نیست.
انتهای پیام
نظرات