شیوا ابراهیمی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: قتل رومینا به لحاظ فردی، خانوادگی و اجتماعی تبعات بسیاری را به دنبال داشت، زیرا انسانها در اجتماع همچون زنجیرهای متصل به هم هستند که کارها و رفتارهای هر یک از انسانها بر دیگری تاثیرگذار است.
وی عنوان کرد: به لحاظ روحی و روانی قطعا بعد از چنین حادثه ناگواری، خود اعضای خانواده به اختلال "پیتیاسدی" یا اضطراب پس از سانحه دچار خواهند شد و همین خود تاثیرات منفی زیادی بر روح و روان خانوادههایی خواهد گذاشت که از بیرون نظارهگر این مسئله هستند و سبب ایجاد نوعی حس بیاعتمادی و ترس نسبت به اعضای خانواده خواهد شد.
ابراهیمی افزود: قتل رومینا اشرفی هرچند که سبب برانگیخته شدن احساسات بسیاری از افراد و برانگیختن رفتارهای احساسی و هیجانی بسیاری در جامعه شده است، اما باز با این وجود اگر علل و عوامل و دلیلهای این مسئله بررسی و ریشهیابی نشود باز هم ماجراهایی نظیر قتل رومینا در جامعه تکرار خواهد شد.
وی بیان کرد: زمانیکه امثال قتلهای رومینا را بررسی میکنیم از همان قدیم الایام قتلهایی امثال رومینا حتی اگر به قتل جسمی و جانی هم نرسیده باشد قتلهای شخصیتی بسیاری توسط رفتارهای نامناسب رخ داده است.
به گفته این مشاور روانشناختی، نباید نسبت به هر اتفاقی که در جامعه پیش میآ ید بدون بررسی ریشههای عوامل و علل آن ماجرا به شیوه هیجانی برخورد کرد و اینکه اگر بخواهیم سریعالسیر خواهان مجازات برای این افراد باشیم و بعد از مدتی قضیه را به دست فراموشی بسپاریم نیز رخداد جالبی نخواهد بود.
شیوا ابراهیمی با اشاره به اینکه در بررسی علل پیش آمده چندین نهاد دخیل هستند، عنوان کرد: در این مسئله اولین نهاد، خود نهاد خانواده است و باید بدانیم که خانواده رومینا اشرفی به عنوان نماینده بخشی از خانوادهها در جامعه چگونه در تربیت فرزندان خود عمل کرده که سبب گرایش دختری در سن کودکی به سمت روابط نامتعارف شده است.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه در حال حاضر با توجه به اینکه شاهد شتاب بیشتری در تحولات اجتماعی و گستردگی روابط اجتماعی در جامعه هستیم حتی برای نگهداری و محافظت از یک اشیاء بیجان نیازمند علم و آگاهی و خرد هستیم چه برسد به اینکه بخواهیم یک موجود انسانی را پرورش دهیم! اما متاسفانه بسیاری از والدین هیچگونه مطالعهای درخصوص فرزندپروری نداشته و نمی دانند که هر انسانی با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد خود نیازمند نوع برخورد متفاوت سبک فرزندپروری است.
ابراهیمی اظهار کرد: متاسفانه در جامعه ما والدین در تشکیل خانواده فاقد علم و آگاهی لازم فرزندپروری هستند، زیرا در جامعه امروزی که بیشتر کودکان پرورش یافته فضای مجازی هستند روابط و تعامل طبیعی میان فرزند و والد در حال نابودی است، بنابراین در قضیه قتل رومینا باید بررسی کرد که رومینا که تربیت یافته خود خانواده است به چه دلیل به روابط نامتعارف ورود پیدا کرده است.
وی تصریح کرد: آنچه که مبرهن است اینکه در خانواده رومینا اشرفی، روابط والد و فرزند بسیار ضعیف بوده و تقریبا میتوان گفت که روابط میان اعضای خانواده در حال نابودی بوده است.
ابراهیمی افزود: این مسئله که رومینا به عنوان دختری که نتوانسته عشق را درست انتخاب کند و انتخابی همسو و متناسب با خود و خانوادهاش داشته باشد، یا اینکه به فرض مثال اگر احیانا مخالفتی از جانب خانواده بوجود آمده قادر به تصمیمگیری درست و حل مسئله نبوده به عدم آموزش لازم در زمینه حل مسئله بازمی گردد.
به گفته این مشاور روانشناختی، اگر در فضای خانواده ارتباط نزدیک و صمیمی در بین اعضای خانواده وجود نداشته باشد پیشبینی اینگونه اتفاقات و فرار فرزند از خانواده و گرایش و انحراف آنان به سمت افراد غریبه و روابط نامتعارف آنچنان غیرممکن و دور از انتظار نخواهد بود، زیرا آنها آنگونه که شاید و باید محبت و ارتباط موثری که خواهان آن هستند از افراد خانواده دریافت نکرده به همین دلیل هرگونه توجه یا کلام محبت آمیزی از سمت افراد غریبه آنها را به خود جلب خواهد کرد و همین ضعف روابط خانوادگی سبب حرکت دختران در این مسیر اشتباه خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه نسل امروز پرورش یافته فضای مجازی هستند افزود: امروزه به دلیل ضعف مهارتهای ارتباطی تعامل و تعادل در ارتباط بین والد و فرزند بسیار کمرنگ شده است و از طرفی چون آموزش خاصی در این مورد دریافت نکردهاند و قبل از تهیه ابزار فضای مجازی فرهنگ صحیح استفاده از آن را آموزش ندیدهاند نهایتا اگر نحوه مدیریت و کنترل فرزند به شیوه مستبدانه و دیکتاتورانه صورت بگیرد سبب پافشاری کودکان بر خشم و مواضع نادرست خود خواهد شد.
ابراهیمی عنوان کرد: متاسفانه رومینا قربانی دست اعتقادات کورکورانه و دیدگاههای نادرست و قضاوتهای نابهجا و سنتهایی است که از قدیمالایام با توجه به تبعیضهای جنسیتی وجود داشته و هنوز در جامعه ماندگار است، در واقع کشتن رومینا به دست پدرش سبب بازیابی قدرت او در بین طایفه و فامیل خود به لحاظ عرفی و فرهنگی شده است زیرا ممکن بود اگر این اقدام را انجام ندهد به عنوان فردی بیغیرت در جامعه شناخته شود.
یه گفته وی، در اینگونه مسائل لازم است که عقاید و باورهای رایج در جامعه را تحلیل و تفسیر کرده و در صورت بروز چنین مسئلهای از واکنشهای تند و غیرمنطقی دوری کنیم.
شیوا ابراهیمی در ادامه سخنان خود اظهار کرد: قتل رومینا تلنگری بود برای آگاهی بخشی جامعه برای بررسی و تحلیل اعتقادات کورکورانهای که سالها در ذهن عموم جامعه لانه کرده است.
وی با اشاره به اینکه رومینا و امثال آن محصول تربیت وحشتناک خود خانوادهها هستند گفت: زمانیکه دختری از نوازش، لمس، محبت و توجه خانواده محروم باشد باعث گرایش او به سمت افراد غریبه خواهد شد و حتی اگر تشخیص دهد که شاید دوستداشتنی در کار نباشد اما به دلیل اینکه مورد توجه فرد مقابل قرار گرفته است احساس ارزش کرده و به فرد مقابل گرایش پیدا میکند، این در حالی است که اگر والدین فرزندان خود را مورد مهر و محبت و احترام خود قرار دهند فرزندانشان به راحتی به سمت هرکسی گرایش پیدا نخواهد کرد.
ابراهیمی با تاکید بر نقش موثر آموزش و پرورش در تربیت جوانان و نوجوانان یادآور شد: مدرسه خانواده دوم هرفردی است که در زمینههای تربیتی و ارتقای دانش شناختی و مهارتهای زندگی و ارتباطی نقش بسزایی دارد.
وی ادامه داد: آموزش و پرورش در تربیت جوانان و نوجوانان مسئولیت ویژهای برعهده دارد و اگر خانواده در مسیری یا در بعضی از موارد تربیتی کم کاری کرده باشد مدرسه موظف است به لحاظ نظام آموزشی و پرورشی آنقدر قوی عمل کند که بتواند خانواده را متوجه اشتباهات خود کرده و حداقل آموزش درستی در این زمینه برای دانشآموزان و خانوادهها انجام دهد.
ابراهیمی گفت: یکی از نیازهای در حال حاضر که ضرورت آن در نظام آموزشی هم کاملا مشهود است حضور مشاور و یا حتی چندین مشاور در مدارس است، زیرا تعامل با دانشآموز و شناسایی نیازها و خلاءهای عاطفی آنها و اقدام برای رفع و آموزش مهارتهای مختلف، ارتقاء خودآگاهی، آموزش عزتنفس و آموزش مهارت ارتباطی همگی به نظام مشاورهای برمیگردد که لازم است فضا برای میدان عمل نقش پررنگ مشاورهای در مدارس بازتر شود.
وی اظهار کرد: برای پیشگیری و جلوگیری از اینگونه حوادث ناگوار در جامعه نظام آموزشی موظف است در سال جاری در بعضی از مواد آموزشی و پرورشی اصلاحاتی را انجام دهد و امورهایی که نیازمند نیازهای اساسی یک زندگی سالم و مناسب است جایگزین و به ویژه تدریس مهارتهای زندگی در مدارس از همان ابتدای کودکی پررنگ شود، تا جوان یا نوجوان بتواند بسیاری از مهارتهای زندگی که در اذهان نهادینه شده تحلیل و تفسیر کند و در مواقع نیاز راههای درستی در زندگی خود انتخاب کند.
شیوا ابراهیمی خاطرنشان کرد: در بسیاری از مواقع اگر شناخت، مهارت، نگرش و حمایتها به موقع انجام شود بسیاری از مسائل و مشکلات قابل پیشگیری خواهد بود اما ضعف در مهارتهای زندگی سبب بوجود آمدن اتفاقات ناگواری شده و موجب میشود که ما در مواقع ضروری نتوانیم درست عمل کنیم.
به گفته این مشاور روانشناختی، افراد جامعه نیازمند چتر حمایتی و هدایتی از سوی نهادهایی همچون خانواده، مدرسه، قوهقضایی و دیگر نهادها خواهد بود و اینگونه خدمات حمایتی و هدایتی در جلوگیری از بارش آسیبها موثر است.
وی در خصوص بررسی ابعاد روانی و اجتماعی قتل رومینا اضافه کرد: این مسئله که دختری 13 ساله تصمیم به فرار با پسری که دو برابر سن او را داشته، گرفته به نوع تربیت و مشکلات درون خانوادهای برمیگردد، آنگونه که مشخص است رومینا فاقد خانوادهای حمایتگر بوده و روند خشک و مستبدانه حاکم در خانه سبب گرایش این دختر 13 ساله تالشی به فرار و اعتماد به افراد غریبه شده است.
شیوا ابراهیمی اذعان کرد: دخترهایی امثال رومینا در جامعه زمانی که در زیر چتر حمایت خانواده قرار نمیگیرند برای پرکردن خلاء عاطفی خود به سمت افراد غریبه و ناشناس تمایل پیدا میکنند و ممکن است انتخاب فردی با اختلاف سنی بالا جدا از گرایش عاطفی به عنوان جایگزینی برای نقش پدر و والدینی حمایتگر به آن نظر داشته باشد.
ابراهیمی یادآور شد: نوجوانی که در آستانه بلوغ جنسی و فکری قرار دارد، وقتی درگیر مسئلهای عاطفی میشود قطعا عدم آگاهی در مهارتهای اجتماعی، ضعف در اعتماد به نفس، عزتنفس و همچنین ضعف در برقراری مهارت ارتباطی سبب میشود که نوجوان به نوعی احساس ارزش خود را از دست داده و از سوی هر فردی که مورد محبت و توجه قرار بگیرد گرایش پیدا کرده و در این شرایط قدرت تحلیل و تفسیر در درست و غلط بودن عواطف را نداشته باشد.
این مشاور روانشناختی به عصبانیتهای کنترل نشده در قضیه رومینا گریزی زد و گفت: عصبانیتهای کنترل نشده در حادثه رومینا به عدم مهارت حل مسئله و تصمیمگیری در خانواده اشرفی برمیگردد، زیرا مهارت حلمسئله و تصمیمگیری یکی از ریشههای عمیق خانواده برای حفظ کانون گرم خانواده و تحلیل و تفسیر مسائل و تصمیمگیری درست در زندگی است.
وی تاکید کرد: هرگونه رفتار پرخطر ناشی از خشونت جدا از اینکه به اختلالات روانی بازمیگردد اما از دیگر عوامل بروز رفتارهای خشونتآمیز، به ضعف مهارتهای رفتاری آن بازمیگردد؛ زمانیکه عصبانیتهای کنترل نشده در حادثهای بروز میکند سبب میشود که نتوانیم خشم خود را کنترل کرده و در شرایط بحرانی یک آن فوران کرده و باعث بروز چنین فاجعهای شود و همین موضوع خود بیانگر اهمیت فراگیری مهارتهای رفتاری و زندگی است.
شیوا ابراهیمی ضمن تاکید بر این موضوع که برقراری رابطه صحیح و به هنجار در شرایط امروزی باید با نسل جوان امروزی همخوانی و ارتباط داشته باشد، عنوان کرد: به دلیل نوع تربیت جوانان و نوجوانان در شرایط امروزی که عصر ارتباطات مجازی و اینترنتی روزبهروز در حال افزایش است، رابطه بین والد و فرزند برای برقراری رابطهای درست و به هنجار باید همسو با نیازهای نسل امروز باشد، زیرا ممکن است هرگونه دلسوزی، مدیریت و درایت و تجارب موفق والدین به دلیل عدم برقراری ارتباط صحیح تبدیل به ایجاد خشونت و مقابله فرزند با والد بیانجامد.
وی ادامه داد: مشکلات ارتباطی و گسست عاطفی یکی از دلایل دوریگزینی نوجوان از والدین میباشد و اگر در خانواده حس ارزشمندی و توجه و احساس نیاز و محبت در نوجوان ارضا نشود سبب ایجاد خلل عاطفی و اجتماعی نوجوان خواهد شد.
ابراهیمی در ادامه سخنان خود افزود: بدون شک نقش پدر همانند نقش مادر در شناسایی هویت جنسی دختران تاثیر بسزایی دارد، والدین باید سعی کنند که از دختران خود یک قهرمان بسازند و از دیالوگهای نامناسب در ارتباط با دختران و سرکوب کردن آنها خودداری کنند، جدا از اینها حتی در بعضی از مواقع تمجیدهای والدین از دختر خود در قالبهای سطحی و ظاهری سبب میشود که دختر به جای استفاده و کشف تواناییها و استعدادهای خود و ارتقا شخصیتی خود، احساس کند که ارزش و اهمیت یک دختر به ظاهر و چهره زیبایی است که دارد.
وی با تاکید بر این موضوع که جامعه کارکرد ضعیف خود در حوزه مسائل تربیتی و ارتباطی در قضیه رومینا را نشان داد، گفت: با وجود همه ضعفهایی که در این قضیه مشهود است اما باز نباید در این قضیه بدون ریشهشناسی و آسیبشناسی هیجانی عمل کرد و بدون تحلیل و واکاوی درست و دقیق سروته ماجرا هم آورد و پرونده قتل را رومینا را بست.
به گفته این مشاور روانشناختی، قتل رومینا اشرفی تلنگری بود برای شناسایی ضعف و خلاهای موجود در مدیریت روابط، کنترل خشم، مدیریت و تنظیم هیجان، تعارضات و حل مسئله در جامعه و میان اعضای خانواده، پیشگیری از چنین اتفاقاتی مستلزم تصویب قوانینی است که برای ارتقاء آگاهسازی و گرایش به سمت کسب دانششناختی و خود ارزشی لازم است.
ابراهیمی اظهار کرد: عدم قدرت تصمیمگیری و حل مسئله هم از سمت مقتول و هم از سمت قاتل منجر به چنین فاجعه تلخ و ناگواری شد و متاسفانه چون در این زمینه آموزشهای لازم را دریافت نکرده بودند هیچکدام نتوانستند در صورت بروز اشتباهی از جانب فرزند خود آن را حل و فصل کنند.
وی بیان کرد: نحوه برخورد خانوادهها با نوع اعتقادات کورکورانه و رایج در جامعه نیازمند کسب شناخت و آگاهی برای برخورد درست با فرزندان به ویژه دختران است، رسانهها و فیلمها میتوانند تا حدودی اعتقادات و باورهای غلط شکل گرفته در اذهان عمومی را کمرنگ کنند.
شیوا ابراهیمی با اشاره به نقش موثر سیستم قضایی و انتظامی در قضیه رومینا خاطرنشان کرد: جامعه به تصویب قانون حمایت جدی و بیشتر کودکان و زنان نیازمند است تا هنگام پیشآمد چنین رخ دادی بدون زمینهیابی و تحلیل و بررسی به لحاظ روانشناختی و فرهنگی و بدون بررسی شرایط فعلی خانواده فرد بازگشت مجدد آنان به فضای خانواده صورت نگیرد و در اینگونه رخدادها نیازمند مداخله اورژانسهای اجتماعی کارآمد و قدر تا با اراده خدمات خود فضای متشنج خانواده را آرام کرده و تحت درمان روانشناختی قرار گیرند و بعد از آرام شدن شرایط و ارتقا آگاهیها بازگشت کسانی امثال رومینا به منزل صورت گیرد.
وی در پایان یادآور شد: معمولا صداهای فروخورده و مسکوت و یا دختران طرد شده از فضای خانواده به هر دلیلی قربانی نظامهای تبعیض جنسیتی، عدم وجود قانون جدی حمایت از کودکان و زنان، وجود قانون خشک و مستبدانه و مردسالارانه درون جامعه و همچنین اسیر اعتقادات و سنتهای کورکورانه درون جامعه هستند.
انتهای پیام
نظرات