به گزارش ایسنا، فرزان صفری در یادداشتی نوشته است: در هفته گذشته مرز شمال شرقی بین هند و چین شاهد رودررویی شدید بین نیروهای ارتش هند و چین که یکدیگر را متهم به نقض خط کنترل میکردند، بود. در ماه می، مرز شمال شرقی بین این دو کشور آسیایی صحنه تقابل دوباره نیروهای مرزبانی این دو کشور بود.
بحران از آنجا شروع شد که در ماه نوامبر سال ۲۰۱۹، دولت هند نقشهای جدید ارائه کرد که نشان میداد بخشی از کالاپانی که جزوی از خاک نپال است به عنوان بخشی از خاک هند نشان داده شده است. این با واکنش اعتراض آمیز دولت نپال مواجه شد که دولت هند آن را نادیده گرفت. در ماه می، دولت هند یک جاده استراتژیک به مسافت ۸۰ کیلومتری در همین منطقه افتتاح کرد که باعث اعتراض دوباره دولت نپال شد و هند را متهم به این کرد که این جاده از خاک نپال عبور میکند و تمامیت ارضی نپال را نقض میکند. اما در ماه گذشته ریس جمهور نپال اعلام کرد که تنها راه حل این مسئله، حل و فصل مسالمت آمیز است.
اما در کنار اختلافهای مرزی هند با همسایگان کوچک خود، یک بحران ابعاد دیگری به خود گرفت که در اذهان عمومی هند و چین یادآور جنگ چین و هند در سال ۱۹۶۲ است. در اوایل ماه می، ارتش مرزی هند، نیروهای چینی را چادر زده داخل خاک خود مشاهده کرد. این باعث افزایش نگرانی میان نهادهای نظامی-امنیتی دولت هند شد. در دو نقطه گزارش شد که میان نیروهای چینی و نیروهای هندی زد و خوردهای فیزیکی و درگیریهای لفظی صورت گرفت که در این میان منجر به زخمی شدن چندین سرباز چینی و هندی شد. مشابه این جریان یک بار دیگر در سال ۲۰۱۷ در منطقه دوکلام رخ داد که دو ارتش چشم در برابر چشم مقابل هم قرار گرفته بودند. در ابتدا چین دولت هند را متهم به نقض خط مرزی کرد اما دولت هند با ارائه شواهد ثابت کرد که ارتش چین فراتر از مرز اقدام به تجاوز خاک هند نموده است. دولت چین در مقابل از تکرار مواضع خود عقب کشید اما باز مرز لداخ همچنان شاهد حضور ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ نیروی هندی و ۵۰۰۰ نیروی هندی در دو طرف مقابل است. انتظار میرود که تا پایان سال هند و چین در امتداد این مرز پروژههای زیرساختی خود را به پیش ببرند و به اتمام برسانند.
برای درک حساسیت موضوع باید به گذشته برگشت و از لحاظ تاریخی ابعاد این اختلاف را بررسی کرد. پس از استقلال هند از بریتانیا و استقرار دولت نیرومند در چین، دو دولت تلاش کردهاند بارها این موضوع مرزی را حل و فصل نمایند. اما دو دولت چندین بار به صورت خرد و کلان درگیری نظامی داشتهاند. دو بار به صورت کوچک در سالهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۷ و یک بار به صورت بزرگ در سال ۱۹۶۲ که همزمان با بحران موشکی کوبا بود. در سال ۱۹۶۰ بین جواهر لعل نهرو، نخست وزیر هند و ژائو انلای، رئیس دولت چین، توافقی صورت گرفت که پایه و اساس آن اصول جنبش عدم تعهد شد. این اصول، ۵ اصل دوستی، صلح عدم دخالت در امور یکدیگر و زیست مسالمت آمیز بین دو همسایه بود.
اما با وجود این توافق، اختلافات بین دو کشور که ریشه در مدیریت دوران استعمار بریتانیا در هند و مداخله بریتانیا در چین داشت، این اختلاف را به یک بحران ژئوپلتیک تبدیل کرد. ریشه این اختلافات مرزی به خط کشیهای بریتانیا در زمان حکومت آنها بازمیگردد، همان طور که میتوان با تقسیم پاکستان و هند در سال ۱۹۴۷ دید.
در دهه ۱۹۶۰ میلادی، چین با آزمایش بمب هستهای یکی از دارندگان سلاحهای هستهای در اوج جنگ سرد شد. این حرکت باعث و بانی این جنبش فکری در میان سیاستگذاران هندی شد که در بعضی اصول صلح و عدم تعهد بازنگری کنند، واقعیتهای ژئوپلتیکی را در نظر بگیرند و به فکر ساخت سلاحهای هستهای بیافتند. اما در دوره حیات نهرو این مسئله امکان پذیر نبود چون اخلاق گرایی، اخلاقمداری و صلح دوستی نهرو در سیاست خارجی هند همچون حرکتی را اجازه نمیداد. در دهه ۱۹۷۰ میلادی در دوره نخست وزیری ایندرا گاندی، دختر نهرو این به یک واقعیت تبدیل شد و هند اولین سلاح هستهای خود را آزمایش کرد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، چین و هند توافق کردند که خطی به نام Line of Actual Control (خط کنترل واقعی) خط مرزی بین دو کشور باشد که هند و پاکستان پس از جنگ ۱۹۷۱ همچون خطی به همین اسم بین خود ترسیم نمودند. در درگیری ۱۹۶۲ بین چین و هند، منطقه لداخ به عنوان منطقه اصلی مورد مناقشه قرار گرفت.
منطقه لداخ منطقهای است که نزدیکی دره سیکیم و منطقه دوکلام است که به نحوی بین نظامیان چین و هند به عنوان منطقه آسیب پذیر و پاشنه آشیل هند شناخته میشود. در کنار این منطقه، ناحیه آکسای چن که بخش کشمیر چین محسوب میشود موجب نگرانی دولت هند است. چین در این مناطق دست به چند پروژه عمرانی و زیر ساختی زده است که جزو توسعه اقتصادی و جاده ابریشم چین است که هند از آن به عنوان دست اندازی و قسمتی از محاصره اقتصادی هند توسط چین یاد میکند. این مورد را میتوان در کنار توسعه کریدور اقتصادی چین و پاکستان و بندر گوادر در پاکستان و توسعه بندر کولومبو در سریلانکا قرار داد.
در سال ۲۰۱۷، پس از بروز اختلافاتی سر مرز، دو کشور توافق کردند به پشت مرزهای عقب بکشند و بمانند. در سالهای ۱۹۹۳، ۱۹۹۶، ۲۰۰۵، ۲۰۱۲، ۲۰۱۳، دو کشور ۵ توافقنامه در مورد حفظ صلح و آرامش در مرز تلاش دو جانبه به عمل آورند. اما در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، اختلافات سیاسی و اقتصادی موجب شده است تا دوباره منطقه لداخ صحنه تقابل نظامی چین و هند باشد. در ماه گذشته، دولت هند طی اعلامیهای، اعلام کرد که قوانین سرمایه گذاری چینی در هند را مورد نظارت قرار میدهد. بیشترین میزان سرمایه گذاری خارجی در هند متعلق به چین است که نگرانی هندیها از این مسئله این است که این مورد میتواند تبدیل به اهرم فشار چین علیه هند بشود.
در آخراین هفته، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، در توئیتی در اشاره به بحران کنونی پیشنهاد میانجیگری داد. او در توئیتی نوشت: آنها یک منازعه بزرگ دارند... هند و چین دو کشور با جمعیتی ۱.۴ میلیارد نفر(هر کدام) هستند. هر دو کشور ارتشهای بسیار قوی دارند. هند خوشحال نیست و احتمالا چین هم خوشحال نیست. او در یک جای دیگر با اشاره به روابط بین آمریکا و هند و رابطه شخصی او با نارندرا مودی، گفت: آنها در هند از من خوششان میآیند. فکر کنم آنها بیشتر از رسانهها در این کشور (آمریکا) از من خوششان میآیند. و من مودی را دوست دارم. از نخست وزیر شما خیلی خوشم میاد. او یک جنتلمن بزرگ است. او همچنین مدعی شد که در مورد بحران پیش آمده با مودی تلفنی گفتوگو کرده است، گفتوگویی که دولت نه به آن اشاره و تایید کرده است.
سخنگوی وزارت امور خارجه، آنورانگ سریواتساوا در یک نشست خبری اعلام کرد که هند بر سر حاکمیت خود و منافع ملی هیچ نوع سازشی نخواهد کرد. او در ادامه نیز گفت: هند با طرف چینی در تعامل است تا به صورت مسالمت آمیز این مورد را حل نماید. تعامل ما در جبهه دیپلماتیک هم در دهلی و بیژینگ(پکن) ادامه دارد. دولت هند در پاسخ به پیشنهاد ترامپ هیچ گونه واکنشی نشان نداده است. این اولین بار نیست که ترامپ پیشنهاد میانجیگری به هند داده است. در سال ۲۰۱۹ ترامپ پیشنهاد میانچیگری قضیه کشمیر بین هند و پاکستان را داد که هند در جوابی ابراز کرد که کشمیر موضوعی دو جانبه است که باید بین دو طرف حل شود. در سال گذشته، هند طی اعلام لغو ماده ۳۶۰، حالت استثنایی کشمیر را لغو و آن را قسمتی از خاک خود دانست. به دنبال این دولت هند منطقه را محاصره، حکومت نظامی اعلام کرد، اینترنت را قطع و چندین فعال سرشناسی مدنی و سیاسی کشمیری را بازداشت و زندانی کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه دولت چین نیز در ارتباط با میانجیگری ترامپ اعلام کرد که: نیازی به طرف سوم برای میانجی بین هند و چین نیست. وزارت دفاع چین هم اعلام کرد که هرگونه صلح و سازش مسالمت آمیز باید بین دو طرف چینی و هندی صورت گیرد.
دو کشور چین و هند با وجود اختلافات مرزی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی، پس از هر کشمکشی به توافق مسالمت آمیز رسیدهاند و دلایل آن را میشود صاحب سلاح هستهای بودن که دو کشور را از انجام اقدامات خصمانه باز میدارد، میزان تجارت بین دو کشور که نزدیک به ۸۰ میلیارد دلار است اما با وجود همه گیری کرونا به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، اشاره کرد. احتمال آن است که پس از تغییر شرایط اقتصاد جهانی به خاطر کرونا، میزان سرمایه گذاری خارجی برای تولید محصولات با هزینههای پایین در چین کاهش پیدا کند و این رویه در هند موقعیت پیدا کند. اما هند بدلیل نداشتن زیر سازهای اقتصادی کافی و لازم هنوز قادر به تحقق این شرایط به نفع خود را ندارد و با شرایط اقتصادی چین فرسنگها فاصله دارد. احتمال آن میرود که با ادامه این وضعیت بر سر مرز، دو کشور به سمت تقابل نظامی سخت و تمام عیار بروند اما دو کشور تا کنون به طور رسمی ابراز نمودهاند که مایل به وقوع پیوستن آن نیستند و مایل به گفتوگو هستند.
انتهای پیام
نظرات