انتخابات مجلس شورای اسلامی بستری مناسب برای ورود افرادی است که «پاک باشند و خدمتگزار»؛ کسانی چون سید آزادگان «حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی» که عمری را در راه خدمت به مردم تلاش کرد و آنها را ولی نعمت خود دانست. برای انجام بهترین انتخاب و شناخت معیارهای انتخاب کاندیدای اصلح به سراغ «اکبر رحیمی» رئیس دفتر شهید ابوترابی رفتیم که سالها در کنار این اَبر فیاض مشغول فعالیت بود، بزرگ مردی که لحظهبهلحظه زندگیاش میتواند الگویی برای یکایک ما و نمایندگان ملت باشد، کسی که سالها در کسوت نمایندگی دورههای چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی طعم خوشخدمت را به ملت چشاند. بیشک مطالعه سبکرفتاری و اخلاقی این شهید والامقام قزوینی میتواند ما را در رسیدن به یک منشور نمایندگی کمک کند. اینک شما را به خواندن این مصاحبه شیرین و عبرتآموز دعوت میکنیم.
ایسنا: بیشک کسی که مسئولیت کار بزرگی چون نمایندگی را بر عهده میگیرد پیشنهادها و رشوههای اغواکنندهای ممکن است برای او به وجود بیاید. آیا برای آقا سید همچنین پیشنهادهایی وجود داشت؟ واکنششان در مواجهه با آن چگونه بود؟
اکبر رحیمی: یک نفر به حاجآقا مراجعه کرد و میخواست با اصرار زیاد خانهای بسیار گران و مجلل که آن زمان میلیاردها ارزش داشت به او تقدیم کند و این خانه را به نام آقا سید بزند اما حاجآقا با وجود اینکه در خانههای سازمانی مستأجر بود، به آن فرد گفت «من خانهای در اینجا نیاز ندارم و اگر خانهای در آن سمت داری به نام من بزن!»، منظور آقا سید خانهای در آخرت بود. بعد از رفتن آن مرد یکی از افراد شناخته شده مجلس به وی گفت چرا آن خانه را قبول نکردید، اگر خانه را نمیخواستید قبول میکردید و آن را به ما میدادید! آقا سید علیاکبر در پاسخ گفتند «برای اینکه من راضی نشدم که شما را به جهنم بفرستم». موقع رفتن به منزل از حاجآقا پرسیدم میتوانستید این خانه را قبول کنید و هزینه فروش آن را برای آزادگان استفاده کنید. حاجآقا به من گفت «آقا جون، این فرد این خانه را به من فی سبیل الله نمیخواست بدهد، او میخواست با دادن این خانه امتیاز بسیار بزرگی را از من بگیرد و مرا در جناح خود قرار دهد تا کارهای غیرقانونیاش را بدین واسطه توجیه کند.
ایسنا: از مهمترین نکاتی که از مسئولان توقع میرود حفظ بیتالمال است، رفتار سید علیاکبر ابوترابی در مقابله با حفظ بیتالمال چگونه بود؟
اکبر رحیمی: از سوی یکی از وزارتخانهها اتومبیل پاترولی را برای آقا سید هدیه دادند، حاجآقا در مقابل این هدیه گفت «آقای وزیر این ماشین را از مال پدر خود میبخشد یا از بیتالمال؟ آیا برای تمام مردم ایران چنین پاترولی وجود دارد؟». این سبکرفتاری سید علیاکبر ابوترابی بود.
ایسنا: رفتار آقا سید با مردم و مراجعین خود در زمان نمایندگی چگونه بود؟
اکبر رحیمی: باید از مظلومیت ابوترابی ناله زد، وقتی برای بررسی به مشکلات مردم کنار پیادهروهای تهران مینشست عبای خود را روی زمین میانداخت تا مردم روی زمین ننشینند بلکه روی عبایش بنشینند.
او تماموقت خود را برای مردم میگذاشت، از همسر مرحوم ابوترابی پرسیدند آقا سید کجاست؟ وی جواب داد قبلاً در اسارت دشمن بود و در حال حاضر هم مفقودالاثر است!سید علیاکبر ابوترابی در مقابل رسیدگی به اموری که مربوط به خانوادههای قشر ضعیف بود هیچگونه کوتاهی نداشت اما اگر کسانی که در آسایش و رفاه کامل بودند درخواستی میکردند آن را قبول نمیکرد و از آنها میخواست که مانند سایر مردم زندگیشان را اداره و درخواستشان را پیگیری کنند.
یادم میآید یکبار یک نفر به سراغ آقا سید علیاکبر آمد و مشکلش را مطرح کرد، حاجآقا گفت «آقا جون این مشکل شما با نامه من حل نمیشود، من چه بنویسم»، آن شخص بیمنطق عصبانی شد و گفت: باشد، کار من را حل نکن، حساب من و شما بماند برای روز قیامت پیش مادرت حضرت زهرا (س). بعد از این حرف بلند شد و رفت، حاج آقا به دنبال او دوید و با التماس خطابش کرد که «آقاجون تمنا میکنم، خواهش میکنم یکلحظه بایست» بعد از اینکه او را نگه داشت نامهای به دست خط خود برای مسئول مرتبط نوشت تا شاید مشکلش را حل کنند و بعد هم گفت «من از هیچکسی برای حل مشکلات انتظار ندارم بلکه از خداوند میخواهم که این مشکل شما حل شود».
یکی دیگر از خاطراتم این است که از پدرم مزرعهای به من رسیده بود و در آن به کار کشاورزی و کشت و کار میپرداختم، یکبار آقا سید همراه با تعدادی از مسئولان به زمین کشاورزی من آمدند، من کارگری میانسال داشتم که دستهای او به دلیل کار با روغن ماشین و مزرعه اکثر اوقات روغنی و سیاه بود. وقتی نگاه آقا سید علیاکبر به این مرد که با حالت خاصی وی را نگاه میکرد افتاد، بلافاصله مسئولان را رها کرد و به سمت آن کارگر رفت، دستش را گرفت و بوسید. کسی که بارها به من میگفت «اگر این مردم نباشند ما پشیزی ارزش نداریم، این مردم هستند که به ما ارزش میدهند، باید دست و پای آنها را بوسید».
ایسنا: میزان توجه آقا سید به مشورت و استفاده از نظرات کارشناسی دیگران در هنگام نمایندگی چگونه بود؟
اکبر رحیمی: خداوند به حاج آقا قدرت تفکر و کفایت داده بود و اهل تشخیص و مشورت بود، اگر احساس میکرد که رأی دادن به یک موضوعی درست نیست این کار را انجام میداد. یکبار از ایشان پرسیدم چرا نسبت به بعضی از موضوعات اینگونه پیگیری بسیار میکنید و از افراد مختلف در آن خصوص جویا میشوید؟ به من گفت «منِ ابوترابی یک انسان کامل نیستم، باید برای روشن شدن وجوه مختلف مسائل تحقیق و تفحص لازم انجام دهم».
ایسنا: رفتار آقا سید با نمایندگانی که در زمان حضور در مجلس بهجای انجام وظایف نمایندگی خود را درگیر حواشی میکردند چگونه بود؟
اکبر رحیمی: حاجآقا ابوترابی وقتی برخی نمایندهها را میدید که خود را درگیر حواشی میکنند و از وظایف اصلی خود در حوزه نمایندگی غافل هستند، سر خود را محکم در دست گرفته و میگفت «آقاجون برخیها عجب نامردهایی هستند».
ایسنا: برخی از مسئولان بعد از رسیدن به مسند و جایگاه تلاش میکنند تا فامیل و بستگان و فرزندان خود را بهجایگاهی برسانند، آقازادههای آقا سیدعلیاکبر الآن چه مسئولیت و جایگاهی دارند؟ آیا ایشان هم برای فرزندانشان قائل به ژن خوب بودند؟!
اکبر رحیمی: حاجآقا هیچگاه حاضر نشد برای فرزندان و اقوام خود پارتیبازی کند، فرزندان آقا سید بهصورت عادی و به دور از سوءاستفاده از نام و عنوان پدرشان زندگی میگذرانند.
فرزند کوچک وی بهعنوان یک کارشناس جزء در وزارت نفت مشغول به کار است، وقتی مسئولان متوجه میشوند که وی فرزند آقا سید علیاکبر ابوترابی است و در پستی جزئی بهعنوان یک کارشناس مشغول است به سراغش میروند و از او دعوت میکند تا در پستی بهتر قرار بگیرد اما ایشان بهشدت از این کار ممانعت کرده و تأکید دارد که محبوبیت و ارزش پدرش را فدای منصب نمیکند و نمیخواهد از اسم پدرش خرج کند تا پلی برای دیگران شده و آنها به مسئولیت و جایگاهی برسند.
دیگر فرزند حاج آقا نیز وقتی برای سربازی رفته بود مانند افراد عادی در صف ایستاد و اجازه نداد کسی متوجه شود که فرزند کیست، تمام مدت دو سال سربازی را بهمانند دیگر افراد معمولی مشغول خدمت سربازی شد و هیچگاه نامی از پدرش نبرد.
ایسنا: برخی بعد از رسیدن به مسئولیت برای رفتن به خارج مأموریتهای خارج از کشور بسیار تلاش میکنند، آیا در سیره رفتاری و اخلاقی مرحوم ابوترابی نیز چنین چیزی وجود داشت؟
اکبر رحیمی: به والله قسم آقا سیدعلیاکبر دیناری برای مأموریتهای خود دریافت نکرد، تفریح حاج آقا سفر خارج از کشور نبود بلکه لذت میبرد از اینکه به مناطق محروم برود و مشکلات مناطق مختلف را مورد بررسی قرار دهد، آن هم بدون اینکه مسئولان منطقه را از سفر خود خبردار کند، او بهصورت سر زده به این مناطق میرفت و به درد دل مردم گوش میداد و تا جایی که میتوانست تلاش میکرد که از مشکلات مردم حل شود مردم نیز بهواقع عاشق آقا سید بودند و این از استقبال پرشورشان پیدا بود.
ایسنا: آقا سید اهل پارتیبازی و نامهنگاری و لابیگری برای خود و دیگران و تحمیل خواستههایشان بود؟
اکبر رحیمی: یکبار مسئول امور اداری مجلس شورای اسلامی مرا به دفتر خود دعوت کرد، سپس پرونده آقا سید را جلوی من گذاشت و پرسید در طول هشت سال دوره نمایندگی آقای ابوترابی حتی یک خط هم در رابطه با خود خواستهای در پروندهاش وجود ندارد این در حالی است که اکثر نمایندهها نامهها و درخواستهای بسیاری به وزرا و مدیران و مسئولان مینویسند و از آنها موافقت اصولی برای امور مدنظر خود میخواهند، شاید ضعیفترین نماینده مجلس چندین کیلو خواسته نوشته شده در پروندهاش وجود دارد حجتالاسلام ابوترابی فقط یک برگ در پروندهاش وجود داشت آن هم همان برگه ای است که روز اول نوشته بود.
ایسنا: رسیدگی و پیگیری آقای ابوترابی نسبت به مصوبات و اجرای قوانین چگونه بود؟
اکبر رحیمی: برای پیگیری یک مسئله به یکی از پاسگاههای نیروی انتظامیرفته بودم، وقتی برگشتم مطالبات گفته شده توسط رئیس آن پاسگاه را برای آقا سید گفتم وی گفته بود: «فرزند من در کنار فرزند همان قاچاقفروشی در حال تحصیل است که همه امکانات را در اختیار دارد و بیحدومرز در حال خرید کردن است، اما من با حقوقی کم خود نمیتوانم خواستههای فرزندم را تأمین کنم، به نظر شما چقدر میتوانیم در مقابل این شرایط سخت تحمل داشته باشیم؟» وقتی مطالبات آنها را مطرح کردم حاجآقا بلافاصله به نزد فرمانده نیروی انتظامی کشور مراجعه کرده و به وی تأکید میکند باید بلافاصله لایحهای را برای افزایش حقوق پرسنل نیروی انتظامی تنظیم کند. وی پیگیری بسیار زیادی داشت تا این لایحه به نتیجه برسد. این تنها نمونهای از پیگیریهای ایشان برای رفع نیازها و تصویب قوانین به نفع مردم بود.
انتهای پیام
نظرات