به گزارش ایسنا، اتفاقی که پس از پایان کوپا آمه ریکا ۱۹۲۴ اروگوئه رخ داد یک جنایت بود. یک خیانت بود. آنها برای پایان دادن به یک بحث از اسلحه استفاده کردند. پشت این جنایت، پشت فوتبال و پشت بازی که هزاران اروگوئهای و هزاران نفر در جهان از آن لذت بردند یک داستان مانند فیلمهای پلیسی بود. پیش از این جنایت، یعنی زمانی که هفتمین دوره قهرمانی کوپا آمه ریکا در مونته ویدئو آغاز شد مسئولان سعی کردند به مردم آموزش مناسب دهند تا هرگونه درگیری و اغتشاشی کاهش یابد.
در ورودیهای ورزشگاه پارک سنترال، مسئولان میزبان اعلامیههای مختلفی را نصب کرده بودند: "هر اروگوئهای مدافع فرهنگ کشورمان است. هیچ پیروزی از طریق رفتارهای عجیب در جریان بازی ارزشمند نیست، " "کسی که به بازیکنان حریف سنگ پرتاب کند یک خائن است " و " پاراگوئهای ها، شیلیایی ها و آرژانتینیها به کشورمان خوش آمدهاند. به آنها با احترام کامل رفتار میشود. " نوشتههای برخی از اعلامیهها بود.
مجله ال گرافیکوی اروگوئه نیز به این موضوع پرداخته بود. این نشریه هواداران را مخاطب قرار داد و نوشت: نخستین هدف کوپا آمه ریکا اتحاد کشورهای منطقه است. هرگونه عمل غیر ورزشی یک اتفاق تلخ برای این رشته محسوب میشود. هر تماشاگر باید مانع شود که در این مسابقات بزرگ به خاطر یک بی نظمی یا رفتار نامناسب، صداقت و دوستی ما خدشه دار شود. هر کسی که با رفتارش به هر بازیکنی آزار برساند باید آن را یک خارجی از قاره آمریکا بدانیم.
این تذکرات بی فایده بود. پس از آخرین بازی جام (فینال بین اروگوئه و آرژانتین برگزار شد و تیم میزبان جام قهرمانی را بالای سر برد) در هتلی که کاروان آرژانتین حضور داشت یک اروگوئهای به قتل رسید.
روزنامه ال ایمپارسیال در سوم نوامبر ۱۹۲۴ درباره جزئیات این اتفاق نوشت. یکی از روزنامه نگاران این نشریه از نزدیک شاهد این حادثه بود. او نوشت: پیش از ساعت ۹ صدای بلند سه فرد را که در شرایط بدی قرار داشتند، شنیدم. فرد چهارمی هم بود که به شدت عصبانی بود. آن سه نفر فریاد میزدند: "زنده باد آرژانتین! " شخص چهارم در پاسخ به آنها با خشم گفت: "آرژانتینیها بمیرند! " و دیگر فریادهای این چنینی به گوش میرسید.
والدمار ایگلسیاس و اسکار بارناده، دو روزنامه نگار جزئیات دیگری را منتشر کردند: "نزدیک ساعت ۲۱:۳۰ یک درگیری در شهر ویه خا به وجود آمد. در این لحظه پدرو دمبی، جوان ۲۴ ساله که کارمند بانکو ایتالیانو بود از شیرینی فروشی خارج شد. او به دوستش به نام لئوپولدو فرناندس محلق شد و برابر یکی از مردانی ایستاد که نزدیک آهن فروشی بود. بر اساس گزارش یک شاهد، دمبی دستش را در ساک کرد و دستکشهای بوکسش را به دست کرد اما دیگری یک اسلحه بیرون کشید و دو بار تیر اندازی کرد. یکی از آنها به گردن دمبی اصابت کرد و آسیب جدی به گلویش رساند. فرد ضارب به سمت هتل فرار کرد. دمبی به بیمارستان انتقال داده شد و یک روز بعد درگذشت.
پس از این اتفاق باران انتقادها شروع شد. رسانهها تاخیر پلیس را مورد انتقاد قرار دادند. ماموران زمانی رسیدند که همه چیز تمام شده بود. یک مامور وارد شیرینی فروشی شد و متوجه شد که قاتل از هتل فرار کرده اما جست و جو نتیجهای نداشت.
انتهای پیام
نظرات