احمد ملکپور یکی از ورزشکاران دارای معلولیت رشته شنای استان است که از نوجوانی به طور حرفهای در رشتهی شنای معلولین فعالیت میکند و تا سال 98 همزمان به مربیگری و انجام تمرینات شناگری مشغول بوده است.
او تمامی درجات مربیگری شنا را گذرانده و اکنون نیز با مربیگری تیم شنای معلولان، قهرمانانی همانند خود پرورش میدهد. ملکپور معتقد است جسم و روحش با آب عجین شده و زندگیاش با شنا معنا پیدا میکند، هر روز صبح اول وقت با پاهای معلول خود و عصا به دست در کوه عینالی تبریز کوهنوردی میکند و تاکنون توانسته به قلعههای ضحاک و بابک نیز صعود کند.
ملکپور، دارای شخصیتی بسیار متواضع بوده و برای گفتن مقامهایی که تاکنون کسب کرده چندان رغبتی نشان نمیدهد؛ اما به اصرار، مدالهای قهرمانیاش روی میز چیده میشود.
او در مورد علت معلولیت خود به ایسنا، میگوید: طبق گفتهی والدینم، در زمان جنگ تحمیلی و زمانی که دو ساله بودم، بمبارانهای بسیاری میشد که یکی از این روزها با صدای هولناک بمب و به دلیل ترس، بیمار و دچار معلولیت شدم. با توجه به اینکه هیچ مدارکی از آن زمان باقی نمانده، درصد جانبازی نگرفتهام.
او ادامه میدهد: از سال 73 با ورزش جانبازان و معلولین آشنا شده و جزوی از اعضای هیئت ورزشی این رشته شدم؛ با توجه به اینکه از دوران کودکی علاقهی شدیدی به شنا داشتم، از این رو بدون مربی در استخر سهند شروع به یادگیری و تمرین کردم و متاسفانه به دلیل نبود استخر مناسب برای افراد معلول، مجبور بودیم به صورت همزمان در کنار سایر افراد شنا کنیم.
وی ادامه میدهد: از سال 77 در مسابقات قهرمانی کشوری شنا شرکت کرد و سال 78 اولین مدال برنز خود را در مسابقات کشوری شنا به دست آوردم؛ بعد از این مسابقه وارد تیم ملی شنای معلولان کشور شده و در مسابقات جهانی هندوستان نیز شرکت کردم.
لقب دلفین آذربایجان گرفتهام
وی با بیان اینکه بسیاری از دوستان شناگرم، لقب "دلفین آذربایجان" را به من دادهاند، ادامه میدهد: دوستانم معتقدند که من ابرشناگر شمال غرب کشور هستم، چرا که تاکنون کسی این تعداد مدال قهرمانی کسب نکرده است.
کسب مدالهای طلا در طول 10 سال
این ورزشکار که حدود 270 مدال طلا، نقره و برنز در رشتهی شنای معلولان کسب کرده است، اضافه میکند: از سال 87 تا سال 97 در رشتههای مختلف شنا ازجمله 50 متر آزاد، 100 متر آزاد، 100 متر کرال و... مدال طلا و همچنین مدالهای برنز و نقره را نیز از سال 73 تا 86 کسب کردم.
وی با بیان اینکه هر موقع تلاش خود را تا آخرین لحظه در مسابقات به کار گرفتم بدون مدال طلا از آن مسابقه برنگشتهام، ادامه میدهد: در رشتهی 50 متر آزاد مدال طلا را کسب کرده و رکورد کشوری را در این رشته شکستم. تاکنون شاگردهای زیادی را در رشتهی شنا تربیت کردم که بسیاری از آنها موفق به کسب مقام دوم در مسابقات شنای آسیا شدند.
ملک پور ادامه میدهد: متاسفانه با شیوع کرونا و تعمیرات استخر، حدود 9 ماه از استخر محروم شدیم، بسیاری از شاگردانم که زیر 15 سال بودند و احتمال اعزام آنها به مسابقات جهانی خیلی زیاد بود، اکنون از انجام تمرینات باز ماندهاند.
خودم را در جامعه معلول حس نکردهام
وی با بیان اینکه هیچ زمانی خودم را در جامعه به عنوان معلول حس نکردهام، میگوید: سال 85، یکی از شاگردانم را که معلول ضایعهی نخاعی بود، با این حقیقت که نباید حس معلولیت داشته باشد، به مسابقات قهرمانی کشوری رساندم. معتقدم اگر فرد دارای معلولیت باور داشته باشد که میتواند کارهایی را انجام دهد که سایر افراد از انجام آن ناتوان هستند، هیچ وقت خود را معلول حس نخواهد کرد.
ملک پور با بیان اینکه طرز برخورد و رفتار والدین افراد دارای معلولیت، نقش به سزایی در آیندهی افراد دارد، ادامه میدهد: زمانی که کودکی معلول میشود، دیدگاه خانواده نسبت به تربیت فرزندشان تغییر مییابد و برخی از والدین بر این باورند که باید فرزند معلول خود را به دور از جامعه و در ناز و نعمت فراوان بزرگ کنند، در حالی که باید کودکان دارای معلولیت را نیز در جامعه رها کرده و شاهد شکوفایی آنها شوند.
وی با بیان اینکه مربیان باید از لحاظ ذهنی روی شاگردان دارای معلولیت خود کار کنند، ادامه میدهد: برخی از افراد دارای معلولیت حتی با رشتههای ورزشی معلولین آشنا نیستند و بسیاری از مسابقات معلولین حتی از طریق رسانهی ملی پخش نمیشود و براین اساس معلولین از شناخت رشتههای ورزشی مخصوص خود محروم میمانند.
وی با تاکید بر اینکه ورزش معلولین به ویژه شنا نباید مغفول باقی بماند، ادامه میدهد: تمامی اعضای معلولان در رشتهی شنا، درگیر حرکات ورزشی میشوند و معلولان باید مطلع شوند که میتوانند مانند سایر افراد شنا کنند و معتقدم تحقق این امر بستگی به باور فرد و آموزشهای مربی شنا دارد.
وی ادامه میدهد: معلول یا غیرمعلول بودن فرد در ورزش شنا تفاوتی ندارد، هر فرد معلولی میتواند به راحتی شنا کند و تنها براساس نوع و شدت معلولیت، کلاس بندی انجام میشود.
برگزاری تورهای گردشگری رایگان برای معلولان
ملک پور با اشاره به برگزاری تورهای گردشگری رایگان برای معلولان، بیان میکند: نزدیک دوسال است که به واسطه و مشارکت چندین خیر خوشنام تبریزی توانستهایم دو هفتهای یکبار، تعدادی از معلولان را با تورهای گردشگری رایگان به شهرهایی مانند مشهد، قم و سرعین اعزام کنیم.
وی با بیان اینکه متاسفانه برای معلولین مدرک نجات غریق ارائه نمیشود، میگوید: معلولان تنها میتوانند مدرک مربیگری، غواصی و داوری را در رشتهی شنا کسب کنند.
وی با اشاره به مشکلات معلولان در جامعه، تشریح میکند: متاسفانه بسیاری از معلولان علی رغم دارا بودن تحصیلات عالی، بیکار هستند، در حالی که طبق قانون باید سه درصد از مشاغل در دستگاههای اجرایی شامل معلولان شود، البته معلولان موفق پزشک و مهندس هم داریم که زندگی موفقی دارند.
نبود استخر مناسب ویژهی معلولین در استان
وی با انتقاد از نبود استخر مناسب و مخصوص معلولان در استان حتی کشور برای شنا، میگوید: متاسفانه استخر مناسبی مخصوص معلولان وجود ندارد و مجبور به شنا در کنار سایر افراد هستیم؛ همچنین هر سال دو مسابقهی قهرمانی در کشور و لیگ شنا برگزار میشود که برای شرکت در لیگ شنا باید اسپانسر داشته باشیم، اما نمیتوانیم اسپانسری پیدا کنیم، به همین دلیل در برخی مواقع از اعزام تیم به لیگ باز میمانیم.
وی با بیان اینکه شنا ورزشی است که در آن پارتی بازی وجود ندارد، ادامه میدهد: شنا ورزشی رکوردی بوده و در حال حاضر استانهای آذربایجان شرقی، تهران کرمان و مشهد جزو استانهای برتر در شنای معلولان هستند و در صدر جدول قرار دارند.
وی با بیان اینکه بسیاری از معلولان به دلیل هزینههای ایاب و ذهاب نمیتوانند به استخر مراجعه کنند، بیان میکند: از بهزیستی استان یا هر ارگانی که در توان دارد، خواستار اختصاص سرویس رایگانی جهت تردد و حضور کودکان زیر 15سال در استخر شنا هستم و بنده نیز هیچ هزینهای از این کودکان دریافت نخواهم کرد.
وی ادامه میدهد: 90 درصد درآمد مربیان شنا از آموزش در استخرها تامین میشود اما اکنون 9 ماهی میشود به دلیل تعمیر استخر و همچنین شیوع کرونا، فعالیتهایمان راکد باقی مانده است. در شرایط کرونایی تمامی اماکن به جز استخرها اجازهی فعالیت دارند، اما کسی به خسارت تعطیلی سالنهای ورزشی و استخرها توجهی ندارد.
گلایه از عدم مناسب سازی فضاهای شهری
ملک پور با بیان اینکه در هیچ یک از ایستگاههای اتوبوس و اکثر بانکها، رمپ مخصوص عبور معلولان وجود ندارد، ادامه میدهد: در هیچ کدام از فضاها به ویژه بانکها یا اتوبوسها، صندلی مخصوص نشستن افراد دارای معلولیت وجود ندارد و حتی کسی حاضر نیست، صندلی خود را خالی کند، چرا که در این زمینه با یک چالش فرهنگی مواجه هستیم.
وی با اشاره به حمایت خانواده به ویژه والدین، برادر و همسر خود در کسب مقامهای قهرمانی شنا، اظهار کرد: هرگز نمیتوانم شنا را کنار بگذارم و با اینکه با شرایط سختی به استخر میروم، اما هیچگاه سختیهای این راه دلسردم نکرده است؛ به معلولان توصیه میکنم خانه نشینی نکرده و در انواع رشتههای ورزشی ویژه معلولان، فعالیت کنند و برای تحقق این کار به هیئت ورزشی جانبازان و معلولان مراجعه کنند.
وی با بیان اینکه متاسفانه برخی از کودکان دارای معلولیت به دلیل نوع نگرش خانواده و جامعه، حتی از مدرسه رفتن خودداری میکنند، میگوید: برخی از والدین به دلیل نگاه بد جامعه، فرستادن کودکان دارای معلولیت خود به مدرسه را ضروری نمیدانند.
وی ادامه میدهد: من نیز زمانی ترک تحصیل کردم، اما بعدها شناکردن، انگیزهی ادامه تحصیل را در وجودم زنده کرد؛ هیچ زمانی معلولیت را مانعی برای رسیدن به آرزوهایم ندیدهام و از مسئولان میخواهم حمایتهای لازم در حوزه ورزش قهرمانی شنای معلولان را انجام دهند.
لیلا باقری_ همسر آقای ملک پور نیز که همواره یار و همراه همیشگی او در مسیر پرپیچ و خم زندگی است، خود نیز زمانی ورزشکار بوده و در رشتهی ورزشی دو و میدانی و پرتاب وزنه فعالیت کرده، اما بعد از ازدواج به دلیل شرایط، به فعالیت خود ادامه نداده است.
او در مورد فعالیتهای ورزشی خود به ایسنا میگوید: سال 90 در مسابقات قهرمانی کشوری دو و میدانی در مشهد شرکت کرده و مقام سوم را در این مسابقات کسب کردم.
وی، علت معلولیت خود را نقص عضومادرزادی از ناحیهی دست عنوان میکند و میگوید: متاسفانه از بدو تولد در ناحیهی یکی از دستانم دچار معلولیت هستم و تاکنون نیز علل آن مشخص نشده است. سال 92 ورزش را به دلیل مشکلات و سختی در تردد کنار گذاشتم؛ علاقه ی زیادی به ورزش دارم و اگر امکانات کافی در اختیار داشته باشیم، علاقهمند به ادامه فعالیت در این زمینه هستم.
وی ادامه میدهد: علاقه ی زیادی به فعالیت در رشتهی تیراندازی داشتم ولی به دلیل نبود امکانات کافی برای انجام آن، از فعالیت در آن نیز منصرف شدم.
وی با بیان اینکه برخلاف همسرم معلولیتم را محدودیت میدانم، ادامه میدهد: دلیل محدودیتم را شکست در رشته ی تحصیلیام که آموزش معلمان بود، میدانم و متاسفانه در استخدام بسیاری از افراد با معلولان برخورد مناسبی نداشتند. حین استخدام هم اعلام کردند که باید از پروتز دست استفاده کرده و یا به عنوان معلم در مدرسهی کودکان عادی تدریس کنم که متاسفانه نگاه کودکان نیز در مواجهه با معلم معلول، چندان مناسب نبود؛ البته کودکان مقصر نیستند، چرا که فرهنگ سازی لازم برای شناخت معلولان در جامعه انجام نشده و بنده نیز تنها پس از ازدواج به کمک همسرم،تا حدودی اعتماد به نفس به دست آوردم.
وی ادامه میدهد: به دلیل معلولیتم به طور کلی از ادامه تحصیل در رشتهی تحصیلی مورد علاقهام منصرف شدم، چرا که مشکلات به وجود آمده به دلیل معلولیت مرا از رشتهی تحصیلیام دلزده کرد.
به گزارش ایسنا، این روایت تنها یک برگ از کتاب زندگی افراد دارای معلولیت بوده و برخلاف تصور عموم مردم، معلولیت محدودیت نیست، چه بسا افراد معلولی که با نگرشی جدید و پرامید حتی میتوانند برای افراد سالمی که دچار یاس و ناامیدی از توانمندی خود هستند، الگو شوند.
انتهای پیام
نظرات