خشم نوعی عاطفه است که در انسانها بیش و کم وجود دارد و در همه مراحل حیات با شدت و ضعف با آدمی همراه است، برخی از روانشناسان آن را به عنوان غریزهای طبیعی در انسان میشناسند که دارای منشاء زیستی و فیزیولوژیکی است و درجه ضعف یا شدت آن را به میزان ترشح غدههای درونی میدانند، این حالت هر چند گاه یکبار در زندگی ما بروز میکند و موجب پدید آمدن دگرگونی در احوال رفتار و تنوع در زندگی میشود.
اداره هیجانها ممکن نیست، مگر اینکه با هیجانهای بنیادین مثل خشم، ترس، اضطراب، شادمانی، تعجب، اندوه، انزجار و عشق آگاه باشیم و همچنین از دانش کافی درباره سطوح هیجان، مراحل، تظارات جسمانی، عاطفی، شناختی و رفتاری آنها، هیجانهای مثبت و منفی و شدت و وضعف آ نها برخوردار باشیم.
دکتر خلیل رنجبر در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: شناخت هیجانها به ما قدرت تحلیل و کنترل میدهد و هر قدر این شناخت بیشتر باشد به سوی مدیریت و کنترل عواطف و بهبود روابط بین فردی جلوتر رفته ایم و در مجموع، گام بزرگی در موفقیت زندگی خود در ابعاد گوناگون برداشتهایم.
وی افزود: با این توضیح، رو شن است که کنترل هیجانها و استفاده مثبت از آنها با بحث «هوش هیجانی» رابطه تنگاتنگ دارد، چرا که برخی از مهارتهای تشکیل دهنده هوش هیجانی عبارتند از شناخت احساسات خود، کنترل احساسات، برانگیختن هیجانی، شناخت احساسات دیگران، تنظیم روابط با دیگران.
این روانشناس با بیان اینکه خشم یکی از نیرومندترین هیجان هاست، عنوان کرد: خشم همچون انباری از باروت، ممکن است با یک جرقه منفجر گردد و به آتشفشانی میماند که با گدازههای خود، خانمان، روابط بین فردی و فرد را به آتش میکشد، اما اگر به مهار آن اقدام کنیم و مدیریت سازمان هیجان خود را به عهده بگیریم، میتوانیم با سد آهنین صبر، تفکر عاقلانه و عاقبت اندیشی آن را کنترل کنیم و بیشترین سود را از روابط سالم بین فردی و سلامت تن و روان کسب کنیم.
وی ادامه داد: پس نگذاریم سیل این هیجان پر خروش مزارع سرسبز روابط اجتماعی، شغلی و خانوادگی را ویران کند و سقف خانههای سلامت جسمانی و روانی را پایین آورد و طعم تلخ ناکامی را به ما بچشاند.
رنجبر با اشاره به اینکه در اصطلاح روانشناسی تعاریف متعددی از خشم ارائه شده است، بیان کرد: طبق جامعترین تعاریف، خشم یک واکنش هیجانی نسبتاً قوی است، که در انواعی از موقعیتهای (حقیقی و یا خیالی) همانند به بند کشیده شدن، مداخله بی مورد دیگران، ربوده شدن متعلقات و مورد تهدید یا حمله واقع شدن ظاهر میگردد و با برانگیختگی فیزیولوژیک و افکار ستیزجویانه همراه است و اغلب رفتارهای پرخاشگرانه به دنبال دارد.
وی در ادامه، ناکامی از رسیدن به هدف و پیش بینی ناکامی را دو عامل تسریع کننده بروز خشم دانست و گفت: خشم لزوماً به پرخاشگری منتهی نمیشود، فرد ممکن است خشم خود را متوجه درون خود کند و یا ممکن است فقط با کمک وسایل کلامی خشم خود را بیرون بریزد.
فیزیولوژی خشم
این روانشناس افزود: یکی از عواملی که به ما کمک میکند تا در مدیریت خشم موفق باشیم، آگاهی از تظاهرات فیزیولوژیکی خشم است. برخی افراد چنان به این حالت هیجانی خو گرفته اند که خودشان نیز باور ندارند فردی خشمگین و تند خو هستند، بنابراین، شناخت این تظاهرات با اضهار نظر خواستن از دیگران و توجه به واکنشهای دیگران در برخوردها و چگونگی استمرار روابط اجتماعی میتواند کمک خوبی باشد.
وی بیان کرد: خشم مثل دیگر هیجانها، تظاهرات جسمانی و فیزیولوژیکی ویژه خود را دارد که از جمله میتوان به ترشح هورمون آدرنالین، تسریع تنفس، افزایش ضربان قلب و فشار خون، متوقف شدن دستگاه گوارش، افزایش انرژی و گرمای بدن، سرکوب دستگاه ایمنی و … اشاره کرد.
رنجبر عنوان کرد: یکی از فتیلههای رایج منفجر کننده خشم در همه جای دنیا همان حس "درمعرض خطر بودن" است، این پیام نه تنها میتواند به وسیله تهدید بدنی آشکار به شخص مخابره شود، بلکه ممکن است توسط نوعی تهدید نمادین به حرمت نفس، از جمله مورد بی مهری و رفتار نا عادلانه قرار گرفتن، تحقیر شدن و مورد اهانت قرار گرفتن و از تعقیب هدفی مهم مایوس شدن ارسال شود.
وی تشریح کرد: این بر انگیختگی میتواند برای ساعتها و حتی روزها ادامه یابد و مغز را در آمادگی مخصوص برای فعالیت و تحریک نگه دارد و همچون پایهای اساسی باشد تا واکنشها بتوانند با شتابی خاص شکل بگیرند. به طور کلی، این وضعیت آماده برای حرکت، به خوبی نشان میدهد چرا اشخاصی که قبلاً بر اثر موضوعی ناراحت و عصبی بوده اند، آمادگی بیشتری برای خشمگین شدن مجدد دارند، هر نوع فشار رحی نیز با پایین آوردن آستانه خشم، موجب بر انگیختگی قشر غده فوق کلیه میشود.
رنجبر افزود: بنابراین، کسی که در محیط کار خود روز سختی را داشته است، آمادگی دارد که در خانه با کوچکترین چیزی از کوره در رود، از جمله با سر و صدای زیاد بچهها، در صورتی که در حالت عادی، همین سروصدا هرگز بدان حد قدرتمند نیست که واکنش منفی فرد را بر انگیزد.
علل برانگیزاننده خشم
این روانشناس با بیان اینکه از جمله عواملی که میتوانند ما را در مدیریت خشم و استفاده بهینه از آن کمک کند، توجه به علل آن است، گفت: علل تحریک کننده خشم متعددند، اما کاملاً جدا از هم نیستند، بلکه با هم تعامل و همپوشی دارد.
وی خاطرنشان کرد: برخی از این علل عبارتند از علل شناختی، علل رفتاری، اخلاقی، روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، طبیعی، وسوسه شیطان، و فیزیولوژیکی، شخصیتی، و...
رنجبر در پایان یادآور شد: طبق نظر روانشناسان همه عوامل یاد شده موثرند، اما این بدان معنا نیست که که عواطف و احساسات ما از کنترل مان خارجند، چون انسان قادر به تغییر احساساسات خود است، آنها معتقدند ریشه همه ناراحتیها و آشفتگیها در افکار غیر معقول است که همگی تقریباً یاد گرفتنی و اکتسابی اند.
انتهای پیام
نظرات