• یکشنبه / ۸ تیر ۱۳۹۹ / ۱۵:۲۴
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 99040806098

یک شاعر:

«طفلی به نام شادی»؛ پاسخ به افرادی است که شعر را در این زمانه مرده می‌دانند

«طفلی به نام شادی»؛ پاسخ به افرادی است که شعر را در این زمانه مرده می‌دانند

ایسنا/خراسان رضوی یک شاعر با بیان اینکه کتاب «طفلی به نام شادی» پاسخ به افرادی است که شعر را در این زمانه مرده می‌دانند، گفت: امروزه تقریبا شاعران هم دوره دکتر شفیعی کدکنی سکوت کرده‌اند، از آن حال و هوای شاعری افتاده‌اند و تمایلی به انتشار اشعارشان ندارند و اینکه پنج مجموعه شعر از استاد شفیعی منتشر می‌شود و در قالب کتاب «طفلی به نام شادی» به ما عرضه می‌شود اتفاق مبارکی است.

یوسف بینا در جلسه نقد کتاب «طفلی به نام شادی» از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی که به صورت زنده و از طریق لایو اینستاگرام برگزار شد، در رابطه با انتشار این کتاب اظهار کرد: انتشار کتاب «طفلی به نام شادی» از سوی استاد شفیعی پاسخی است به تمام افرادی که می‌گویند شعر دیگر در زمانه ما مخاطب ندارد، مُرده است و جایگاه خود را به فضای مجازی داده است.

وی افزود: مقدمه‌ای که دکتر شفیعی بر این کتاب نوشته حاوی نکات بسیار جالب است و در آن اشاراتی کرده به جدال‌های قلمی خود در دهه‌های گذشته با افرادی مانند دکتر براهنی و یدالله رویایی و مسائل بنیادینی که سال‌ها و دهه ها محل بحث شاعران و نظریه پردازان بوده است.

این شاعر گفت: دکتر شفیعی با نوشتن این مقدمه ثابت کرد که شعر معاصر و مباحث آن زنده، فعال و پویا است و در پاسخ به افرادی که می‌گویند شعر این زمانه فقیر و کمرنگ شده است باید گفت که شما چه کرده اید؟، فردی مانند دکتر شفیعی کدکنی همچنان پویا و فعال شعر می‌گوید، منتشر می‌کند و همچنان بر سر مواضع شعرشناسانه‌اش ایستاده است و شما نیز اگر برای مرگ شعر ناراحت هستید شعر بگویید، منتشر کنید و از این رویکرد بیاموزید.

بینا در رابطه با انتخاب نام این کتاب بیان کرد: به نظر بنده اسم این کتاب بیشتر از اینکه با رویکردهای ادبی انتخاب شده باشد، شاید به دلیل شهرت این شعر در فضای مجازی و بین مردم است که انتخاب شده و شعرهایی از آن درخشان تر و والاتر بسیار در این کتاب فراوان است و زمانی که بنده این نام را بر روی کتاب دیدم تعجب کردم و وقتی که نام‌هایی مانند آیینه‌ای برای صداها، بوی جوی مولیان، در کوچه باغ های نیشابور و هزاره دوم آهوی کوهی را می شنویم و سپس به طفلی به نام شادی می‌رسیم تعجب خواهیم کرد؛ اما دکتر شفیعی همیشه گفته است که یکی از ارکان شعر مخاطب است، بارها گفته است که من شعری را شعر جاودانه می‌دانم که در ذهن مخاطب نفوذ کند و اگر با این معیار بررسی کنیم بنده پاسخ خود را گرفته ام و می‌توان گفت که شاید مشهورترین سطر همین سطر و همین شعر باشد.

این شاعر و منتقد ادبی با بیان اینکه دکتر شفیعی کدکنی نادره زمانه است، گفت: اگر از منظر پژوهش‌هایی که دکتر شفیعی در زمینه ادبیات عرفانی و متن شناسی انجام داده است که با موضوع بحث مرتبط نیست بگذریم، ایشان یکی از شاعران بزرگ معاصر و یکی از بازماندگان دوره طلایی شعر نو و نیمایی در ایران هستند، دهه ۳۰ و ۴۰ در سیطره شاعران نامدار شعر نو بود و دهه ۵۰ اوج درخشش شاعران نوپرداز نسل دوم بود که از میان آنها شعر دکتر شفیعی سرآمد بود و در مقایسه با شعر شاعرانی که بعد از شاعران نسل اول شعرشان دچار نزول شد و به ورطه نظریه پردازی و بازی‌های شعری روی آوردند، دکتر شفیعی عالی‌ترین نمونه های شعر نو را سرود و مخاطبان شعر فارسی را امیدوار نگه داشت.

وی ادامه داد: پس از دو مجموعه کوچک اولی که دکتر شفیعی به نام «زمزمه‌ها» و «شب خوانی» منتشر کرد، شخصیت مستقل شاعری خود را یافت، هرچند در آن دو کتاب هم شعر خوب، درخشان و ماندگار وجود دارد، اما خیلی از آن شعرها هم در حد دکتر شفیعی نیست و پس از آن همواره به سوی اوج حرکت کرد و مجموعه‌های بعدی او بهتر از قبل شدند، تا زمانی که کتاب «در کوچه باغ های نیشابور» منتشر شد و او به اوج فعالیتش رسید.

بینا گفت: بنده بر این باور هستم که دکتر شفیعی چون این نگاه را ندارد که شعر را برای شعر بسراید و به سراغ کارهایی که شاعران می‌کنند تا آثارشان متفاوت از قبل بشود برود، در همان حد باقی ماند و در واقع شعرهایی که دکتر شفیعی بعد از کتاب «در کوچه باغ های نیشابور» سرود و منتشر کرد، ارزش ادبی بالاتری نسبت به آن کتاب ندارد و ما توقع نداریم که تجربه شاعرانه خیلی شگفت‌انگیزی در این کتاب جدید ببینیم که در آن کتاب نباشد.

این منتقد ادبی افزود: به نظر بنده شاعرانی مانند دکتر شفیعی در سیر شاعری خود وقتی به اوج و شهرت می‌رسند و مخاطبان ویژه‌ای پیدا می‌کنند سعی در ثبات دارند و دکتر شفیعی در کتاب «طفلی به نام شادی» به جای اینکه به ادبیات و شعر فکر کند بیشتر بر مسند پیامبرگونه نشستن، بر مسند حرف زدن و خطابه نشستن فکر کرده است و ما در این کتاب می‌بینیم که شعرها بسیار معناگرا هستند و تکنیک‌های شعری مانند تصویر و تخیل و عواطف ویژه شعری در سطحی در خدمت معنا قرار گرفته‌اند.

اعتدال، شعر شفیعی کدکنی را دلپذیر کرده است 

در ادامه عباس ساعی دیگر شاعر خراسانی، در رابطه با اشعار استاد شفیعی کدکنی، گفت: شاید یکی از ویژگی‌هایی که شعر شفیعی کدکنی را دلپذیر کرده است، اعتدال است که همه افراد با گرایش‌های مختلف، خود را مخاطب شعر او تصور می‌کنند.

وی اظهار کرد: شاعران معمولا هنگامی که به سن کهنسالی می‌رسند رو به افول می‌روند اما دکتر شفیعی در این زمینه استثناء است و حتی در شعرهای اخیر او پویایی و جوانی را می‌بینیم و نکته دیگری که می‌توان مطرح کرد اعتدال است که در شعر دکتر شفیعی به وضوح دیده می‌شود، تشبیه‌ها را در حد اعتدال می‌بینیم، توجه به فرم در حد معتدل است و شاید یکی از ویژگی هایی که شعر او را دلپذیر کرده است، همین است و همه افراد با گرایش‌های مختلف خود را مخاطب شعر او تصور می‌کنند.

وی ادامه داد: نکته دیگری که در شعر استاد شفیعی ارزشمند است بلاغت بسیار بالا در شعر او است و او در لحظه سرودن به حال و هوای مخاطب هم توجه داشته است و متناسب با فهم و درک و ذوق و سلیقه مخاطب کلامش را سامان بخشیده است.

این شاعر در رابطه با محتوای اشعار دکتر شفیعی در کتاب «طفلی به نام شادی» بیان کرد: پنج مجموعه‌ای که در این دفتر گنجانده شده است از نظر محتوایی با یکدیگر تفاوت دارد، در مجموعه نخست که «زیر همین آسمان و روی همین خاک» نام دارد عمدتا شاعر دلشوره برای وطن دارد، از وضع موجود ناراضی است، شعرهای او بیشتر رویکرد اجتماعی و سیاسی دارد و دغدغه‌های استاد شفیعی برای آزادی به صورتی آشکارتر بسامد پیدا کرده است.

ساعی افزود: در مجموعه دوم که «به هنگامه شکفتن و گفتن» نام دارد عمده شعرها بر تاملات وجودی تاکید دارد و شاعر به آفرینش دقت‌هایی کرده است و از رهگذر این دقت ها شعرها رقم خورده است و در مجموعه سوم که «از همیشه تا جاودان» نام دارد بیشتر از سخن، کلمه و کلام گفته شده و جالب است بدانید سخن از ۱۲ شاعر در این دفتر به میان آمده است که می‌توان به بیدل، دهخدا، اخوان ثالث، نیما، خیام و... اشاره کرد که شاعر درباره آنها حرف می‌زند.

وی ادامه داد: در مجموعه «شیپور اطلسی‌ها» شاعر به جمال، زیبایی و طبیعت توجه بیشتری دارد و شعرهای او تصویری از زیبایی های طبیعت است و در این مجموعه شفیعی را شبیه به منوچهری دامغانی می‌بینیم و در مجموعه «در شب سردی که سرودی نداشت» از عشق و عرفان سخن به میان آمده است و بسیاری از مواقع شاعر شاید به تقلید از کلیات شمس و متون عرفانی با خدا گفت‌وگو می‌کند.

این شاعر و منتقد ادبی در رابطه با ویژگی های زبانی شعر استاد شفیعی کدکنی، بیان کرد: یکی از ویژگی‌های زبان استاد شفیعی این است که هیچ واژه‌ای را غیر شاعرانه نمی‌داند و برخلاف افرادی که از واژه های محدود استفاده می‌کنند، او بسیار راحت در شعر جدی خود از واژه‌ای مانند پیاز هم صحبت می‌کند و اتفاقا تصویر بسیار زیبایی هم با آن واژه‌ها رقم می‌زند.

ساعی افزود: نکته دیگری که حائز اهمیت است این که دکتر شفیعی به زبان کهن و شاعران مکتب خراسانی توجه ویژه ای دارد و در شعر او، چه از لحاظ آوا و چه از لحاظ واژه جلوه هایی از شعر کهن را می‌بینیم و در عین حال از زبان محاوره هم به طور خیلی خوب استفاده کرده است و نکته دیگر نیز این است که در بحث‌هایی که بین دستورنویسان و زبان‌شناسان وجود دارد، دکتر شفیعی به زبان‌شناسان گرایش دارد و به دستور تجویزی تن نمی‌دهد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha