شادی شایان در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: هر رابطهای که بدون اجازه یکی از طرفین اتفاق بیافتد و فرد بدون اجازه طرف مقابل وارد حریم روانی، جسمی و جنسی او شود تجاوز نامیده میشود.
وی با بیان اینکه بچههایی که در خانوادههای فقیر زندگی میکنند، بیشتر مورد تعرض جنسی قرار میگیرند و این تعرض گاهی از سوی افراد خانواده است و گاهی از طرف غریبهها، افزود: وقتی درباره تعرض جنسی صحبت میکنیم، اولین چیزی که به ذهن متبادر میشود این است که فرد متجاوز به صورت مستقیم به حریم جسمی و جنسی فرد نزدیک شده و به عبارتی به آن دستبرد میزند؛ اما در روش غیرمستقیم، فرد برای تعرض به فرد دیگر بهخصوص به کودکان، اقدام به پخش یک فیلم نامتعارف، استمنا و عورتنمایی میکند. گاهی تعرض از طرف یک فرد آشنا اتفاق میافتد و گاهی از سوی یک غریبه.
5 و 6 سالگی؛ بهترین سن آموزش درباره اندامهای بدن
این روانشناس با اشاره به اینکه آگاهیدادن به کودکان درباره جسمشان و این که کسی نباید به بدن آنها دست بزند، یکی از موثرترین روشهای مقابله با تجاوز به کودکان است، تصریح کرد: بهترین سن آموزش درباره اندامهای بدن به کودکان، 5 و 6 سالگی است. باید در شرایط مناسب مثلا زمانی که پوشک کودک خردسال عوض میشود و کودکی دیگر( دختر یا پسر) در آنجا حضور دارد و درباره اندام جنسی سوال میکند به او توضیح داده شود که اندام جنسی پسرها با دخترها فرق دارد، کاملاً خصوصی است و کسی نباید به آنها دست بزند. در این زمان باید به کودک این پیام داده شود که اگر کسی قصد داشت به اندامهای تو دست بزند، اجازه ندهد و قضیه را به مادرش بگوید.
شایان افزود: تعرض زمانی که از سوی فرد آشنا اتفاق میافتد آسیبش بیشتر است، چون کودک در کنار فرد متجاوز زندگی میکند. این مسئله باعث ایجاد ناامنی در کودک شده و به مرور آسیبهای جبرانناپذیری به او وارد میکند. در چنین شرایطی کودک تلاش میکند مشکلش را به فرد قابل اعتمادی مثل مادر بگوید، اما در بیشتر مواقع مادر به دلایل مختلف قضیه را نمیپذیرد و آن را انکار میکند. مادر نمیتواند یا نمیخواهد بپذیرد که دخترش از سوی پدر، برادر یا اقوامی مانند عمو، دایی و... مورد تجاوز قرار میگیرد. در این شرایط وقتی دختربچه به مادرش میگوید که به اندامهای او دست میزند، مادر در اولین واکنش میگوید اشتباه میکنی، آنها تو را دوست دارند و نوازشت میکنند.
وی ادامه داد: زمانی که یک مادر افسرده و منزوی انرژی برقراری ارتباط با شوهرش را ندارد، پدر یک راه امن برای برآوردهکردن نیازهای جنسی خود مییابد.
متجاوزان معمولاً خود قربانی بودهاند
این روانشناس اضافه کرد: چنین مردها و پدرهایی معمولاً کسانی هستند که در دوران بچگی، خودشان قربانی این شرایط بوده و مورد تعرض قرار گرفتهاند. ذهن و روان انسانها مکانیزمی دارد که وقتی مورد سوءاستفاده قرار گرفته یا در شرایط سختی قرار میگیرد برای هضم مشکل خود، فرد آن را تکرار میکند. مثلاً یک واکنش نرمال و طبیعی این است که وقتی بچهها را واکسن میزنند، کودکان برای ایجاد فضای امن روانی به عروسکهایشان واکسن میزنند تا از این طریق شرایط سختی را که تحمل کردهاند، جبران کنند.
شایان خاطر نشان کرد: همین اتفاق برای فردی که در کودکی مورد تعرض قرار گرفته نیز رخ میدهد. او برای خلاصشدن از حال بد و شرایط روانی دشواری که از کودکی با خود حمل کرده است، کودکان را مورد تعرض قرار میدهد تا بخشی از آسیبهای خود را جبران کند.
وی درباره دیگر عوامل تعرض گفت: برخی از این افراد دچار اختلال شخصیت و انحراف جنسی هستند و برایشان اهمیتی ندارد که با چه کسی ارتباط جنسی برقرار کنند. برای این افراد کودک، بزرگسال، غریبه و یا افراد خانواده فرقی ندارد. آنها به هیچ اخلاق و یا قانونی پایبند نیستند و در هیچ شرایطی احساس گناه یا عذاب وجدان نمیکنند.
این روانشناس با اشاره به نوع خاصی از انحراف جنسی با نام علمی پدوفیلیا ادامه داد: در بین عموم مردم این انحراف به «بچهبازی» شهرت دارد. بزرگسالانی که تمایل دارند با بچههای 8 تا 10 سال ارتباط جنسی برقرار کنند، به این انحراف جنسی مبتلا هستند. گروه دیگری هم هستند که به عورتنمایی تمایل دارند، این افراد کسانی هستند که از طریق نشان دادن آلت تناسلی خود به دیگران ارضاء میشوند.
شایان افزود: برخی از بیماران روانی هم هستند که بیشتر در دنیای خیال آن هم از نوع فانتزی زندگی میکنند. آنها هرچه در خیال خود مجسم میکنند در دنیای واقعی هم اجرایش میکنند. این آدمها وقتی دچار اختلال جنسی میشوند، ابتدا شرایط را در ذهن خود مجسم میکنند و بعد به آن شکل واقعی میبخشند. این گروه از روانپریشها هر کاری که دوست داشته باشند انجام میدهند و محدودیتی نمیشناسند.
وی در خصوص سن آشنایی بچهها با تفاوت جنسیتی توضیح داد: بچهها معمولاً در سن 4 و 5 سالگی متوجه تفاوتها میشوند. درباره دخترها روند رشدی چنین است که تا 4 سالگی بیشتر با مادرش در ارتباط است و پدر معنای چندانی برایش ندارد. دختر در سنین 4 و 5 سالگی متوجه می شود به جز مادر فرد دیگری نیز حضور دارد که به او توجه میکند و آن فرد، پدر است. دختربچه کمکم متوجه میشود که پدر به مادر هم توجه دارد. به همین دلیل زمانی که میبیند پدر توجهاش را از او برداشته و متوجه مادر کرده است برای جلب توجه پدر شروع به ناز و عشوه میکند که به این مرحله رشدی، اغواگری میگویند.
این روانشناس یادآور شد: دختربچه از این طریق بهنوعی شروع به رقابت با مادر میکند که رفتاری طبیعی است. اگر پدر و مادر از روند رشد کودک آگاه باشند، اغواگری بچه را ببیند و به او توجه کنند، کودک روند رشد را کامل طی میکند. چنین والدینی میدانند نباید با رفتار اشتباه دختربچه را وادار به تحریک و اغواگری بیشتر کنند. پدری با روان سالم میداند در چنین شرایطی باید با نوازشهای کلامی و توجه سالم به دختر خود اعتبار ببخشد.
شایان در خصوص توجه والدین به تمایلات جنسی کودکان چهار تا پنج سال توضیح داد: والدین باید بین بازیهای جنسی و سوءاستفاده جنسی تفاوت قائل شده و بدانند با هر کدام باید به چه شیوهای برخورد کنند. بازیهای جنسی معمولا ًدر سن 4 و 5 سالگی شروع میشود. در این سن بچهها درباره آلت جنسی خود کنجکاو می شوند، آنها گاهی در خفا به آلت جنسی خود دست میزنند و گاهی این رفتار را با دوستانشان انجام میدهند. با دیدن این رفتارها نباید واکنش تند نشان داد، بلکه باید به بچهها درباره آلت جنسیشان به گونهای که برای آنها قابل فهم باشد، توضیح داد تا کنجکاوی آنها رفع شود.
وی «با اشاره به اینکه بهترین روش برای اینکه بچهها کمتر مورد تجاوز جنسی قرار بگیرند، این است که به آنها اجازه صحبتکردن درباره مشکلشان را بدهیم»، تاکید کرد: باید بیشتر حواسمان به بچههایی که دچار اختلال ذهنی هستند و یا نسبت به سنشان، رشد فکری و عقلانی کمتری دارند باشد؛ چون بیشتر مورد تعرض قرار میگیرند.
این روانشناس در خصوص عواملی که میتوان متوجه شد کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته است، گفت: گاهی اوقات از نوع راهرفتن و نشستن کودک و از روی کبودیهای خاصی که روی بدن او به وجود آمده و به چشم میآید، میتوان به این موضوع پی برد. والدین باید به دقت و غیر مستقیم رفتارهای کودک خود را زیر نظر داشته باشند. اگر آنها مشاهده کردند که مثلاً کودکشان که با انرژی و شاد بوده یکمرتبه غمگین، گوشهگیر و مضطرب شده است، دلایل آن را پیدا کنند.
شایان تاکید کرد: با همه اینها همه گوشهگیریها و اضطرابها دلیلی برای تعرض جنسی نیست، اما باید شاخکهای والدین تیز بوده و حواسشان به رفتار و گفتار فرزندان خود باشد. پیشگیری بهترین روش ایمنسازی کودکان در مقابل تعرض جنسی است. باید به کودکان یاد بدهیم که اندامهای خصوصی آنها چه اسمی دارند و کسی نباید بدون اجازه او به آنها دست بزند.
وی تصریح کرد: بچهها باید بیاموزند که با غریبهها صحبت نکرده و به هیچ عنوان به آنها اعتماد نکنند. اگر بین والدین و کودکان رابطه عاطفی مناسبی برقرار باشد، بچهها به آنها اعتماد کرده و همه حرفها و اتفاقات زندگی خود را به پدر و مادر خود میگویند. بدین طریق، بسیاری از مشکلات حل میشود و کودکان در امنیت بیشتری زندگی میکنند.
انتهای پیام
نظرات