شیخ اکرم الکعبی در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا ضمن تشریح حوزههای فعالیت تشکیلات متبوع خود در کشورهای سوریه و عراق در مورد روابط این جنبش با جمهوری اسلامی ایران توضیحاتی را ارائه کرد و از چالشهای جریان مقاومت عراق در مبارزه با قدرتهای مستکبر، مزدوران تکفیری و خائنان داخلی، تلاشهای بیدریغ تهران برای نابودی تروریسم در کشور همسایه خود، نقش رهبری ایران و سردار سلیمانی در جبهه مقاومت، خیانتهای آمریکا به عراق در پوشش ائتلاف ضد داعش ، خواب صهیونیستها و سه کشور عربی امارات، عربستان و قطر برای فتنهانگیزی طائفهای و افق روابط ایران و عراق با توجه به روی کار آمدن دولت جدید بغداد سخن گفت.
متن کامل این گفتوگو که در آن ، این مقام عالی رتبه سازمان بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) به نقد مواضع واشنگتن در زمان اشغال عراق به دست داعش پرداخت و تاکید کرد که آمریکا همه عملیاتهای پیشروی جریان مقاومت و دولت عراق را به تأخیر میانداخت، از داعش حمایت میکرد و میکوشید اشغال شهرها را طولانیتر کند ، به شرح زیر است :
ــ رابطه جنبش مقاومت اسلامی نُجَباء با جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ با توجه به اینکه برخی از تحلیلگران غربی معتقدند این گروه به نیابت از تهران در عراق و سوریه مشغول به فعالیت و مبارزه با گروههای تروریستی از جمله داعش است؟
آنچه ما را با جمهوری اسلامی ایران ــ این کشور متمدن که پیشرفت علمی گستردهای را پس از خروج از سیطره استکبار جهانی محقق ساخته ــ مرتبط میکند؛ فرهنگ، تاریخ، پیام آسمانی، خون مطهر اهلبیت(ع) در کربلا، ارزشهای اخلاقی و اصول انسانی است. عراق، ایران و همه ملتهای محور مقاومت، دارای عقاید و روابط محکمی هستند که غرب بهدنبال تخریب آن و ایجاد تفرقه و دشمنی بین این ملل بزرگ بوده است و البته همه این تلاشها به شکست منتهی شد. از جمله این تلاشها، میتوان به پشتیبانی از رژیم صدام در سیطره بر ملت عراق و کشتار و ظلم در حق آنان اشاره کرد. صدام به اینها اکتفا نکرد و با پشتیبانی غرب علیه جمهوری اسلامی وارد جنگ شد. او بهشدت در پی نهادینه کردن دشمنی بین دو ملت بود و کار به تعطیلی مساجد، تهدید، اعدام مراجع دینی، اندیشمندان، اساتید و دانشجوها رسید.
همه این کارها برای متوقف کردن مبارزه علیه ظلم و استعمار در جهان بود، ولی هیچکدام نتوانست ملت بصیر عراق را بفریبد و این فرهنگ فقط در ذهن جاهلان و مزدوران نهادینه شده است. به دنبالِ از سر راه برداشتن صدام ـ که دستپرورده خودشان بود ـ دیدیم که رژیمهای عربی که با آمریکا برای خلاصی از صدام همکاری کرده بودند؛ با تاسیس رسانهها و اجیر کردن جمعی از نویسندگان، کوشیدند تا تصویر صدام را نیکو جلوه دهند! دشمنان گمان میکنند که با این توهینها میتوانند ما را به عقبنشینی از عقیده حق مجبور کنند، یا لااقل طرفداران ما را تحت فشار قرار دهند؛ ولی به یاری خدا و برکت این عقیده سلیم، توانستیم طرفداران بصیر بسیاری را جذب کنیم که تعدادشان روزبهروز افزون میشود تا این شجره طیبه در سرزمین و قلب ملت عراق هرچه بیشتر رشد کند.
در حقیقت غرب همیشه بهدنبال تخریب وجهه جنبشهای اسلامی و مکتبی است و وانمود میکند که این جنبشها وابسته به دیگران هستند. ولی دشمنان هنوز نفهمیدهاند که جمهوری اسلامی بهعنوان کشور ولایتفقیه، آروزی انبیاء و اولیاء را با انقلاب بزرگ اسلامی محقق کرده و این انقلاب، نور هدایتی برای آزادگان جهان است.
دشمنان نمیدانند که پیروی از ولیفقیه علاوه بر اینکه واجب شرعی است، باعث افتخار و عزت و کرامتی است که هیچ کرامتی با آن برابری نمیکند. ولیفقیه یک مرجع اسلامی بزرگ است که بسیاری از مسلمانان در ایران و غیر ایران از او پیروی میکنند. ولیفقیه حتی در اروپا و آمریکا پیرو دارد و همه این افراد معتقدند که او نایب امام زمان(عج) است.
امروز ما معتقدیم که جمهوری اسلامی رهبر محور حق و مقاومت در مواجهه با مستکبران جهان و در رأس آنها مثلث شر (آمریکا ـ انگلیس ـ اسرائیل) است؛ کشورهایی که ثروت خود را از طریق جنگافروزی، ریختن خون بیگناهان و سرقت اموال آنان بهدست میآورند. مستکبران چون غرق در مادیات شدهاند، نمیتوانند درک کنند که قلبهای ما برای تشکیل دولت عدل الهی در همه جهان میتپد و لحظهشماری میکند. اگر پیروی از ولیفقیه از نظر غرب وابستگی بهشمار میآید، پس جهانیان بدانند که ما وابسته هستیم. برخی "قلم به مُزد" ها به ما خرده میگیرند که چرا پرچم دشمنی با صهیونیستها را برافراشتهایم و قدس را رمز مقاومت اعلام کردهایم؟! من به اینها میگویم که حرکت در جهت آزادی قدس شریف، همراستا با عقیده به مهدویت است و هرگز از آن جدا نمیشود. بنابراین هرکس به قدس پشت کند، عقیدهاش ناقص بوده و هرگز پیروزی در سایه پرچم حضرت صاحب الزمان(عج) را درک نخواهد کرد.
وعده حق به برپایی دولت عدل الهی، جز با پایان بخشیدن به شجره خبیث صهیونیستی محقق نمیشود. به همین خاطر است که نیروهای شر با جدّیت علیه ما جنگ روانی به راه انداختهاند ولی آگاه باشند این امر عزم و ثبات ما بر مقاومت را بیشتر خواهد کرد.
برخی از همین تحلیلگران معتقدند با توجه به اینکه مقاومت اسلامی نُجَباء شاخهای از الحشد الشعبی محسوب میشود و در حال حاضر شاهد پایان جنگ در عراق هستیم، زمان آن رسیده که فعالیت این گروه نظامی نیز در این کشور متوقف شود. دیدگاه جنابعالی در این زمینه چیست؟
جنبش نُجَباء علاوه بر فعالیت نظامی ـ که با یاری خداوند در آن از دیگران متمایز شده ـ فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و خدماتی نیز دارد.معتقدم همین امر باعث وحشت دشمنان شده است، زیرا نهادینه کردن بصیرت و فرهنگ در جامعه، در حقیقت جنگ پیشدستانه و حمله به طرحهای ذلتبار و استعماری است. البته این توطئهها فقط در جامعهای متفرق، جاهل و خالی از فرهنگ آزادیطلبی محقق میشود.
دشمنان در سیستم جهانیسازی به توسعه جهالت در جامعه و مشغول کردن آن به فرهنگهای عقب افتاده و منحل اصرار دارند. به همین دلیل ما معتقدیم که مقاومت باید در همه سطوح نظامی، سیاسی و فرهنگی ادامه یابد.
ــ یعنی نُجَباء علاوه بر مسائل نظامی، کارکردهای دیگری نیز در عراق و سوریه دارد؟
بله همانطور که گفته شد، مقاومت اسلامی نُجَباء تلاش کرده در همه سطوح ـو نهفقط در میدان نظامی فعالیت کند.
ما گروهی مقاوم هستیم که ایمان داریم مبارزه علیه ظلم و استکبار باید در همه سطوح انجام شود و به همین جهت به فعالیتهای انساندوستانه روی آورده و مراکز علمی ــ فرهنگی هدفمند، مؤسسههای خیریه اجتماعی و نهادهای خدماتی گوناگونی را تاسیس کردهایم.
همچنین این جنبش اقدام به راه اندازی و ساخت مدارس و دانشگاههایی با نظام پیشرفته علمی، مراکز پژوهشی و مؤسساتی در جهت تقریب ادیان و مذاهب کرده که هدف آن، نهادینه کردن فرهنگ وحدت و دوری از فتنه در کشور است.
ان شاءالله تلاش میکنیم همانگونه که در سطح نظامی با یاری خداوند پیروزیهای بزرگی را محقق کردیم، در همه سطوح دیگر نیز این موفقیتها و افتخارات را کسب نماییم.
- چندی پیش تعدادی از اعضای کنگره آمریکا، از تصمیم این کشور برای تحریم برخی از گروههای مقاومت عراقی که بهنوعی تحت پوشش جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند، خبر دادند و از جمله این گروهها، مقاومت اسلامی نُجَباء بود. نظر شما در ارتباط با تحریمهای احتمالی آمریکا چیست و این گروه چه واکنشی خواهد داشت؟
ما معتقدیم که هرچه فریادهای دشمنان علیه ما بیشتر شود، یعنی قدرت ضربات وارده ما به آنان قویتر بوده است. این ضربهها آنان را به درد آورده و به همین دلیل صدایشان بلند شده و اقداماتشان را علیه ما افزایش دادهاند.
ــ باتوجه به اینکه بهتازگی رئیسجمهور و نخستوزیر عراق انتخاب شدهاند، نوع تعامل جنبش نُجَباء با دولت جدید در عراق به چه نحو خواهد بود؟
ما به ضرورت روند سیاسی عراق باور داریم و با قدرت از آن پشتیبانی میکنیم. این مهم بدون وجود دولتی قوی که جرأت و شجاعتی را که مرجعیت توصیف کرده است دارا باشد، محقق نمیشود. اینچنین دولتی میتواند برنامههای مخرب آمریکا در عراق را متوقف کند و میتواند کمپانیهای آمریکایی را که با سیاستمدارانداعشی شراکت داشته و نفت و ثروتهای ملی عراق را به تاراج میبرند، از عراق اخراج کند.ما به ضرورت روند سیاسی عراق باور داریم و با قدرت از آن پشتیبانی میکنیم. این مهم بدون وجود دولتی قوی که جرأت و شجاعتی را که مرجعیت توصیف کرده است دارا باشد، محقق نمیشود. این چنین دولتی میتواند برنامههای مخرب آمریکا در عراق را متوقف کند و میتواند کمپانیهای آمریکایی را که با سیاستمداران داعشی شراکت داشته و نفت و ثروتهای ملی عراق را به تاراج میبرند، از عراق اخراج کند. اگر دولت این اقدامات را اجرایی کند، میتواند به اشغال عراق پایان دهد و همچنین خواهد توانست با اخراج این کمپانیها ـ که کارگران خارجی زیادی را به خدمت گرفتهاند ـ به بیکاری پایان دهد.
ضمن اینکه میتواند شرکتهای امنیتی وابسته به شبکه جهانی صهیونیسم را از کشور اخراج کند؛ بهویژه که نیروهای امنیتی و نظامی عراق توانایی خود را در حمایت از ملت و سرزمین عراق به اثبات رساندهاند.وجود این شرکتهای مشکوک امنیتی که مرتکب ترورهای منظم میشوند، به شکل گسترده باعث آسیب دیدن وضعیت امنیتی کشور خواهد شد. در مجموع ما امیدواریم که دولت جدید در دو جهت فعالیت کند؛ نخست: بازسازی و آبادی کشور در همه عرصهها. دوم: پاکسازی عراق از آسیبهایی که این شرکتها ـ بعد از آنکه به اشغال نظامی پایان داده شد و اشغالگران با ذلت بیرون رانده شدند ـ با اشغال حوزههای اقتصادی و امنیتی به کشور وارد کرده اند.
ــ پیشبینی میکنید چشمانداز روابط ایران و سیاستمداران جدید عراقی به چه سمتی سوق پیدا خواهد کرد؟
در خصوص آینده روابط عراق و ایران در سایه تشکیل دولت جدید، در حال حاضر آنچه دخالت در امور عراق نامیده میشود، دو نوع است؛ دخالت منفی و دخالت مثبت.
دخالت عربستان، امارات، قطر و برخی کشورهای دیگر در جهت تخریب و تضعیف عراق است. آنها داعش را به عراق فرستادند، از طائفهگرایی پشتیبانی کردند و درگیریهای داخلی را به دستور صهیونیستها و آمریکاییها به راه انداختند. دیدیم که آمریکا در ابتدای حمله داعش به عراق، از کمک سر باز زد و علاوه بر آن، موانعی نیز در برابر مقاومت و بسیج مردمی که از ابتدا مقابل داعش ایستاده بودند، ایجاد کرد.
هدف آنان از این کار، سقوط دولت و روند سیاسی عراق و تسلط بر بغداد توسط داعش بود؛ ولی جوانان مکتبی عراق که زیر پرچم گروههای مقاومت مبارزه میکردند توانستند این هجوم را متوقف و پایتخت کشور را حفظ کنند. آنان هستههای اولیه الحشد الشعبی را با فتوای مبارک مرجعیت در نجف اشرف تشکیل دادند و از پشتیبانی معنوی و لجستیکی ولیفقیه و پشتیبانی مردم برخوردار شدند.پس از شروع پیروزیها، آمریکا تلاش کرد سوار این موج شده و ادعا کند که بهدنبال آزادی عراق است؛ در حالی که در گذشته از یاری عراق خودداری کرده بود.
آنچه آمریکاییها در میدان انجام میدادند، خلاف چیزی بود که در رسانهها اعلام میکردند. آنان در رسانهها مبارزه با تروریسم را فریاد میزدند، درحالیکه خود تروریسم را ساخته بودند و از آن پشتیبانی میکردند.
آمریکا همه عملیاتهای پیشروی ما را به تأخیر میانداخت و از داعش حمایت میکرد و میکوشید اشغال شهرها را طولانیتر کند. هنوز هم در مرز سوریه و عراق از داعش حمایت میکند و مانع آزادی بقیه مناطق از اشغال داعش میشود.
اما در طرف دیگر، دخالت مثبت است؛ که همان نقش جمهوری اسلامی در کمک به عراق برای مقابله با حمله وحشیانه داعش بود. حضور فعال مردان تأثیرگذار ولایت و در رأس آنها برادر عزیزم حاج «قاسم سلیمانی» که نقش بزرگی داشت. تاریخ این تلاشها را با قلمی از طلا ثبت خواهد کرد. ایشان نمونه یک فرمانده اسلامی ایثارگر و متواضع است که زندگی سادهای دارد ولی بسیار شجاع و قدرتمند است و برخلاف فرماندهان و ژنرالهای دیگر، بسیار متواضع، مهربان و باوفاست که علیرغم مشغلههای زیاد و مسؤولیتهای بزرگ، از دوستان و برادران خود روی نمیگرداند.در میادین جنگ احساس میکنیم که او یک قدرت نظامی بزرگ مورد تأیید خداوند است. او در همه عملیاتها در خاکریز مقدم و نزدیک به این گروهک وحشی حضور مییافت و تجربهاش را به رزمندگان عراقی تقدیم میکرد.این نمونهای از دخالت مثبت است که دشمن آن را محکوم میکند، ولی ما آن را مصداق واقعی سیره اهلبیت(ع) میدانیم.
امام خامنهای و جمهوری اسلامی در خصوص وقایع عراق بیتفاوت نماندند، بلکه از عراق پشتیبانی کردند تا بتواند در برابر این هجوم وحشیانه ایستادگی کند.
مردم، دولت و مقامات سیاسی عراق کسی را که در کنارشان ایستاد و کسی را که علیه آنان توطئه کرد بهخوبی میشناسند. ما کسانی را که عزت دنیا و آخرت را طلب کردند - که مصداق حقیقی آن جمهوری اسلامی و رهبر حکیم آن است - خوب میشناسیم. همچنین کسانی فریفته شیطان شدند و خیال کردند بقای جایگاه سیاسیشان فقط با پشتیبانی آمریکاییها محقق میشود و دستهای آغشته به خون آنان را فشردند و دروازههای عراق را برای سرقت و تخریب به رویشان گشودند. آنان باید بدانند که این جایگاه را از دست خواهند داد چراکه استکبار، شیطانی است که به عهد خود وفا نمیکند و هنگامی که نقششان تمام شود، به آنها خیانت خواهد کرد؛ همانگونه که به صدام و حاکمان ذلیل عرب خیانت کرده و دولتهایشان را ساقط نمودند.هرکس اینگونه عمل کند، روزی مزدور بودنش برملا میشود و بهخاطر وطنفروشی، شرف و آبرویش ریخته خواهد شد؛ همانگونه که آلسعود توسط ترامپ خوار و ذلیل شدند و هنوز حقیر و ذلیل هستند.
بنابراین دولت جدید عراق باید کسانی را که با شیطان بزرگ دست دادند، شناسایی و سرنوشتشان را مشخص کند.ضمن اینکه باید کسانی را که در سختیها کنار عراق ایستادهاند شناسایی کند و با آنها ائتلافی قدرتمند تشکیل دهد؛ زیرا همپیمانی با امین، موجب قدرت و شرافت است. دولت همچنین باید به کسانی که با مواضع منفی از تخریب عراق پشتیبانی کردهاند برخورد نموده و به آنها اجازه تکرار نقشههایشان را ندهد و دست آنها را از روند سیاسی عراق قطع کند.
در پایان میتوان گفت که دولت و ملت عراق در مرحله مهمی از تقویت روابط با جمهوری اسلامی قرار دارند، زیرا ایران تنها کشوری بود که درکنارشان ایستاد.
انتهای پیام
نظرات