خدیجه کشاورز در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به ویژگی افراد خودشکوفا، اظهار کرد: افراد خودشکوفا معمولا خود را نسبت به آنچه انجام دادند، تعریف میکنند و کارشان بخشی از هویتشان میشود. در نتیجه کارهایشان اغلب مستقل از پاداشهای بیرونی است که آنها دریافت میکنند.
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس گیلان با بیان اینکه افراد خودشکوفا این توانایی را دارند که بارها وقایع و رویدادها را تجربه کنند، گفت: آنها تجربههای اساسی زندگی را دوست دارند و از زیباییشان خسته نمیشوند. این افراد گاهی دارای تجربیاتی میشوند که بهترین توصیف آن، عرفان یا عمیق شدن در طبیعت است که در اصطلاح به آن تجربههای اوج میگویند. آبراهام مازلو، پدر علم روانشناسی انسانگرا بر این باور بود که بیشتر افراد دارای تجربههای اوج هستند، اما افراد خودشکوفا آن را بیشتر اوقات با خود دارند.
کشاورز ادامه داد: به نظر میرسد که تجربههای اوج شامل فقدان آنی خود یا تعالی خود هستند. در نتیجه در جریان این تجربه، یکی فقط احساس میکند بدون اینکه احساساتش را به خودپنداره خودش نسبت دهد. در طول تجربه اوج، افراد دارای احساساتی مبنی بر گشوده شدن افقهایی نامحدود در برابر دیدگانشان، احساس همزمان قدرتمندی و ضعف، فقدان تطابق با زمان و مکان و احساس شدید وَجْد و جذبه هستند. علاوهبر این، تجربه اوج معمولا به این اعتقاد رهنمون میشود که چیزی بسیار مهم و با ارزش اتفاق افتاده است که تأثیر بزرگی بر روی رفتار آتی فرد خواهد گذاشت.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی بیان کرد: افراد خودشکوفا علاقمند به اهدافی هستند که با آن سر و کار دارند، اما در بسیاری از موارد، راهی که در اهداف دنبال میشود، خود یک هدف میشود. افراد خودشکوفا، هم از خود عمل و هم از محصول عمل، راضی و خشنود هستند.
وی اضافه کرد: مازلو دریافت که بیشتر افراد شکوفا شده که او مطالعه کرده است، میتوانند به عنوان افراد مذهبی و خداجو توصیف گردند، برای اشخاص خودشکوفا، تشخیص بین وسایل و اهداف به طور عمده در ارتباط با اخلاق شخصی و اعتقادات محکم مذهبی و دینی میباشد.
این کارشناس روانشناسی بالینی گفت: بنابراین، افراد خودشکوفا افراد متمایز و جدایی هستند. آنها بر نیازها کمبود تسلط دارند و به وسیله آنچه مازلو «انگیزش رشد» نامیده، برانگیخته میشوند. چنین افرادی درصدد حل مسائل بیرون از خودشان هستند و نیز در تلاش رسیدن به راستی و حقیقت، زیبایی، عدالت و ارزشهای والای دیگر میباشند.
وی ادامه داد: افراد خودشکوفای متعالی احتمالا به نظر میرسد که خودشکوفاتر از افراد غیرمتعالی باشند. برای مثال، تجارب اوج برای افراد متعالی، مهمترین جنبه زندگیشان میباشد. آنها آگاهانهتر به وسیله «ارزشهای بودن» برانگیخته میشوند و فکر و صحبت میکنند، با زبانی که علاقمند به صداقت، حقیقت، زیبایی و کمال میباشند.
کشاورز خاطرنشان کرد: افراد متعالی به طور کاملتری تمام چیزها را مقدس و محترم میبینند و به احتمال زیاد، آنها به غایت مذهبی هستند. آنها همچنین نگرششان به دنیا از افراد غیرمتعالی، کلی نگرتر میباشد و بیشتری هم مورد احترام قرار میگیرند. به طور جالب توجهی، مازلو بر این باور بود که افراد متعالی ممکن است نسبت به افراد غیرمتعالی کمتر خرسند و خوشحال باشند.
انتهای پیام
نظرات