رنج و سختی ناشی از تحمل نگاه های سنگین و عذاب آور مردم، برای افراد دچاراختلال جنسی، برکسی پوشیده نیست اما این رنج زمانی بیشتر می‌شودکه فرد از سمت خانواده نیز طرد می‌شود و یا برای جلوگیری از این طرد شدگی مجبور به انجام کارهایی می‌شود که هیچ گونه تمایلی نسبت به آن ندارد.
گاه این افراد تن به ازدواجی میدهند که نه تنهاحسی مثبتی ندارند، بلکه به علت وجودحس منفی و تنفر منجر به ظلم به طرف مقابل نیز می‌شوند.
بسیاری از افراد، تراجنسی ها را با همجنسگرایان یکی میدانند حتی انجمن تشکیل شده برای حمایت از آنها با نام "بیماران مبتلابه ملال جنسیتی" فعالیت می‌کند که انتخاب دو واژه بیمار و ملال خود به تنهایی دردآوراست؛ زیرا این یک بیماری نیست بلکه اختلالی است که به صورت طبیعی اتفاق میافتد و این افراد فقط بایک جسم اشتباهی به دنیا آمدند.
متاسفانه به دلیل تابوهای اجتماعی ناشی از کم آگاهی و جهل، قانون نیز درباره آنها شیوه سکوت را در پیش گرفته است که نتیجه این سکوت برخورد تبعیضانه و در نهایت وقوع اسیب های اجتماعی متفاوت مانند بزه است.
و دردناک تر زمانی است که خود فرد با عدم آگاهی از علت این تفاوت شرمگین بوده و سعی بر مخفی نمودن آن میکند و سال های زیادی را با رنج وسختی سپری میکند.
حجت الاسلام محمدمهدی کریمی نیا در گفت‌وگو با خبرنگارایسنا در این رابطه عنوان کرد: در وجود اختلال در افراد ترنس تردیدی نیست اما امر مهم چگونگی برخورد جامعه و خانواده با این افراد است.
وی ادامه داد: منظور از جامعه اعم از جامعه فقهی ، حقوقی و پزشکی است؛ در جامعه فقهی  برای افرادی که از این اختلال رنج می برند، مانعی وجود ندارد و فتوا های موجود در این زمینه  نشانه ی حمایت های لازم است.
وی با اشاره به اینکه به لحاظ حقوقی به علت فقدان نص  قانونی دچار مشکل هستیم، بیان کرد: در رویه قضایی مشکلی وجود ندارد و این افراد پس از درمان و یا جراحی با حمایت  پزشکی قانونی، دادگستری و بهزیستی میتوانند شناسنامه جدید دریافت کنند و تمام مدارک مسبوق خود را به هویت جدید تغییر دهند و ازلحاظ نوع پوشش نیز این افراد می‌توانند با اخذ نامه ازدادگاه پوشش جنس مخالف را انتخاب کنند و این آگاهی به نیروانتظامی نیز داده شده است.
حجت الاسلام کریمی نیا افزود: انتظار جامعه محقق از کشوری مثل ایران که از لحاظ فقهی فتواهای فراوان دارد، تدوین یک قانون جامع و کامل بوده تا همه این امور مهم بر اساس یک قانون نانوشته  پیش نرود.
استاد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با اشاره به اینکه در گذشته این افراد به عنوان منحرفان جنسی معرفی می‌شدند، اظهار کرد: در جامعه شاهد پیشرفت فراوانی نسبت به گذشته هستیم؛ اما این آگاهی کافی نیست و در صورت تشکیل مراکز مشاوره ویژه برای اگاه ساختن خانواده ها میتوان شاهد به وجود آمدن یک سپر امنیتی برای ترنس ها باشیم.
وی افزود: متاسفانه تعداد زیادی از ترنس ها با مشکل طرد شدن از طرف خانواده و آزار از سمت اشنایان مواجهه هستند که در نهایت این افراد مجبور به ادامه زندگی در تنهایی، انزوا و افسردگی می‌شوند.
حجت الاسلام کریم نیا در خصوص هزینه های این عمل گفت: سازمان بهزیستی حمایت های مالی محدودی میکند، اما نمی‌توان منکر هزینه های بالای این عمل شد، بخصوص در عمل تغییر جنسیت دختر به پسر که علاوه بر اینکه نیازمند زمان بیشتری بوده هزینه های بالاتری نیز به همراه دارد.
وی با تاکید بر این نکته که ترنس ها با مراجعه به دادگستری و پزشکی قانونی میتوانند، مجوز جراحی را دریافت کنند، گفت: این افراد هیچ گاه تشویق به عمل جراحی نمی‌شوند و تلاش ها بر این است که در صورت امکان با مصرف دارو و مشاوره درمان شوند و درصورت رفع نشدن این اختلال و نارضایتی این افراد از وضعیت کنونی خود، عمل جراحی به عنوان اخرین راه پیشنهاد می‌شود.
 وی ادامه داد: ترنس ها در یک مرتبه نیستد و گاهی فرد اختلال جزئی دارد که با مشاوره، درمان های دارویی و هورمونی درمان می‌شوند؛ اما ترنس هایی که خیلی قوی این اختلال را حس می‌کنند و دائم  از نوع وجود شان شکایت میکنند، تنها راه درمان این افراد عمل بوده و کسانی که عمل می‌کنند از تغییر و هماهنگی روح وجسم خود رضایت دارند.
این محقق تصریح کرد: نشانه های این اختلال از دوران  کودکی وجود دارد اگر چه فرد متوجه این امر نیست؛ برای مثال پسر بچه ای با تمایل به پوشیدن لباس دخترانه و اینکه علاقه ای به جمع پسر ها ندارد و یا در دوران مدرسه  با رفتن به مدرسه پسرانه مشکل دارد و از این امر ناراحت است؛ باید متوجه اختلالش شویم، اما با رسیدن به سن بلوغ فرد میتواند احساسات تمایلات خود را بیان کند.
وی در رابطه با ارتقا این فرهنگ  گفت: از طریق سخنرانی ها،  نوشتن کتاب و ساخت فیلم می توان این فرهنگ را گسترش داد که این افراد منحرف جنسی نیستند .
 وی با اشاره به این  نکته که مشاوران و روانشناسان  فعال در این حوزه اطلاعات و دانش کافی را ندارند، عنوان کرد: تاسیس مراکز مشاوره فقهی_حقوقی _پزشکی  تخصصی در مراکز استان ها میتواند در راستای ارتقا سطح کیفی زندگی این افراد مفید واقع شود .
کریمی نیا با پیشنهاد تاسیس یک سازمان دولتی خاص مربوط به تغییر جنسیت، بیان کرد: در این زمینه ما شاهد فعالیت سازمان های متفرقه ای هستیم، لذا همانگونه که برای بیماری های مختلف سازمان های خاص وجود دارد، برای این افراد هم میتوان سازمانی دولتی تشکیل داد تا با ثبت امار رسمی از ترنسها و کمک در تدوین قانونی مدون زندگی بهتری برای این افراد خلق کرد.

در این رابطه فریده عزیزی، روانشناس بالینی، گفت: وضعیت خاص افراد تراجنس ها سبب شده که اغلب آنها از نظر ارتباطی با دیگران دچار مشکل باشند و به راحتی نتوانند با افراد جامعه ارتباط برقرار کنند؛ به همین منظور ترنس ها سعی بر این دارند که فقط با افراد شبیه خودشان ار تباط برقرار کنند.
وی اظهار کرد: مشکلات ترا جنس ها زمانی  پدیدار می‌شود که فرد بین آنچه هویت جنسی واقعی خود میداند و انچه دیگران به آن نسبت میدهند اختلاف به وجود می آید.
وی ادامه داد: در این شرایط واکنش نادرست مردم به وضع موجود سبب می شود هویت عادی فرد مخدوش شود؛ که این باعث  شکل گیری فرایند انگ خوردگی و زمینه ساز مشکلاتی که تراجنس ها در تعامل با مردم دارند ، می شود.
 عزیزی  با اشاره به این موضوع که ناآگاهی، کلیشه های فرهنگی و برخی تعصبات سبب شده تا جامعه افراد ترنس را منحرف و مجرم قلمداد کنند، عنوان کرد: نگاه های خاص، الفاظ نامناسب، ترحم، تمسخر، تحقیر و... مسائلی است که تجربه روزانه افراد تراجنسی در تعاملات متقابل است.
 وی با تاکید بر اینکه یکی از مسائل مهمی که افراد تراجنسی با آن مواجهه هستند ناامنی شغلی است، اظهار کرد: این افراد نمی توانند به شغل و حرفه موردعلاقه و متناسب با رشته تحصیلی خود مشغول شوند به همین سبب دچار مشکلاتی از قبیل ترس از اشکار شدن هویت، سر افکندگی، بی کفایتی  و... مواجهه می‌شوند.
این روانشناس بیان کرد: بیزاری و سردرگمی جنسی، ناکامی در اهداف و ناملایمات روانی نیز از جمله مشکلات روحی است که افراد ترا جنسی با آن مواجهه هستند.
وی ادامه داد: مغایرت بین جسم و فکر در تراجنس ها سبب ایجاد حس دوگانگی در این افراد شده است و با وجود اینکه دارای جنسیت مشخص و معینی هستند، احساس تعلق به جنس مخالف دارند و این تناقص سبب شده این افراد دچار آشفتگی روانی نظیر افسردگی، پرخاشگری، اضطراب و هراس شوند.
وی افزود: مسئله دیگری که افراد ترا جنسی با آن دست و پنجه گرم می کنند که خود زمینه ساز بسیاری از مشکلات بوده، طرد شدن و بی توجهی اطرافیان است.
 این روانشناس ادامه داد: آن ها از تحدید دامنه مشارکتی شان در فعالیت های اجتماعی رنج می برند و همچنین وضعیت و رفتارهای خاص انها باعث شده تا به عنوان افرادی با رفتار غیر متعارف  شناخته شوند که همین عامل موجب می شود با واکنش منفی اطرفیان مواجهه شوند و افراد جامعه قادر به پذیرش انها نباشند.
وی عنوان کرد: از سوی دیگر نااگاهی خانواده ها و نگرش فرهنگی اشتباه اعضای خانواده به رفتار و حرکات ترنس ها، سبب شده تا تحمل پذیرش رفتار متفاوت انها را نداشته باشند  و برای رفع این مشکل اقدامی نکنند.
وی ادامه داد: آنها معتقدند که رفتار ترا جنس ها مغایر با عرف است و به دلیل ترس از زبانزد شدن در فامیل و اجتماع، سر افکندگی و ذلت در مقابل خواسته فرزندشان  مقاومت می‌کنند؛ که ین امر به جدال، ضرب و شتم و رانده شدن انها از خانواده منتهی می‌شود که خود این امر سر اغاز مصائب و سواستفاده های افراد خاص از ترنس ها می شود.
وی با تاکید بر این که از پیامد های دیگر که تراجنس ها به  دنبال منزوی شدن به دوش می‌کشند گرایش به مواد مخدر، بزهکاری، روسپی گری و.. است عنوان کرد: به بیان دیگر تخریب روابط و کاهش همبستگی در سطوح مختلف اجتماعی سبب افزایش انحرافات فردی و کاهش سلامت اجتماعی است.
 عزیزی تصریح کرد: ارتباط، اعتماد و حمایت اجتماعی سه مفهوم بزرگ ابعاد سرمایه های اجتماعی را تشکیل می دهند که وضعیت و شرایط خاص افراد تراجنسی موجب می‌شود از نظر ارتباطی با دیگران دچار مشکل شوند و به دلیل تحمل آسیب  های روحی وجسمی فراوان نتوانند به راحتی به افراد جامعه اعتماد کنند.
وی با اشاره به این نکته که نگاه های خاص و معنادار جامعه به آنها سبب میشود  احساس امنیت نکنند و از حقوق اجتماعی خود مانند حمایت های خانوادگی و اجتماعی محروم شوند، گفت: تراجنس ها قربانی شرایطی هستند که مسئول به وجود آمدن آن نبوده اند و عدم پذیرش وضعیت افراد تراجنسی در نهایت سبب ضعف سرمایه اجتماعی آنها شده است.
وی تصریح کرد: افراد تراجنس مانند افراد دیگر جامعه دوست دارند که از رفاه اجتماعی عاطفی و جسمانی برخوردار باشند و در شرایط مختلف زندگی تا حدودی احساس خشنودی کنند. همچنین می‌خواهند از خانواده، کار، ازدواج، اجتماع و محیط های مختلف رضایت داشته باشند و بتوانند پیوندهای عاطفی قوی برقرار کنند.
عزیزی ادامه داد: از دیگر خواسته های تراجنسی ها این است که نزد افراد دیگر مورد اعتماد باشند و به دیگران نیز اعتماد کنند، پایگاه اقتصادی و اجتماعی داشته باشند و از منابع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بهره مند شوند تا بتوانند از روابط اجتماعی  و روابط صمیمانه سود ببرند.
 وی با اشاره به این نکته که این شرایط برای حفظ سلامت فردی و اجتماعی امری ضروری است، خاطر نشان کرد: محروم بودن تراجنس ها از این شرایط سبب افت کیفیت زندگی آنها می شود.
ترنس بودن یک انتخاب نیست
عزیزی در رابطه با نحوه برخورد با تراجنس ها عنوان کرد: مهم ترین عنصر در مورد برخورد با تراجنس ها، تغییر باور نادرست است، مبنی بر این که این افراد به دلیل تاثیرپذیری از دیگران تراجنس شده اند و یا اینکه  ترنس بودن را خودشان انتخاب کرده اند .
 وی با تاکید بر این امر که این برداشت نادرست بوده و هیچ مدرک و مستنداتی در تایید آن وجو ندارد، ادامه داد: این افراد از سنین پایین هویت واقعی خود را می دانند اما ممکن است به دلیل عدم اطمینان از عکس العمل احتمالی اطرافیان و یا ترس از واکنش جامعه موضوع را مخفی کنند.
 وی یادآور شد: این افراد به دلیل هراس از طرد شدگی توسط اطرفیان ممکن است موضوع را مطرح نکنند و هم نشینی با سایر تراجنس ها احتمالا شهامت و توان پذیرش هویت را برای انان فراهم کرده است.
وی دامه داد: به همین دلیل می توان گفت که انها تحت تاثیر دیگران قرار نگرفته اند بلکه حضور در جمع سایر تراجنس ها حس تعلق و محبت را در انها تقویت کرده است.

یک باور غلط؛ ترنس ها از بیماری روانی رنج میبرند
عزیزی تصریح کرد: بسیاری از افراد بر این اعتقادند که ترنس ها یک بیمار روانی هستند، اما سازمان بهداشت جهانی ترنس بودن را به عنوان یک بیماری روانی به رسمیت نمی‌شناسد.
وی ادامه داد : بسیاری از ترنس ها مورد تنفر دیگران بوده و این موضوع می تواند به صورت عاطفی ( شایعه پردازی و قطع ارتباط با انها ) و به صورت فیزیکی ( ضرب و شتم) نمود کند که این رفتارها منجر به استرس روانی  می‌شود.
این روانشناس خاطرنشان کرد: این شرایط احساسی ناشی از هویت آنان به عنوان یک شخص متفاوت نیست، بلکه نتیجه نگاه منفی دیگران و تنفر انان از ترنس هاست.
وی ادامه داد: ترنس بودن یک انتخاب نیست بلکه نوعی از هویت آنان است و این افراد تفاوتی با دیگران ندارند به همین دلیل باید بدون ترس در جامعه زندگی کرده و مورد احترام واقع شوند.
عزیزی با تاکید بر این موضوع که هیچ سندی مبنی بر اینکه کودکان و یا نوجوانان پیرامون این افراد شیوه ان ها را انتخاب می‌کنند، وجود ندارد افزود: مطالعات نشان داده است که کودکانی که با این افراد ارتباط دارند امادگی بیشتری برای پذیرش افراد بدون توجه به جنسیت و گرایش آنان دارند.
وی در خصوص نقش متخصصین روان شناختی در بهبود کیفیت زندگی تراجنس ها گفت: متخصصین سلامت روان باید خانواده این افراد را یاری کنند تا نسبت به نگرانی ها و مشکلات فرزند درگیر با نارضایتی هویت جنسی شان رویکردی درست و همدلانه انتخاب کنند.
عزیزی با تاکید بر نقش مهم خانواده در سلامت روان شناختی و رفاه کودک عنوان کرد: این موضوع درمورد گروه همسالان نیز که می توانند منبع دیگری برای حمایت اجتماعی باشند نیز صادق است.
این روانشناس با اشاره به این موضوع که متخصصین روان درمانی باید بر کاهش استرس ناشی از نارضایتی ترنس ها و نیز حل مشکلات روان_اجتماعی آنها تمرکز داشته باشند، افزود: باید به خانواده های این افراد کمک کرد تا بتوانند علاوه  بر مهار اضطراب وسرگشتگی خودشان که در نتیجه وضعیت روان جنسی فرزندشان به ان دچار شده اند، به فرزندشان نیز کمک کنند تا از خودانگاری مثبت برخوردار شود.
وی خاطر نشان کرد: متخصصین سلامت روان  باید ترنس و خانواده اش را در تعامل با اعضای گروه های اجتماعی و منابع قدرمند نظیر، معلم، مدیر و... آموزش دهند و در صورت نیاز به طور مستقیم نسبت به گفت‌وگو و آموزش انها اقدام کنند.
 وی افزود: در مراحل گذر از جنسیتی که بدو تولد به  ترنس نسبت داده شده  تا جنسیت کنونی او مسائلی وجو دارد که تصمیم گیری در رابطه با انها برای ترنس و خانواده اش میتواند بسیار مشکل باشد؛ برای مثال این که ترنس تا چه حد می تواند هویت جنسی خود را بروز دهد؟ در چه زمان ها یا مکانهایی می‌تواند با پوشش منطبق با جنسیت خود ظاهر شود؟ آیا باید در مورد وضعیت ترنس به دیگران توضیح داد؟ در این صورت چه زمانی و با چه عنوانی ؟ در مقابل واکنش دیگران چگونه برخورد کنیم؟
 
تمایز بین تراجنس ها، دوجنسه ها، مبدل پوش ها و هم جنس بازها
عزیزی در رابطه با تفاوت ترنس ها با دوجنسه ها عنوان کرد: اشتباهی که اکثریت افراد عام و گاها قشر تحصیل کرده مرتکب می‌شوند عدم تمایز بین دو جنسه ها و تراجنسی و.. است.
وی با تاکید بر این موضوع که این دو گروه کاملا مجزا هستند، بیان کرد: بسیاری از افراد در برخورد با افراد ترنس برچسب دوجنسه بودن و یا هم جنس باز بودن  به این افراد می زنند.
وی ادامه داد: افراد ترنس از نظر جنسی کاملا سالم بوده (کاملا مرد و یا کاملا زن هستند) ولی از نظر روانی با پذیرش جنسیت خود مشکل دارند و تمایل به تغییر جنسیت دارند.
این روان شناس با تشریح وضعیت فیزیکی دو جنسی ها ، در رابطه با مبدل پوش ها هم عنوان کرد: اختلال هویت جنسی مبدل پوش به معنای پوشیدن لباس های جنس مخالف است.
وی با اشاره بر اینکه دلایل پدیده مبدل پوشی متنوع است، خاطرنشان کرد: ویژگی این افراد از پوشیدن گاه به گاه های لباس های جنس مخالف تا همانند سازی وسیع زنانگی توسط مردان و مردانگی  توسط زنان است.
 عزیزی با بیان این که تشخیص میان افراد ترنس و افراد مبدل پوش  بسیار سخت بوده و این دو دسته تفاوت هایی جزئی با هم دارند، ادامه داد: در افراد ترنس تمایل شبیه شدن کامل به جنس مخالف و تغییر جنسیت مشاهده می شود اما در مبدل پوش ها این گونه نیست.
وی با اشاره به اینکه با توجه به جزئیات می توان تمایزات مبدل پوش ها با تراجنسی ها را رسم کرد یادآور شد: درباره ویژگی افراد مبدل پوش دیده می شود که مردی با ریش و حالتی مردانه، اما با آرایش و لباس زنانه در دید عموم ظاهر می شود.
وی  درباره درمان افرادی که با شکایت نارضایتی جنسی مراجعه می‌کنند، گفت:  مجموعه ای از گزینه های درمانی را برای این افراد می‌توان در نظر گرفت و این که چه نوع  و تعداد درمانی و به چه ترتیبی برای افراد استفاده شود متفاوت است.
عزیزی در رابطه با گزینه های درمانی این افراد اظهار کرد: زندگی پاره وقت یا تمام وقت در نقش جنسیتی دلخواه و همخوان با هویت جنسی فرد، هورمون درمانی، جراحی برای تغییر خصوصیات  جنسی اولیه و یا ثانویه، روان درمانی  به منظور کاوش هویت، بحث و بررسی درباره تاثیرات نارضایتی جنسی و انگ اجتماعی بر سلامت ذهن و روان، تسکین و تخفیف تراجنسی هراسی درونی شده و...از جمله درمان ها است.
وی افزود: علاوه بر گزینه های دارویی و روانشناختی ذکر شده از گزینه های دیگری نیز برای درمان نارضایتی جنسی  می توان سود جست.
وی ادامه داد: تشکیل گروه ها و انجمن های حمایتی که امکان حمایت اجتماعی را داشته باشند، تشکیل گروه های حمایتی برای خانواده و دوستان، صدا و ارتباط درمانی برای کمک به شکل گیری و توسعه مهارت های ارتباطی، کلامی و غیر کلامی به منظور تسهیل همخوان سازی ترنس با هویت جنسی از دیگر درمان هاست.

 تابو و ترس از آزار رساندن به این افراد یا چیزی که منجر به سوءبرداشت شود از جمله دلایلی است که افراد در رابطه با این موضوع کمتر صحبت می‌کنند؛ اما صحبت نکردن در رابطه با افرادی که متفاوت از اکثریت جامعه هستند نه تنها مسئله ای را حل نمیکند بلکه سبب تضعیف روحیه، از بین رفتن اعتماد به نفس، آمال و ارزو های این قشر آسیب پذیر میشود.
انتهای پیام