به گزارش ایسنا، شهر مسجدسلیمان به واسطه خیلی از اتفاقات اقتصادی، ورزشی و ... به شهر اولینها معروف است. در این شهر زورخانهای قرار دارد که جزو 10 زورخانه قدیمی کشور محسوب میشود؛ زورخانه پوریای ولی این شهرستان در سال 94 به همت یک زوج جوان و علاقهمند به ورزش باستانی و زورخانهای به یک زورخانه گردشگری و البته اولین زورخانه گردشگری کشور تبدیل شد. زورخانهای که تبدیل شدن آن به مجموعه تاریخی، فرهنگی، گردشگری و ورزشی "هزار و یک شب"، با قصه زندگی پر فراز و نشیب یک زوج جوان گره خورد.
مینا حقانی، مدیر مجموعه تاریخی، فرهنگی، ورزشی و گردشگری هزار و یک شب، درباره زورخانه پوریای ولی مسجدسلیمان، قدیمیترین زورخانه خوزستان، میگوید: این زورخانه، قدیمیترین زورخانه خوزستان است که در تاریخ 25 آبانماه 87 در فهرست آثار ملی قرار گرفت و قدمت تاریخی آن به دوره پهلوی اول برمیگردد. این مجموعه در ابتدا یک ساختمان راکد و متروکه بود که اندک ورزشکاران قدیمی با حضور در زورخانه به تمرین ورزش باستانی و پهلوانی میپرداختند.
این بانوی علاقهمند به ترویج ورزش زورخانهای، با اشاره به مشکلات ایجاد شده در سالهای ابتدایی ازدواجشان، میگوید: پس از انجام تدارکات ازدواج توسط هر دو نفرمان، علیرغم دانشجو و شاغل بودن، به دلیل اینکه همسرم عاشقانه این ورزش را دوست داشت، من نیز به علاقه او علاقهمند شدم و تحقیقات و پژوهشهای خود را با توجه به خصلت پژوهشگری خود در خصوص رشته زورخانهای و باستانی آغاز کردم. در ابتدا در شاهنامهخوانی زورخانهای، با همسرم علی همکاری کردم و سپس با تحقیق متوجه شدیم، رشته دانشگاهی نیز برای این ورزش وجود دارد اما در شهرهایی با مسافت دور. نزدیکترین و مناسبترین محل دانشگاه به دلیل امکان اسکان در خانه برادرم در ایام امتحانات، تهران بود. باتوجه به اینکه برای یک علاقه متحمل سختیهای مادی زیادی میشدیم و این موضوع برای نزدیکانمان قابل قبول نبود، در نتیجه جهت حفظ آرامش، این داستان بیاطلاع ادامه یافت و با هر مشقتی که بود به پایان رسید. اکنون همسرم علی اکبریفر، تنها مرشد، مربی و داور تحصیلکرده و کارشناس این رشته در استان خوزستان است و این برای جامعه ورزش زورخانهای خوزستان باعث افتخار است.
حقانی درباره طرح هزار و یک شب و آغاز زندگیشان در مسجدسلیمان نیز توضیح میدهد: در سال 93 بین انتخاب رفتن به تهران و مسجدسلیمان، همسرم به علت اینکه زورخانه پوریای ولی مرشد نداشت و همچنین علاقهمندیاش به این زورخانه، علیرغم کار و شغل من در اهواز و تهران، مسجدسلیمان را برای کار انتخاب کرد و من نیز در پاییز سال 94 با ترک شغل، برای سکونت به مسجدسلیمان آمدم و با مشاهده رکود در زورخانه و همچنین نبود قطب فرهنگی گردشگری در شهرستان، در همان پاییز پیشنهاد این طرح را به همسرم دادم و او هم استقبال و همراهی کرد و تاکنون پای علاقه و هدفمان ایستادهایم. در آن زمان من بیکار و همسرم هم حقوق اندکی داشت و مثل سالیان گذشته به صورت رایگان، مرشد زورخانه بود.
وی ادامه میدهد: در سال 94 متوجه شدیم بیمهریهای زیادی نسبت به این زورخانه صورت گرفته است؛ تصاحب حدود 180 مترمربع به قصد تعریض جادهای که هرگز صورت نگرفته آن هم بدون تعیین هیچگونه وجه یا امتیازی برای زورخانه، اعلام زورخانه از سوی اداره ورزش شهرستان به عنوان مکان بدون استفاده، عدم تخصیص بودجه مخصوص هیاتها یا اماکن به این مکان، عدم حمایت میراث فرهنگی شهرستان و شهرداری جهت حفظ حرمت این مکان و از بین رفتن نمای ورودی با انبوهی از دستفروشان، ماشینهای دستفروشی، دکهها و زبالهها، عدم ذکر نام زورخانه در تابلوهای گردشگری شهرستان با وجود نام این اثر در فهرست آثار ملی و عدم معرفی به گردشگران ورودی به شهرستان، ازجمله نامهربانیهای صورت گرفته شده در حق این مکان بود. بر این اساس تصمیم گرفتیم زورخانه را از وضعیتی که داشت، خارج کنیم زیرا علاوه بر کمبود ورزشکار و نبود رونق ورزشی و قدیمی شدن بنای زورخانه و حتی وضعیت ورودی و حیاط، تکه زمینی از آن نیز که مخروبه بود، پاتوقی برای افراد نابخرد در زمان ورزش شده بود و شهرداری وقت هم به قصد احداث بازارچه، دستفروشان را در آنجا جمع کرده بود. زمانی که میخواستیم طرح را اجرا کنیم، مسوولان اداره ورزش و جوانان شهرستان وقت به ما گفتند که برای اداره، درآمدزایی مهم است و ورزش زورخانهای یک ورزش درآمدزا نیست و حتی تماشاچی ندارد.
هدف زورخانه پرورش روح و جسم ورزشکار در کنار هم است و با توجه به این موضوع، نادیده گرفتن این زورخانه از سوی مسوولان و کم رونق شدن آن، این زوج را نگران میکند.
حقانی میگوید: مکان زورخانه یک مکان تاریخی است و جدا از ورزش، سیطره فرهنگی - تاریخی دارد. آئینهای زورخانهای و پهلوانی نیز در یونسکو ثبت شده و این خود گواه آن است که این مکان و ارزشش سوای ورزشهای دیگر است. ورزشی که جسم و روح و اخلاق را دربر دارد و آئینهای آن فراتر از قهرمانی بوده است. اداره ورزش هم باید بداند این مکان با یک باشگاه ورزشی تفاوتهایی دارد، چه برسد به اینکه قدیمیترین زورخانه خوزستان نیز باشد و در فهرست آثار ملی ثبت شده باشد. به هر حال ما از طریق ادارهکل میراث خوزستان و اداره ورزش و جوانان وقت استان، پیگیر موضوع شدیم و پس از دفاع از طرح توانستیم مجوز راهاندازی تاسیسات گردشگری یعنی مجموعه "هزار و یک شب" را هم اخذ کنیم.
وی ادامه میدهد: زمانی که طرح به مرحله اجرا درآمد، پای تمام افراد از کوچک و بزرگ و پیر و جوان، به زورخانه باز شد و تمام تلاش ما این بود که حداقل علاقهمندان به ورزش باستانی و پهلوانی، هفتهای یکبار هم که شده به زورخانه بیایند. خدا را شکر در دو سال اخیر که مجموعه هزار و یک شب تقریبا تکمیل شده درِ مجموعه همیشه باز است و تلاش کردیم چراغ مجموعه و زورخانه را روشن نگه داریم. طرح هزار و یک شب شامل زورخانه، سفرهخانه، چایخانه، و کلکسیونی از صنایع دستی است و حتی امسال مجوز اولین آموزشگاه هنرهای سنتی را هم برای این مجموعه گرفتیم.
"تقریبا تمام زندگیمان را در یک قمار عاشقانه باختهایم و اکنون برای ادامه طرح، سرمایهای نداریم و متحمل ضرر نیز شدهایم زیرا ما سرمایهدار نبودهایم و حتی هیچگونه تسهیلات دولتی هم دریافت نکردهایم""تقریبا تمام زندگیمان را در یک قمار عاشقانه باختهایم و اکنون برای ادامه طرح، سرمایهای نداریم و متحمل ضرر نیز شدهایم زیرا ما سرمایهدار نبودهایم و حتی هیچگونه تسهیلات دولتی هم دریافت نکردهایم"، حقانی اینها را میگوید و ادامه میدهد: بیشتر تجهیزات و تعمیرات و احتیاجات توسط همسرم تهیه شده است و اداره ورزش و جوانان شهرستان و یا میراث فرهنگی هیچگونه حمایت مالی نداشتهاند. حتی مرمت داخلی نیز انجام نشده و باوجود زلزله اخیر مسجدسلیمان، آسیبپذیرتر هم شده است. در مجموع شاید ورزش زورخانهای به اندازه فوتبال یک ورزش درآمدزا نیست اما نیاز یک جامعه سالم خواهد بود و از آنجا که در ترویج این رشته در شهرستان مسجدسلیمان، برنامههای خاصی وجود نداشته است، این رشته راکد مانده و همچنان نیز از رشتههای مظلوم شهرستان مسجدسلیمان و استان خوزستان محسوب میشود. زمانی که کار را شروع کردیم، فکر میکردیم مردم و مسوولان استقبال خواهند کرد ولی استقبال آنگونه که انتظار میرفت، نبوده است. این یک کار عاشقانه از طرف من و همسرم بود و دوست داشتیم این زورخانه و مجموعه را حفظ کنیم و یک اثر تاریخی با همه فرهنگ موجود در آن از بین نرود که تاوانش را نیز به صورت جسمی، روحی و مالی دادهایم.
وی از نامگذاری مجموعه به نام "هزار و یک شب" مسجدسلیمان، میگوید: به خاطر اینکه میدانستیم در این مسیر هزار و یک داستان و ماجرا را خواهیم داشت و قصدمان این بود که هزار و یک کار در این مجموعه انجام دهیم و این امید را داریم که عاقبت شهرستان مسجدسلیمان و زورخانه همانند رستگاری در پایان هزار و یک شب باشد، بر این اساس نام این طرح را هزار و یک شب نامگذاری کردیم. اکنون کسانی که به این مجموعه میآیند اسم آن را "بهشت پنهان" گذاشتهاند. ما هیچ تبلیغی برای این مجموعه نداشتهایم و شاید به همین دلیل است که همچنان با مشکل مالی مواجهایم و استقبال چندانی از این طرح صورت نگرفته است. به هر حال تبلیغات در سطح شهر، هزینههای بسیاری را در بر داشت و با توجه به اینکه مجموعه به صورت شخصی اداره میشد و تمام هزینهها بر عهده خودم و همسرم بود، هزینه تبلیغات نداشتیم و حتی اکنون نیز نداریم. ما سپس ترجیح دادیم هر چه داریم را به تدریج صرف تکمیل طرح کنیم.
حقانی ادامه میدهد: سرمایهگذاری زیادی برای این طرح داشتهایم ولی متاسفانه حمایت لازم صورت نگرفت و حتی تاکنون بازگشت سرمایه نیز نداشتهایم. شاید روزی 10 هزار تومان هم از این طرح بزرگ درآمد نداشته باشیم. ما برای اولینبار در شهرستان، ایستگاههای مطالعاتی راهاندازی کردیم و برای این کار کتابهای شخصیام را وارد مجموعه کردم تا کسانی که برای ورزش زورخانهای یا بازدید از سایر بخشهای مجموعه میآیند، بتوانند برای ساعتی به مطالعه نیز بپردازند.
وی ادامه میدهد: این کار واقعا تاکنون درآمدزایی برای ما نداشته است، اما به خاطر اینکه بتوانیم همه مردم را در هر سن و سالی به ورزش و انجام کارهای فرهنگی ترغیب کنیم، این کار را همچنان ادامه میدهیم. ما حتی برای ورود مردم به زورخانه در اعیاد مختلف در مجموعه هزار و یک شب، جشن برگزار و هدیه تهیه میکنیم و میخواهیم به بهانههای مختلف، مردم را به این رشته ورزشی ترغیب کنیم. برگزاری نشستهای ادبی و فرهنگی مختلف، کارگاههای آموزشی متفاوت و همچنین برنامههای خاص کودک و نوجوان از دیگر برنامههای هزار و یک شب است.
حقانی و همسرش علی اکبریفر که سالها است مرشدی زورخانه را انجام داده است، اکنون خواستهای برای خودشان ندارند، آنها فقط میخواهند با همت مسوولان، زورخانه از رونق نیفتد.
حقانی میگوید: زورخانه پوریای ولی مسجدسلیمان تنها زورخانه گردشگری کشور محسوب میشود. مسجدسلیمان شهر اولینها است و ما واقعا دوست داشتیم یک اولین دیگری برای آن بسازیم و به لطف خدا این زورخانه، اولین زورخانه گردشگری کشور شد ولی متاسفانه مسوولان فعلی ورزش استان نگاهی به این طرح نداشتهاند، در حالی که انتظار داشتیم توجه ویژهای صورت بگیرد. ما در این مسیر و احیای زورخانه مسجدسلیمان سختیهای بسیاری را متحمل شدیم ولی پا پس نکشیدیم و پای زورخانه و اهدافمان ماندیم. اکنون ما به دست یاری مسوولان نیاز داریم تا کار بهتر از قبل پیش برود و این زورخانه شبهای پر رونق بسیاری را به چشم ببیند.
گزارش از پریسا زنگنهمنش – ایسنا خوزستان
انتهای پیام
نظرات