• یکشنبه / ۲ شهریور ۱۳۹۹ / ۱۹:۲۷
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 99060201527
  • منبع : مطبوعات

روزنامه توفان

توفان گاهی هم بخشی از یک صفحه چاپ‌شده را خالی می‌گذاشت و به این شکل به سانسور و محدودیت که مانع کار (و انجام درست وظیفه) مطبوعات بود، اعتراض می‌کرد. توفان چند بار به بهانه‌ها و اتهام‌های مختلف، توقیف شد و گاهی چند ماه تا انتشار دوباره آن فاصله افتاد. حتی خود فرخی گاهی زیر فشارها، لحن خود را ملایم کرد و سطح انتقاد را از حد مقامات اول کشور به مدیران میانی و چهره‌های کم‌اهمیت تنزل داد.

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: دوم شهریور ۱۳۰۰ بود که اولین شماره از روزنامه توفان، به مدیریت محمد فرخی یزدی منتشر شد. فرخی که حتی در اوج بحران و تلخی، آرمان‌های انقلاب مشروطه را از یاد نبرده بود به هدف نقش‌آفرینی بیشتر و موثرتر در صحنه سیاسی کشور این روزنامه را تاسیس کرد. توفان در سال نخست فقط روزهای دوشنبه و جمعه منتشر می‌شد و از سال دوم، چهارشنبه هم به این دو روز اضافه شد و نظم انتشار به هفته‌ای سه روز تغییر کرد. نشریه‌ای ۴ صفحه‌ای بود که صفحه دوم و بخشی از صفحه سوم آن به پوشش اخبار رسمی و غیر رسمی داخلی اختصاص داشت و صفحه سوم را با ترجمه اخبار و گزارش‌های خبرگزاری‌های خارجی یا پاورقی پر می‌کردند و همه تبلیغات و آگهی‌های تبریک و تسلیت را در صفحه آخر جای می‌دادند. سرمقاله‌های جنجالی و دردسرساز این روزنامه در همان صفحه اول، اغلب اوقات زیر یکی از شعرهای خود فرخی چاپ می‌شد.

 نویسندگان مهم و مشهور زیادی در سال‌های مختلف برای توفان نوشتند و در میان آنها کسانی مثل احمد کسروی و حبیب یغمایی و محمدتقی بهار همکاری نسبتا منظم‌تر و مستمری با فرخی داشتند. توفان روزنامه‌ای پیشرو و انتقادی، با رویه‌ای متفاوت از صدای رسمی بود زیرا فرخی می‌گفت: «ما معتقدیم که رویه انتقاد یکی از بهترین صور تصحیح اخلاق است. بالاخره مرام ما، استقرار آزادی و حریت است و سعی خواهیم کرد که آن اصول، به تمام معنی اجرا شود.»

مثلا پاییز ۱۳۰۲ که تبلیغات طرفداران رضاخان درباره نقش او در برقراری امنیت در کشور بالا گرفته بود، فرخی در سرمقاله‌ای به این هیاهوها تاخت و در اعتراض به توقیف روزنامه اقدام و تبعید مدیرمسوول آن سرمقاله‌ای با عنوان «امنیت چیست؟» نوشت و این شعر را هم ضمیمه‌اش کرد:

«با مشت و لگد، معنی امنیت چیست؟

با نفی بلد، ناجی امنیت کیست؟

با زور مرا مگو که امنیت هست

با ناله ز من شنو که امنیت نیست!»

گاهی هم بخشی از یک صفحه چاپ‌شده را خالی می‌گذاشت و به این شکل به سانسور و محدودیت که مانع کار (و انجام درست وظیفه) مطبوعات بود، اعتراض می‌کرد. توفان چند بار به بهانه‌ها و اتهام‌های مختلف، توقیف شد و گاهی چند ماه تا انتشار دوباره آن فاصله افتاد. حتی خود فرخی گاهی زیر فشارها، لحن خود را ملایم کرد و سطح انتقاد را از حد مقامات اول کشور به مدیران میانی و چهره‌های کم‌اهمیت تنزل داد.

گرایشی نصفه‌نیمه - و البته تا حدی سطحی و کم‌مایه - به سوسیالیسم هم در این روزنامه وجود داشت که در مقالاتی درباره تاریخ و اصول سوسیالیسم و بولشویسم خودش را نشان می‌داد. از این ‌رو گاهی فرخی را به نوکری برای شوروی و اجرای سیاست‌های آن در ایران متهم می‌کردند.

گاهی هم انگ و افتراهای دیگری به او می‌چسباندند. البته او فریاد می‌زد که «توفان متکی به اجانب نیست. توفان وظیفه‌خور دولت نیست. توفان جز سعی و عمل نخواهد دید. توفان وظیفه قلم حق‌نویس خود را نوشتن خدمت خادمین و خیانت خائنین می‌داند و بس»، اما سنگینی سایه برخی از این اتهامات همیشه روی نام او و روزنامه‌اش باقی ماند.

انتشار توفان که حیات آن به زندگی مدیرش گره خورده بود با موانع فراوان و توقیف‌های چندباره تا زمستان ۱۳۰۷ ادامه یافت.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha