با وجود اینکه این زلزله 56 روستای سه دهستان شهرستان میانه و 28 روستای شهرستان سراب را تحت تاثیر قرار داده، اما نام روستای "ورنکش" به دلیل اینکه بیشترین خسارت را داشته و متاسفانه پنج نفر از اهالی آن در جریان زلزله جان خود را از دست دادند، بر سایر روستاهای زلزله زده سایه افکنده و زلزلهزدگان سایر روستاها از این موضوع ناراحت هستند.
شنیدهها حاکی از آن است که روستاهای صومعه، ورزقان، گاوینه رود، اوشنار، قشلاق، برزلیق، هلمسی، دستجرد و بلوکان در شهرستان میانه وضعیت چندان خوبی ندارند، برای بررسی آخرین وضعیت روند امداد رسانی در این مناطق راهی شهرستان میانه شدیم.
با گذشت چهار روز از زمین لرزه آذربایجان شرقی، هنوز پای کمکهای مردمی به برخی روستاها باز نشده و مردم به شدت از کمبود پزشک، وضعیت بد بهداشتی و تمرکز تمامی امکانات و تجهیزات در روستای ورنکش گلهمند هستند.
بررسیهای میدانی خبرنگار اعزامی ایسنا به مناطق زلزله زده نشان میدهد که احشام تلف شده در روستاهای اوشنار، قشلاق، بدلینه و گالینه رود هنوز هم در اسطبلها هستند، اما بوی نان تازه در روستای ورنکش و سوما پیچیده است و نان تازه با آردهای اهدایی خیران در نانوایی پخت میشود.
نکته مشترک گلایههای زلزله زدگان، خرابی چراغهایی است که بین مردم توزیع شده و تعدادی معتقد هستند که اگر زلزله ما را نکشت، دود چراغ نفتی و گازی ما را میکشد.
روستای دستجرد میانه
خانم مسنی در حالی که اشک میریزد به خبرنگار ایسنا میگوید: دودمانم به باد رفته است و تک و تنها ماندهام، جز ساخت یک خانه که قابل زندگی کردن باشد، هیچ چیز دیگری از دولت نمیخواهم، همسرم فوت شده است و فرزندانم هر کدام در شهری هستند، جمع شدهاند تا اسباب و اثاثیهام را در مسجد یا خانه اقوام جا دهند.
آقای دیگری با گلایه از عدم رسیدگی به روستای زلزله زده دستجرد بیان میکند: هر کسی میآید و خودش را نماینده فلان ارگان معرفی میکند و چیزهایی مینویسد و میرود، اما رسیدگی نمیکنند. با گذشت چهار روز از زمین لرزه، چهار خانواده شامل 15 نفر در یک چادر زندگی میکنیم.
وی ادامه میدهد: مسئولان فقط جاهای دیگر را میبینند و یا تنها وعده وعید میدهند، در حالیکه دستجرد هم جزئی از بخش ترکمانچای است؛ این روستا پر از پیرمرد و پیرزن است، کمی پایینتر پیرزنی از ترس زمین گیر شده است.
محمد علی مردانی، دیگر ساکن روستای دستجرد نیز با گلایه از عدم رسیدگی به این روستا به ایسنا میگوید: آوار ناشی از خرابیهای زلزله هوز هم در دستجرد دست نخورده باقی مانده و شبکه خبر زیرنویس میکند، آواربرداری تمام شده است.
حسن دستجردی از دیگر ساکنان این روستا نیز میگوید: بازرس حین بازرسی و برآورد میزان تخریب منزلمان به ما میگوید که سقف خانه که سر جایش است و بر سرتان نریخته است، در حالیکه دیوارهای خانه به شدت ترک برداشته است و قابل سکونت نیست.
یکی از معلمان دستجردی نیز با گلایه از اینکه آموزش و پرورش، حضور معلمان مناطق زلزله زده در مدارس را اجباری اعلام کرده است، میگوید: این چه قانونی است، مگر معلمان فرزند و خانه و زندگی ندارند، مدارس ما همگی در معرض تخریب هستند، اگر زمین لرزه جدیدی روی داد، معلم چگونه میتواند تعداد زیادی دانش آموز را از مدرسه بیرون بکشد؟
لیلا رضاخانی نیز با گلایه از اجازه ندادن برای باز کردن شبکه بهداشت دستجرد میگوید: پزشک نداریم. همچنین چراغ نفتیها، یا نفت ندارند یا کار نمیکنند و سوراخ هستند و همسرم شب گذشته دچار نفس تنگی شده بود. چراغ نفتی در چادر بسیار خطرناک است و احتمال آتش سوزی وجود دارد.
وی بیان میکند: برخی اهالی روستای دستجرد بیماری قلبی و دیابت دارند، اما دریغ از یک دستگاه کنترل فشار خون و هر چند تمامی مسئولان و شوراهای روستا دوندگی کردهاند، اما جواب نگرفتهایم.
در ادامه تعدادی از روستاییان، بینظمی در توزیع کمکها و اقلام امدادی را از دیگر مشکلاتی میدانند که سبب شده است برخی از روستاییان هیچ کمک امدادی دریافت نکنند.
حمزه آشپزی، رئیس شورای دستجرد نیز در این خصوص اظهار میکند: مسئولان همگی ادعا دارند که گرمایش چادرها را تامین کردهاند، اما چراغهایی که داده اند کار نمیکند.
سید اصلان موسوی که سه دوره نیز عضو شورای روستای دستجرد بوده است، میگوید: چادرهایی که دادهاند، اصلا قابل استفاده نیست، بچه شیر خواره داریم و هوا بسیار سرد است، چراغ دادهاند، اما نفت نه.
بلوکان، روستایی که دیده نشد
یکی از ساکنان روستای بلوکان میانه نیز بیان میکند: به جز چادر، هیچ امکاناتی تا به این لحظه به "بلوکان" ارسال نشده و تنها دو نوبت اقلام خوراکی آن هم از طرف خیران به روستا آورده شده است. از نظر تجهیزات گرامیشی هم که حتی یک قلم چراغ خوراک پزی هم به ما ندادهاند و بخاریهایی هم که دادهاند، قابل استفاده نیست.
وی ادامه میدهد: کمکها تا رسیدن به بلوکان تمام میشود، 150 خانوار این روستا همه متضرر شدهاند، خانههای تازه ساخت هم همگی ترک برداشتهاند.
محمد علی کاظمی، اهل روستای بلوکان از دیگر زلزله زدههای این روستا است که در خصوص مشکلاتش به ایسنا میگوید: هشت سال است که بر اثر سکته مغزی زمین گیر شدهام و جز یارانه و کمک کمیته امداد که بسیار ناچیز است، هیچ منبع درآمدی ندارم.
وی خاطرنشان میکند: روز اول به سفارش آقای استاندار و بخشدار از طرف کمیته امداد آمدهاند و خانهام را بازدید کردند، از دولت انتظار دارم محض رضای خدا به من کمک کند.
بر اساس این گزارش، شواهد حاکی از آن است که هنوز آوربرداری در این مناطق انجام نشده، نبود امکانات گرمایشی مناسب از عمده مشکلات در روستای قشلاق است و راههای ارتباطی روستای ورزقان میانه در وضعیت مناسبی قرار ندارد و مردم ادعا میکنند که تا به این لحظه نه مسئولی به اینجا آمده و نه کمکی به ما شده، پیرو صحبتهای ساکنان این روستا، فقط چادرهای هلال احمر هستند که در این روستا به چشم میخورند.
انتهای پیام
نظرات