به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «همه چیز از دوازدهم فروردین و همزمان با روزهای سخت سیل و هشدار برای موج دوم بارشها آغاز شد. روزی که بخشی از صداوسیما تصمیم گرفت به اپلیکیشن فیلتر شده و منفور تلگرام بازگردد! هر چند این بازگشت از مدتی قبل و با کانال تلگرامی برنامه «عصر جدید» آغاز شده بود ولی وقتی خبرگزاری صداوسیما به عنوان رسمیترین و البته سیاسیترین بخش رسانه ملی به تلگرام بازگشت، ماجرا شکل جدیتری به خود گرفت.
این کانال که به شماره ١-٢-٦٨٩٧٧٧-٦٣-٥-٥٩١٢٨ در شامد یا همان سامانه شناسنامهدار کردن الکترونیکی محتوای دیجیتال به نام خبرگزاری صداوسیما در مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده، آخرین پستِ قبل بازگشتش را در یازده اردیبهشت ۹۷ ارسال کرد. در آن متن، مخاطبان این کانال به اپهای بومی با محوریت پیامرسان سروش ارجاع داده شدند اما پس از یک سال، این کانال با ۴۱ هزار مخاطب دوباره آغاز به کار کرده تا نشان دهد که اهمیت حضور مردم و ارتباط با مخاطبان حتی تصمیمهای قاطع رسانه ملی را هم به چالش میکشد و باعث میشود صداوسیما بیخیالِ پیامرسانی شود که خود مالک و مبلغ آن است. هر چند هنوز کانالهای دیگر (و بسیار کممخاطبتر) خبرگزاری صداوسیما در حالت خاموشی به سر میبرند ولی این بازگشت، جرأت را به بقیه تهیهکنندگان و دستاندرکاران صداوسیما میبخشد تا بیشتر و رسمیتر در تلگرام فعالیت کنند اما خوشخیالی محض است که این بازگشت را به رفع فیلتر تلگرام ربط دهیم یا فکر کنیم که قوه قضائیه از تصمیم خود - ولو برای امر مهم اطلاعرسانی و هشدار به مردم در مواقع خطر - کوتاه بیاید.
بد نیست بدانید که در حال حاضر کانال اطلاعرسانی خبرگزاری صداوسیما در سروش نیز فعال است ولی این سوال مطرح میشود که آن همه هزینه، تبلیغ و ممنوعیت برای پیامرسانهای بومی به کجا ختم شد؟ آیا باز هم دولت و به دنبال آن، وزارت ارتباطات مقصر است که از سروش و بقیه برادرانش حمایت نکرده؟ دیگر انتظار چه نوع حمایتی وجود داشته که جامه عمل نپوشید؟ مگر خود سروش، گپ، بله، آیگپ و بیسفون موفق بودهاند؟ جشنهای چند میلیونی شدن چقدر واقعیت داشت و چقدر یک شوآف بود؟ اصلاً آیا اپهای بومی نمیتوانستند جذابیت بیشتر و خدمات بهتری برای مخاطبانشان ایجاد کنند تا نیازمند رانت و هزینه هنگفت نباشند؟ اگر این همه هزینه را صرف اطلاعرسانی یا آموزش به مردم میکردیم، به نتیجه بهتری نمیرسیدیم؟ این روزها سوالهای بیجواب بسیاری وجود دارد و حالا یکی دیگر هم به آنها اضافه شد؛ این همه آمدن و رفتن بهر چه بود؟»
انتهای پیام
نظرات