به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه خبری روسیا الیوم، جبران باسیل، رئیس جریان آزاد ملی لبنان به این مناسبت سخنرانی کوتاهی ایراد کرد که واکنشهایی به دنبال داشت و قبل از آن نیز حزب "الکتائب" در لبنان مراسم کوچک "نمادینی" برای آن برگزار کرد و این تمام چیزهایی است که از این مناسبت باقی مانده است و در خصوص این رویداد و ارزیابی این دوره و خروج سوریه از لبنان همچنان جدال وجود دارد. اما در سالهای قبل در سوریه به آن توجه نشده است و به نظر نمیرسد این مناسب برای کسی مهم و مورد توجه باشد یا کسی مایل باشد در خصوص آن سخنی زده شود.
جبران باسیل در جریان سخنرانی خود به بررسی موضع جریان وابسته به خود در خصوص تحولات لبنان پرداخت و از سالگرد خروج نیروهای سوریه از لبنان سخن گفت و آن را موفقیت حاکمیتی و استقلالی برای تمامی لبنانیها خواند و تصریح کرد: "این رخداد، صرفا یک رویای دستیافتنی نبود، بلکه یک معجزه بود که رخ داد". با این حال لبنانیها هنوز قبول نکردهاند که آنها به استقلال رسیدهاند.
قبل از باسیل، ندیم الجمیل، یکی از نمایندگان پارلمان لبنان گفت: ما تلاش خواهیم کرد که لبنان به وطنی آزاد و مستقل و به دور از هرگونه مداخله خارجی، تبدیل شود.
در پنجم مارس ۲۰۰۵ بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در پارلمان طی سخنرانیای تصمیم خروج نیروهای سوریه از لبنان را اعلام کرد و یک ماه بعد روند خروج نیروهای سوری از لبنان در چنین روزی در همان سال تکمیل شد.
این رویداد در میان اعتراضات شدید در لبنان در پی ترور نخستوزیر اسبق یعنی رفیق حریری در ۱۴ فوریه ۲۰۰۵ اتفاق افتاد و تنش در لبنان با تفهیم اتهام علیه سوریه که مسؤول ترور است، بالا گرفت. این اتهامات در آن دوره در پی هر عملیات تروری، علیه سوریه مطرح میشد؛ دورهای که شاهد چندین عملیات ترور شخصیتهای سیاسی و اطلاعرسانی بود.
کشمکشهای سیاسی در لبنان ادامه یافت و تشکیل دولت یا انتخاب نخست وزیر دیگر موضوعی آسان نبود. در کشوری که قدرت تقسیم شده و هر یک از قدرتها پرچم، سرود و مناطق جغرافیایی و برنامههای نظامی خاص خودشان را دارند، قدرتهای مختلف پشت قدرتهای منطقهای و بینالمللی قرار میگیرندو توازنهای سیاسی و نظامی را تحمیل میکنند. همواره در خصوص حاکمیت و استقلال لبنان سوالاتی بحث برانگیز مطرح بوده است.
نیروهای سوریه تحت عنوان نیروهای "سپر عربی" اوایل سال ۱۹۷۶ با حمایت کشورهای عربی با هدف پایان دادن به جنگ داخلی که این کشور شاهد آن بود و ۱۵ سال ادامه یافت، وارد لبنان شدند. ارتش سوریه در آن زمان اختلافات خونین را حل و فصل میکرد و در راه حلها مشارکت داشت تا اینکه توانست حرف اول را در لبنان بزند و نیروی برتر در آن باشد. نبرد تعیین کننده ارتش سوریه همان نبردی است که همچنان حامیان میشل عون و جریان آزاد ملی آن را "جنگ آزادی" میخوانند. زمانی که میشل عون به عنوان فرمانده ارتش تصمیم گرفت دولت موازی با دولت سلیم الحص که مورد حمایت سوریه بود، تشکیل دهد. نبرد با شکست پایان یافت و او به سفارت فرانسه در لبنان پناهنده شد و سپس لبنان را ترک کرد.
سوریه به عنوان طرفی که حرف اول را در لبنان میزد برای تمام قدرتهای منطقهای و بینالمللی معروف شد و از آن انتقادات روانه لبنان شد که اوامر تعیین مسؤولان لبنانی در مناصب عالی سیاسی و غیره از دمشق صادر میشود زیرا این کشور و شخصیتهای آن بهتر وضعیت لبنان را میشناسند، شخصیتهایی نظیر عبدالحلیم خدام، معاون سابق رئیسجمهوری سوریه و رئیس سازمان اطلاعات این کشور، غازی کنعان، وزیر کشور اسبق و رستم غزاله جانشین او.
سوریه از لبنان خارج شد و بیشتر سیاستمداران این کشور هر یک با یک رویکردی همچنان خواستار استقلال و حاکمیت هستند. دو جریان پس از عقبنشینی نیروهای سوریه یکی در چهاردهم و دیگری در هشتم مارس تاسیس شد. هر کدام از آنها دیگری را متهم میکنند به اینکه خطری برای حاکمیت لبنان محسوب شده و باعث وجود مداخلههای خارجی میشوند. این دو طرف وارد درگیریهای داخلی شدند که برخی از آنها مسلحانه و برخی از آنها مسالمتآمیز بود. جنگ حزبالله لبنان نیز با اسرائیل مزید بر علت شد. سالروز خروج نیروهای سوریه از لبنان، دیگر رخدادی سالانه به شمار نمیآید که هر ساله برای آن مراسمی برگزار شود و همچنین درگیریهای دیگری رخ داده که هیچ نتیجهای به دنبال نداشت. بنابراین امروز دیگر کسی سوالی نمیپرسد که دادگاه ویژه ترور رفیق حریری به کجا رسید؟
انتهای پیام
نظرات