به گزارش ایسنا به نقل از فوه قضائیه، قاضی صلواتی در ابتدای این جلسه ضمن تفهیم اتهام از مرتضی فتاحی نیا از دیگر متهمان این پرونده خواست با حضور در جایگاه خود را معرفی کنند.
متهم گفت: مرتضی فتاحی نیا، فرزند عثمان، متولد ۶۸، دیپلم، مجرد.
قاضی پرسید: سمت شما در شرکت چیست؟
متهم گفت: هیچ سمتی نداشتم و در آن جا به خواهر و برادرم سر میزدم.
قاضی گفت: آقای مرتضی فتاحی نیا فرزند عثمان به دلیل مشارکت در انجام عملیات واسپاری بدون اخذ مجوز از بانک مرکزی مشارکت در کلاهبرداری شبکهای به مبلغ ۱۱ میلیارد و ۵۷۴ میلیون و ۶۶۳ هزار و ۸۰۰ تومان، دفاعیات خود را بیان کنید؟
متهم مدعی شد: هیچ سمت و نقشی نداشتم چگونه دفاع کنم از تعدادی از شکات رضایت گرفتم.
قاضی گفت: اگر شما هیچ نقش و سمتی نداشتید پس چگونه از شکات رضایت گرفته اید؟ چه مدت دراین دفتر کار میکردید؟
متهم گفت: از برج ۴ تا ۵، ۹۷، در برج ۳۰ /۶ بازداشت شدم.
قاضی گفت: اگر بحث سرکشی بود در منزل هم میتوانستید به خواهر و برادرت سرکشی کنید و چه لزومی داشت در شرکت سرکشی داشته باشید؟
متهم گفت: این شرکت غیر قانونی نبود.
قاضی گفت: توضیح بدهید که چگونه این شرکت غیر قانونی نبوده است؟
متهم گفت: از سال ۹۲ به آنجا سر میزدم.
قاضی گفت: پس شما در سال ۹۲ در آنجا مستقر بوده اید پس چرا میگوئید شرکت غیر قانونی نبوده است؟ چه مدرکی دیده اید که ما تاکنون ندیده ایم.
متهم گفت: من تحویل دادن خودرو را به مشتریان دیده ام.
قاضی گفت: خودرو را به چه کسی تحویل میدادید، چند خودرو را به مشتری تحویل داده اید؟
متهم گفت: سه تا چهار خودرو را دیدم که به مشتری تحویل شد. در زمانی که خودم به آنجا رفتم این تعداد را دیدم هفتهای یک بار به آنجا میرفتم.
قاضی گفت: چه میزان حقوق میگرفتهاید؟
متهم گفت: من در آنجا مستقر نبودم.
قاضی گفت: در منزل سرکشی میکردید، مبالغ ۲۵۰ و ۵۵۰ هزار تومان که از مشتریان میگرفتند به حساب شما واریز میشده است.
متهم گفت: کارتم دست برادرم بوده و مبلغ آنچنانی به حسابم نیامده است.
قاضی گفت: همان مبلغ ناچیز چقدر است؟
متهم گفت: حدود ۲۰۰ میلیون به حسابم آمده است.
قاضی گفت: ۲۰۰ میلیون مبلغی نیست؟
متهم گفت: این کارت که پیش من نبوده است.
قاضی گفت: کارتت که پیش خودت نبوده است و به شرکت هم سرکشی میکردهاید و همچنین دیدهای که خودرو به مشتریان تحویل میدادهاند اینها را کنار هم بگذار و ببین چه نتیجهای میگیری از برادرت نپرسیدی که این پول را برای چه به حسابم میریزی؟ مگر نمیگویی شرکت قانونی است و در آنجا سمتی نداری، پس چرا این پولها را به حسابت واریز میکردند؟
متهم گفت: کارتم پیش برادرم بود.
قاضی گفت: این حرف منطقی نیست کارت هر کس باید پیش خودش باشد.
در ادامه رضایی نماینده شکات عنوان کرد: این فرد در شرکت آواگستر خودرو نقش داشته است و از آنجا خودرو را تهیه و تحویل میداد. این افراد وکلایشان را میفرستادند و مبالغی که کمتر از ۵ و ۶ میلیون تومان بود را با این عنوان که میخواهند پرونده را مطالعه کنند شماره اش را میگرفتند و به افراد زنگ میزدند که اگر به دادسرا شکایت کنی پولی به شما داده نمیشود. پیامهای متهمان وجود دارد که آنها را تهدید کردهاند بنده به همراه مأموران آگاهی به شرکت رفتم و دیدم اتاق دیگری را درست کرده بودند و خانم موصولی و آقای مجید پور محسنی به این موضوع اعتراف کردهاند که این افراد با شکات تماس میگرفتند و آنها را تهدید میکردند. من از آقای محمدی حکم پلمب مجدد را گرفتم و آنجا را پلمب کردیم این آمار بیش از ۲۰۰ میلیون تومان است تمامی کارمندان شماره این فرد را (مرتضی فتاحی نیا) به مالباختگان میدادند که پول به حساب این فرد واریز شود آقای قاضی اگر او هیچ سمتی ندارند پس چرا دستگاه پز به نامش بوده است؟
قاضی خطاب به متهم خواست که توضیحات لازم را ارائه دهد.
متهم گفت: زمانی که آقای شایگان و خانم زمردی (شکات) به من مراجعه کردند با آنها صحبت کردم و گفتم باید یکی از آنها از زندان بیرون بیاید تا بتوانیم رضایت شکات را بگیریم. میتوانم مبلغ شما را بدون اینکه کسر کنم به شما بدهم.
قاضی گفت: نماینده شکات میگوید دستگاه پز به نام شما بوده است یعنی شکات دروغ میگویند؟
متهم گفت: میتوانید استعلام بگیرید.
قاضی از شکات خواست اگر کسی صحبتی درباره مرتضی فتاحی نیا دارد ارائه کند.
شایگان (از شکات) گفت: قبل از دستگیری وی، من اسامی که مایل بودند پولهایشان را بگیرند و رضایت بدهند به این فرد دادم و به آنها گفتم این پولها را از کجا تهیه میکنید که در جوابم گفتند دفاتر دیگری همچون شرکت آواگستر باز کردهایم و از افراد جدید پول میگرفتند تا بدهی افراد قدیمی را بدهند.
قاضی گفت: اگر سمتی در شرکت نداشته اید چطور لیست را در اختیار داشتید و با شکات وارد مذاکره میشدید؟
متهم مدعی شد: من با شکات حرفی نزدهام فقط با آقای شایگان.
قاضی گفت: درباره اظهارات آقای شایگان توضیح بدهید؟
متهم گفت: لیست را به من نداده است.
شاکی دیگری عنوان کرد: در سال ۹۳ به شرکت آریان خودرو رفتم این فرد به من حمله کرد. در آنجا بحثمان شد چطور میگوید من در این شرکت نبودهام.
متهم گفت: دروغ میگوید.
قاضی گفت: امروز همه شکات چطور دروغ میگویند؟
متهم گفت: این آقا خودرو را به نام کسی دیگری تحویل گرفته است.
قاضی گفت: این امر نشان میدهد که شما در شرکت کارهای بودهای و سمتی داشتهای.
متهم گفت: برادرم دیشب به من گفت که این آقا خودرو را تحویل گرفته است (لطفی پور)
قاضی گفت: آقای محترم صداقت داشته باش.
متهم گفت: صداقت دارم.
شاکی دیگری ادامه داد: سال ۹۶ به دفتر آنها مراجعه کردم مبلغ ۳۰۰ هزار تومان واریز کردم و فردای آن روز ۱۳ میلیون تومان ریختم بعد از یک هفته که موعد تحویل خودرو بود این فرد من را مورد ضرب و شتم قرار داد حتی به پدرم، اهانت کرد.
قاضی گفت: اعتراضات شکات را شنیدید توضیح بدهید؟ سمت شما چه بوده است چقدر پول میگرفتی؟ اکثر شکات میگویند این پولها به حساب شما واریز شده است شما به مردم توهین کردهای، بگویید سمت شما در شرکت چه بوده است و چه میزان حقوق میگرفتهاید؟
متهم گفت: من فقط به شرکت سر میزدم من پست ندارم میتوانید استعلام بگیرید.
قاضی گفت: استعلام گرفتهام و در پرونده موجود است نمیخواهی با صداقت برخورد کنی؟
در ادامه آقامیری نماینده دادستان خطاب به متهم مرتضی فتاحی نیا گفت: رضایت چند نفر از شکات را گرفتهای؟
متهم: حدود ۳۸ نفر
نماینده دادستان: این پول را از کجا آوردهای؟
متهم: طلای مادر و خواهرم را فروختم و مقداری هم قرض کردم.
نماینده دادستان: برادرت عنوان میکند که پدر و مادرت در یک روستا زندگی میکنند و حتی مستأجر هستند چگونه شما رضایت افراد را گرفتهای؟
متهم: مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان رضایت گرفتهام.
قاضی: طلاها را کجا فروختهای؟
متهم: طلا فروشی
قاضی: مدارک را برایم بیاور و اسم شکاتی که رضایت گرفتهای بگو.
متهم: به یاد ندارم.
قاضی: پس چگونه رضایت میگرفتی؟ جوابهایی که به دادگاه میدهی صادقانه نیست.
در ادامه متهم دلینا فتاحی نیا با حضور در جایگاه خود را معرفی کرد و گفت: متولد ۶۵، دارای مدرک کارشناسی و مجرد و دارای سابقه کیفری هستم.
قاضی پس از تفهیم اتهامات از متهم خواست دفاعیات خود را بیان کند.
قاضی خطاب به متهم: سمت شما در شرکت چیست؟
متهم گفت: ضمن عذرخواهی از مشکلاتی که پیش آمده است، مدیرعامل شرکت هستم، برادرم تمام کارها را انجام میداد و هیچ فعالیتی در شرکت نداشتهام.
قاضی: هفتهای چند بار به شرکت میرفتی و چند خودرو به شرکت تحویل میدادی و اینکه پول مردم را چگونه دریافت میکردی؟
متهم: درباره نحوه تحویل خودرو و مبالغ واریزی هیچ گونه اطلاعی ندارم و تمام این کارها را برادرم انجام میداد. شرکت از سال ۹۲ تأسیس شده بود و برادرم از همان سال در شرکت بود و من در سال ۹۵ وارد شرکت شدم و به وی وکالت دادم که همه کارها را انجام دهد.
قاضی: پولها به حساب شما واریز شد؟
متهم:، چون مدیرعامل بودم دستگاه پز به نامم باز شده بود، اما کارتش و حق برداشت با برادرم بود.
قاضی: شما به عنوان مدیرعامل مجوز بانک مرکزی داشتید؟
متهم: در خصوص نحوه شرکت اطلاع دقیقی ندارم، اما میدانم مجوز بانک مرکزی نبوده است و شرکت در زمینه لیزینگ خودرو فعالیت نمیکرده است و آنچه که در بخشنامهها خوانده ام زمانی این مجوز لازم است که خودش خودروهایی را با قراردادهای اجاره به شرط تملیک واگذار و اقساطی را دریافت کند که در شرکت همچنین کاری انجام نشده است و شرکت بیشتر واسطه میان مشتری و مکانهایی که خودرو تحویل میدادند بوده است.
قاضی: آیا با شرکتهای خودروساز قرارداد داشتهاید؟ از کجا خودرو میگرفته اید؟
متهم: برادرم از همکاران، دوستان خودرو تأمین میکرد.
قاضی: چرا در سایت شرکت از آرم ایران خودرو و سایپا استفاده میکردید و در تبلیغات تان نشان میداده اید.
متهم: من درباره تبلیغات شرکت اطلاعی ندارم و از نام هیچ سازمان و ارگانی استفاده نشده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما فردی تحصیل کردهای هستید و دادسرا از سایت شرکت پرینت گرفته است.
متهم: از این که شرکت سایتی داشته باشد اطلاعی ندارم. فکر هم نمیکنم سایتی بوده باشد.
قاضی: یعنی اوراق پرونده دروغ میگوید؟ پرینت گرفته اند و در پرونده موجود است پولها چه میزان به حساب شما واریز شده است؟
متهم: واقعاً اطلاع دقیقی ندارم.
قاضی: هفتهای چند بار به شرکت مراجعه میکردید؟
متهم: دو هفتهای یکبار.
قاضی: شما مدیرعامل شرکت هستید چه جوابی برای مردم دارید؟ چه مسئولیتی به عهده داشتید که نه حضور داشتهاید و نه اطلاع و نه مجوزی؟ پس شما چه کاره بوده اید؟ واقعاً حق مردم این بود که پولشان را بگیرید و با بی احترامی از شرکت بیرون کنید شما باید جوابگو باشید در پرونده گزارشاتی است که شما پولها را در دبی سرمایه گذاری کرده اید چه توضیحی در این باره دارید؟
متهم: من تقاضا دارم که شما بررسی کنید که اگر من ریالی از اینجا خارج کرده ام؛ یک بار مسافرت کردن به دبی به این معنی میشود که من در آنجا سرمایه گذاری کرده ام؟
قاضی: یک بار که نرفته اید لیستش در پرونده موجود است.
متهم: یک بار دبی و یک بار هم ترکیه. اگر واقعاً پولی است شکات معرفی کنند که بین خودشان تقسیم شود.
قاضی: شکات معرفی کنند؟
متهم: واقعاً پولی نیست.
قاضی: ۱۱ میلیارد چه شده است؟ مگر هزینه سه دفتر و ۲۰ تا ۳۰ کارمند چقدر است؟
متهم: با برادرم صحبت کرده ام و این مبلغ را قبول ندارد.
قاضی: لیست شکات و مبلغی که پرداخت کرده اند در اختیار وکیل مدافع شما قرار گرفته است، بهتر نیست که صادقانه رفتار کنید. اخذ رضایت شکات و برگرداندن پول مردم از موارد تخفیف است تا دادگاه جلساتش تمام نشده است یک فرصت طلایی در اختیار شما است اگر پولها را به دبی بردهای همکاری کنید و نمایندهای را بفرستید که پولها را برگرداند.
متهم: من در جریان نیستم به برادرم اعتماد داشتم.
قاضی: شما مدیرعامل شرکت هستید و پز به نام شما است و شرکتی را راه انداخته اید و زمانی که باید پولها را برگردانید جوابگو نیستید.
نماینده حقوقی بانک مرکزی در ادامه عنوان کرد: هر سه متهم پرونده از این شرکت به عنوان یک شرکت درخشان و حسن سابقه نام میبرند در حالی این طوری نیست و اینکه میگویند از سال ۹۲ فعالیت داشته و هیچ گونه مشکلی نداشته اند در حالی که این گونه نیست نامه بانک مرکزی در تاریخ ۰۶/۰۹/۹۳ به پلیس اطلاعات و امنیت ناجا از شرکت آرتین خودرو شکایت شده است و از همان موقع فعالیت این شرکت غیرقانونی بوده است و این را بانک مرکزی به نیروی انتظامی اعلام کرده است. از سوی متهمین مطرح شده است که ما از همان سال کار میکردیم و مشکلی نداشته ایم.
وی گفت: در جلسات دادگاه یکی از مال باختگان که در همان سال ۹۲ از این شرکت خودرو ثبت نام کرده است حضور دارد و در خصوص ادعای خانم فتاحی نیا که میگوید به عنوان مدیرعامل هیچ مسئولیتی را نداشته است و همچنین آقای مرتضی فتاحی نیا که میگوید هیچ سمتی نداشته است، خیلی شفاف و واضح است که این مطلب به معنای فرافکنی و سلب مسئولیت از افراد است.
وی گفت: حساب مهدی فتاحی نیا، دلینا فتاحی نیا و مختارزاده در کلیه بانکها مسدود شده بود و یکی از دلایلی که حسابها و پولها به حساب مرتضی فتاحی نیا واریز میشده است همین بوده است.
وی اظهار کرد: این یک راه است که گروههای بزهکار فردی را که سمت رسمی در آن شرکت را ندارد به عنوان نفر سوم انتخاب و به واسطه آن شخص سایر اقدامات غیر قانونی انجام میشود و، چون مرتضی سمتی در آنجا نداشته حسابش مسدود نشده بود.
متهم گفت: این فرد عنوان کرده است که در سال ۹۳ برای شرکت نامه از سوی بانک مرکزی زده شده است برادرم چندین مورد ادله برای بانک مرکزی برده که شرکت هیچ گونه لیزینگی انجام نداده است. پس اگر چنین است چرا از سال ۹۳ تا ۹۵ این شرکت فعالیت میکرده است و بانک مرکزی آن را پلمب نکرده است، چون تمام این کارها انجام و ادله داده شده است و این شرکت هیچ گونه کاری در زمینه لیزینگ انجام نداده است.
نماینده بانک مرکزی در پاسخ گفت: بانک مرکزی به حدود ۴۰ لیزینگ مجوز داده است. وظیفه بانک مرکزی احصای این لیزینگهای غیرمجاز نیست احصا ی آن وظیفه نیروی انتظامی است در مدت ۵ و ۶ سال گذشته نزدیک به ۲۵۰ تا ۳۰۰ مورد لیزینگ غیرمجاز شناسایی شده است و به مراجع قضائی و پلیس مکاتبه شده است و بانک مرکزی وظیفه ذاتی خود را انجام داده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: این به نفع شما است پولی را که در دبی سرمایه گذاری کرده اید و به دلار تبدیل شده است برگردانید. به عنوان مدیرعامل توضیح دهید که این پولها چه شده است پس پولها حیف و میل شده است
در ادامه آقا میری نماینده دادستان عنوان کرد: اظهارات متهمان ردیف اول را به این شکل رد میکنم. متهم عنوان کرده است که تحویل خودرو یا به صورت اقساط و یا به صورت اجاره به شرط تملیک است شما در تمام سایتها کلمه اقساطی را عنوان کرده اید به این معنی که متقاضیان میتوانند برای خرید تیبا ۴۰ تا ۵۰ درصد خود را اقساط پرداخت کنند و همچنین کیمیا خودرو در زمینه اقساطی پارس خودرو به مشتریان خدمت رسانی میکند و همچنین کرمان موتور.
وی ادامه داد: شما در سایت نظرات متقاضیان را درج کرده اید و مردم فریب همینها را خورده اند. چرا شما شرکت تان را زیر مجموعه بانک مرکزی نبرده اید؟ چون هیچ گونه از شرایط بانک مرکزی را نداشته اید که حداقل آن ۱۰ میلیارد تومان سرمایه بوده است که شما آن را نداشته اید. شما به دلیل آنکه این موارد را نداشته اید قانون را دور زده اید و با فریب شکات اقدام به کلاهبرداری کرده اید.
آقامیری عنوان کرد: هنوز متوجه نشده ام که صد خودرویی که برادرتان تحویل داده اند چگونه تحویل داده اند؟ شما در سال ۹۵ یک وکالت نامه به برادرتان داده اید و این به این معنا است که در سال ۹۲ که شرکت فعالیت داشته شما هم فعالیت داشتهاید چرا از همان سال به برادرتان اختیارات نداده اید؟ چرا مهدی برای خودش شرکت ثبت نکرده است و چه نیازی بود که از هویت شما استفاده کند؟
متهم گفت: هیچ تبلیغاتی در آن سایت در تاریخ ۶/۱۲ نبود در مورد تحویل خودرو برادرم حضور دارند و توضیحات لازم را میدهند.
آقامیری گفت: شما اعلام کنید پولها کجا است، وقتی عنوان میکنید که اگر یکی از ما از زندان آزاد شود پولها را پرداخت میکند پس نشان میدهد که پول وجود دارد.
وی در اخطاری به بانک مرکزی هم گفت: به بانک مرکزی اخطار میدهم که ظرف مدت ۱۰ روز به کمک خبرنگاران و رسانهها شرکتهایی که مجوز لیزینگ دارند و از بانک مرکزی مجوز گرفته اند را به صورت عموم به مردم اطلاع رسانی و اعلام کنند. بغیر از ۴۰ لیستی که از بانک مرکزی مجوز گرفته اند مابقی غیرقانونی فعالیت میکنند در این صورت مردم متوجه خواهند شد که اگر در شرکتهایی غیر از شرکتهای اعلام شده از سوی بانک مرکزی ثبتنامی کردهاند فریب خوردهاند و مشخص میشود که مابقی شرکتها در جهت اقساط یا اجاره به شرط تملیک مجوزی ندارند.
وی افزود: متهمان میگویند ما هیچ گونه سو نیتی نداشتهایم، آقای مهدی فتاحی نیا سو نیت شما با تمام معاونین و شرکای جرمتان کاملاً محرز است. هیچگونه مجوزی از بانک مرکزی نداشتهاید و فعالیت میکردید و با هیچ شرکت خودروسازی قرار داد نداشته اید و هیچ یک از بانکها و تمامی شکات اعلام میکنند که خودروها را میخواستید اقساطی تحویل دهید. آقای مهدی فتاحی نیا میگویند این تفاهم نامهها از بین رفته است و اینکه در این تفاهم نامه اقساطی قید شده است.
آقامیری عنوان کرد: چند نفر را در کنار درب گذاشتهاید و پلاک به آنها داده اید که خودرو را تحویل گرفته اند و از حسن نیت شکات استفاده کردهاید. اگر اینها نیازمند نبودند خودروی نقد خریداری میکردند شما به شکات اعلام میکردید که مبلغ ۲۵۰ و ۳۰۰ هزار تومان را پرداخت کنید و استعلام میگیریم، شما از کجا میخواستید استعلام بگیرید؟
نماینده دادستان همچنین گفت: هیچگونه استعلامی نگرفته اید. تبلیغات شما به صورت گسترده در روزنامههای کثیرالانتشار و سایتها بوده است. شما گفته اید عملیات شما لیزینگ نبوده است، صرف نظر میکنید. تبلیغ کردهاید که خودرو بدهید این عمل مصداق بارز کلاهبرداری و فریب شکات و اخذ وجوه است. خودروها کجاست؟
وی افزود: خانم الهیاری میگویند یک تا یک و نیم میلیون تومان حقوق میگیرد، یک تا دو میلیارد هزینه دفاتر بوده است و نزدیک به ۶۰۰ میلیون حقوق به ۶۰ کارمند داده شده است، مابقی پولها کجاست؟ غیر از این است که شما پولها را در جایی سرمایه گذاری کرده اید. تصورتان این بوده است که از مردم ده تا ۲۰ میلیون تومان پول گرفتهاید و آنها را در جاهای دیگر سرمایه گذاری کرده اید و ارزش افزوده پولهایتان را بدست آورده اید و بعد عنوان میکنید که ما نتوانستیم خودرو تحویل دهیم، ایران خودرو یا ساپیا تحویل نداده است.
وی گفت: بعد عنوان میکنید که پولهایتان را مبلغی کم میکنیم و آنها را پس بگیرید و مردم هم مجبور میشدند، اینها مصداق بارز عملکرد شما و کلاهبرداری است با توجه به دفاعیات متهمان و بدون هیچ گونه دفاعیات ماهوی و شکلی صورت گرفته و اینکه تمام دفاعیات در راستای فریب دادگاه بوده است.
وی ادامه داد: ریاست دادگاه، به عنوان مدعی العموم اعلام میکنم همان گونه که شما اعلام کردهاید تا آخرین جلسه دادگاه فرصت باقی است که پولها را بازگردانید و در غیر اینصورت اشد مجازات را از محضر دادگاه میخواهم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده متهم نسرین اللهیاری در جایگاه قرار گرفت و پس از تفهیم اتهام به دفاعیات خود پرداخت.
وی گفت: متولد ۶۸ و دارای تحصیلات دوم راهنمایی هستم.
قاضی: چه مدت در این شرکت کار کردید؟
متهم: هشت ماه.
قاضی: اسم مستعارتان چه بود؟
متهم: یوسفی.
قاضی: چرا اسم مستعار برای خود انتخاب کردید؟
متهم: اسم مشترک با یکی از همکاران داشتیم. دنبال کار میگشتم با مهدی فتاحی نیا صحبت کردم و قرار شد کار کنم و مسئول فروش بودم و تحویل خودرو با این فرد بود. سواد قانونی ندارم. آقای مهدی فتاحی نیا تحویل خودروها را برعهده داشت و من با چشم خودم دیدم که خودرو تحویل میدادند و حتی مدارک و سوئیچ را به من تحویل میدادند که به آقای کشاورز (کارمند) تحویل بدهم. یک سمند و پراید تحویل دادند. به تمام مشتریها حق میدهم زمانی که مبلغ را دادند از طریق من بود و کارت میکشیدم و از همه آنها معذرت خواهی میکنم. نمیدانستم که این شرکت فعالیت غیرمجوز دارد.
وی افزود: زمان موعد تحویل خودرو را به آقای فتاحی نیا میگفتم و اعلام میکردم که زمان تحویل خودرو است؛ که اکثراً آقای کشاورز شیرینیهایشان را میگرفتند و خودرو تحویل میدادند.
این متهم ادامه داد: یک کوچه در کنار شرکت بود که آقای فتاحی نیا هر روز صبح خودرو میآورد و تحویل میداد.
قاضی: چند ماه است در این شرکت کار کردید؟
متهم: هشت ماه
قاضی: چند خودرو تحویل دادید؟
متهم: من در قسمت تحویل خودرو نبودم، نزدیک ۲۰۰ خودرو سند آورده شد.
قاضی: اکثر شکات به خاطر اظهارات فریبنده شما، فریب خورده اند. مردم پولشان را میخواهند.
متهم: من کارمند شرکت بودم.
قاضی: طبق اظهارات شکات نشان میدهد که شما مسئول فریب شکات بودید.
متهم مدعی شد: من سواد قانونی ندارم، نمیدانستم که مجوز ندارند. در دیوارهای شرکت تابلوی سال تأسیس شرکت از سال ۹۲ زده شده بود.
قاضی: جواب مردم را بدهید.
متهم: شرمنده هستم. پولهای نقدی را در یک یا دو مرتبه به خانم فتاحی و مابقی را به آقای مهدی فتاحی نیا تحویل دادم.
نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: چرا عنوان نکردید که این شکات نیازمند هستند و باید خودرو را تحویلشان بدهید.
متهم: من چندین بار این حرف را زده بودم. آقای فتاحی نیا میگفتند صبر کنید و خودروها را تحویل میدهیم.
قاضی: در حال حاضر ۱۳۷۰ خودرو کسر است.
نماینده دادستان خطاب به متهم عنوان کرد: ثبت نام خودرو را چگونه انجام میدادید؟
متهم: تفاهم نامه را میدادم و قید شده بود که این شرکت واسطه است. مشتریان فرم را پر میکردند و میخواندند.
آقامیری: شرایط فروش چگونه بوده است؟
متهم: برخی شرایط اقساط و چکی بود و برخی هم نقد بود.
نماینده دادستان خطاب به مهدی فتاحی نیا، پس شرایط اقساط بوده است.
نماینده دادستان خطاب به اللهیاری گفت: وقتی خودرو تحویل نمیدادید چرا مردم را فریب میدادید. چند خودرو تحویل دادید که به مشتری میگفتید شیرینی ما را هم بدهید. به چند نفر خودرو تحویل دادید که از شما تشکر کردند. اینها اکثراً از دفتر صادقیه تحویل میگرفتند.
قاضی: چرا با مشتریان که میگفتند پولمان را میخواهیم برخورد بدی داشتید.
متهم: برخی از حرفهایشان را قبول ندارم. دوربین بود و اگر با مشتری بد صحبت میکردیم با ما برخورد میکردند. یادم نمیآید با مشتری بد صحبت کرده باشم. اگر هم حرفی زدم معذرت میخواهم.
قاضی: عملیات شما موجب شده است که ۱۱ میلیارد تومان پول مردم حیف و میل شود
متهم: من از آقای فتاحی نیا دستور میگرفتم.
قاضی: آقای فتاحی نیا میگفت با مردم این گونه رفتار کنید و به مردم وعده دروغ بدهید
در ادامه متهم گفت:: من مسئول فروش بودم و مسئول پیگیریها فرد دیگری بود.
در ادامه اعظم کریمی در جایگاه قرار گرفت و پس از تفهیم اتهام به دفاعیات خود پرداخت. متولد ۶۰، دیپلم و مجرد هستم.
قاضی: سمت شما در شرکت چه بود؟
متهم: ۴ تا ۵ ماه در این شرکت کار کردم و از طریق روزنامه این کار را پیدا کردم. در این مدت که در شرکت کار کردم مورد مشکوکی ندیدم و این شرکت شماره ثبتی داشت و مشتریان تماس میگرفتند و شماره ثبتی شرکت را میخواستند که آقای فتاحی شماره را داد که برای استعلام به مشتریان بدهید و از ثبت شرکتها استعلام گرفتم و اطمینان کردم که این شرکت جایی ثبت شده است و حتماً قانونی است. اولین جایی بود که در زمینه خودرو کار میکردم و نمیدانستم که باید حتماً مجوز قانونی داشته باشند. فرزندم دبیرستانی است و مجبورم کار کنم. هر جایی به خاطر سن و مدرکم کار نمیدهند.
قاضی بار دیگر پرسید سمت شما در شرکت چه بود؟
متهم: منشی.
قاضی: شرایط شرکت را چه کسی به شما یاد میداد؟
متهم: آقای فتاحی نیا.
قاضی: استعلام میگرفتید؟
متهم: مشتری یک یا دو بار با من صحبت میکرد. بیشتر با بخش پیگیری صحبت میکردند.
نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: در خصوص تسهیلات بانکی توضیح دهید.
متهم: ماه آخر اسفندماه را به مشتری اعلام میکردیم.
شاکی: به من میگفتند بانکها بیستم به بعد تسهیلات نمیدهند. برگه ام را خود این فرد امضا کرده است.
متهم: من مدرکم دیپلم است و حسابداری ندارم. مشتریان برایشان سوال بود که اگر برای خودرو افزایش قیمت داشته باشد باید پول اضافه بدهند که آقای فتاحی نیا گفتند به مشتریان اطمینان خاطر بدهید که مبلغی پرداخت نمیکنند.
قاضی: پس شما فقط منشی شرکت نبودید و مشاور مدیرعامل بودید و دستورات را برای مردم اجرا میکردید.
نماینده دادستان: خانم کریمی در خصوص تسهیلات بانکی که عنوان شده و اینکه از ۲۰ اسفندماه متوقف شده است، بگویید پیش از این تسهیلات چگونه بوده است؟
متهم: پیش پرداخت را پرداخت میکردند و الباقی پول پرداخت از ماشین که مانده بود چک پرداخت میشد.
نماینده دادستان: تسهیلات را بگویید؟
متهم پاسخی نداد.
نماینده دادستان: مبلغ ۲۵۰ و ۳۰۰ هزار تومان را شما برای استعلام میگرفتید، آیا یکی از این استعلامها را دیده اید؟ پروندهها را چه کسی تکمیل میکرد.
متهم: اگر پاسخ مثبت بود تماس گرفته نمیشد و اگر ایراد داشت با مشتری تماس گرفته میشد که به شرکت مراجعه کند.
نماینده دادستان: یعنی شما مشتریان را به بانک معرفی میکردید و چک یا سفته داده و تسهیلات را دریافت و اقساط را پرداخت میکردند. آیا نحوه خرید و فروش شما به همین سبک و سیاق بود؟
متهم: بله
متهم دیگر عفت دوست در جایگاه قرار گرفت.
قاضی: اسم مستعارتان چه بود؟
متهم: در سال ۹۶ به شرکت کیمیا خودرو رفتم و به همکاران خودم را قربانی معرفی کردم.
قاضی: سمت شما در شرکت چه بوده است؟
متهم: در قسمت پیگیری بودم، یک میلیون حقوق میگرفتم و بابت هر ماشین ۵۰ تا ۱۰۰ میدادند.
قاضی: آقای کشاورز کارش قانونی بوده است و خودرو تحویل میدهد پس چرا فرار کرده است.
متهم: من این سوال را از آقای فتاحی نیا دارم که چرا مدارک را نمیدهند. من مسئول پیگیری بودم.
قاضی: چند خودرو تحویل دادی؟ باید آنها را به دادگاه بیاوری.
متهم: من نشانی از آنها ندارم.
قاضی: شرکت و آن فیلمی که برای مردم بازی میکردید تمام شد و اینجا دادگاه است.
متهم: ۵۰ خودرو تحویل شد و از هر تحویل خودرو عکس میگرفتند و نمیدانم چرا مدارک را ارائه نمیدهند.
قاضی: ظرف ۴۸ ساعت ۵۰ نفر از افرادی که خودرو را تحویل گرفته اند به دادگاه معرفی کنید. لزومی ندارد از یک جریان غیرقانونی دفاع کنید.
متهم: از آنها بخواهید سند را ارائه دهند.
نماینده دادستان: این افراد بالاخص منشیها اعلام میکنند که از خانوادههایی هستیم که از لحاظ مالی وضع خوبی نداریم و میبینند که شکات هم از همین وضع برخوردار هستند، اما همینها را فریب میدهید و پولهایشان را میگیرید و
قاضی: ماشین از کجا به شرکت میآمد؟
متهم: اطلاعی ندارم. رانندهای از شرکت سایپا و یا ایران خودرو میآمد.
نماینده دادستان گفت: با توجه به دفاعیات متهمان امروز و اینکه هیچ گونه آثار ندامت و پشیمانی در آنها نیست و بیم اینکه این متهمان با متهمان بازداشتی تبانی داشته باشند زیاد است، درخواست تشدید قرار تأمینی برای نامبرده و به اضافه آقای اشرف طاری را از محضر دادگاه استدعا دارم.
در ادامه جریان رسیدگی به این پرونده یکی دیگر از متهمان پرونده به نام عبدالنبی حسین پور در جایگاه قرار گرفت و گفت: متولد ۶۵ هستم و تحصیلات دیپلم دارم.
قاضی: اتهامات شما معاونت در انجام عملیات واسپاری بدون مجوز و مشارکت در کلاهبرداری شبکهای قرائت و دفاعیات خود را بیان کنید.
متهم: هیچ نقش و سمتی در این شرکت ندارم. زمانی یکی از شکات فتاحی نیا بودم و حالا متأسفانه با این آقایان آشنا شدم و نمایشگاهی زدم و هیچ ارتباطی با اینها ندارم.
نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: شما پس از دستگیری خانواده فتاحی نیا در دفتر حضور پیدا کردید و در صدد رضایت شکات برآمدید. تمام این موارد در پرونده موجود است.
نماینده دادستان: از همان ابتدا با این افراد آشنایی داشتید و سالیان سال نمایشگاه ماشین و فعالیت خودرو میکنید و مهدی فتاحی نیا با پولهای گرفته شده از مردم با شما فعالیت خرید و فروش خودرو میکرده است و در این خصوص با این افراد ارتباط داشتهاید و در بحث قرار داد منعقد شده به عنوان داور معرفی شده اید.
در ادامه ختم جلسه از سوی قاضی اعلام و جلسه بعدی صبح فردا ۳ تیرماه برگزار خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات