به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: قرار بود میدان مشق محلی باشد برای استقبال رسمی از مقامات سیاسی جهان که به ایران سفر میکنند. قرار بود این محوطه هویتی تهران، محلی باشد که آبروی جمهوری اسلامی باشد در مجامع جهانی. اما این روزها نگاه خمار معتادان، حوالی میدان مشق پرسه میزند و کسی نمیداند پشت در اصلی آن، بناهای تاریخی و ارزشمندی ایستادهاند که طبق مصوبه هیأت دولت وقت، از دهه ۸۰ قرار بود بزرگترین مرکز گردشگری و پاتوق فرهنگی و هنری کشور را تشکیل بدهند، ولی هنوز هیچ خبری از این رویداد بزرگ نیست. اکنون میدان و بناهایش در سکوتی هراسانگیز احاطه شدهاند؛ سکوتی که در قدم اول دلنشین بهنظر میآید ولی کافی است چند قدم بیشتر راه بروید تا آسیبهایی که ممکن است هرلحظه میدان را در معرض نابودی قرار بدهند مشاهده کنید.
وقتی به خیابان امامخمینی(ره) میروید حد فاصل خیابان سیتیر و میدان توپخانه، بنایی با درهای هلالی و سر در کاشی شده آبی رنگ میبینید که میان شلوغی جنوب شهر گم شدهاست. این بنا «سر در باغ ملی» است ولی شاید بسیاری از رهگذران نمیدانند پشت سردر باغ ملی، تاریخیترین و بزرگترین میدان نظامی شهر قرار دارد که از زمان صفویه وجود داشته و بعد از برج طغرل و قبل از برج آزادی بهعنوان نماد شهر تهران شناخته میشده است. حمید ناصری کرمانشاهی - پژوهشگر تاریخی و تهرانشناس- در اینباره میگوید: «دوره صفویه میدان مشق زمین هموار و خارج شهر، حدود ۲۵ هکتار بود که اطرافش درختان فراوانی وجود داشت و زمان پیروزی افغانها بر صفویان، بهعنوان محل تمرینات نظامی استفاده میشد». ناصری ادامه میدهد: «زمان فتحعلیشاه قاجار قسمت جنوبشرقی میدان، یک سر در ایجاد میشود که امروز از بین رفته است».
رویای باشکوه
اکنون حدود چندصدسال از قدمت میدان مشق میگذرد. باورتان میشود میدان مشق هنوز نفس میکشد؟ یک روز عادی. سردر باغ ملی در خیابان اصلی امامخمینی، حالت نیمهباز دارد. نگهبانی جلوی در ایستاده. میدان مشق پشت سردرباغ ملی قرار دارد. ساعات بازدید از میدان فقط در اوقات اداری است. وارد که میشوید انگار به دنیای تازهای قدم گذاشتهاید. میدان مشق، شهر تاریخی، زیبا، وسیع و سنگفرششدهای است که عبور هیچ ماشینی را بر نمیتابد. همین دل آدم شهری را قرص میکند. درختان کهن و صدای پرندگان باعث میشوند حس کنید از ازدحام هراسانگیز شهر دور شدهاید. اطراف محوطه، بناهای تاریخی و فرهنگی باشکوهی قرار گرفتهاند. عمارت کاخ شهربانی، قزاقخانه، موزه ارتباطات، کتابخانه و موزه ملک، موزه ایران باستان، موزه پست و... صدای شیهه اسبهای قشون فتحعلیشاه شنیده میشود و شادی مردم برای جشن چهارشنبهسوری در باغ ملی دوره رضاشاه؛ گویا میدان قصههای بسیاری دارد.
اولین ادارات مدنی در تهران
در زمان پهلوی اول میدان به دستور او درختکاری میشود و انجام تعلیمات نظامی به بیرون شهر انتقال مییابد و مدت کوتاهی میدان به باغ ملی شهرت پیدا میکند و سردر جنوبی آن به همین نام ساخته میشود. رضاخان نخستین ادارات مدنی مانند وزارت خارجه، وزارت جنگ، قزاقخانه، وزارت پست و تلگراف و تلفن، وزارت امنیه، موزه ایران باستان و... را در میدان ایجاد میکند. معماری بناها برگرفته از سبک اروپایی و روسی است.
محصور در نردههای سفید
برای تماشای کاخ شهربانی باید نگاهتان را به آسمان برسانید. نگاهتان را که به زمین میدوزید، میخورد به نردههای سفیدرنگی که اطراف میدان را احاطه کردهاند. در محوطه نشانی از اتاقک راهنمایی، معرفی مسیرها برای گردشگران یا خدمات رفاهی مانند وسایل حملونقل عمومی و... نیست. به گفته حمید ناصری کرمانشاهی میدان مشق اواخر دهه ۷۰ به ثبت آثار ملی رسیده و اوایل دهه ۸۰ طبق طرح مصوبه دولت وقت قرار شد به یکی از۵ موزه جهان تبدیل شود و در فهرست ثبت آثار جهانی یونسکو قرار گیرد؛ میدانی که ۲دهه است مسئولان برای آن گذر فرهنگی و هنری و مرکز گردشگری و تجمع عموم مردم را تصور کردهاند. پیرو طرح مصوب در فاز اول کار پیادهراهسازی، مبلمان شهری و نورپردازی میدان انجام شد. بخشی از ساختمان قزاقخانه نیز به ساختمان دانشگاه هنر اختصاص یافت تا بهانهای برای رفتوآمد عموم مردم بهویژه هنرمندان شود.
میدان، محل تجمع مردم یا حیاطخلوت؟
داخل محوطه میدان مشق تعداد محدودی از مردم دیده میشوند که اغلب دانشجوی دانشگاه هنر هستند. برخی برای استفاده از کتابخانه و موزه آمدهاند. تعدادی فقط از میدان عبور میکنند و برخی حتی نمیدانند اینجا میدان مشق است. به گفته نگهبان، چند باری برخی مراسم فرهنگی و هنری در میدان برگزار شده ولی ادامهدار نبوده است. به یاد جملهای از محمد تقی موید، سفیر ایران در مراکش میافتم؛ «قرار بود میدان در اختیار مردم قرار بگیرد و مانند میدان سن مارکوی ونیز محل جشنها و مراسم فرهنگی و مذهبی ایران از جمله عید نوروز، چهارشنبهسوری، برپایی کنسرتها و پاتوق نقاشها و نویسندگان و اعیاد مذهبی باشد و محلی برای حضور توریسم شود.» اکنون حدود ۸۰ درصد از ساختمانهای میدان در اختیار ارگان دولتی و وزارت امور خارجه قرار دارد. در گفتوگویی که با اسکندر مختاری، پژوهشگر تاریخی داشتیم یک جمله در صحبتهایش تکرار میشد؛ «در طرح ارتقای میدان مشق باید آزادسازی اطراف میدان صورت پذیرد و میدان به یک فضای عمومی شهری تبدیل شود، نه اینکه از آن بهعنوان حیاطخلوت استفاده کنند.»
مشق هروئین جلوی خارجیها
بیرون محوطه میدان از میان نردههای سفیدرنگ، صدای پرندگان قطع میشود. صدای ماشین، دود، ترافیک و ازدحام آدم غوغا میکند. گویا یکباره از دنیای امن درختان و پرندگان جدا شدهاید. دلشورهای غریب وجودتان را فرا میگیرد. کارتنخوابی با سیم آهنی مشغول بازکردن قفل یکی از صندوقهای صدقات است. سمت شرقی میدان در کوچه پست، دستفروشان بساط کردهاند. کمی جلوتر در کوچه یارجانی جلوی ورودی عمومی میدان، جایی که خط مترو قرار گرفته و کنار ساختمان وزارت امور خارجه با زرورقهای مصرف هروئین میان زبالههای روی زمین روبهرو میشوید. زن و مرد معتادی کنار سطل زباله، در حال استعمال مواد هستند. در یکقدمی این تصاویر، ساختمانهای موزه پست، وزارت امور خارجه، ساختمان اداری ثبت، موزه بانک سپه و موزه عبرت دیده میشود. انتها پایگاه بسیج است. به گفته مامور فضای سبز میدان، معتادها و کارتنخوابها اغلب در این گوشه جمع میشوند. او میگوید: «گاهی قمار هم میکنند. چند روز پیش از لای نردههای سفید داخل آمده بودند و سطل زباله آهنی محوطه را کنده بودند و... » وقتی باغبان حرف میزند، بوی تند تعفن از گوشه شرقی به مشام میرسد. میگوید: «اینجا یکجورهایی سرویس بهداشتی معتادان است». نگاهم میافتد به چند ماشین مشکی رنگ سفارت، چند مرد خارجی از در ورودی وزارت امور خارجه بیرون میآیند. چشمهایم را میبندم. قدمهایم در میدان مشق رنگ میبازد.
منافع سازمانی یا منافع شهروندان
علیمحمد سعادتی، شهردار منطقه 12 و مسئول طرح ارتقای میدان مشق می گوید: اماکن و عرصههای تاریخی مانند میدان مشق در کشور کمنظیر هستند، ولی تحولات فرهنگی در جامعه ما تدریجی است. این تحولات در میدان مشق از دهه ۸۰ تا امروز مثبت بوده است. برای این حرفم هم دلیل دارم. تبدیل ساختمان شهربانی به ساختمان دیپلماتیک و اداری، تبدیل بخشی از وزارت دفاع به دانشگاه هنر، استقرار موزهها، پیاده راهسازی، روشنایی، مبلمان، ساماندهی فضای سبز، نظافت، نگهبانی و... از اقدامات مثبت در حوزه میدان مشق بودهاند؛ هرچند قبول دارم به ایدهآلی که در طرح عنوان شد نرسیدهایم. قرار بود امکان بهرهبرداری برای عموم مردم و گردشگران در ساعات مختلف شبانهروز و روزهای تعطیل بهوجود بیاید. اگر این بخش طرح اجرا شود حضور معتادان در قسمت شرقی میدان کمرنگ خواهد شد. چرا ما حضور معتادان را در قسمت غربی میدان و خیابان سیتیر نداریم؟ چون در آنجا حضور مردم پررنگ است. اجرایی نشدن ایدهآلهای طرح بهخاطر بخشینگری نهادها و سازمانهای مستقر داخل میدان است که هر کدام منافع خود را درنظر میگیرند و متأسفانه منافع سازمانی را به منافع شهروندان ترجیح میدهند. تاکنون چند جلسه غیررسمی توسط هیأتامنای طرح متشکل از نمایندگان شهرداری، وزارت امور خارجه، دانشگاه هنر و سازمان ثبت برگزار شده است. با این حال بهنظر میرسد نیاز به پیگیری بیشتری است. طرح میدان مشق کالبد و جسمش آماده پذیرش شهروندان است، ولی شرایط برای بروز آن هنوز فراهم نشده است.
انتهای پیام
نظرات