به گزارش ایسنا، روزنامه جام جم نوشت: «چند هفته پیش بود که خبر استخدام شدن یکی از گزارشگران معروف ایرانی در شبکه سعودی ایران اینترنشنال در فضای مجازی پیچید. گمانهزنیها حول عادل فردوسیپور بود. فردوسیپور اما خیلی زود به این خبر واکنش نشان داد و بهشکل رسمی حتی ارائه پیشنهاد کاری از سوی این شبکه را تکذیب کرد. بعد از این تکذیبیه گزینههای دیگری هم مطرح شدند اما هیچکس تصورش را هم نمیکرد گزارشگر مهاجری که شایعه خروجش منتشر شده، مزدک میرزایی باشد! مجری بیحاشیهای که اتفاقا فرد پرکاری هم شناخته میشد. کمکم اما شایعه خروج مزدک میرزایی از کشور رنگ واقعیت به خود گرفت.
آقای گزارشگر
مزدک میرزایی متولد سال ۱۳۴۹ در تهران است و کارش را بهصورت حرفهای از سال ۷۶ آغاز کرد. اولین بازیای که او گزارش کرده، به سالهایی برمیگردد که برنامه گزارش ورزشی گزیده سه بازی اروپایی را پخش میکرده و بازی تیمهای موناکو و نانت به مزدک میرزایی رسیده است. ظاهرا علیاصغر میرزایی، پدر مزدک نقش موثری در این اتفاق داشته است؛ کسی که از نیروهای صداوسیما بود و در سالهای دهه ۵۰ و ۶۰ بهعنوان کارگردان تلویزیونی و... فعالیت میکرد. سریال تلویزیونی «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرینپور شاخصترین کارش در صداوسیما محسوب میشود. حضور مزدک در کنار پدرش و کسب تجربه در پشت صحنه برنامههای تلویزیونی باعث شد کمکم راه ورود پسر به عرصه رسانه در حوزه مورد علاقهاش یعنی ورزش باز شود. پدر مزدک میرزایی چند سالی است در خارج از ایران سکونت دارد و علاوه بر آن، خانواده همسرش نیز در ایران زندگی نمیکنند و بسیاری از دوستان و همکاران مزدک، مهاجرت او را بیارتباط به دلتنگی برای خانواده نمیدانند؛ به ویژه که این گزارشگر ورزشی بر خلاف بسیاری از مجریان و گویندگان دیگر که بهتنهایی مهاجرت میکردند و به شبکههای بیگانه میپیوستند، با همسرش از ایران خارج شده و این نشان میدهد عزمش برای مهاجرت جدی بوده است.
از شایعه تا واقعیت
روزهای اول همه چیز در حد گمانهزنی بود اما تایید خروج میرزایی از کشور، سکوت او در قبال حجم بالای واکنشها و البته تایید شاهدان عینی که او را در ساختمان ایران اینترنشنال دیده بودند، همه شایعات را به واقعیتی عجیب تبدیل کرد.
حالا نوبت رسیده بود بهتحلیل علت خروج او از کشور. از خیابانی تا کاربران فضای مجازی برخیها معتقد بودند مزدک در واکنش به رفتارهای رسانه ملی، ایران را ترک کرده است.
خیابانی در نامهای پر گلایه نوشته است: «از ته دلم مینویسم که همه مردم ایران لایق بهترینها هستند و نباید با این همه سختی زندگی کنند. برای من هم در اینجا کار کردن، خیلی سخت است. کار که نه، چه کاری؟ ما کاری نداریم. همه بهنوعی بیکاریم. دو تا گزارش در ماه که نشد کار. اگر این سینما و فوتبال هم نبود واقعا در انزوایی عجیب و گوشهنشینی و سکوت میمردم. خواستم بنویسم که مزدک حیف شد و نوشتم اما نه این اشتباه است، مزدک عزیز من حیف نشد. سازمان من است که حیف میشود و نیروهایش را یکییکی از دست میدهد و حیف و حیفتر میشود.» او البته در این نامه بیشتر از دفاع یا نقد عملکرد میرزایی مشغول تهدید تلویحی صداوسیما بود!
قراردادهای پرسود برای مزدک
بررسی کارنامه کاری مزدک چیزی خلاف ادعاهای خیابانی را نشان میدهد؛ میرزایی طی سه سال گذشته دو قرارداد کاری خوب با صداوسیما داشته، مزدک میرزایی سال گذشته مستندی ۳۰ قسمتی درباره تاریخچه داربی ایران ساخته و امسال هم قرارداد دیگری برای ساخت مستندی درباره استقلال و پرسپولیس داشته است که رونوشتی از قرارداد آن با عدد درشتی در فضای مجازی منتشر شده است؛ در این قرارداد آمده، مزدک میرزایی بهعنوان تهیهکننده با شبکه مستند سیما با ۱۸۲ میلیون تومان بودجه به توافق رسیده بوده.
بهجز این قراردادها، نکته مهم دیگر که خروج مزدک بهدلیل کمتوجهی صداوسیما را رد میکند، توجه ویژه شبکههای ورزشی سیما به او برای گزارشگری است.
تکذیب آرشیودزدی
چند روز بعد از تایید پیوستن مزدک میرزایی به شبکه سعودی، خبر جدیدی درباره او منتشر شد؛ خبری نگرانکننده که واکنشهای جدیدی به همراه داشت. مزدک میرزایی آرشیو تلویزیون را با خود برده است! البته مرتضی میرباقری، معاون سیما بهطور کلی چنین چیزی را تکذیب کرد و مشخص شد مزدک میرزایی بدون آرشیوها به انگلستان رفته است.
به خاطر یک مشت پوند
از آنجا که مزدک میرزایی به شبکههای معتبر نپیوسته و خبر اولیه از همکاریاش با شبکه ایران اینترنشنال حکایت دارد، خیلیها مسأله مالی را مهمترین دلیل مهاجرت او میدانند. این شبکه که دفتر آن در لندن قرار دارد و البته طبق گزارش روزنامه گاردین بودجهاش را بهطور مستقیم از عربستان سعودی دریافت میکند، توجه ویژهای به دستمزد گزارشگران و مجریانش دارد و برای کارکنان مطرح شبکه، حقوقی معادل ۷۵ هزار پوند در سال میپردازد که اگر آن را تقسیم بر تعداد ماههای سال کنید و طبق ژن ایرانیتان آن را ضرب در قیمت پوند کنید، به عدد قابل توجه ۹۳ میلیون تومان در ماه میرسید. این در حالی است که شبکههایی مثل بیبیسی فارسی دستمزدی به مراتب پایینتر از این به نیروهایشان میپردازند، چون معتقدند با استخدام افراد به آنها اعتبار میدهند. خود میرزایی سال قبل در مصاحبهای از وضعیت درآمدش گلایه کرده بود: «در مورد دستمزدم همین را بگویم که هنوز خودروی پژو ۲۰۶ سوار میشوم. به نظرم همین کفایت میکند که مشخص شود وضعیت ما به چه صورت است.»
انتهای پیام
نظرات