دکتر احمد فاطمینژاد در برنامه لایو اینستاگرامی گروه مطالعات و برنامهریزی دانشگاه فردوسی مشهد با موضوعی تحت عنوان «نقد و بررسی وضعیت بینالمللی شدن دانشگاهها در ایران»، اظهار کرد: در بینالمللی شدن آموزش عالی به دو منظر تئوریک میتوان اشاره کرد که بینالمللی شدن دانشگاه چیست و دوم آنچه که در عرصه عمل اتفاق افتاده و دانشگاهها عملاً به دنبال آن هستند چه هدفی را به دنبال دارد.
وی افزود: از منظر تئوریک، بینالمللی شدن دانشگاه به معنای توجه و گنجاندن آن ملاحظات بینالمللی، جهانی، بین فرهنگی و رویکرد چند فرهنگی در آن اهداف آموزشی، پژوهشی و به طور کلی خدمات دانشگاهی که در دانشگاههای مختلف دنبال و پیگیری میشود است. بدین منظور که علاوه بر دغدغههای بینالمللی، باید در نظر داشت که به بحثهای مرتبط با آموزش و طرحهای پژوهشی نیز بپردازیم، از منظر ملاحظات بینالمللی، جهانی، بین فرهنگی و چند فرهنگی باید به این حوزه نگریسته شود.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: بیشتر رویکرد انساندوستانه در بینالمللی شدن آموزش عالی مطرح است. اما آنچه که در عمل اتفاق افتاد و عملیاتی میشود، به معنی تجاریسازی آموزش عالی است و اینکه بتوان از طریق بینالمللی شدن درآمد کسب کرد. خصوصاً بتوانیم دانشجویانی را از کشورهای ثروتمند جذب کنیم تا برای کشور وجهه و درآمد بیاورند.
وی عنوان کرد: در واقع بتوانیم مغزهای کشورهای دیگر را جمع کنیم و در کشور خود به کار گیریم تا در آینده ابزاری برای نفوذ شوند. اگر که دانشجویان در کشورهای دیگر هستند بتوانند به عنوان یک عنصر انسانی و منبع غنی انسانی برای آن کشور توسعه یافته ورود پیدا کنند. میتوان گفت بینالمللی شدن دانشگاهها و آموزش عالی تجاری سازی فرآیند آموزش، پژوهش و خدمات آموزش است.
فاطمینژاد خاطرنشان کرد: اگر مسیر بینالمللی شدن را نگاه کنیم، دانشگاههایی که در این زمینه برجسته و پیشرفته بودند، دو رویکرد را میتوان از آنها یاد کرد که بینالمللی شدن را معطوف به یک مشابهسازی و جهانیسازی مرتبط میدانند و عملاً یک سبک است. اگر دانشگاههای برتر را در نظر بگیریم متوجه میشویم که استانداردهای آموزشی آنها شبیه به یکدیگر است.
وی بیان کرد: رویکرد دیگری که در روند عملی بیشتر در بینالمللی شدن وجود دارد، دغدغهای است که تفاوتها را دانشجویان، اساتید، گروههای تاثیرگذار و نخبگان آگاه درک میکنند. درک تفاوتها باعث حاکم شدن فرهنگ تساهل و روادارانه میشود و به جوامع مختلف منتقل میگردد که در نهایت منجربه جامعه جهانی صلحآمیز میشود.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص عناصر اصلی بینالمللی شدن دانشگاهها، اظهار کرد: بیش از هر موضوعی جذب دانشجوی خارجی اهمیت دارد و مهمترین فاکتورها این است که چقدر از دانشجویان یک دانشگاه خارجی هستند. برای تحقق این امر مهم نیازمند برنامهریزیهای نهادی است که معمولاً توافقاتی بین دانشگاهها صورت میگیرد.
وی گفت: یکی دیگر از عوامل مهم فعالیتهای آموزشی و پژوهشی است که با دانشگاههای خارجی اتفاق میافتد؛ به عنوان مثال به اشتراک گذاشتن و همکاری اساتید با دانشجویان در داخل و خارج از کشور برای یک پژوهش صورت گیرد و در این سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است و بسیار تاثیرگذار بود که خوشبختانه در این زمینه موفق عمل کردیم. اما جدای از تعریفهای مختلفی که وجود دارد، منطقهای مختلفی پشت بحث بینالمللی شدن دانشگاهها وجود دارد. ما رویکردهای گوناگونی را پیش گرفتهایم و با منطقهای مختلف میتوان آنها را توجیه کرد.
فاطمینژاد افزود: یکی از این منطقها آموزشی است و به نظر میرسد اولین نگاه این باشد؛ به عنوان مثال فردی برای ارتقاء خود به کشوری برای تحصیل سفر میکند تا در تخصص خود بیرقیب یا کم رقیب باشد. یک منطقی که پشت بینالمللی شدن وجود دارد این است که ارتقاء دانش، آموزش، پژوهش و توانمندیهایی که حاکم است برای اساتید و دانشجویان رقم بخورد.
وی بیان کرد: در نگاه دوم که به نوعی آرمانگرایی است، منطق ایدهآلیستی وجود دارد و در پشت این منطق یکی از راههای پیوند زدن ملتها به یکدیگر و رفع زمینههای منازعه و تعارض این است که نخبگان آنها میتوانند آیندهسازان را به لحاظ فکری و نوع جهانبینی به هم نزدیک کنند تا تحت تاثیر رویکردهای علمی صحیح قرار گیرند.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: از این منظر بینالمللی شدن دانشگاهها به جهان توسعهیافتهتر کمک میکند. بسیاری از افرادی که در این زمینه تعارض ایجاد کردند عمدتاً در دانشگاههای طراز بالا تحصیل کرده و بسیاری از رهبران تروریستی در دانشگاه آمریکا تحصیل کردهاند و الزاماً به معنی این نیست که آموزش بینالمللی منجربه جهان صلحآمیز شود. در بسیاری از موارد کشورهای توسعه یافته زمانی که نخبگان رفتهاند معترض شدند و برگشتند. بنابراین منطق ایدهآلیستی میتواند مورد نقد قرار گیرد.
بینالمللی شدن دانشگاهها راهی برای کسب منفعت اقتصادی است
وی تصریح کرد: منطق دیگری که میتوان برای بینالمللی شدن مطرح کرد، ابزارگرایانه یا کارکردگرایانه است. بدین معنا بینالمللی شدن دانشگاهها راهی برای کسب منفعت اقتصادی و سرازیرشدن سرمایههای خارجی است. با توجه به اینکه در این چند سال اخیر دانشجویان خارجی زیادی وارد دانشگاه ما شدهاند، اما نمیتوان گفت که دانشگاه بینالمللی است. دانشگاه بینالمللی به دانشگاههایی مانند دانشگاههای آمریکایی، اروپایی، کانادایی و استرالیایی میگویند.
فاطمینژاد خاطرنشان کرد: زمانی که بتوان دانشجویان خارجی زیادی را جذب کرد درآمدهای زیادی در حوزههای مختلف سرازیر میشود. منطق ابزارگرایانه توجیه بهتری برای بینالمللی شدن دانشگاه است. همچنین امکان توسعه پایدار را رقم میزند که میتوان در این زمینه تاثیرگذار باشد. باید ویژگیهایی برای دانشگاه ایجاد شود که هویتساز باشد. باید حضور دانشجویان خارجی منجربه این شود که با دیگر دانشجویان ایرانی حس ما بودن را ایجاد کنند. در دانشگاههای ایران حس ما بودن بسیار کمرنگ است و هر چه تقویت شود میتواند به هویت این حس کمک کند.
وی در خصوص اینکه چگونه میتوانیم دانشگاهی بینالمللی داشتهباشیم گفت: راهبردهای بینالمللی شدن را در دستهبندی کلی میتوان به دو بخش راهبردهای آکادمیک و راهبردهای سازمانی تقسیم کرد. برای راهبردهای آکادمیک باید دید که اساتید چقدر خوب هستند، شیوه درس دادن چگونه است، چقدر مشارکت فعال برای دانشجویان خارجی دارند و به نوعی تبعیض قائل نمیشوند.
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: راهبردهای سازمانی مانند مباحث مدیریتی است، نخبگانی که هویت دانشگاه را در دست دارند چقدر تفکر بینالمللی و شناخت از محیط بینالمللی داشته باشند، چقدر توان مدیریتی دارند و جذابیتهای دانشگاه را نشان و برندسازی میکنند. با چه ابزارهای تبلیغاتی و برنامههایی که در نظر دارند، میتوانند این موضوع را پیش ببرند. خصوصا اینکه چقدر در مدیریت و برنامهریزیها به بینالمللی شدن توجه دارند.
انتهای پیام
نظرات