به گزارش ایسنا، بعد از اجرایی شدن برجام در سال ۹۴ گشایشهای فراوانی به لحاظ کیفی و کمی در فعالیتهای هستهای ایران ایجاد شد که به گفته مسئولان این سازمان و کارشناسان مربوطه بعد از انقلاب کم سابقه بوده است. ناگفته پیداست بیشترین رهآورد برجام برای ایران در حوزه هستهای بود تا بخشهای اقتصادی و سیاسی.
آنچه قرار بود در هشت تا پانزده سال طبق برجام اتفاق افتد یک عقبنشینی استراتژیک در این حوزه در چارچوب برنامه منطقی و عادی و مبتنی بر محدودیتها و معذوریتهای فنی و سیاسی ایران بود که میتوانست در صورت اجرای بی کم و کاست از سوی ایران و کشورهای ۱+۵ صنعت هستهای کشور را به آن سوی دروازههای علم و تکنولوژیهای بالا عبور دهد اما اینها خوابی شیرین اما کوتاه بود.
روند اجرایی شدن متزلزل و پر حرف و حدیث برجام در همان ابتدای راه نوید مسیری سنگلاخ را به بانیان این برنامه به اصطلاح جامع میداد. با این حال هر چه در بخشهای مالی و بانکی و تجاری مسیر دشوار و سخت بود در حوزه فنی و هستهای همه چیز به سرعت در حال پیشرفت بود. همکاریهای بینالمللی هستهای، خرید منابع اولیه اورانیوم که تا قبل از برجام و بعد از انقلاب اسلامی امکانپذیر نبود، برداشته شدن سایه موضوع PMD از سر فعالیتهای هستهای کشور و رفع بسیاری از تحریمهای هستهای طبق قطعنامههای ملی و بینالمللی، عقد قرارداد ساخت دو نیروگاه قدرت، صادرات اورانیوم و آب سنگین برای اولین بار از سوی ایران، تبادل اطلاعات فنی در زمینه ساخت راکتور پیشرفته آب سنگین، توسعه تحقیق و توسعه از جمله گشایشهایی بود که با اجرایی شدن این توافق به سازمان انرژی اتمی جانی تازه بخشید.
با آمدن دونالد ترامپ به عنوان جانشین باراک اوباما در آمریکا که باید برجام را اجرا می کرد، بسیاری از اهداف برجام و مذاکرات هستهای نقش بر آب شد. رییس جمهور جدید هیچ اعتقادی به آنچه پیش از خود در رابطه با برنامه هستهای ایران از سوی اوباما انجام شده بود، نداشت و تمام توانش را در دو سال ابتدایی دولتش که اتفاقا سالهای ابتدایی اجرای برجام هم بود به کار گرفت تا این توافق را در نطفه خفه کند و از پس این کار هم به خوبی برآمد.
دونالد ترامپ در اردیبهشت ۱۳۹۷ در نهایت به تلاشش را برای از بین بردن برجام به نقطه اوج خود رساند و از این توافق یک جانبه خارج شد. هر چند این اقدام ترامپ با واکنش بینالمللی مواجه شد اما مخالفت ها و انتقادات به این اقدام گرهای از کلاف پیچیده اجرای برجام باز نکرد. در نهایت بعد از تلاش سیاسی و دیپلماتیک یک ساله ایران و سه کشور اروپایی، آنچه به دست آمد، قولها و تعهدات عمل نشده و تلمبار شده اروپاییها، ناامیدی قابل توجه ایران از این کشورها برای جبران حداقلی خروج آمریکا از برجام و تصمیم به کاهش تعهدات هستهای برجامی به طور گام به گام بود. این تصمیم هر چند باز هم به مذاق منتقدان برجام که خواستار خروج کامل از این توافق بودند، خوش نیامد اما نگاه مسئولان کشور بر آن بود که برجام هنوز برای ایران منافعی در بر دارد و در صورتی که دیگر هیچ منفعتی نداشته باشد یا ضررش بیشتر از سودش شود از آن خارج خواهند شد.
در گام اول در ۱۸ اردیبهشت ۹۸، ایران عدم پایبندی خود به تولید اورانیوم غنی شده ۳.۶۷ تا سقف ۳۰۰ کیلوگرم و تولید آب سنگین تا سقف ۱۳۰ تن را لغو کرد. بر اساس آخرین اظهارات مسئولان سازمان انرژی اتمی، میزان اورانیوم غنیشده ایران تا ۵ درصد در پایان سال ۹۸ به بیش از ۱۲۰۰ کیلوگرم رسید. در رابطه با تولید آب سنگین ضمن اینکه ایران دیگر هیچ محدودیتی برای خود قائل نیست و بر اساس نیازش آب سنگین تولید میکند اما کمتر پیش آمد که در یک سال گذشته میزان ذخایر کشور از ۱۳۰ تن افزایش یابد.
گام دوم در ۱۶ تیرماه اجرایی شد و بر اساس آن ایران تعهداتش مبنی بر اینکه میزان درصد و غلظت غنی سازی خود را نباید فراتر از ۳.۶۷ افزایش دهد، لغو کرد و اعلام کرد که دیگر به غنیسازی کمتر از ۳.۶۷ پایبند نیست.
در گام سوم در تاریخ ۱۵ شهریور، سازمان انرژی اتمی بدون در نظر گرفتن تعهدات برجامیاش، فعالیتهای تحقیق و توسعهای خود را گسترش داد و به فرآیند آن شتاب بخشید. در طی این گام، گازدهی به تعداد زیادی از نسل های جدید سانتریفیوژ انجام و از نسلهای جدیدتر رونمایی شد.
نکته قابل توجه در این روند بازگشتپذیری فعالیتهای هستهای با کمترین خرابی بود که بر خلاف نظر برخی منتقدان برجام، سازمان انرژی اتمی توانست در کوتاهترین زمان و با کمترین خسارت سانتریفیوژهایی که قبلا بر اساس برجام جمعآوری و انبار شده بود را به چرخه تولید سوخت و فعالیت بازگرداند.
ایران در گام چهارم در ۱۵ آبان، سیلندر ۲ هزار و ۸۰۰ کیلویی حاوی حدود ۲ هزار کیلوگرم گاز هگزا فلوراید اورانیوم (UF۶) را تحت نظارت بازرسان آژانس بین اللملی انرژی اتمی پس از انتقال نطنز به فردو در سالن خوراک دهی این مجتمع قرار داد.
طبق برجام قرار بود ۱۰۴۴ سانتریفیوژ مستقر در سایت فردو در فضای خلاء طی مدت اجرای این توافق بچرخند، اما گاز به آنها تزریق نشود که با اجرای این گام، گازدهی به این ماشینها از سر گرفته شد.
در گام پنچم و نهایی، ایران در کاهش تعهدات برجامیاش آخرین مورد کلیدی از محدودیتهای عملیاتی خود در برجام، یعنی "محدودیت در تعداد سانتریفیوژها" را کنار گذاشت. با این اقدام، فعالیتهای هستهای ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنیسازی، درصد غنیسازی، میزان مواد غنی شده و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و برنامه هستهای ایران صرفا بر اساس نیازهای فنی خود پیش میرود.
هر چند این گام از سوی ایران گام نهایی بود اما همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بخش پروتکل الحاقی و اجرای کد اصلاحی ۳.۱ و نیز دسترسیهای فراپادمانی کما فی السابق ادامه خواهد یافت. ایران در بیانیه خود درباره جزییات گام پنجم همچون گامهای قبلی تاکید کرد در صورت رفع تحریمها و منتفع شدن ایران از منافع برجام، آماده بازگشت به تعهدات برجامیاش است.
در یک سال گذشته علاوه بر این که بسیاری از همکاریهای بینالمللی، دوجانبه و چندجانبه ایران تحت تاثیر بازگشت تحریمهای آمریکا لغو یا معلق شد، برخی فعالیتهای هستهای که بعد از خروج آمریکا از برجام با رایزنی کشورهای اروپایی و چین و روسیه همچنان مورد معافیت تحریمی از سوی این کشور قرار گرفته بود نیز در دورههای مختلف لغو معافیت شد یا مهلت تمدید معافیتها از ۱۸۰ روز به ۹۰ و سپس به ۶۰ روز کاهش یافت که این رفتار آمریکا در برخورد با معافیتهای هستهای نیز ضربات غیرقابل جبرانی به پروژههای در حال انجام میان ایران و کشورهای باقی مانده در برجام وارد کرد.
آمریکا تا کنون معافیتها از همکاری ایران و روسیه در رابطه با تولید رادیوایزوتوپهای پایدار در سایت فردو، انتقال آب سنگین مازاد به عمان و مبادله اورانیوم غنی شده با کیک زرد را لغو معافیت کرده است.
بازسازی رآکتور اراک به منظور "جلوگیری از تبدیل شدن به نیروگاه تولید پلوتونیوم تسلیحاتی، فعالیت در واحد موجود نیروگاه اتمی بوشهر برای اطمینان حاصل کردن از فعالیتهای امن و شفاف، برای تسهیل تامین و بازگرداندن سوخت خارجی که موجب پیشگیری از هر نیاز قانونی ایران به غنیسازی اورانیوم و همچنین برای جلوگیری از دسترسی آن به سوخت مصرفشده که ممکن است پلوتونیوم از آن استخراج شود، تهیه اورانیوم غنیشده برای رآکتور تحقیقاتی تهران به مقدار لازم و تحت راستیآزمایی بینالمللی به منظور جلوگیری از هرگونه تولید درونی سوخت در این رآکتور و انتقال ضایعات و سوخت مصرفی رآکتور برای برای اطمینان حاصل کردن از این که مواد حساس دیگر بازیافت نشده و در ایران غنیسازی نشوند، دیگر پروژههای مشترکند که هنوز مشمول معافیتهای آغشته به زهر آمریکا هستند.
بادی که با اجرای برجام در روند فعالیتهای هستهای کشور وزیدن گرفت، امروز به نسیمی تبدیل شده است. در اینکه ایران با تکیه بر توان و دانش بومی خود فعالیتهایش را پیش خواهد برد، شکی نیست اما آنچه این صنعت را یک بار دیگر در معرض تهدید قرار می دهد، سربازی این صنعت در خدمت مقدم "اقدامات تقابلی" ایران در برابر آمریکا و دیگر کشورهای برجامی است که در عمل توان و ظرفیت این صنعت را بیشتر در مسیر سیاسی قرار می دهد. باقی ماندن در خط مقدم به مدت طولانی برای صنعت هسته ای به لحاظ لجستیکی و فنی چندان امکان پذیر نبود، از این رو جبهه اقدامات و تحرکات منطقه ای و امنیتی فعال شدند اما تحولات یک سال گذشته به ویژه چند ماه اخیر نشان داد این جبهه ها آنگونه که صنعت هسته ای می تواند با اطمینان در خط مقدم به دفاع از منافع و حیثیت ملی بپردازد، توان لازم را ندارند. صنعت هسته ای در حدود بیست سال گذشته بیشترین و سریع ترین روند توسعه کمی و کیفی را با کمترین خسارات داشته است و در سال های تحریم به ویژه از سال ۸۹ به بعد مهم ترین اهرم ایران در واکنش به این تحریم ها نیز بوده است. به عبارتی سازمان انرژی اتمی بیش از آنچه از منابع کشور استفاده کرده باشد به کشور پس داده است و ارزش افزوده این صنعت نه تنها در بخش های صنعتی، مالی بلکه در حوزه سیاسی و امنیتی امروز قابل اندازه گیری نیست.
بر خلاف انتظار مقامات دولت، نه تنها آمریکا در برابر اقدامات کاهشی ایران از تصمیم خود برای خروج از برجام و دست کشیدن از فشارهای حداکثری عقب نشینی نکرد، کشورهای اروپایی نیز خواسته یا ناخواسته با او همراهی کردند و هیچ اقدامی ولو در حد یک تبادل مالی و بانکی دو جانبه (با دلار و یورو) با ایران را نتوانستند محقق کنند تا جایی که حتی تبادل کالاهای بشردوستانه نیز تحت تاثیر این فشارها با مشکلات جدی رو به رو شد.
به گفته برخی تحلیلگران "مقاومت حداکثری" ایران در برابر "فشار حداکثری" آمریکا عاملی در تداوم سیاست و رفتار خصمانه ترامپ در قبال ایران است، با این حال روند رفتار دور از منطق و سیاست ترامپ در سه سال گذشته موجب شد تا خوشبین ترین افراد در ایران هم در شرایط فعلی به مذاکرات با آمریکا فکر نکنند تا جایی که در مقابل تحلیل فوق برخی از همان سیاسیون و تحلیل گران خوشبین معتقدند ایران با دستان خالی هم مقابله با آمریکا را ترک نمی کند چرا که ترامپ در سه سال گذشته در ابعاد سیاسی، اقتصادی، امنتیی و انسانی آنقدر به ایران فشار وارد کرده است که مساله دیگر از موضع سیاسی و بین المللی عبور کرده و به موضوعی حیثیتی برای دو طرف تبدیل شده است. از این رو به همان اندازه که فضا میان ایران و آمریکا سیاه و سفید شده است، همان قدر حرکت هر یک از این دو به سمت فضای دیگری سخت و دشوار است.
ایران در یک سال گذشته تقریبا تمامی تعهدات هستهای خود را به نقطه صفر بازگرداند و به سرعت نیز فعالیتهایش گسترش یافت، اما همانطور که انتظار میرفت واکنشهای ایران متوازن با اقدامات آمریکا در حوزه تهدید و تحریم و فشار حداکثری نبود، از این رو شاهد تشدید تنشها در منطقه و تحولات سیاسی و امنیتی زیادی بودیم و این تنشها تا جایی بالا گرفت که کشورهای منطقه در آستانه درگیری و جنگ قرار گرفتند. با توجه به استمرار تنشهای امنیتی، نظامی و سیاسی در عراق و سوریه و درگیریها در یمن، فعال شدن جبههای دیگر در منطقه میتوانست به بحرانی دیگر در منطقه و جهان بینجامد. افزایش درگیریها میان ایران و آمریکا در خط منطقهای که به ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و در مقابل حمله ایران به پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق منجر شد، نشان داد مطمئنترین مسیر و جبههی عمل متقابل در برابر آمریکا در گام بعدی احتمالا همان جبهه هستهای است. از این رو به نظر میآید در سال 99 کشور مجدد به این خط شیفت کند یا حداقل در شش ماه نخست سال شاهد اخبار و تحولات جدید در این حوزه باشیم.
برخی کارشناسان بر این نظرند، شروع این روند در خط هستهای نمیتواند بدون بازگشت ایران به غنیسازی ۲۰ درصد یا لغو اجرای پروتکل الحاقی و دیگر نظارتهای فراپادمانی همراه باشد.
بنا بر این گزارش، به همان نسبت که اجرای برجام، بیشترین گشایشها و مزایا را برای سازمان انرژی اتمی و مجموعه فعالیتهای هستهای کشور در این مدت داشت، سازمان انرژی اتمی نیز باید بار اقدامات تقابلی ایران در برابر آمریکا را بر دوش کشد. اگر قراردادهای مالی و تجاری در پی اجرای برجام بیش از پیش محقق و عملیاتی میشد، احتمالا خسارت کنار کشیدن و بی تفاوتی جامعه بینالملل و کشورهای مختلف از اجرای نکردن تعهداتشان اینقدر کم هزینه نبود و بخش اقتصادی و تجاری کشور نیز سهمی در این رابطه در کنار بخش هستهای و امنیتی میداشت.
سال ۹۸ برای سازمان انرژی اتمی و فعالیتهای هستهای کشور، سالی در معرض و توام با تصمیمات سخت بود چرا که باید علاوه بر چشم بستن بر روی پیشرفتها و گشایشهای به دست آمده در مدت زمان کوتاه اجرای برجام و انتقال از برنامه طراحی شده بر اساس برجام به برنامه طراحی شده برای شرایط غیربرجامی و تحریمی، خود را برای اقدامات مقابلهای شدیدتر و فعال شدن مجدد خط هستهای آماده کند.
انتهای پیام
نظرات