به گزارش ایسنا، کوهها در کشور ما نیز اهمیت ویژهای دارند و حدود ۳۰ درصد مساحت کشور را نیز کوهستانها تشکیل داده است و به لحاظ جغرافیای طبیعی اگر در فلات ایران، کوه وجود نداشت، آب و جنگل نیز شکل نمیگرفت. کوهها از گذشتههای دور به دلیل کارکردهای بسیار و دست نیافتنی بودن دارای معانی بسیاری برای ایرانیان بودهاند. در این میان رشته کوه البرز که در بخش شمالی ایران قرار دارد و شهرهای مهمی چون تهران در کوهپایه آن واقع شده است، به دلیل ارتفاع و جهت کشیدگی شرقی و غربی دارای اهمیت بیشتری بودهاند اما بیتوجهی به کوه بهطور کلی، سبب شده تا نقش و جایگاه این عنصر طبیعی و محیط زیست ارزشمند در زندگی ما نادیده گرفته شود.
دکتر بابک داریوش – عضو هیات علمی و رئیس موسسه تحقیقاتی شیخ بهایی- در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه به دلایل مختلفی از جمله فناوری و ... کوههای البرز کارکرد و اهمیت خود را از دست دادهاند، اظهار میکند: کاهش کارکرد کوهها سبب کاهش رابطه مردم و کوهها شده و به تبع آن باعث کاهش معنای کوه در ذهن مردم شده است. بهطور کلی میتوان گفت که این کوهها در گذشته دارای کارکردهای عینی و ذهنی بوده و به مرور زمان این کارکردها را از دست دادهاند تا جاییکه در حال حاضر، تنها رابطه میان مردم و این کوهها رابطه عینی و با کارکرد تفرجی و ورزشی است که آن هم به روزهای تعطیل محدود میشود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه در طرحهای جامع شهر تهران مصوب سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۸۵ تاکید بسیاری بر توجه به کوههای البرز به عنوان عناصر هویتبخش، نوستالژیک، منظرین و نشانه طبیعی شده است، میگوید: متاسفانه در عمل هیچ توجهی به این کوهها نمیشود این درحالیست که کوههای البرز در حال حاضر دارای ظرفیتهای بسیاری هستند و میتوانند مشکلات شهر تهران را کاهش دهند.
داریوش ادامه میدهد: بر اساس اعتقادات ایرانیان، کوه مقدس البرز، وسط زمین قرار دارد و به آسمان پیوسته است و طبق باوری کهن، زایش مهر را از آذرخش دو قطعه سنگ در کوه البرز میدانند. پل چینوت هم که بر اساس باور ایرانیان باستان، روح انسانها پس از مرگ، برای رسیدن به بهشت یا دوزخ باید از آن بگذرند هم در البرز قرار داشته است. در ایران به لحاظ جغرافیای طبیعی هم کوه یک اصل بوده و اگر کوه نبود، آب و جنگل نبود و فلات ایران اینگونه شکل نمیگرفت بنابراین کارکردهای بسیار و دست نیافتنی بودن البرز در گذشته سبب شده بود تا معانی بسیاری برای ایرانیان داشته باشد که این مساله هم در دوره مهر پرستی، هم دوره زرتشتی و هم دوران اسلام، قابل مشاهده است.
این عضو هیات علمی دبیرخانه شهر اسلامی با بیان اینکه امروزه اغلب کارکردها و معانی تاریخی و اسطورهای کوه از بین رفته است، تصریح میکند: مردم به کوههای تهران بیتفاوت هستند و معانی جدید این کوهها در ذهن مردم آنقدر قوی نیست تا بتواند توجه آنها را نسبت به تخریبها و بیتوجهی برخی مسئولان به مصوبات الزامآور طرح های جامع شهری جلب کند. بهطور کلی عوامل مختلفی سبب بیتوجهی و تخریب طبیعت توسط مردم میشود که از جمله آنها می توان به کمبود آگاهی و آموزش در این حوزه، کاهش ارزشهای اخلاقی و مذهبی و غلبه تفکر سرمایه داری در مواجهه با مسائل زیست محیطی اشاره کرد.
او معتقد است: برای سنجش میزان بیتفاوتی مردم تهران نسبت به کوههایشان کافیست واکنش مردم را نسبت به قطع درختان و تخریب کوهءها مقایسه کنیم. کمپینهایی در حمایت از حفظ درختان تهران تشکیل شده است – که کاملا هم بهجاست - اما در واکنش به تخریب کوههای «بی بی شهربانو» توسط کارخانه سیمان یا تخریب و تجاوز به حریم کوهستان که منجر به پدید آمدن واژه کوه خواری شده است، هیچ مطالبه گری صورت نمیگیرد.
به گفته نویسنده کتاب انسان، طبیعت و معماری، در ایران باستان کوههای البرز جایگاه اسطورهای و پر رمز و رازی داشت که با تغییر باورهای مردم جایگاه آن بهتدریج کاهش یافت. ورورد مذهب باعث کاهش یا از بین رفتن تقدس کوه شد و ورود مدرنیته و فناوری هم این امکان را به مردم داد تا از مواهب کوه بینیاز شوند و آن را تسخیر کنند. به عنوان مثال کوه در گذشته کارکرد دفاعی برای شهر داشته، که با تشکیل ارتش ملی (که از دستاوردهای مدرنیته است) دیگر به آن نیازی نیست یا مثلا با انتقال آب رودخانه کرج به تهران، نیاز به چشمهها و قناتهای این کوهها از بین رفته است یا ورود مدرنیته و فناوری، سبک زنگی و مدل معیشت مردم تهران را تغییر داد و کوه و دامنه آن دیگر منبع غالب تامین معیشت مردم نیست حتی روستاهای داخل و مجاور شهر هم در مدل معیشتی تغییر کردند و بدتر از همه فناوری امکان ساخت ساختمانهای بلند را داده که مانع از دیدن کوه از بسیاری از نقاط شهر شده است.
این متخصص منظر کوهستان در پایان ضمن اشاره به اینکه برای ایجاد رابطه مطلوب با کوه، بهترین کار شناخت صحیح و همه جانبه آن و توجه به همه ظرفیتهای آن است، اظهار میکند: از آنجایی که سیر رابطه مردم و کوه نشان میدهد اول کارکرد و اهمیت کوه در ذهن مردم کمرنگ شده است و بعد از آن مردم نسبت به آن بیتفاوت شدهاند. در حال حاضر برای توجه مردم به تخریب و تجاوز به حریم کوهها و مطالبهگری مردم از مسئولان نسبت به اجرای موارد مرتبط با کوههای البرز در طرح جامع، لازم است مجددا اهمیت این کوهها و کارکردهای اسطورههای، تاریخی و اکولوژیک آن در ذهن مردم پر رنگ شود.
انتهای پیام
نظرات