سیاست بازتعریف پول سیاستی است که توسط دولت‌ها بکار گرفته می‌شود و ارزش پول جاری کشور را با نرخ معینی تغییر می‌دهد. به‌عنوان‌مثال آرژانتین در سال 1983 سیاست بازتعریف پول را اجرا کرد و 1000 پستو را به یک پستو بدون تغییر واقعی در نرخ مبادلاتی تغییر داد.

به‌طورکلی بازتعریف پول نمادین تصور می‌شود، هرچند بر اساس نمونه‌های پیشین، بازتعریف پول می‌تواند به‌عنوان یکی از عوامل بهبود اقتصاد یک کشور به‌حساب آید. البته این تغییر پول در برخی کشورها چندان تاثیری ندارد و به دلیل تورم بسیار بالای پایدار، شرایط به همان‌گونه قبل از تغییر بر خواهد گشت.

سیاست تغییر پول واکنشی برای تورم بالا است. هرچند عوامل دیگری نیز مانند ایدئولوژی دولت‌ها نیز در این امر دخیل هستند. بازتعریف پول باعث افزایش اعتبار پول رایج می‌شود. معمولا پول رایج در کشورهای پیشرفته تغییرات ارزشی کمتری دارد و بازتعریف پول در این کشورها نشان‌دهنده بهبود وضعیت کشور است. به تعبیر دیگر بازتعریف پول به مردم نشان می‌دهد که زمان تورم بالا تمام‌شده و دولت بر مشکلات اقتصادی فایق آمده  و شرایط اقتصادی ثابت‌شده است.

اعتبار پول یک کشور اعتبار خود آن کشور را در بردارد، به‌علاوه اعتبار پول می‌تواند تصویر اقتصادی که کشور به کشورهای دیگر نشان می‌دهد را نیز تغییر دهد، مثلا جوانان کشور غنا از پول رایج کشورشان قبل از سیاست تغییر پول، شرمنده بودند.

تاثیرات بازارهای بین‌المللی همچنین بر تصمیم دولت برای بکار بردن سیاست بازتعریف پول اثر دارد.

هرچقدر اعتماد افراد به دولت افزایش پیدا کند، سیاست سمبولیک بازتعریف پول شرایط اقتصادی کشور را بیشتر بهبود می‌بخشد. برعکس برخی کشورها قبل از ثبات شرایط، اقدام به بازتعریف پول می‌کنند.استفاده مکرر از این روش به افراد آن کشور نشان می‌دهد که کشور ازنظر اقتصادی خوب عمل نمی‌کند و باعث می‌شود که مردم از ارزهای رایج دیگر برای ذخیره پول خود استفاده کنند.

بازتعریف پول اگرچه تاثیر واقعی بر ارزش پول ندارد، اما کارایی کشور را افزایش داده و هزینه‌های تحریم را کاهش می‌دهد. تحقیقات نشان می‌دهد به طرز جالبی بعد از اعمال بازتعریف پول مثلا در کشور غنا و تبدیل 10000 به یک، افزایش معنی‌داری در مصرف به وجود آمد. محققان نتیجه گرفتند که بعد از اعمال سیاست بازتعریف هرچند که این تغییر فقط اسمی بود اما باعث توهم پولی و تغییر رفتار عمومی افراد شده بود.

در تحقیقات دیگری آمده است که بازتعریف پول باعث افزایش نرخ تورم خواهد شد. هرچند که توهم پولی در غنا در دیدگاه مردم از دولت تاثیر داشت اما بازتعریف پول تغییری در متغیرهای اقتصادی کلان نداشت.

در کشور غنا موافقان و مخالفانی برای این طرح دولت وجود داشت. ازنظر موافقان واحد پول جدید ایمن‌تر و برای استفاده راحت‌تر است و باعث افزایش وقف و امور خیریه می‌شود و همچنین ازنظر روانشناسی مردم تصور می‌کنند که ارزش پولشان بیشتر شده است. اتفاق شگفت‌انگیز دیگری که در کشور غنا افتاد این بود که بعد از اعمال تغییر پول، واحد پول قدیمی هنوز در بین مردم ردوبدل می‌شد و آنان ترکیبی از واحد پول داشتند.

بنابراین کارایی این سیاست  به آمادگی مردم از به‌کارگیری سیاست جدید بستگی دارد.

زمان اعمال این تغییرات نیز ازنظر برخی محققان مهم است. مثلا در آذربایجان سیاست تغییر پول باعث افزایش نرخ تورم شد، زیرا این سیاست در ماه ژانویه که قیمت‌ها بسیار بالابود اعمال شد. بازتعریف پول معمولا با تغییرات فنی در قیمت‌ها همراه است و به دلیل گرد شدن قیمت‌ها این سیاست نباید در فصولی که پیک قیمت است استفاده شود مثلا در ابتدای سال نو.

به گفته محققان سیاست بازتعریف پول در آرژانتین چندان تاثیر گذار نبود، اما در ترکیه به کاهش نرخ تورم انجامید زیرا هر کشوری ویژگی‌های منحصربه‌فرد خودش را دارد و می‌تواند بر متغیرهای اقتصادی آن تاثیر داشته باشد. برای مثال ثبات سیاسی یکی از آن ویژگی‌هاست که بر نرخ بهره تاثیر می‌گذارد.

در نیجریه این سیاست تاثیرات مثبت و منفی داشت زیرا تولیدکنندگان  بر سیاست تغییر پول تاثیر داشتند.

تغییر پول در اندونزی تاثیر معنی‌داری بر اعتبار اسناد داشته است و همچنین یافته‌ها حاکی از این است که در اندونزی مردم نیز از این سیاست پشتیبانی کرده‌اند.

در انتها متخصصان امر به این نتیجه رسیده‌اند که بازتعریف پول به طرز معنی‌داری نرخ تورم تخمینی را کاهش داده و باعث افزایش درآمد تولید ناخالص واقعی می‌شود. همچنین بازتعریف پول تاثیر مهمی بر روی نرخ مبادلاتی ارز ندارد. هرچند کارایی این بازتعریف، به کارایی دولت و ثبات سیاسی بستگی دارد که باعث بهبود شرایط اقتصادی و رقابتی می‌شود.

منبع:

کارنادی، ای و آدیجایا، پی.(2017)  "چرا باز تعریف پول در کشوری کارگشاست و در کشور دیگری خیر؟ ".مجله بین‌المللی مشکلات اقتصادی و مالی ( www.econjournals.com). شماره 7 صص:195-186.

انتهای پیام