به گزارش ایسنا، سیدمحمود علیزاده طباطبایی در گفتوگو با «انصاف نیوز» در آستانه سالگرد درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: در زمان دولت احمدینژاد هشت بار به وزارت اطلاعات احضار شدم. در آنجا گفتم که اگر میخواهید، من را بازداشت کنید. برخوردشان در جلسات اول تند بود ولی در جلسات آخر دوستانه شد. گفتند ما احساس میکنیم که تو از خود نظام هستی. من هم گفتم که شما مشکل دارید که احساس میکردید من از نظام نیستم، من مشکلی ندارم. به من گفتند آیا با اطلاعات همکاری میکنید؟ گفتم بله اما بستگی دارد که چه همکاری از من انتظار داشته باشید.
او افزود: به آنها گفتم که از من چه انتظاری دارید؟ گفتند ما درباره خانواده آقای هاشمی تحقیق میکنیم. به همین دلیل کارشناس وزارت اطلاعات یک چیپ کوچک (تراشه الکترونیکی) به من داد تا صحبتهای آیتالله در زمان ملاقات با من ضبط شود. به آنها گفتم که فرزندان هاشمی، محسن، یاسر، فائزه، مهدی و فاطمه را هر وقت بخواهید برای بازجویی میآورم. مهدی هم که آن زمان خارج از کشور بود را هر وقت بخواهید میگویم که بیاید دوبی و با او صحبت و بازجویی کنید. در مورد خود آیتالله هم با وجود اینکه سن شما از آیتالله کمتر است، هر وقت مشخص کنید قرار ملاقات میگذارم تا او را بازجویی کنید. هر سوالی دارید بپرسید و من تضمین میکنم که حقیقت را بگویند. قبول نکردند و گفتند ما بهطور نامحسوس میخواهیم تحقیق کنیم.
وکیل خانواده هاشمی درباره پاسخش به درخواست وزارت اطلاعات دولت احمدینژاد، گفت: به آنها گفتم آن زمان که من سازمان برنامه و بودجه بودم و آقای ریشهری به عنوان یک فرد قدرتمند وزیر اطلاعات بود و من هم ۳۴ سال داشتم، از من خواستند که مدیرکل شوم و بعد از آن هم معاون وزیر ولی من در وزارت نرفتم. الان من ۶۰ ساله شدهام و فلانی وزیر است که خودش را هم نمیتواند جمع کند، حالا به من میگویید که بیایم خبرچین بشوم؟ آن هم خبرچین آقای هاشمی؟ گفتند بالاییها این را از ما میخواهند.
علیزاده طباطبایی ادامه داد: به آقای هاشمی هم گفتم، خندیدند. گفتم که به بالاییهایتان بگویید که وزارت اطلاعات زمانی چنان اقتداری داشت. آن زمان من در نیروی هوایی بودم. یک خلبان اف ۱۴، هواپیما را برده و فرار کرده بود. زمانی که هواپیما در فرودگاه عراق نشسته بود خود صدام آمده و از او استقبال کرده بود و دستور داده بود که خانوادهاش را هم به پاریس منتقل کنند و پنج میلیون دلار هم به او جایزه دهند. آن زمان در نیروی هوایی همه ترسیدیم. ظرف کمتر از دو هفته که رضا مرادی در پاریس کشته شد - نمیگویم که اطلاعات او را کشت - اما طوری شد که هیچ هواپیمایی فرار نکرد. حتی بعد از جنگ، یکی دو تا از خلبانها میخواستند بروند، با من تماس میگرفتند که جنگ تمام شده و ما میخواهیم برویم اما میترسیم که ما را بکشند!
علیزاده طباطبایی درباره وضعیت اقتدار کنونی وزارت اطلاعات گفت: وزارت اطلاعات بخشهایی دارد که خیلی مقتدرانه رفتار میکنند. در دوره احمدینژاد یک پاکسازی کامل در وزارت اطلاعات اتفاق افتاد که وزارت ضعیف شد اما در حال حاضر وزارت قوی است و بعد از دولت احمدینژاد خیلی از مسئولان قبلی به وزارت برگشتند.
علیزاده طباطبایی درباره منش آیتالله گفت: هاشمی با همه روحانیون متفاوت بود. فاطمه هاشمی حرف زیبایی درباره پدرش زد که پدر من در قبل انقلاب هم با بقیه روحانیها متفاوت بود؛ اندرونی و بیرونی نداشت. اولین برخورد انتقادیام در سال ۷۳ بود که از دولت بیرون آمده بودم و وکیل دادگستری بودم. به هاشمی گفتم که من انتقادی به خانواده شما دارم، اینکه بچههای شما از رانت استفاده میکنند. در پاسخ به من گفت که شما آخرین پستت مدیرکل عمومی دفاعی سازمان برنامه بوده و پدرت کشاورز است و فوق لیسانس حقوق دارید. محسن من هم دو سه سال از شما کوچکتر است و فوق لیسانس مهندسی دارد و مدیر صنایع موشکی در صنایع دفاع است. در حال حاضر سمتش از آخرین پست دولتی شما کمتر است. من واقعا شرمنده شدم.
وکیل خانواده هاشمی افزود: رابطه وکالتی من با آیتالله از آنجا شروع شد. همانجا برای من تعریف کردند که زمانی امام خمینی به من گفتند که آقای ریشهری مطالبی درباره فرزندانتان دارد، آنها را بشنوید. همان زمان به امام گفتم که به آقای ریشهری بگویید که مستقیم این مطالب را به قوه قضاییه بدهد و نیازی نیست که من آنها را بشنوم. آنچه را که درباره بچههای من به یقین رسیدید، رسانهای کنید و نیازی نیست که از من اجازه بگیرید. در صورتیکه من ارتباط تنگاتنگی با اطلاعات و سپاه داشتم، گفتم که هرچه درباره فرزندان آیتالله دارید بدهید، من اجازه دارم که آنها را رسانهای کنم ولی تا امروز یک برگ سند و مدرک مستدل به من ندادهاند. آن چیزی که در پرونده مهدی هاشمی بود از نظر من بیارزش بود و واقعیت نداشت.
علیزاده طباطبایی در پایان گفت: من از سال ۸۸ تا امروز نزدیک به ۴۸۰ پرونده سیاسی داشتهام که از هیچیک از موکلان سیاسیام یک ریال پول نگرفتهام چه برسد از خانواده آقای هاشمی. این اواخر به دلیل گلایهای که از من میکنند، به موکلانم میگویم که هرچه دارید بدهید. بیش از ۳۰ پرونده برای خانواده هاشمی وکالت کردهام. دکترای حقوق از دانشگاه شهید بهشتی دارم. همکلاسیهای من، همه عضو هیات علمی شدهاند، من هنوز عضویتم در دانشگاه آزاد تایید نشده است! به جرات میتوانم بگویم که هیچ نقطه ضعفی ندارم. پسر من دکترای فقه و مبانی حقوق دارد و هفت سال است که در دانشگاه آزاد قم تدریس میکند. طلبه است و درس خارج میخواند. اخیرا از وزارت اطلاعات نوشتهاند که مشکل صلاحیت دارد! دامادم که هشت سال است در دانشگاه آزاد تدریس میکند و دکترای حقوق از دانشگاه تهران دارد، مدیریتش در دانشگاه آزاد دماوند تایید نشده است. حقوق من هم در دانشگاه آزاد به عنوان استادیار دو میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است.
انتهای پیام
نظرات