به گزارش ایسنا، امیررضا واعظآشتیانی در روزنامه اعتماد نوشت: «برخی از صحبتهای آقای احمدینژاد در سال ۸۸ نسنجیده بود؛ اگر چه که عدهای هم در آن زمان فتنه کردند. گفتارهایش مستمسک به وجود آمدن برخی از اتفاقات در آن زمان شد. البته فتنهگران داخلی و خارجی دست به دست هم داده بودند تا غائلهای را به راه بیندازند. تغییرات آقای احمدینژاد از دولت دهم آغاز شد. عملکرد دولت نهم را باید از رییس دولت جدا دانست. دولت نهم از موفقترین دولتهایی بود که بعد از دوران جنگ تجربه کردیم. بسیار کارهای بزرگی در آن دوران انجام گرفت و وزرای زحمتکشی روی کار آمدند. چه بسا شخص آقای احمدینژاد در دولت نهم نگاه متفاوتی نسبت به دولت دهم داشت. دولت دهم همراه با چالشهای زیادی بود. چالشی که بین مجلس اصولگرا و آقای احمدینژاد به وجود آمد. شاید یکی از دلایلی که تنشها را تشدید کرد، تنش بین مجلس و احمدینژاد بود. نگاه رییس دولت دهم تغییر محسوسی داشت. به گونهای که بنده علاقهمند بودم یک سال آخر دولت آقای احمدینژاد هر چه زودتر سپری شده و انتخابات بعدی ریاستجمهوری را داشته باشیم. البته در ۴ سال اول دولت یازدهم کاملا سکوت اختیار کرده و هر از گاهی پاسخهای مقطعی میداد. برخی از افراد تصور میکردند، سکوتش خردمندانه است. عدم پاسخ او به سیاهنماییهایی که دولت آقای روحانی نسبت به دولتهای نهم و دهم داشت، ادامه داشت. سیاهنماییای که سردمدار آن معاون اول رییسجمهور بود و آقای احمدینژاد در ۴ سال اول دولت آقای روحانی به خوبی توانست سکوتش را مدیریت کند. ای کاش او این رویه منطقی را همچنان ادامه میداد اما بعدها اطرافیانش به گونهای به او مشورت دادند تا از ابزاری به عنوان آزادی و عدالتخواهی استفاده کند و به استفاده ابزاری از این موضوعات بپردازد.
نامه اخیر رییس دولت دهم نامه سنجیده و منطقیای نبود. رفتارهای سیاستمداری که علاقهمند است در صحنه سیاسی کشور بماند، چنین نیست. او خردمندانه عمل نکرده و نمیکند؛ پا را از قانون فراتر گذاشته است. آقای احمدینژاد یا قانون را خوب میداند یا چیزی از قانون نمیداند. اگر به قانون عمل نمیکند، عذر بدتر از گناه است ولی اگر نمیداند بهتر است که مطالعاتی انجام داده و جایگاه حقیقی و حقوقی خود را بداند. در نامه اخیرش هوشمندی، خردمندی و اخلاق سیاسی دیده نمیشود.
در این نامه به نکاتی اشاره شده که در صلاحیتش نبوده و نوع ادبیاتش بسیار ضعیف و در عین حال مداخلهجویانه و خارج از قانون بوده است. وقتی اشاره میکند که به فوریت رییس قوه قضاییه برکنار شود، این سوال مطرح میشود در چه جایگاهی به چنین نظری رسیده است. در بحث مهندسی انتخابات توسط شورای نگهبان که آقای احمدینژاد آن را طرح میکند، در عمل انتخابات دوران خودش را هم زیر سوال میبرد. او به دلیل عدم تدبر در نگارش نامه برای نظام هزینه تراشی میکند. این مسالهای است که دشمنان نظام در داخل و خارج کشور دنبال میکنند.
رفتار اخیر آقای احمدینژاد به گفتمان ضد نظام کمک میکند. در بخش دیگری انتخابات زودرس را مطرح کرده است. این سوال مطرح میشود که از چه زاویه این موضوع عنوان میشود. البته به هر حال افرادی هستند که انتقاداتی داشته باشند و بنده نسبت به برخی مواضع دولت منتقد هستم اما انتقاد کردن با انتقام گرفتن از افراد متفاوت است. دولت، قوه قضاییه و دیگر ارکان نظام ادعا ندارند که بینقص هستند. چه بسا در دولت آقای احمدینژاد هم نقصهایی وجود داشته است. این که یک نفر مدعی شود منجی آزادی و عدالتخواهی خواهد بود و این گونه با این موضوعات برخورد کند، ذبح کردن آزادی را رقم میزند. هیچ گفتمانی را ندیدیم که کسی به گونهای موضوعات را مطرح کند که دستوری و از بالا به پایین باشد و موفق شده باشد. آیا به این دلیل که آقای احمدینژاد با برادران لاریجانی مشکل دارد، باید انتقامگیری را به ارکان نظام بکشاند؟ آیا ایشان از قانون اطلاعی ندارد؟ خوب است که آقای احمدینژاد جایگاه خود را بداند.»
انتهای پیام
نظرات