مهدی مطهرنیا در گفتوگو با ایسنا، در خصوص توافق بدون شرط با آمریکا، اظهار کرد: در سیاست آنچه غیرممکن بوده، خود غیرممکن است. همه چیز در سیاست امکانپذیر بوده و غیرمترقبه بودن سخن ترامپ در باب مذاکره با سران و مقامات جمهوری اسلامی ایران در تعاریفی که ما از سیاست در چارچوب نگاه حکومتی و تودههای مردم داریم، غیرمترقبه است.
وی افزود: در ادبیات سیاسی این نکته نهفته است که همه رهبران و روسای جمهوری که واقعگرایانه به عرصه سیاست مینگرند، مذاکره را به عنوان یکی از مهمترین ابزارها و جهتگیریها برای رسیدن به اهداف خود با کمترین هزینه پذیرا شده و بر آن تاکید دارند، لذا از منظر متخصصان سیاست نه تنها اعلام مذاکره با ایران و آمادگی مذاکره بدون پیششرط با ایران غیرمترقبه نیست بلکه قابل پیشبینی بوده و حتی قابل پیشبینی است که ترامپ بپذیرد به ایران مسافرت کند و در تهران با رهبران ایران در باب آینده ارتباط ایران و آمریکا مذاکره کند.
مطهرنیا با بیان اینکه در ادبیات سیاسی این درخواست و آمدن به عنوان ایجاد فضای عقبنشینی نیست، عنوان کرد: اصل مذاکره حتی در زمان جنگ نیز از بین نمیرود و سیاستمداران جهان برای رسیدن به منافع و اهداف ملی تعریف شده خود از آن استفاده میکنند، بنابراین برای من به عنوان یک تحلیلگر سیاسی آنچه که ترامپ میگوید تا حدود زیادی قابل پیشبینی بوده و غیرمترقبه نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مزید بر آن ترامپ با اعلام این موضوع میخواهد مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا را به روی صحنه آورد زیرا ایران اصول و ارزشهای انقلابی خود را با محوریت مبارزه با آمریکا تعریف کرده و مذاکره احتمالی ایران با آمریکا با وجود شخصیتی به نام ترامپ در کاخ سفید میتواند این محوریت را متزلزل کند، پس به دنبال ایجاد فضای کیش و مات در ارتباط با تهران در باب مذاکرات محتمل است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل بیان کرد: گام سومی که ترامپ در این زمینه مدنظر دارد، این است که بتواند زمینههایی را ایجاد کند تا به افکار عمومی این گذاره را القا کند که آمریکا برای انجام مذاکره آماده است و اگر در آینده کشمکش و تعارض بیشتری روی داد، آمریکا حاضر به مذاکره و عدم ورود به برخوردهای فیزیکی یا نظامی علیه جمهوری اسلامی بوده اما این ایران بود که دست رد به مذاکره زد و اینگونه بتواند افکار عمومی مخالف با عملکرد ترامپ در آینده علیه جمهوری اسلامی را نخست در خود آمریکا و سپس در افکار عمومی تودهها و نخبگان در سطح بینالمللی مدیریت کند.
وی با اشاره به یک استراتژی قدیمی، تصریح کرد: این استراتژی بیان میکند اگر یک یا دو طرف یک مجادله و منازعه به پرخاشگری نسبت به یکدیگر روی بیاورند، این نشانهای برای آمادگی جهت مذاکره تلقی میشود؛ اگرچه نمیتوان این امر و گزاره را از منظر استراتژیک در همه جا مطلق و قابل اجرا دانست اما باید پذیرفت که در برخی از گرایشهای سیاسی کنونی این گزاره استراتژیک پاسخگو است.
مطهرنیا اضافه کرد: هجمه بردن به یکدیگر در یک حد بسیار بالا در چارچوب پرخاشگری نشان از اهمیت یک موضوع برای پایتختهای دو کشور و نزدیک شدن به لحظه تصمیمگیری در باب مذاکره و مصالحه نهایی یا منازعه و رودررویی پایانی دارد.
این استاد دانشگاه گفت: بدون پیششرط بودن تا حدود زیادی به اهداف ترامپ در بیان این اصل در مصاحبه با خبرنگاران در کنار نخست وزیر ایتالیا باز میگردد. پمپئو اعلام کرد که پیششرط اساسی مذاکره، متعهد شدن و ضمانت دادن به اجرای دستاوردهایی است که از طریق مذاکره حاصل خواهد شد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل افزود: بنابراین پیششرط باز مطرح بوده اما این پیششرطها منوط به تعهد متقابل در تضمین رسیدن به نتایج یک مذاکره شده و این تا حدود زیادی نشاندهنده این است که دو طرف مذاکره به یکدیگر در انجام مذاکره و متعهد بودن به نتایج حاصل از مذاکره مطمئن نیستند که این عدم اطمینان موجب میشود، مذاکره برای مذاکره در دستور کار باشد و دیگر آمریکاییها نمیخواهند مذاکره برای مذاکره را به انجام برسانند، همانگونه که ایران بعد از عدم تهعد آمریکا به برجام دیگر حاضر به انجام چنین مذاکرهای نیست.
وی با بیان اینکه وضعیت بین ایران و آمریکا ملتهب است، عنوان کرد: تصمیمگیری نهایی باید در این زمینه صورت گیرد و به موقع خود را به نمایش بگذارد وگرنه هر حادثهای میتواند پیامدهای بسیار بزرگی به همراه داشته باشد. این حادثه میتواند به یک صلح و در مقابل به یک جنگ بزرگ منجر شود، بنابراین نوع تصمیمگیری در تهران و واشنگتن به همراه ادبیاتی که به کار میبرند، باید در وضعیت کنونی بسیار حساب شده، کنترل شده و با ارزیابی و ارزشیابی دقیق صورت بگیرد.
انتهای پیام
نظرات