به گزارش ایسنا، سیدعلی خرم در ادامه یادداشت خود در «اعتماد» نوشت: ماکرون خودش پیش از سفر به امریکا پیشبینی کردهبود که نتواند در برخی از مسائل ترامپ را قانع کند. امروز که کره شمالی بعد از نزدیک به یک سال درشتگویی و ژستهای قلدرمآبانه از سوی رییسجمهور امریکا، دست کم در ظاهر با خواسته ترامپ کنار آمده است، باعث شده تا رییسجمهور امریکا اعتماد به نفس بیشتری در رفتار و رویه خود پیدا کند.
مشخص است که ترامپ تصمیم خود را گرفته است، تغییرات و تحولات دولت امریکا و انتصاب افراد تندرو و افراطی در پستهای حساس سیاست خارجی نشان میدهد که او مصمم است که برنامه مورد نظر خود را اجرایی کند. مشخص نیست که سیاست ترامپ در برابر پیونگیانگ تا چه اندازه موفق بوده و اعتماد به نفس تازه بازیافته ترامپ، تا چه اندازه کاذب باشد. اما او بر اساس احساس موفقیت خود در سیاست خارجی برابر کره شمالی، احتمالا تصور میکند که میتواند با ایران نیز از موضع زور سخن بگوید و ایران را در تنگنا قرار دهد. آنچه تا به امروز از سوی طرف اروپایی در مورد برجام شاهد بودیم این بود که سلسله اقدامات و موضعگیریهایی انجام دهند که به ترامپ نشان بدهند در حال همکاری با او هستند.
سه قدرت بزرگ اروپایی که در مذاکرات برجام حضور داشتند، تلاش کردند به ترامپ ثابت کنند که با او همسو هستند، به او بگویند تهدیداتی را که تو احساس میکنی، ما هم احساس میکنیم و ما هم مانند تو در برابر ایران، جدی و سرسخت هستیم. اروپاییها تصور میکردند در چنین شرایطی با ایجاد احساس پذیرش جمعی برای ترامپ، میتوانند احساسات او را کنترل و عملکرد او را رقیق کنند. اما برخلاف پیشبینی طرفهای اروپایی از مجموعه شرایط اینگونه بر میآید که ترامپ احساس کرده که در جایگاه قدرتمندتری نسبت به گذشته قرار گرفته است و حاضر نیست که با استدلالهای اروپایی برای ماندن در برجام قانع شود.
مشخصا نمیتوان گفت که برنامه دقیق دونالد ترامپ، برای شرایط ضربالاجل خودساخته ٢٢ اردیبهشت چیست، مشخص نیست او برنامهریزی دقیقی برای اقدامات خود دارد، یا بر اساس غریزه بر مبنای اتفاقات تصمیمگیری میکند. اما اگر فرض کنیم که او برنامه مشخصی برای بعد از خروج از برجام در ضربالاجل ٢٢ اردیبهشت در نظر گرفتهباشد و برای سناریوهای مختلفی از جمله خروج احتمالی ایران از انپیتی یا از سرگیری غنیسازی اورانیوم در ایران، اقدامات متقابلی را پیشبینی کردهباشد، آنگاه باید این احتمال را در نظر گرفت که ترامپ ممکن است در گفتوگوهای خود با رهبران اروپایی، چه دیدار سهشنبه شب با امانوئل ماکرون و چه دیدار فردا با آنگلا مرکل، آنها را برای همراهی با خود اقناع بکند.
در برابر این دیدگاه که ماموریت امانوئل ماکرون، قانع کردن ترامپ برای ماندن در برجام بود و قرار بود در دیدار با ترامپ، تمام سناریوهای خروج احتمالی امریکا از برجام را برای او حلاجی کند، باید این دیدگاه را هم در نظر گرفت که ترامپ توانستهباشد برنامههای خود را برای رییسجمهور فرانسه حلاجی کند و او را قانع کردهباشد تا با برنامه واشنگتن همراه شود. فراموش نکنیم که در تجاوز اخیر امریکا به خاک سوریه، بدون اینکه هیچ شاهد و نشانه علنی از قبل وجود داشتهباشد، فرانسه و بریتانیا به شکل رسمی و دیگر کشورهای غربی به شکل غیررسمی همراهی کردند. در چنین مذاکراتی، همانگونه که احتمال قانع کردن طرف مقابل یا احتمال عدم توافق وجود دارد، وجه سومی هم با عنوان قانع شدن امکانپذیر است.
در چنین شرایطی، اگر تصور کنیم که احتمال اقناع طرفهای اروپایی برای همراهی با ترامپ بر علیه ایران وجود داشتهباشد، دستگاه سیاست خارجی ما در شرایط سختی قرار میگیرد، چرا که به اندازه کافی برای استفاده از اهرم اروپاییها و تثبیت موضع خود از طریق این اهرم تلاش نکردهایم. من تصور میکنم که برخی از فرصتها را برای تثبیت کردن اروپا در کفه ترازوی ایران در برجام از دست دادهایم یا به کفایت هوشمندانه از آنها استفاده نکردهایم، به خصوص با توجه به سفرهای اخیر وزرای خارجه فرانسه و بریتانیا به تهران که میتوانست بهرهبرداریهای بیشتری از آن کرد.
انتهای پیام
نظرات