به گزارش ایسنا، محققان حوزه کارآفرینی سازمانی معتقدند وقتی که نوآوری یا ایجاد کسبوکارهای جدید (شرکت های زایشی یا ونچرینگ) و یا نوسازی استراتژیک در سازمان ایجاد شود آن سازمان به سمت کارآفرینی سازمانی حرکت کرده است.
در این تعریف نوآوری به تعهد یک سازمان به ساخت و معرفی محصولات، فرآیندهای تولید و سیستمهای سازمانی و خدمات جدید اشاره دارد. ونچرینگ به معنای آن است که شرکت با گسترش عملیات در بازارهای موجود یا جدید، وارد کسبوکارهای جدید خواهند شد و در نهایت نوسازی استراتژیک با توانبخشی مجدد به عملیات سازمان با تغییر گستره کسبوکار و رویکرد رقابتی یا هر دو مرتبط است بنابراین واحدهای تولیدی می توانند با داشتن این سه رویکرد به سمت رفتارهای کارآفرینانه حرکت کنند و از مزایای یک سازمان کارآفرین که شامل ارتقاء عملکرد، سودآوری بیشتر و رشد است، بهرمند شوند.
در رسالهای که محمد حسن ترابی، دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد قزوین با عنوان ارائه مدل کارآفرینی سازمانی شرکتهای زایشی(درون سازمانی) دفاع کرد، آمده است:« همانطور که اشاره شد یکی از ابعاد مهم کارآفرینی سازمانی، ورود شرکتها به کسبوکارهای جدید (ونچرینگ یا ایجاد شرکت های زایشی) است.
شرکت های زایشی، کسبوکارهای جدیدی هستند که در درون مرزهای سازمانی شرکتهای موجود، تأسیس شده و رشد میکنند و به عنوان ابتکاراتی کارآفرینانه به توسعه محصولات و یا بازارها برای شرکت مادر میپردازند. کسب و کارهای درون سازمانی (زایشی) در سالهای اخیر با رشد چشمگیری همراه بوده و به استراتژی رشد کسب و کارها تبدیل شده است و نقش موثری در عملکرد و سودآوری شرکتها دارد.»
در ادامه این رساله آمده است:« با این وجود، پژوهش در این زمینه، به خصوص در بستر نهادی ایران، کمتر انجام شده است. به طور خاص، دانش اندکی در مورد مکانیزمهای حاکمیت شرکتی، تعیین سبکهای راهبری، رفتارها و مکانیزم های مدیریت نوآوری و مکانیزمهای مدیریت خلاءهای نهادی جهت کسبوکارآفرینی سازمانی در زمینه و بافت کشورهای در حال توسعه مانند ایران وجود دارد. پژوهش های دانشکدهی کسبوکار لندن در مورد واحدهای کسب و کارهای درونسازمانی نشان میدهد که کمتر از ۵ درصد از این واحدها، کسبوکار جدید ساختهاند و باقی این واحدها در یاری شرکت مادر برای ونچرینگ، شکست خوردهاند.»
ترابی میگوید:« در نتیجه، شناخت پیشرانهای کارآفرینی سازمانی در کسبوکارهای درون سازمانی مربوط به سازمان مادر و کسب و کار درون سازمانی بسیار حائز اهمیت است. از بعد کاربردی نیز، نتایج پژوهشهای دیدهبان جهانی کارآفرینی در ایران نشان میدهد که میزان کارآفرینی سازمانی در ایران حدود چهار درصد است که بسیار پائینتر از میانگین جهانی آن است. انجام پژوهشهای از این دست میتواند بینشهای ارزشمندی به مدیران شرکتهای چند کسبوکاره و نیز کسبوکارهای درون سازمانی برای افزایش نرخ رفتار کارآفرینانه و در نتیجه افزایش سودآوری و رقابت پذیری خود ارائه کند.»
در این پژوهش آمده است:« این مهم میتواند زمینه رقابتپذیری و حضور کسبو کارهای ایرانی در عرصههای بینالمللی و در نتیجه تحقق اقتصاد مقاومتی، مولد و پویا و خروج از اقتصاد نفتی و تک محصولی و افزایش تولید را فراهم آورد. با این وجود، پژوهشها در این زمینه، بخصوص در بستر نهادی ایران، کمتر انجام شده و به طور خاص، دانش اندکی در مورد مکانیزمهای حاکمیت شرکتی، تعیین سبکهای راهبری، رفتارها و مکانیزمهای مدیریت نوآوری و مکانیزمهای مدیریت خلاءهای نهادی جهت کسبو کارآفرینی سازمانی در زمینه و بافت کشورهای در حال توسعه مانند ایران وجود دارد.»
بر اساس آن چه در این رساله آمده است، در این راستا، این پژوهش ابتدا با روش علم سنجی و با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل محتوایی مستندات، مطالعات در زمینهی کارآفرینی سازمانی کسبوکارهای درون سازمانی را مورد بررسی قرار داده و با نظام دهی به پژوهشهای قبلی به ارائه مدل مفهومی و یکپارچه میپردازد. سپس با شناسایی خلاءهای پژوهشی موجود با رویکردی کیفی و با استفاده از روش مطالعه موردی 10 گروه کسبو کار دارای رفتار کسب و کارآفرینی سازمانی را مورد مطالعه عمیق اکتشافی قرار داده است.
قلمروی مکانی این پژوهش شرکتهای منتخب در حوزه صنایع غذایی است که از تسهیلات بانک صنعت و معدن استفاده کرده باشند. در این پژوهش، از شیوه نمونهگیری هدفمند و قضاوتی استفاده شده و ابزار اصلی گردآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختاریافته بوده و برای تجزیه و تحلیل دادههای کیفی نیز از روش کدگذاری شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان میدهد، پیشران عوامل مرتبط با شرکت مادر شامل حاکمیت شرکتی (شامل مکانیزم های مدیر- مالک، حرفه ای گرایی، تنوع، کنترل غیرفعال، جبران خدمت کارآفرینانه)، سبک راهبری (شامل مکانیزم های کنترل اولیه، استقلال استراتژیک و کنترل استراتژیک، استقلال عملیاتی و دوسوتوانی اکتشافی اجرایی مدیریتی و دوسوتوانی ساختاری)، مدیریت نوآوری (شامل ابعاد ایده یابی، تامین مالی و کنترل عدم اطمینان) ومدیریت خلاء نهادی (شامل اهرم شهرتی، درونی سازی، استقراض نهادی و ارتباطی) و نیز عوامل مرتبط با کسبوکار درون سازمانی شامل عوامل مرتبط با حاکمیت شرکتی (شامل تنوع هیات مدیره، تخصص هیات مدیره، انگیزه هیات مدیره)، عوامل مرتبط با توانایی راهبری کسبوکار (شامل استقلال، مدیریت حرفه ای، اعتماد سازی و اخلاق گرایی)، عوامل مرتبط با مدیریت نوآوری (شامل مدیریت جریان نوآوری بالا به پایین، جریان نوآوری پایین به بالا، جریان نوآوری برون به درون و جریان نوآوری درون به برون) و عوامل مرتبط با مدیریت خلاء نهادی توسط کسبو کار درون سازمانی (شامل سرمایه موهبتی شرکت مادر و قابلیت افزایی کسب و کار درون سازمانی) بر شکل گیری رفتارهای کارآفرینانه سازمانی در کسب و کارهای درون سازمانی یا زایشی می تواند مؤثر باشد.
نویسنده این رساله میگوید:« نتایج حاصل از پژوهش، به عنوان یکی از اولین پژوهش ها در زمینه و بافت ایران، می تواند بینشهای ارزشمندی به پژوهشگران حوزه کارآفرینی سازمانی و نیز مدیران شرکت های چند کسب و کاره و کسب و کارهای درون سازمانی که درصدد افزایش خروجی های کارآفرینی سازمانی خود هستند، ارائه کند.»
انتهای پیام
نظرات