سردار حاج کاظم پدیدار، فرمانده گردان حضرت زینب (س) لشکر ۱۹ فجر فارس در دوران دفاع مقدس، خاطرات زیادی از رشادتهای سپهبد شهید قاسم سلیمانی در آن دوران دارد؛ اما در گفت و گو با ایسنا، بیشتر به روزهایی که چندان دور نیست اشاره میکند تا بخشی از تاثیرگذاری آن فرمانده گفته باشد.
پدیدار گفت: جنگ که شروع شد، رزمندههای داوطلب از سراسر کشور خود را به جبهههای حق علیه باطل رساندند و کم کم گردانها، گروهانها و لشکرها انسجام گرفتند و فرماندهان شاخص یکی پس از دیگری خود را نمایان کردند.
او ادامه داد: فرماندهان شاخص عمدتا ویژگیهای مشترکی داشتند، مردانی که در عین جوانی، شجاعت، رشادت، ابتکار، خلاقیت و هوشمندی در مدیریت جنگ را به عنوان ویژگی داشتند، خصوصیتهایی که جنگ را با آنها اداره کردند؛ سردار شهید قاسم سلیمانی از این دسته فرماندهان شاخص بود.
سردار پدیدار گفت: ما در دوران دفاع مقدس با هم آشنا شدیم، ما در لشکر ۱۹ فجر و آنها در لشکر ۴۱ ثارالله، جنگیدن و دفاع را کنار هم در کربلای ۵ در منطقه شلمچه و والفجر ۸ در فاو، به خوبی تجربه کردیم و آنجا و از نزدیک شاهد رشادتها و اخلاص و تواناییهای آن شهید بودم.
او ادامه داد: جنگ که تمام شد، بتدریج برخی از فرماندهان از لشکرها جدا شدند و مسئولیتهایی را عهده گرفتند، اما شهید سلیمانی در سپاه ماند و فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان شد تا حافظ مرزهای شرقی کشور باشد؛ اما بعد لزوم حضورش در جای دیگر دیده شد و بنا به صلاح دید فرمانده کل قوا قرار شد به سپاه قدس برود؛ روز معارفهاش برای فرماندهی سپاه قدس، عزای کرمانیها بود؛ نامهنگاریها برای نگهداشتنش در کرمان فایده نکرد و با دستور مقام معظم رهبری، شهید سلیمانی به سپاه قدس رفت.
این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: ورود سردار به سپاه قدس مصادف بود با مسائل منطقهای که یکی پس از دیگری اتفاق میافتاد؛ حمله آمریکا به افغانستان و شهادت دیپلماتهای ایرانی و سپس حمله آمریکا به عراق، بعد از آن جنگ ۳۳ روزه در لبنان و جنگ ۲۲ روزه در غزه و دیگر غائله ها و آشوب های منطقه ای. اما بدترین و طولانیترین مسئله، بحث سوریه بود و گسترش اعتراضات داخلی و حمایت های مالی و تجهیزاتی ۴۰ کشور دنیا از مخالفان دولت آن کشور و تبدیل شدن اعتراضات به جبهه النصره و در آخر بوجود آمدن داعش که همگی دمشق را به ورطه سقوط کشانده بود.
او گفت: آن روزها رسانه ها خبر از سقوط دمشق میدادند اما با ورود سردار سلیمانی و تیم مشاوره نظامی اش و با تشکیل بسیج مردم سوری به نام «دفاع وطن» و مدیریت او، اسد مطمئن شد و چمدان رفتنش را باز کرد و ماند.
این سردار سپاه ادامه داد: در سوریه دیگر خبری از داعشی و معترض نبود، همه در نقاطی متمرکز شده بودند و از آن نقاط هم کم کم عقب نشینی کردند و وارد شمال عراق شدند و موصل را تصرف کردند و کم کم داشتند به شمالی ترین و امن ترین نقاط عراق یا مناطق کرد نشین وارد میشدند که بنا به توافق قبلی قرار بود از دست داعش در امان بماند.
او اضافه کرد: مسعود بارزانی رئیس وقت اقلیم کردستان عراق نا امید از حفظ شهر با سردار تماس گرفت، سردار قول داد بعد از نماز صبح اربیل باشد؛ بارزانی با شرمندگی به استقبالش رفت و از بدعهدی نارفیقان گفت، این بار هم جنگی که میتوانست مساوی با حمله داعش به مرزهای کردستان ایران باشد، با تدبیر و مدیریت سردار در نطفه خاموش شد.
پدیدار با بیان اینکه بعد از آن اقدامات سردار شهید سلیمانی زبانزد محافل بینالمللی شد، گفت: دیگر همه ایشان را به عنوان یک چهره کاریزماتیک میشناختند که نامش لرزه بر تن هر متجاوزی میانداخت.
همرزم قدیمی شهید سلیمانی با یادآوری اینکه آن شهید والامقام همواره آرزوی شهادت داشت، گفت: این آرزو را بارها از زبان سردار شنیده بودیم، خصوصا بعد از شهادت شهید احمد کاظمی، دوست و همرزم صمیمی ایشان، شهید سلیمانی همواره میگفت اگر شهید نشویم ضرر خواهیم کرد.
پدیدار ادامه داد: بالاخره، زمانیکه همه در خواب بودیم، با اقدام وحشیانه بدترین دشمنان نظام و امت اسلامی و با انجام یک ترور حکومتی، سردار شهید سلیمانی به آرزوی دیرینهاش رسید و به دیدار حق شتافت.
انتهای پیام
نظرات