به گزارش ایسنا، بنابر اعلام بیشتر از یک، مارتین سلیگمن همان کسی که نظریه مشهور «درماندگی آموختهشده» را ارائه داد.
فرق خوشبینی آموختهشده با درماندگی آموختهشده چیست؟
خوشبینی آموختهشده البته معکوس درماندگی آموختهشده نمیتوان تلقی کرد؛ اما کمابیش به آن مربوط است. در این مقاله در مورد خوشبینی آموختهشده میخوانیم. ببینیم آقای سلیگمن این بار چه چیزی برای ما حاضر کرده است.
تعریف خوشبینی آموخته چیست؟
خوشبینی آموخته شامل پرورش دادن توانایی دیدن جهان و هرچه در آن هست از نقطه نظر مثبت. این اغلب با درماندگی آموختهشده مقایسه میشود. شاید بشود گفت اگر درماندگی آموختهشده را یاد بگیریم، کمابیش میتوانیم به خوشبینی آموختهشده برسیم. ما میتوانیم اینکه خوشبینتر بشویم را یاد بگیریم. با به چالش کشیدن افکار منفی و جایگزین کردن آن با افکار مثبت؛ اما موضوع به همین سادگیها هم نیست.
فواید خوشبینی آموخته چه چیزهایی هستند؟
طبق تحقیقات علمی برخی از فواید خوشبینی که پژوهشگران کشف کردهاند عبارتاند از:
سلامتی بهتر
نتایج یک مطالعه روی تعدادی از افراد ۲۵ تا ۶۰ ساله نشان داده که افراد خوشبین از سلامت بیشتری برخوردند و کمتر به بیماریهای جسمی و روحی مبتلا میشوند.
طول عمر بیشتر
مطالعات نشان میدهند که افراد خوشبین تمایل بیشتری برای زندگی نسبت به بدبینها دارند.
سطح استرس پایینتر
خوشبینهای آموختهشده (!) نهتنها استرس کمتری را تجربه میکنند بلکه در موقعیتهای استرسزا بهتر با آن کنار میآیند آنها در چنین موقعیتهایی میتوانند انعطاف بیشتری نشان دهند و بهجای دلسرد شدن و عقبنشینی و فرار از موقعیت، بر ایجاد تغییرات مثبت که زندگی آنها را بهبود میبخشد، تمرکز کنند.
سطح انگیزه بالاتر
خوشبینی آموختهشده میتواند به شما کمک کند که در هنگام پیگیری اهداف، انگیزه خود را حفظ کنید. بهطور مثال، برای دستیابی به کاهش وزن و تناسباندام، بدبینها ممکن است تسلیم شوند چون باور دارند که رژیمهای غذایی هرگز کار نمیکنند. از سوی دیگر خوشبینها بر تغییرات مثبتی که هر روز برایشان پیش میآید تمرکز میکنند و باور دارند که به اهداف خود در زمینهٔ تناسباندام میرسند.
سلامت ذهنی بهتر
افراد دارای درماندگی آموخته شده سطح پایینتری از سلامت ذهنی و افراد دارای خوشبینی آموختهشده سطح بالاتری از سلامت ذهنی دارند. تحقیقات همچنین نشان میدهند که آموزش فنهای خوشبینی میتواند به میزان قابلتوجهی خطر افسردگی را کاهش دهد.
در یک مطالعه، نیمی از کودکانی که خطر ابتلاء به افسردگی در آنها زیاد تشخیص دادهشده بود، در یک برنامه آموزشی قرار گرفتند که در آن مهارتهای مربوط به خوشبینی آموزش داده میشد. (خوشبینی آموختهشده). نتایج این مطالعه نشان داد که علائم افسردگی در کودکان تحت آموزش بعد از یک سال به نصف کاهش یافت.
خوشبینی آموختهشده از کجا آمده است؟
خوشبینی آموختهشده یک شاخه نسبتاً جدید در روانشناسی مثبتگرا است.
خوشبینی آموختهشده توسط روانشناس مارتین سلیگمن (پدر روانشناسی مثبتگرا) مطرح شد. طبق گفته سلیگمن، فرآیند یادگیری خوشبین بودن یک کار مهم برای کمک به مردم برای به حداکثر رساندن سلامت ذهنی آنها و زندگی بهتر است.
جالب است بدانید خود سلیگمن اعتراف کرده که فرد بسیار بدبینی بوده است؛ اما وقتی یک دوست بسیار خوشبین پیدا میکند، با خود میگوید «چرا من اینهمه بدبینم؟ چطور میتوانم خوشبینی باشم؟ امتحانش ضرر ندارد.»
او شروع به مطالعات مختلف کرد و در آخر به دو نظریه بسیار مشهور درماندگی آموختهشده و خوشبینی آموختهشده رسید.
او باور داشت که اگر مردم بتوانند طرز خوشبینانه بودن را یاد بگیرند، میتوانند زندگی سالمتر و شادتری را در پیش داشته باشند.
میتوانید خوشبینی را یاد بگیرید؟
واضح است که خوشبینی میتواند مفید باشد، اما آیا افراد میتوانند یاد بگیرند که دیدگاه مثبتتری داشته باشند یا نه. آیا جهانبینی فرد قابل تغییر است؟ آیا افراد خوشبین به دنیا میآیند، یا مهارتی هستند که میتوان آن را آموخت؟
محققان میگویند خوش بینی آموخته شده علاوه بر اینکه ارثی است، تحت تجارب و آموزشهای مختلف میتواند آموخته شود.
همچنین این خوشبینی وابستگی زیادی به شرایط دارد. اینکه کودکی ما با چه شرایطی گذشته، اوضاع اقتصادی و مالی ما چگونه است و با چه چالشهایی در زندگی روبروییم.
با این حال، آقای سلیگمن ثابت میکند که خوشبینی آموختهشده قابل یادگیری است. درست مثل مهارتهای دیگری مثل حل تعارض، مثل مهارت تصمیمگیری و مثل مهارت حل مسئله.
چه سنی برای یادگیری خوشبینی آموختهشده بهتر است؟
تحقیقات سلیگمن حاکی از آن است که آموزش مهارتهای خوشبینی آموختهشده، برای کودکان بسیار مفید است و زودتر جواب میدهد. در حقیقت یاددهی چنین مهارتهایی به افراد در سنین قبل از بلوغ بهشدت اثربخشتر است. با این حال نمیتوان از نقش آموزش این مهارتها به افراد بزرگسال غافل شد.
مدل ABCDE چیست؟
سلیگمن بر این باور است که هر کس میتواند یاد بگیرد که چگونه خوشبینتر شود. او یک تست خوشبینی برای کمک به مردم برای کشف اینکه چقدر خوشبین هستند طراحی کرده است. افرادی خوشبینتر سلامت عاطفی بیشتری دارند، در حالی که بدبینترها از شانس بیشتری برای تجربه افسردگی برخوردارند.
رویکرد سلیگمن برای خوشبینی آموختهشده، مبتنی بر فنهای شناختی - رفتاری است که توسط آرون بک ایجاد شد و رفتار عقلانی احساسی که توسط آلبرت الیس ایجاد شد. هردوی این رویکردها بر شناسایی افکاری هستند که رفتارها را تحتتأثیر قرار میدهند و این رفتارها، باورها را به چالش میکشند.
آقای سلیگمن یک روش جالب برای مبارزه با افسردگی و ارتقا خوشبینی و امید معرفی میکند به نام ABCDE
این روش از شناسایی و سپس زیر سوال بردن افکار بدبینانه تشکیل شده است.
هر کدام از ما با مهارت زیر سوال بردن آشناییم. وقتی مثلاً با اتهامهای نا به جا از طرف دیگران مواجه میشویم. مثلاً از طرف یک رقیب به این موضوع متهم میشویم که «لیاقت احراز پست معاونت رئیس را نداریم. چون بیملاحظه و خودمحور هستیم و زیردستان نمیتوانند ما را تحمل کنند».
در پاسخ به او دلایل متعددی مبنی بر بیاساس بودن این اتهام ابراز میکنیم. با اشاره به نتایج ارزیابی مطلوبی که در سال گذشته دریافت کردهایم.
حالا فکر کنید خودمان به خودمان اتهاماتی بزنیم. در این صورت از زیر سوال بردن آنها ناتوان هستیم هر چند که این اتهامات اغلب هم نادرست هستند. کلید زیر سوال بردن افکار بدبینانه خود، ابتدا شناسایی آنها و سپس برخورد با آنها بهگونهای است که انگار از طرف یک شخص بیرونی (مثلاً یک رقیب که رسالتش بیچاره کردن ماست) عنوان شدهاند.
زمانی که متوجه شدید تفکر بدبینانهای دارید با استفاده از مدل ABCDE با آن برخورد کنید. با زیر سوال بردن موفقیتآمیز باورهایی که به دنبال مواجهشدن با یک گرفتاری و بدبیاری به سراغ شما میآیند، میتوانید واکنش خود را از افسردگی و تسلیم شدن به شادی و سرزندگی تغییر دهید.
رویکرد ABCDE به این شکل است:
- بدبیاری (Adversity)
- باور یا اعتقاد (Belief)
- نتایج و پیامد (Consequence)
- چالش و مبارزه (Disputation)
- انرژی گرفتن (Energization)
انتهای رپرتاژ خبری
نظرات