به گزارش ایسنا، بهترین توصیفی که یکی از روزنامهنگاران شهر، برای وصف حالِ فعلی گذر فرهنگی چهارباغ نوشته، تبدیلشدنش به یک دفتر مشق است. دفتر مشقی که عدهای روی آن چیزی مینویسند، خط میزنند، پاک میکنند و دوباره مینویسند، بیتوجه به این مسئله که جای همه این خط و خشها بر تن چهارباغ و در ذهن عابران و گردشگرانی که شاید در طول عمرشان یکبار بیشتر از این گذر تاریخی عبور نکنند، میماند و هیچ بعید نیست اگر آنها برای نوادگانشان بگویند که چهارباغ یعنی: «سنگ، سیمان، بههمریختگی و کارگرانی که مدتهاست مشغول کارند.»
طرح پیادهراه شدن چهارباغ، اواخر دهه هفتاد مطرح و پس از تائید یونسکو، به استانداری اصفهان ارسال شد اما عملیات پیادهراهسازی محور شرقی آن از سال ۹۶ و محور غربی نیز از اردیبهشتماه ۹۷ آغاز شد و تابستان همین سال به پایان رسید. محور میانی نیز میتوانست با همین سرعت تکمیل شود اما انتشار عکسهایی که نشان میداد سالهای گذشته، سازههایی مربوط به سیستم تقسیم آب چهارباغ در محور شرقی پیدا و بلافاصله پنهانشده تا کار سنگفرش کردن، بیمعطلی ادامه پیدا کند، موجب ایجاد حساسیتهایی برای تنها محور ِبازمانده، یعنی محور میانی شد.
محوری که سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان، دورش را پوشانده، عکسهایی از وضعیت آینده آن روی این دیوار آهنی نصبکرده و با بتنریزی، بهسرعت مشغول احیای آن بود اما با بالا گرفتن اعتراضات دغدغهمندان، هادی احمدی، مدیرکل حفظ و احیا بناها، بافتها و محوطههای تاریخی اردیبهشتماه ۹۸ به اصفهان سفر و طی بازدید از چهارباغ، دستور جمعآوری بتن محور میانی را خطاب به شهرداری اصفهان صادر کرد.
آن روزها گذشت و این روزها، دوباره سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان، مشغول بازآفرینی در این محور است تا با ایجاد حوضچههایی، چهارباغ را به شمایل صفویاش برگرداند. طرحی که میراث فرهنگی نیز آن را تائید کرده اما طبق سخنانی که فریدون اللهیاری، مدیرکل این اداره، ۱۶ اردیبهشتماه سال جاری بیان کرده، برای بررسی پیشنهادهای بهتر در مورد این طرح، همیشه فرصت هست: «درست است که طرح میانی مصوب شده اما حتی در این زمینه، جمعبندیها نشان داد که این محور نیازمند یک کمیته راهبری است و این کمیته امروز تشکیلشده است. این کمیته (متشکل از نماینده حفظ و احیای بناهای تاریخی کشور، نماینده پژوهشکده باستانشناسی، نماینده میراث فرهنگی و نماینده شهرداری اصفهان) در حین اجرا مدام وضعیت را پایش کرده و مغایرتها را اصلاح میکند و گاهی حتی نیز میتواند طراح را مورد اصلاح قرار دهد و به پیشنهادهای بهتر فکر کند.»
این گوی و این میدان؛ طبق اعلام مدیر محور چهارباغ، با اجرای طرح بازآفرینی، نیمکتهای مدوری که سالها، میانه چهارباغ جا خوش کرده و نشیمن عابران بوده، در آیندهای نزدیک حذف میشود؛ چراکه سازمان نوسازی و بهسازی با همکاری سازمان زیباسازی، نیمکتهای دیگری را برای این محور طراحی کردهاند که نمونهای از هر کدامشان را تا یک هفته پیش در چهارباغ میشد دید اما اکنون این نمونهها جمعآوریشدهاند تا پشت درهای بسته، بهترینشان انتخاب و در فرصتی مناسب، در چهارباغ پیاده شود. تصمیمی که اعتراضاتی را برانگیخته و تذکر فریده روشن، رئیس کمیسیون شورای اسلامی شهرداری اصفهان را نیز در پی داشته اما بههیچوجه نباید آن را به اعتراضی در خصوص حذف چند نیمکت تقلیل داد؛ ماجرا، ماجرایِ نقدِ نگاه مکانیکی است و بارزترین وجه آن، جایگزینی چند نیمکتِ آراسته به حس تعلق شهروندان با نیمکتهایی که دو سازمان وابسته به شهرداری، بهصورت انحصاری زحمت طراحیاش را کشیدهاند.
به عقب برگردیم. مهرماه ۹۷، روزی که نشست اعلان عمومی برنامه جامع شهر اصفهان با رویکرد جدید برگزار شد، محسن رنانی، تحلیلگر و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان که نتوانسته بود در این نشست مهم حضور داشته باشد، با یک کلیپ ویدئویی، همه آنچه برای برونرفت از بنبستهای شهر لازم بود بیان کرد. رنانی، با پرسیدن سؤالی مهم از مدیریت شهری گفت: «آیا هنوز هم قرار نیست شهروندانِ ذیحقوق در طراحی نقشههای شهرشان دخالتی داشته باشند؟» و تأکید کرد که در رویکرد جدید: «نگاه مدیریت شهری به برنامهریزیها باید تغییر کند و دوباره نقشهها در محافل بسته مهندسی طراحی نشوند.»
این اقتصاددان، با اشاره به اینکه مدیریت شهری میتواند به سه شیوه مکانیک، ارگانیک و کاتالیک کار کند، ادامه داد: «در شیوه مکانیکی مسئولان تصمیم میگیرند برای یک خیابان جدول بکشند. یک مهندس برای آنها نقشه میکشد و این نقشه اجرا میشود. سپس یک قسمت از این سازه، معبری برای عبور و مرور مردم در نظر گرفته میشود و بقیه قسمتها چمن میشوند اما بعد از مدتی دیده میشود که مردم از روی چمنها عبور کردهاند!
در شیوه ارگانیک، مسئولان شهری از تعدادی از نمایندگان مردم محله میپرسند کجا را بهعنوان معبر در نظر بگیریم؟ آنها چند محل را مشخص میکنند، بقیه فضا چمن میشود اما بعد از مدتی دوباره تعداد زیادی از مردم از روی چمن عبور میکنند.
در روش کاتالیک اما ابتدا محل را خاکریزی کرده و بعد بررسی میکنند تا ببینند پای مردم به کجا رأی میدهد و سپس همین محل را بهعنوان معبر مشخص کرده و بقیه فضا را چمن میکنند.»
وی، سپس با طرح سؤال دیگری خاطرنشان کرد: «تغییر نگاه مکانیکی شهرداری به نگاه ارگانیک و کاتالیک یک پارادایم شیفت است و شهرداری باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد شهروندانش را در فرایندی طبیعی مشارکت بدهد یا خیر؟ امروزه ابزارهای کافی برای درگیر کردن شهروندان با مسائل شهری وجود دارد و مشارکت دادن نیز به معنی نصب پوستر و بیلبورد نیست، بلکه به این معنی است که وقتی شهروندان مسئلهای را مطرح میکنند، اقدام و اصلاح درستی از جانب شهرداری صورت بگیرد.»
چهارباغ، امروز، نیازمند همین نگاه کاتالیک است. با چنین نگاهی، این گذرِ فرهنگی، میتواند بستر برگزاری یک همهپرسی باشد تا شهروندان، خودشان به حوضها، نیمکتها و چراغهایی که قرار است در آن اجرا و نصب شود، رأی موافق یا مخالف بدهند.
چه چیزی مانع میشود از طراحان برتر ایران (و حتی جهان) نخواهیم برای زیباتر شدن این گذر، طرحهایشان را ارائه بدهند؟ و بعد، چه می شود اگر این طرحها را در سطح عمومی (و نه دوباره در محافل بسته) به شور بگذاریم؟ اگر در خیابان چهارباغ و دیگر پروژههای شهری ریزودرشت، بتوانیم به مدنیت احترام بگذاریم، بهمرور و با اشاعه این نگاه، در سپهر سیاستمان نیز اجرای همهپرسی برای شهروندانی که بارها آن را تمرین کردهاند، امری ناممکن جلوه نمیکند.
عملی کردن این پیشنهاد، البته برای شهرداری اصفهان، با تیمی که معتقد به معجونِ کارسازِ تدبیر و امیدند و اخیراً نیز از دانش آموزان این شهر درخواست کرده اند تا ایدههایشان را حول محور رونق گردشگری اصفهان تا سال ۲۰۲۰، در مسابقهای به نام «ایده کاپ» شرکت بدهند، چندان هم نباید دشوار باشد.
انتهای پیام
نظرات