به گزارش ایسنا، روزنامه گاردین با توجه به پیشینه انگلیس در هنگکنگ و واگذاری اداره این دولتشهر به چین در سال 1997 (هنگ کنگ از سال ۱۸۴۲ تا ۱۹۹۷ جزو مستعمرات امپراتوری بریتانیا بود و در سال ۱۹۹۷ و پس از پایان یافتن پیمان پیشین به جمهوری خلق چین پیوست) در تحلیلی مینویسد: «چقدر طول میکشد تا رهبر سرسخت چین که عادت کرده راهش را ادامه دهد و از زور استفاده نکند، صبرش را از کف بدهد؟ چه مدت دیگر ژنرالهای عصبانی ارتش آزادی بخش خلق چین میتوانند خویشتنداری کنند؟ فرمانده پادگان هنگ کنگ اخیرا به صورت شفاف به تبیین حفاظت از حاکمیت، امنیت و ثبات ملی پرداخته است. حال اگر دستور داده شود تا یک سرکوب خشن نظامی صورت گیرد و افراد زیادی کشته شوند، انگلیس و غرب چه کار میکنند؟
این سوالات از آن جهت حساس هستند که چالش بر سر آینده هنگ کنگ پیامدهای بینالمللی شامل نمادین، سیاسی و عملی دارد. از بین رفتن و صدمه دیدن آزادیهای این دولتشهر یک پیروزی ناخوشایند برای نیروهای مستبد جهانی است. تاثیر اقتصادی بر بازارها و تجارت از پیش شکننده و متشنج جهانی که نقش هنگ کنگ در آن مرکزی است، میتواند به صورت گستردهای مخرب باشد. این مساله پرسشهای اصلی درباره سیاستهای شی جینپینگ و مسیر حرکت چین به وجود میآورد.
حتی اگر همان فاکتور آخری را هم در نظر بگیریم، به نظر میرسد که رئیس جمهوری چین به زور متوسل نمیشود و به صورت دوفاکتو از همان پکن حکمرانی میکند؛ مگر آنکه احساس کند گزینه دیگری ندارد. او میداند که پیامد چنین اقدامی میتواند به طور حتم پیام مورد علاقه حزب کمونیست چین یعنی"خیزش صلح آمیز" را زیر سوال ببرد. شی جینپینگ میداند که واکنشهای بینالمللی ممکن است به شدت مخرب باشد که در مقابل آن انتقادها ناشی از سوءرفتارها علیه مسلمانان اویغور ساکن استان سینکیانگ به چشم نمیآید.
اما این هم واضح است که این احساس خشم و ناامیدی در پکن نزدیک است که به نقطه جوشش برسد. در هفتههای اخیر چند هشدار رسمی درباره ضرورت اجرای سیاست خشن و شدید "تحمل صفر" و اینکه چگونه اعتراضات مردمی در هنگ کنگ مسیر و خطر مشی فرمول "یک کشور- دو سیستم" را به چالش کشیده، منتشر شده است. با توجه به اینکه هنگ کنگ در یک بن بست قرار دارد، این لفاظی خشمگینانه یک لحن تهدیدآمیزتر به خود گرفته است.
به طور نمونه، دفتر امور ماکائو و هنگ کنگ در چین مدعی شد که 'معترضان ماسک پوش با کلاههای سیاهرنگ در "تسیم شا تسویی"، واقع در "کولون" پرچم ملی چین را در بندر مذکور پایین کشیدند. این اقدام نقض آشکار شرافت ملی و کشور است و به شدت احساسات تمام مردم چین را جریحه دار کرده است. دولت مرکزی چین بی تفاوت نمینشیند تا این اوضاع به همین منوال ادامه یابد.'
حضور مجدد "کری لام"، مدیر اجرایی دولتشهر هنگ کنگ در انظار عمومی پس از دو هفته غیبت، ممکن است چشمگیر هم باشد. رئیس جمهوری چین و سایر مقامهای ارشد حزب کمونیست این کشور در پکن از زمان آغاز ناآرامیها در این دولتشهر پشت کری لام مخفی شده و اجازه دادند تا او به خاطر پیشنهاد قانون استرداد و بیشتر به خاطر کاستن از آزادیهای هنگ کنگ مورد سرزنش و عتاب قرار گیرد؛ اگرچه او صادقانه از خط مشی حزب کمونیست تبعیت کرده است. شی جینپینگ نمیخواهد کری لام استعفا دهد چون این اقدام را نشانی از ضعف و امتیاز دادن میداند و این مساله میتواند برای خودش یک شکست سیاسی باشد. بجای این، بدون ایدههای جدید درباره اینکه چگونه بحران را خنثی کند، کری لام روز دوشنبه در مقابل رسانهها قرار گرفت که این خود بیانگر یک پیام سازش ناپذیری تلقی میشود.
کری لام گفت: چنین اقداماتی به نام درخواستهای خاص یا عدم همکاری، به شدت قانون و نظم هنگکنگ را تضعیف میکند و شهر ما را به سمت لبه یک وضعیت بسیار خطرناک سوق میدهد.
این حرفها از سوی مدیر اجرایی هنگ کنگ چیزی جز واژههای انتخابی از سوی پکن نبود. شی جینپینگ بدون تحمل اوضاع خطرناک نمیتوانست به این موقعیت عالی برسد. زمانیکه همه چیز گفته و انجام شده، او هنوز طرف وقایع میدان تیانآنمن را میگیرد و از فراز لوله توپ دستور صادر میکند.
پتانسیل بروز یک سرکوب امنیتی خشن در هنگ کنگ که ماشه یک بحران بینالمللی را بچکاند، در حال افزایش است. شرمساری جرمی هانت، وزیر خارجه سابق انگلیس توسط سفیر چین نشان داد که کار کمی از دست انگلیس در چنین شرایطی برمیآید؛ هرچند که در بیانیه مشترک ۱۹۸۴ چین و انگلیس ممکن است به این مساله اشاره شده باشد. اما انگلیس به عنوان ضامن ملی آزادیهای هنگ کنگ و ترویج دهنده دموکراسی غربی آیا به طور حتم ملزم به انجام چنین کاری است؟
اینجا یک بحران دیگر برای دولت بوریس جانسون، نخست وزیر انگلیس وجود دارد که برای رویارویی با آن آمادگی ندارد. آیا کسی در پکن درباره دومینیک راب، جانشین جرمی هانت چیزی شنیده است؟ شانس یک معامله تجاری مورد قبول پسا بریگزیت با چین در چنین شرایط مخدوشی چیست؟ یک سرکوب احتمالا نشانهای از نابودی نهایی روابط دو جانبهای است که در عصر طلایی کامرون –آزبورن لکهدار شد و با وجود امیدواری به اقدامی قابل توجه، سرمایهگذاری داخلی چینی را پایدار کرد.»
انتهای پیام
نظرات