به گزارش ایسنا، تالاب بینالمللی گاوخونی یکی از تالابهای مشهور جلگه مرتفع مرکزی ایران است. این تالاب حیاتی منطقهای به وسعت ۴۷۶ کیلومترمربع را پوشانده و در ۱۶۷ کیلومتری جنوب شرق اصفهان در ٣۰ کیلومتری شهرستان ورزنه و در مجاورت تپههای شنی واقع شده است. گاوخونی با داشتن منابع زیستی غنی، در گذشتههای نه چندان دور پناهگاه پرندگان مهاجر بود، اما به دلیل خشکسالی و نبود مدیریت صحیح در این سالها از حقابه خود محروم ماند.
البته در سیل ابتدای امسال درصد اندکی از گاوخونی آبگیری شد، اما خشکی این تالاب و غبار ریزگردهای آن همچنان رخنمایی میکرد. بااینوجود در سال آبی جدید و بعد از اتمام کشت پاییزه کشاورزان اصفهان بالاخره از سوی مدیران عزمی برای تحویل حقابه تالاب ایجاد شد.
بر اساس آخرین گزارش اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان، از یکم تا ۱۶ مهرماه جاری بهطور میانگین نیم مترمکعب برثانیه آب همراه با پساب و زهاب کشاورزی در طول شبانهروز از ایستگاه شاخ کنار به سمت تالاب جریان داشته است. آب رهاسازی شده از سد رودشتین از هفدهم مهرماه با دبی ۳.۴ مترمکعب از ایستگاه شاخ کنار به سمت تالاب عبور کرد و این حجم از آب ۱۸ مهرماه در بالاترین میزان خود به ۵.۲۵ مترمکعب رسید. همچنین حجم آب ورودی به بند شاخ کنار در روزهای ۱۹ و ۲۰ مهرماه روند کاهشی داشت و به ۴.۳۷ مترمکعب برثانیه رسید و در مجموع از دوم تا ۲۰ مهرماه جاری دو میلیون و ۲۴۱ هزار مترمکعب آب از بند شاخ کنار به سمت گاوخونی روانه شد که این حجم از آب نیز به همراه اندکی پساب و زهکشهای کشاورزی بوده است.
به گفته اکبری، معاون اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان در روزهای آینده حجم ورودی آب به بند شاخ کنار، کمتر از میزان ۱۸ مهرماه خواهد بود، اما تا چند روز آینده که آب به طور کامل به تالاب خواهد رسید میتوان بهطور دقیق نتایج میزان آبگیری گاوخونی را اعلام کرد.
اگرچه امروز بسیاری از رسانهها از احیای تالاب گاوخونی میگویند و هنوز اداره کل محیط زیست اصفهان از میزان دقیق آبگیری گاوخونی اطلاع دقیقی منتشر نکرده است، اما به گفته دبیر شورای هماهنگی تشکلهای زیست محیطی استان اصفهان، مقدار آبی که به تالاب رفته حتی به اندازه یکهزارم حجم آب تالاب نیست و شاید به اصطلاح بگوییم تالاب تنها لب تَر کرده است، اما متأسفانه برخی میزان آبی که روانه تالاب میشود را آبگیری کامل آن قلمداد میکنند.
حشمتالله انتخابی میگوید: حتی میزان آبی که ابتدای امسال بر اثر سیل به سمت گاوخونی رها شد، نیم درصد حجم تالاب نبود. به این معنا که شاید حدود یک درصد از سطح تالاب خیس شده و این به معنای آبگیری کامل آن نیست.
اما باید دید ضرورت احیای تالاب گاوخونی چیست و آیا حقابه هایی که بعضاً هر دو سال یکبار و یا چند سال یکبار به تالاب میرسد جوابگوی احیای آن است و یا اینکه تالاب نیازمند برنامه مدونی است؟
عضو هیئت مدیره جمعیت پیام سبز نیز با بیان اینکه در حوضه زایندهرود حقابه هایی تعریف شده که برخی واقعی و مستند است و برخی نیز در عبارات محاورهای رایج هستند و فاقد پشتوانههای علمی حقوقی است، میگوید: یکی از حقابه های مهم، حقابه تالاب بینالمللی گاوخونی است که بعد از شرب در اولویت است، اما همراه این موضوع باید توجه کنیم که عدد برآورد شده، شامل زایندهرود نیست و میزان آب موردنیاز رودخانه برای جریانی مستمر زایندهرود باید به آن اضافه شود.
به گفته محمد کوشافر، زایندهرود و هویتش، خود آب و حتی فراتر از حقابه است و نباید در سایه نیازهای مختلف آبی حوضه زایندهرود، آب مورد نیاز رودخانه را برای حیاتی پایدار فراموش کنیم.
او تاکید میکند: وجود و تعریف تالاب با آب اصالت دارد، برای گاوخونی حقابه ای محاسبه شده است، اما متأسفانه به دلایل مختلف مورد بیتوجهی قرار گرفته، در حالیکه بعد از آب شرب حقابه زیست محیطی و تالاب در اولویت است.
به گفته کوشافر، اگر حقابه گاوخونی تخصیص نیابد و خشکی تالاب استمرار یابد، تمام پیامدهای نامطلوبی که در سالهای گذشته در خصوص آن صحبت شد، بروز خواهد کرد که نه تنها مردم اصفهان، بلکه کشور را درگیر خود میکند و حتی اکنون شاهد بروز بخشی از آن هستیم.
او تصریح میکند: به عنوان مثال اگر حقابه تالاب تأمین نشود پتانسیل فرسایش بادی در بستر تالاب و همچنین فرسایش خاک در ناحیه حاشیه تالابی افزایش مییابد و بهطورقطع پوشش گیاهی و جنگلهای منطقه تهدید خواهد شد و با توجه به نقش مهم آن در پایداری سرزمین، درگیر بحرانهای شدید زیست محیطی خواهیم شد.
سمبلی از آبگیری تالاب گاوخونی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با تاکید بر اینکه حقابه تالاب گاوخونی از مسیر زایندهرود میگذرد، میگوید: برای حقابه تالاب چند عدد و از همه مشهورتر ۱۷۶ میلیون مترمکعب در سال مشخص شده است. البته میزان آب رها شده از سد ملاک نیست و باید دید چه میزان آب به گاوخونی میرسد.
او با اعتقاد بر اهمیت حقابه شهر اصفهان و حقابه کشاورزان و نقش دولت در تأمین آن، تأکید میکند: برداشتهای متعدد تمام حقابه ها را تحت تاثیر قرار داده است و اگر تالاب خشک شود پیامدهای خشکی آن با توجه به نزدیکی به تالاب، ابتدا مردم و کشاورزان پاییندست اصفهان و سپس دیگر مناطق استانهای همجوار و کشور را درگیر میکند.
او میگوید: باوجودی که اکنون بخشی جزیی از حقابه این تالاب بینالمللی رهاسازی شده و اقدامی مناسب ارزیابی میشود، اما باز با در نظر داشتن میزان بالای بارشها در سال آبی گذشته، پرسشهای متعددی را درباره آینده پر ابهام این تالاب وجود دارد و نگرانیها همچنان پابرجاست.
او تصریح میکند: آبی که در مهر ۹۸ به تالاب گاوخونی رسیده است بههیچوجه به معنای احیای تالاب نیست و تنها به عنوان سمبلی از آبگیری تالاب و اتصال زایندهرود به تالاب قابلطرح است.
کوشافر با بیان اینکه در خصوص تالابها ازجمله تالاب بینالمللی گاوخونی رفتارهای دوگانه وجود دارد، اظهار میکند: از یک طرف بر پایه دانش موجود بر اهمیت تالابها واقف هستیم، قوانین بر تأمین حقابه آنها تاکید دارد و در گفتارمان از احیا و جایگاه تالاب سخن میگوییم، اما معمولاً در میدان عمل پس از تامین آب تمام کاربران و استفادهکنندگان آب، اعم از مجاز و غیرمجاز، قانونی و غیرقانونی، در ایستگاه آخر، اصلیترینها یعنی رودخانه و تالاب مطرح میشود. گاوخونی و زایندهرودی که راهکارها و برنامه هایی برای احیا و استمرار حیاتشان ارایه شده، اما همچنان منتظر ارادهای پابرجا برای احیای آنها هستیم.
به گفته کوشافر، برای پایداری سرزمین احیای تالاب بینالمللی گاوخونی اهمیت بالایی دارد و در غیر این صورت خسارت اقتصادی و اجتماعی ناشی از تحقیر تالاب گریبان گیر همه خواهد شد.
با آبگیری مقطعی تالاب در پی وجدان آسوده هستیم
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز در خصوص حقابه گاوخونی به ایسنا، میگوید: مشکل تالاب گاوخونی این است که طی هفتاد سال گذشته به صورت زهکش حوضه زایندهرود عمل کرده و تمام کودهای شیمیایی و سمی مصرف شده در بخش کشاورزی و آلایندههای منطقه ازجمله سرب و کادمیوم صنایع و ... وارد رودخانه شده و در نهایت به چالهای به نام تالاب گاوخونی ریخته شده است.
بابک سپهریان تصریح می کند: اگر کاری کنیم که این منطقه خشک شود در واقع حجم بالایی از ریزگرد که تنها خاک نیست، بلکه بسیاری از فلزات و کانیهای سنگین و سمی دیگر که وارد گاوخونی شده، همراه با این ریزگردها بلند میشود.
او با اشاره به وضعیت ریزگردهای گاوخونی، میگوید: زمانی که باد غرب به شرق است، این ریزگردها به سمت شرق ایران و یزد میرود، اما زمانی که جهت باد شرق به غرب است، ذرات این ریزگردها به اصفهان میآید و موجب آلایندگی بالای شهر میشود. متأسفانه سرب و کادمیوم موجود در ریزگردها موجب افزایش سقط جنین میشود و این موضوع نیز در مجلات خارجی به اثبات رسیده است.
این دکترای زمین شناسی تاکید میگوید: در این شرایط نمیتوان اجازه داد گاوخونی خشک شود و اینکه هرچند سال یکبار حقابه تالاب را به صورت مختصر تحویل میدهیم شاید به این دلیل است که اندکی وجدان خود را آسوده کنیم، در حالیکه باید حجم آب و حقابه گاوخونی هرسال بهصورت مداوم تحویل داده شود و آب بهصورت فیلتر روی خاک را بپوشاند.
با گسترش اراضی تالاب را به کانون ریزگرد مبدل کردیم
او در خصوص چگونگی تحویل حقابه تالاب، توضیح می دهد: تمام شهرهای مسیر زایندهرود باید به سیستم نوین فاضلاب مجهز شوند و حجم آب حاصل از آن مورداستفاده صنعت و آبیاری فضای سبز قرار گیرد، از سوی دیگر با آزاد کردن آب مورد استفاده در این چرخه مسیر حرکت آن بهصورت نرمال به سمت گاوخونی باشد.
سپهریان با تاکید بر ضرورت رعایت الگوی مصرف در این اصفهان، اظهار میکند: باید جمعیت حوضه اصفهان را کاهش دهیم، چراکه بیشازحد نرمال است درحالیکه باید با تبلیغ و برنامهریزی مناسب مهاجرت به این مناطق را معکوس کنیم، چرا دشت اصفهان امروز توانایی پذیرایی جمعیت پنجمیلیوننفری را ندارد.
او در خصوص اینکه کشاورزان اعتقادی به حقابه تالاب ندارند و زایندهرود را تنها از آن خود میدانند، میگوید: در سالهای بعد از انقلاب کشاورزی محور استقلال کشور قرار گرفت، در حالیکه به دلیل کمبود منابع آب نباید کشاورزی را گسترش مییافت، اما سطح زیرکشت و به دنبال آن مصرف آب را افزایش دادیم. براین اساس ذهنیت اشتباه در کشاورزان شکل گرفت که امروز به دلیل بیآبی زمینهای کشت نشده بسیاری دارند، در حالیکه در آن دوران اراضی بسیاری را زیر کشت کردیم، اما متاسفانه با این سیاست اراضی زیادی را به کانون ریزگرد در شرق اصفهان تبدیل کردیم.
به اعتقاد سپهریان، کشت سنتی در شرق اصفهان باید تغییر کند، چرا که کشاورزان در سالهایی به اشتباه طبیعت را تصرف کرده بودند، از سوی دیگر باید از روشهای نوین کشاورزی بهره ببریم و نوع محصولات را تغییر دهیم که با حداکثر ارزشافزوده، کشاورزان حداقل مصرف آب و سطح زیر کشت را داشته باشد.
اگرچه امروز بنا بر سیاست مدیران استان و مهمتر از آن وزارت نیرو، تلاش شده میزان آبی به تالاب گاوخونی به عنوان حقابه تخصیص یابد، اما به اعتقاد کارشناسان تحویل دورهای و مقطعی آب به گاوخونی نه تنها راهکشا نیست بلکه سرابی به نام تالاب گاوخونی را در اذهان شکل می دهد که شاید برنامهریزان را از احیای دائمی این تالاب بین المللی دور کند.
انتهای پیام
نظرات