با گذشت یک ماه از زلزله 7.3 ریشتری غرب کشور تب زلزله در کشور نخوابیده است و زلزلههای بزرگ و کوچک متعددی در این مدت در شهرهای مختلف کشور رخ داد، زلزلههایی که هریک آزمونی برای سنجش مدیریت بحران کشور و دستگاه های متولی امدادرسانی از جمله هلال احمر است.
آزمونی که سوالات مختلفی را در اذهان افکار عمومی ایجاد کرد، سوالاتی همچون شیوه امدادرسانی در زلزله چگونه باید باشد؟ عملکرد دستگاه های امدادی در زلزله کرمانشاه از جمله هلال احمر چگونه بود؟ چرا در خلال زلزله کرمانشاه برخی از سلبریتیها خود راسا اقدام به جمع آوری کمک کردند؟ هلال احمر چگونه توانست از ظرفیت چهره های مشهور برای جذب کمک های مردمی استفاده کند؟ آیا انتظارهای افکار عمومی از دستگاه های امدادی با چارچوب های تخصصی هم راستا بود؟
در این باره با امیر محسن ضیایی که به مدت سه سال ریاست جمعیت هلال احمر را برعهده داشت و دو ماه پیش کرسی ریاست را به علی اصغر پیوندی تحویل داد، به گفتوگو نشستیم و به ارزیابی عملکرد هلال احمر در زلزله کرمانشاه پرداختیم.
ضیایی در این گفتوگو تاکید کرد که "ریالی از پول های مردم" که برای هر مسئله ای به جمعیت هلال احمر پرداخت می شود در هیچ جای دیگر خرج نمی شود.
ضیائی همچنین در این رابطه صحبت کرده که چگونه اقلام ضروری در انبارهای هلال احمر نگهداری می شود و گفته که امکان وجود اقلام تاریخ انقضا گذشته و توزیع چنین اقلامی در میان حادثه دیدگان وجود ندارد.
وی همچنین در مورد دلایل تکمیل نبودن ظرفیت انبار جمعیت هلال احمر در زلزله کرمانشاه توضیح داد و از بودجه 2500 میلیاردی صحبت کرد که برای این کار به هلال احمر داده نشد.
رئیس سابق جمعیت هلال احمر در این گفتوگو همچنین از اولویتها و چالشهای پیشروی هلال احمر گفت که مشروح این گفتوگوی ایسنا با امیر محسن ضیائی، رئیس پیشین و مشاور عالی رئیس جدید جمعیت هلال احمر در پی می آید:
**از زلزله کرمانشاه و عملکرد دستگاه های مسئول در امدادرسانی آغاز کنیم. ارزیابی شما از روند امدادرسانی به حادثه دیدگان زلزله کرمانشاه چگونه است؟
زلزله کرمانشاه از نظر شدت بالا بود و وسعت زیادی هم داشت و این وسعت تاثیر زیادی روی کار داشت. از طرف دیگر اگر قبل از هر حادثه برای آن کاری انجام نشده باشد، هر پاسخی به حادثه بدهیم ناکافی است. ژاپنیها در این رابطه جملهای دارند و میگویند «تمام امکانات بشر برای پاسخ به هر زلزلهای، ناکافی است.» بنابراین اگر بخواهیم بگوییم ما پاسخ خیلی خوبی به زلزله کرمانشاه دادهایم، این حرف به جا نیست ولی اگر امکانات و شرایط را در نظر بگیریم، معتقدم پاسخ متوسط به مطلوب بود. ضمن اینکه برای ارزیابی عملکرد تنها نباید لحظات اول پس از حادثه را ببینیم، زیرا در آن لحظات همه چیز میتواند دچار مشکل باشد. البته تاکید میکنم که همین مساله هم نباید رخ بدهد ولی در مجموع در زلزله کرمانشاه اگر تا ظهر روز بعد از حادثه را در نظر بگیریم عملکرد، خوب بود.
در پاسخ به حادثه اولین فاز جستوجو است و گاهی همراه با جستوجو عملیات نجات هم آغاز میشود. فکر میکنم در این زلزله در زمینه جستوجو و نجات کار خوبی انجام شد. ضمن اینکه با خانوادههایی که عزیزانشان را از دست دادند اظهار همدردی میکنیم باید گفت که براساس چارچوبهای ارزیابی عملکرد در حد مطلوب بود.
بخش بعدی، امدادرسانی است. معمولا امداد 12 ساعت پس از حادثه آغاز میشود و باید در نظر بگیریم که اولین کار در زمان بحران آغاز عملیات نجات است. بنابراین تمرکز مدیریت بحران در فاز اول جستوجو و نجات و پس از آن امدادرسانی است. در کشورهای توسعه یافته معمولا به مردم میگویند که نیروهای امدادی تا 48 ساعت بعد از حادثه در منطقه حضور پیدا میکنند و آنها باید برای این مدت آمادگی لازم را داشته باشند.
بنابراین در زمینه امدادرسانی یکی از چیزهایی که به نقش رسانهها مربوط میشود و از آنها انتظار داریم این است که در شرایط بحرانی توقعات افکار عمومی را در حد متناسب قرار بدهند. این مساله چیزی است که در برنامههای بینالمللی هم برای آن چارچوب تعیین شده است. چطور ما باید انتظار داشته باشیم که 6 ساعت پس از حادثه غذای گرم میان افراد توزیع شود. ایجاد چنین توقعی ، کار کاملا غیرحرفهای و غیرعاقلانهای است زیرا از نظر مدیریت بحران توزیع غذای گرم در آن ساعات در منطقه حادثه دیده مشکلاتی را ایجاد میکند.
در بحث امدادرسانی یکی از اقدامات اولیه ، ایجاد سرپناه موقت است که برای آن چادر تعریف شده است. برای منطقه حادثه دیده در کرمانشاه برای این اسکان در فاز اولیه به اندازه نیاز امکانات داشتیم ولی در زمینه توزیع در آن ساعات اولیه دچار بینظمیهایی بودیم که 48 ساعت بعد درست و نظم برقرار شد.
بنابراین در فاز پاسخ، عملکرد مجموع نهادهای درگیر را متوسط به مطلوب ارزیابی میکنم و اگر بخواهم در مورد جمعیت هلالاحمر در ذیل این مجموعه نظر بدهم، به نظرم عملکرد آنها مطلوب بود. از همین رو با تمام مشکلاتی که وجود داشت، تلفات زلزله کرمانشاه به نسبت به یک زلزله 7.3 ریشتری بالا نبود و از یک طرفی مجروحان حادثه به سرعت تخلیه شدند و آمار مرگ و میر هم در میان افراد تخلیه شده هم نداشتیم. این نشان میدهد که هم مجروحان سریع تخلیه شدهاند و هم به سرعت به آنها رسیدگی شده است. این نشان دهنده یک عملکرد درخشان است و در این راستا امداد هوایی ما بسیار خوب کار کرد. در ادامه هم، سیل کمکهای مردمی به سمت منطقه آمد.
**در ساعات ابتدایی روز اول زلزله مردم ترس داشتند که ممکن است به آنها آب و غذا نرسد و به همین دلیل در منطقهای که بالگردها مینشستند تجمع کرده بودند. این صحنهها و همچنین نرسیدن چادر و اقلامی در همان ساعتهای اولیه به بعضی از مناطق باعث شد افکار عمومی به عملکرد دستگاهها از جمله هلالاحمر انتقاد وارد کنند و معتقد بودند در همان ساعت اولیه باید امدادرسانی انجام میشد.
براساس برآورد ما حدود 30 هزار خانوار یعنی 150 هزار نفر حادثه دیده در مناطق زلزله زده داشتیم که همه آنها افرادی نبودند که خانههایشان خراب شده باشد ولی با این حال بیش از 85 هزار چادر در مناطق حادثه دیده توزیع شد که این مساله نشان میدهد که مردم فکر میکردند شاید اینها چیزی است که حتی در صورت سالم بودن خانههایشان باید دریافت کنند. بعضیها هم با فرض اینکه شاید بعدا به آنها چادر و یا اقلام نرسد، نگران بودند و خودشان به جاهایی که اقلام توزیع میشد میرفتند.
معمولا در سوانح چنین اتفاقاتی رخ میدهد و از همین رو ابتدا بیش از آنچه نیاز است امکانات توزیع میکنند تا زمانی که نظم مناسب حاکم شود مثل حالا که دفترچههای امدادی میان مردم توزیع شده است و با نظم مناسبی این کار انجام شد البته در نظر داشته باشیم همین حالا هم در مناطقی که تعداد خانوارهای آسیب دیده حدود 30 هزار خانوار است 55 هزار دفترچه توزیع شده است.
**منظور شما این است که جمعیتی از خارج از مناطق حادثه دیده به آنجا آمدند و امکانات دریافت کردهاند؟
بله. در مجموع این اتفاقها نشان میدهد که نظم لازم را نداریم و بخشی از مردم ما به عبارتی هنوز آمادگی این شرایط را ندارند و در واقع هنوز تابآور نیستیم. این رفتار را میتوانیم با جوامع دیگر مقایسه کنیم تا تفاوت را ببینیم. برای چنین موضوعی نیاز به آموزش بیشتر داریم آن هم آموزشی که منجر به تغییر رفتار شود.
در چنین حوادثی رفتارهایی میبینیم که ریشه در موضوعات مختلفی دارد که بررسی آن را پیچیده میکند. یکی از عوامل آن مرتبط به فقر مردم و یکی دیگر مربوط به جهل و عدم آگاهی و فرصتطلبی بعضی افراد است که مشکلاتی را در روند توزیع و امدادرسانی ایجاد میکند. خیلی از کشورهای توسعه یافته به دستگاههایی مجهز هستند که به آنها برای امدادرسانی مناسب کمک میکند و دیگر نیازی نیست که با توزیع دفترچههایی امدادرسانی را ارزیابی کنند. البته فکر میکنم جمعیت هلالاحمر ایران هم در حال حرکت به این سمت است ولی نهایی شدن چنین کارهایی به زمان نیاز دارد.مهمترین موضوع حتی قبل از توزیع اقلام امدادی، باید این باشد که امنیت و کنترل کاملی در منطقه ایجاد شود که این وظیفه نیروهای مسلح و انتظامی است که سریعا وارد شوند.
کنترل رفتار هیجانی مردم در آن شرایط مشکل است. بالاخره جمعیت هلالاحمر امکانات را در اختیار داشت ولی نکته قابل توجه این است که برای اینکه امکانات از نقطهای به نقطه دیگر منتقل شود نیاز به امنیت دارد. به هر حال کنترل امنیت منطقه حادثه دیده بسیار مهم است و در مسیر انتقال اقلام نیز ممکن است اتفاقاتی بیفتد. به هرحال در این شرایط مناطق دچار ناامنی میشوند و بعضی از افراد فرصت طلب برای سوءاستفاده وارد این مناطق میشوند تا جایی که حتی گاهی زودتر از نیروهای امدادی خودشان را به مناطق میرسانند. این اتفاق در زلزله بم افتاد و خیلی از این افراد چنین کاری را انجام دادند.
بنابراین مهمترین موضوع حتی قبل از توزیع اقلام باید این باشد که امنیت و کنترل کاملی در منطقه ایجاد شود که این وظیفه نیروهای مسلح و انتظامی است که سریعا وارد شوند. به نظر من در خیلی از جاها حتی باید منطقه قرمز اعلام کرد تا ورود و خروجها کاملا کنترل شوند. در آن زمان دستگاههای امدادی در فاز امداد و نجات میتوانند عملکرد بهتری داشته باشند.
در این حادثه هم با توجه به فرمانی که مقام معظم رهبری دادند این نیروها وارد عمل شدند و حتی در خیلی از جاها مسئولیت توزیع را به عهده گرفتند. این باعث شد سریعتر کار را به پیش ببریم. جمعیت هلال احمر با ارتش در شهرها و سپاه در روستاها هماهنگ شد و در روند امدادرسانی استانداری و سایر دستگاهها هم خیلی خوب کمک کردند.
**چه راهکاری برای افزایش هماهنگیهای بین بخشی پیشنهاد میکنید؟
یکی از راهها انجام مانورهای متعدد است و بخشهایی که در یک حادثه درگیر هستند باید مانورهای واقعی انجام دهند تا در زمان حادثه چشم بسته با هم هماهنگ باشد و همه کارها اتوماتیک در صحنه پیش برود. ارتباط بین بخشی ضعیف است که بیشتر به ساختار ما برمیگردد و یک دلیل دیگر آن هم مربوط به ما ایرانیها است که وقتی اتفاقی میافتد و تمام میشود همه چیز را فراموش میکنیم تا اتفاق بعدی.
**این حادثه چه درس آموختههایی برای جمعیت هلالاحمر داشت؟
زلزله کرمانشاه با وجود تلخیهایی که داشت، از طرفی تجربه بزرگی برای جمعیت هلالاحمر بود. برای اینکه بتوانیم از این تجربهها استفاده کنیم تیمهای تحقیقاتی به مناطق حادثه دیده اعزام شدند تا با بررسی وضعیت و جمعآوری اطلاعات آنها را تحلیل کنند تا از این درس آموختهها استفاده شود و از این تجربهها در زمینه آموزش مدیران و همینطور حوادث بهرهبرداری شود. امیدوارم همه از این حادثه تلخ درس بگیریم تا در آینده تلفات کمتری داشته باشیم.
**یکی از مسائلی که در زلزله کرمانشاه قابل بررسی است عملکرد نیروهای واکنش سریع است. در مورد این موضوع توضیح دهید که این نیروها در زلزله کرمانشاه چه عملکردی داشتند؟
پیش از این ما یک تیم امداد و نجات داشتیم که حالا هم فعال هستند و در کنار آنها نیروهای واکنش سریع را تشکیل دادیم. اینها نیروهایی هستند که آموزشهای بیشتری دیدند و این آموزشها در 13 فصل ارائه میشود. این نیروها در سطوح بالاتری آموزش دیدهاند و از طرفی تجهیزات مناسبتری دارند و به شبکه امداد هوایی ما هم متصل هستند. همین مسائل باعث شده که سرعت حضور آنها در منطقه بیشتر شود.
از طرفی به دلیل اینکه افرادی زبده هستند در ساعات اولیه بعد از حادثه حضورشان در منطقه بسیار مهم است و باعث میشود که از زمان طلایی استفاده مناسبی شود. البته فعلا در مراکز استانها نیروهای واکنش سریع را داریم و تا پایان امسال در تمام شعب نیز این نیروها حضور پیدا خواهند کرد.
سازمان امداد و نجات قوی داشتن مهم است ولی قدرت هلال این نیست، چنین ساختاری را سازمان بحران کشور هم میتواند داشته باشد اما آن قسمت که مربوط به جوامع محلی است و آموزش آنها تلفات را به شدت کاهش میدهد از نقاطی است که جمعیت هلالاحمر باید روی آن متمرکز شود.**در هر حادثه حضور نیروهای آموزش دیده محلی در ساعات اولیه به عملیات امداد و نجات کمک بسیاری میکنند که نمونه چنین مسالهای را در یکی از روستاهای زلزله زده کرمانشاه دیدیم. حضور یک امدادگر محلی موجب شد در همان دقایق اول هماهنگی داخل روستا برای عملیات نجات زیر آوارماندگان انجام شود. جمعیت هلالاحمر چه برنامهای برای آموزش اینگونه افراد دارد؟
ایده خانههای هلال از همین جا شکل گرفته که مردم باید آموزش دیده باشند زیرا نیروهای هلالاحمر هرچقدر هم سریع باشند، به هرحال تا رسیدن به منطقه زمان میبرد این در حالی است که رفتار اولیه بسیار اهمیت دارد. اگر در مناطق، افراد آموزش دیده حضور داشته باشد، بخصوص در جاهایی مانند روستاهای دوردست، به سرعت وارد عمل میشوند و نقش تاثیرگذاری دارند. به نظر من جمعیت هلالاحمر باید روی این مساله سرمایهگذاری کند و بخش مهمی از کار این است زیرا با مردم ارتباط دارد.
ما میتوانیم سازمان امداد و نجات قوی داشته باشیم ولی آنچه برای جمعیت مهم است به مردم وصل شود و آنها را آماده کند. اینجاست که قدرت جمعیت هلالاحمر نمود پیدا میکند. سازمان امداد و نجات قوی داشتن مهم است ولی قدرت هلال این نیست، چنین ساختاری را سازمان بحران کشور هم میتواند داشته باشد اما آن قسمت که مربوط به جوامع محلی است و آموزش آنها تلفات را به شدت کاهش میدهد از نقاطی است که جمعیت هلالاحمر باید روی آن متمرکز شود. بنابراین در آموزش همگانی باید روی این مساله توجه شود همچنین درمساله تجهیزات هم باید همین نگاه وجود داشته باشد و چنین مناطقی را تقویت کنیم.به هرحال ما در کشورمان با حوادث زیادی روبهرو هستیم و برای آن باید برنامه ویژهای داشته باشیم. با توجه به شرایط کشور ما باید جزو قویترین کشورها در زمینه پاسخ به حوادث باشیم.
زمانی به نقطه قرمز رسیدیم و از شورای عالی درخواست کردم که بخشی از اعتبارات اضطراری را برای تقویت انبارها استفاده کنیم و از آنجایی که در سال گذشته نتوانستیم یک ریال هم از دولت بگیریم، این مساله ما را دچار مشکل میکرد.**پس از زلزله کرمانشاه به این موضوع اشاره شد که انبارهای جمعیت هلالاحمر 30 تا 40 درصد میزانی که باید مجهز بودند اقلام داشتند، چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
برای ذخیره اقلام در انبارها استانداردی داریم که براساس آن در تهران باید به اندازه دو درصد ظرفیت و در استانهای دیگر باید معادل یک درصد ظرفیت امکانات داشته باشیم. تامین این نیاز به اعتبارات بستگی دارد. براساس برآوردی که ما انجام دادیم برای اینکه در انبارها میزان ذخایرمان به این نقطه برسد، 2500 میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم، ولی این پول را نداشتیم. حتی سال گذشته از ذخایر اضطراری جمعیت استفاده کردیم و حالا میبینم این موضوع چقدر اهمیت داشته است. ما در یک زمانی به نقطه قرمز رسیدیم و از شورای عالی درخواست کردم که بخشی از اعتبارات اضطراری را برای تقویت انبارها استفاده کنیم و از آنجایی که در سال گذشته نتوانستیم یک ریال هم از دولت بگیریم، این مساله ما را دچار مشکل میکرد. در نهایت استفاده از این اعتبارات و تجهیز انبارها به ما کمک میکرد . بنابراین این درست است که 40 درصد بیش از آنچه باید، ذخیره داشتیم. یعنی اگر باید به اندازه 2500 میلیارد تومان ذخیره داشته باشیم ما به اندازه 40 درصد این مبلغ در انبارها جنس داشتیم.
**رییس جمعیت هلال احمر اعلام کرد با وجود کمبودها در روند امدادرسانی مشکلی ایجاد نشد، چگونه این اتفاق ممکن است؟
ما 550 انبار درسراسر کشور داریم که نزدیک به هم هستند و با وجود اینکه ظرفیت ذخایر ما 40 درصد بود این ویژگی باعث شد که به سرعت نقل و انتقال انجام شود و مشکلی ایجاد نشد. ولی اگر فرض کنیم که یک اتفاق بزرگ در کشور بیفتد آن زمان مشکل پیش میآید. ولی درمورد این موضوع ظرفیت انبارهای ما مشکلی ایجاد نکرد.
**در مدت امدادرسانی به زلزلهزدگان گاهی اخباری در فضای مجازی منتشر میشد مبنی بر اینکه در انبارهای هلال احمر بعضی اقلام مانند آب معدنی تاریخ گذشته موجود بوده است. آیا چنین امکانی وجود دارد؟
ما اساسا آب در انبارها نگه نمیداریم. در انبارهای جمعیت هلال احمر چیزهایی مانند چادر ، پتو و ... نگهداری میشود که این اجناس هم هر چند وقت یک بار تعویض میشوند. در مجموع 18 قلم جنس ضروری داریم که در انبارها نگهداری میشود و خیلی از اینها تاریخ ندارد ولی اقلامی مانند چادر و پتو که در انبار نگهداری میشوند بعد از مدتی بازرسی میشوند و اگر مشکلی باشد برطرف میشود و برخی از اقلام نیز وجود دارد که همیشه باید داشته باشیم و اگر به تاریخ انقضای آنها نزدیک شود آنها را در مناطقی که نیاز باشد مثل مناطق محروم توزیع میکنیم.
در مورد مواد غذایی هم اینگونه است که با شرکتهای تولید کننده قرارداد میبندیم و آنها از ظرفیت ما برای انبار کردن اجناس خود استفاده میکنند و در واقع اجناس را در اختیار ما می گذارند. پیش از اینکه تاریخ آنها به پایان برسد خودشان این اجناس را با اجناس تاریخ جدید تعویض میکنند. بنابراین همیشه اجناس تاریخ جدید در انبارهای هلال احمر نگهداری میشود.
بنابراین شرایط انبارگردانی در هلال احمر به شدت کنترل میشود و کاملا مشخص است چه اقلامی داریم و تاریخ آنها چگونه است. به هیچ وجه نمیتوانید در انبارهای هلال احمر اجناسی را پیدا کنید که خارج از استاندارد باشد و بروز چنین اتفاقی خلاف بسیار بزرگی برای یک جمعیت ملی محسوب میشود. حتی شرایط کار ما به گونهای است که میگوییم کمک نمی کنیم مگر اینکه بتوانیم شرایط استاندارد را داشته باشیم.
** ارزیابی شما از عملکرد امداد هوایی در زلزله کرمانشاه چیست؟
یکی از نقاط قوت امدادرسانی در این حادثه ناوگان هوایی هلال احمر بود که با 10 فروند بالگرد نقش مهمی را به خصوص در ساعات طلایی ایفا کردند. این در حالیست که همیشه صحبت در مورد این بود که هزینه زیادی برای امداد هوایی میکنیم و شاید بسیاری از بالگردهای ما در سال 100 ساعت هم پرواز نداشته باشند اما حضور این نیروها مانند کار ارتش و نیروهای مسلح میماند که ممکن است سالها اتفاقی نیفتد ولی در زمانی که حیات یک ملت به خطر میافتد ارزش خود را نشان میدهند. در زلزله کرمانشاه مشخص شد که این ناوگان تا چه اندازه میتواند موثر باشد.
نکته ای که در مورد عملکرد ناوگان هوایی هلال احمر در زلزله کرمانشاه وجود داشت و از این بابت خیلی خوشحال شدم این بود که آنها بسیار منظم عمل کردند و نشان دادند که کاملا حرفهای هستند. این در حالی است که عملیاتی نگه داشتن تعداد زیادی بالگرد در یک زمان مشخص کار سادهای نیست ولی آنها به خوبی از عهده این کار برآمدند و حدود 300 ساعت پرواز انجام شد.
با در نظر گرفتن فضای احساسی مردم و نقش رسانهها و شبکه های اجتماعی که در این مدت تاثیرگذار بودند، به نظرم میآید که اعتماد مردم نسبت به جمعیت هلال احمر کاهش پیدا نکرده است. **در صحبتهایتان به موضوع اعتماد اشاره کردید. به نظر میرسد که این مفهوم در زلزله کرمانشاه به چالش کشیده شد و بخشی از افکار عمومی نسبت به نهادهای امدادی از جمله هلال احمر به نوعی حس بیاعتمادی داشتند و سعی میکردند از راههای دیگر کمکرسانی کنند. آیا شما این ادعا را قبول دارید؟
این موضوع را باید در چند فاز بررسی کنیم. یک بخش مربوط به روزهای اول حادثه است. در این بازه زمانی همه چیز حالت هیجان زده دارد به خصوص در ما ایرانیها که اصولا افرادی هیجانی هستیم و نسبت به یک مسئله در ابتدا به شدت واکنش نشان میدهیم و این حس به سرعت فروکش میکند. بنابراین این مسئله را به عنوان عدم اعتماد به جمعیت قلمداد نمیکنم و بخشی از آن را طبیعی میدانم.
البته در این رابطه نقش رسانهها هم اهمیت دارد. اینکه میگوییم رسانه زمان بحران با زمان عادی متفاوت است به همین دلیل است. در چنین شرایطی رسانهها باید به درستی خبررسانی کنند تا بتوانند سطح توقعات مردم را کنترل کنند و اعتماد مردم به این نهادها را افزایش دهند. اگر هم مشکلی وجود دارد باید بعد از این شرایط به آن بپردازند و پررنگ کردن نقصهای یک مجموعه در آن شرایط کمکی نمیکند. نقصهایی که بعضی از آنها ممکن است درست باشد و بعضی از آنها اشتباه باشد.
ضمن اینکه در این حادثه باید به نقش شبکههای اجتماعی هم اشاره کنیم. این شبکهها امروز تاثیرگذاری بسیار زیادی دارند و مانند یک تیغ دودم عمل میکنند. آنها هم میتوانند به شرایط کمک کنند و هم امکان ایجاد شایعات زیادی در آنها وجود دارد و بعضی افراد برای سوء استفاده نیز این وضعیت را تشدید میکنند.
در مجموع با در نظر گرفتن فضای احساسی مردم و نقش رسانهها و شبکه های اجتماعی که در این مدت تاثیرگذار بودند، به نظرم میآید که اعتماد مردم نسبت به جمعیت هلال احمر کاهش پیدا نکرده است. از همین رو در روزهای بعد دیدید که مردم با هلال احمر همراه شدند و کمکهای آنها به این سمت آمد. ولی با این حال این مسئله جای کار بسیار دارد و در این شکی نیست که باید روی این موضوع بیشتر کار کنیم.
من به عنوان رئیس سابق جمعیت هلال احمر، یک داوطلب فعلی و مشاور جمعیت، صمیمانه از همه مردم که شاید بسیاری از آنها بضاعت مالی نداشتند اما با این حال کمک کردند تشکر میکنم. مردم همبستگی ملی و پیوستگیشان را نشان دادند و این مسئلهای است که باید روی آن تمرکز کنیم و استمرار ببخشیم.
مردم باید بدانند هر ریالی که به هلال احمر برای هر کاری پرداخت میکنند دقیقا در همانجا خرج میشود.**اشاره کردید که پیش از وقوع یک حادثه و ایجاد شرایط بحرانی باید روی اعتماد مردم و تحویل کمکها به هلال احمر باید کار میشد . در زمان ریاست شما چه اقداماتی در راستای اینکه هلال احمر به عنوان مقصد اصلی دریافت کمکهای مردمی شود، انجام شده است تا در شرایط بحرانی شاهد نباشیم خود مردم وارد کار شوند؟
باید روی این موضوعات داوطلبانه و مشارکتهای مردمی کار بیشتری انجام بدهیم در این زمینه مهمترین موضوعی که باید به آن توجه شود این است که باید شفافیت داشته باشیم و بگوییم با کمکهای مردمی چکار میکنیم تا مردم ببینند اگر به هلال احمر کمک میکنند کمکهایشان به کجا میرود. در این زمینه کم کاری کردیم و این مسئله را قبول دارم. اما مردم باید بدانند هر ریالی که به هلال احمر برای هر کاری پرداخت میکنند دقیقا در همانجا خرج میشود. مردم باید بدانند که به عنوان مثال پولهایی که برای سیل پاکستان دادند دقیقا در همانجا هزینه شد و با آن کار دیگری انجام نشده است و جالب است که بدانید هنوز بخشی از آن پولها در حساب جمعیت موجود است و این پول را فقط برای آنجا باید هزینه کنیم و کار دیگری با آن نمیتوانیم انجام دهیم.
زمانی که مردم برای گرسنگان سومالی کمک کردند هم همین اتفاق افتاد و پولها تنها در آنجا خرج شد و ریالی از آن به جای دیگری نرفته است. در حال حاضر هم با توجه به اینکه موضوع گرسنگان سومالی تمام شده جمعیت پروژهای را با فدراسیون پیگیری میکند که آن هم در راستای رفع گرسنگی در این منطقه است. یعنی باقیمانده کمکهای مردمی نیز تنها در جهت رفع گرسنگی در آن منطقه هزینه میشود.
در مورد حوادث داخلی هم دقیقا چنین اتفاقی رخ میدهد. به عنوان مثال اگر برای ورزقان پولی داده شده صرفا در این منطقه هزینه میشود. همین حالا هم اگر بخواهیم از باقی مانده کمکها برای این منطقه هزینه کنیم باید از نماینده ولی فقیه در جمعیت هلال احمر اجازه شرعی بگیریم.
اینها موضوعاتی است که در راستای شفافسازی و هزینه کرد کمکها باید مطرح کنیم و به مردم بگوییم. هزینه کرد در این بخش به شدت در جمعیت با حساسیت همراه است و باید اینها را به مردم بیشتر بگوییم و قبول دارم که تا کنون کم گفتهایم.
یکی از مسائل مهم در این زمینه ایجاد بستر برای فعالیت مردم طی زمان است. وقتی که من به جمعیت آمدم محلهای جمعآوری کمکهای مردمی جمعآوری شده بود و وقتی علت را جویا شدم گفتند که جاهای دیگری هستند که این کارها را انجام میدهند. من گفتم که این کار اشتباه است زیرا مردم باید با دیدن این محلها به این موضوع عادت کنند و بدانند که جمعیت هلال احمر هر لحظه آماده دریافت کمکها است. همچنین در این زمینه باید سیستمهای نظاممندی را ایجاد کنیم تا اگر داوطلبان بخواهند به صورت مستمر کمک کنند این امکان برای آنها فراهم باشد. ولی ما در این زمینه آمادگی کاملی نداریم و معتقدم که در این زمینه کم کاری شده و باید بیشتر کار شود. ضمن اینکه روشهای نوینی هم برای این کار وجود دارد که باید بیشتر از آنها استفاده کنیم.
به نظر من کمیته امداد در این زمینه خیلی خوب کار کرده و جمعیت هم با سابقه صد ساله در ایران و 150 ساله در جهان باید در این زمینه بیشتر کار کند. از همین رو در برنامه پنج ساله این مسئله دیده شده و در خود جمعیت هلال احمر هم آگاهی نسبت به این موضوع ایجاد شده است و باید به سمت استفاده از روشهای جدید رفت.
**شما میگویید که کمکهایی که برای هر موضوع میشود صرفا برای آن بخش هزینه میشود ولی آیا فکر میکنید اغلب مردم از این مسئله با خبر هستند؟
این اشکال ما است و قبول می کنم. باید بیشتر روی این مسئله کار کنیم.
ما شرعا و قانونا اجازه نداریم که از این پولهای مردم برای کارهای دیگر استفاده کنیم. زیرا صاحبان این پولها برای نیت مشخصی کمک کردهاند و به همین دلیل فقط باید برای آن کار هزینه میشوند.** پس از اینکه شماره حساب و روشهای پرداخت برای جمعآوری کمک برای مردم میانمار اعلام شد و بعد همان راهها برای جمعآوری کمکهای مردمی به زلزلهزدگان کرمانشاه اعلام شد این سئوال برای خیلیها پیش آمد که چگونه این مبالغ از همدیگر تفکیک می شود.
اینها کاملا روشن هستند و مردم مطمئن باشند هر ریالی که برای زلزله کرمانشاه ارسال کردهاند فقط برای آنجا هزینه میشود و مبالغی هم که برای میانمار واریز شده برای آن منطقه هزینه میشود. ما شرعا و قانونا اجازه نداریم که از این پولها برای کارهای دیگر استفاده کنیم. زیرا صاحبان این پولها برای نیت مشخصی کمک کردهاند و به همین دلیل فقط باید برای آن کار هزینه میشوند.
**این موضوع در مورد کمکهای بینالمللی که برای حوادث داخلی میشود هم صدق میکند؟
بله. این کمکها نیز دقیقا به همین صورت هزینه میشوند. به عنوان مثال در زلزله ورزقان، ژاپن کمکهایی را برای ساخت موسسات آموزشی داد و ما آن را صرف همین کار کردیم. البته پولی که آنها داده بودند برای ساخت یک موسسه آموزشی بود ولی با آن مبلغ توانستیم 2 یا 3 مرکز آموزشی بسازیم. بعد از ساخت هم نمایندگانی از سفارت ژاپن را برای افتتاح دعوت کردیم. در واقع این یک ضرورت شناخته شده در جمعیت های ملی است.
یکی از ویژگیهای ارسال کمکها از طریق هلال احمر این است که اقلام غیر نقدی همه از گیت سلامت رد میشوند و جمعیت هیچ کار غیر استانداردی نمیتواند انجام دهد. هر اقلامی چه دارو باشد و چه خوردنی، آشامیدنی و پوشیدنی باید استانداردهای بینالمللی را داشته باشند و به همین دلیل برای مردم این کمکها امن است.**یکی از راههایی که برای جذب مردم به هلال احمر وجود دارد استفاده از چهرههای مشهور و اصطلاحا سلبریتیها است. در زلزله کرمانشاه دیدیم که بخشی از مردم به بعضی از این افراد اعتماد کردند و کمکهای زیادی را برای آنها ارسال کردند. جمعیت هلال احمر برای استفاده از این ظرفیت در راستای جذب کمکها و حمایت های مردمی به سمت خود چه کارهایی را انجام داده است؟ به نظر شما چرا این افراد خود نیامدند و کمکهایی که جمعآوری کردند را به هلال احمر بسپارند؟
جمعیت هلال احمر هر سال سلبریتیها را در روز داوطلب که 14 آذر(5مارس) است دعوت میکند و همچنین در هر سال یکی از این سلبریتیها به عنوان سفیر صلح انتخاب میشود و با جمعیت همکاری میکند. ضمن اینکه در شرایطی مانند زلزله کرمانشاه با این چهرهها برای همکاری تماس گرفته میشود. شاید در این حادثه به دلیل تغییر مدیریتی که صورت گرفت این موضوع مغفول ماند ولی با این حال این مسئله بسیار مهم است. جمعیت هلال احمر باید از این ظرفیتها استفاده کند. مردم به این افراد علاقه دارند و احساس هم ذات پنداری می کنند. هنر جمعیت باید این باشد که از چنین افرادی استفاده کند. ضمن اینکه خود این افراد هم باید به سمت جمعیت بیایند. این همکاری باعث میشود که نتیجه خوبی از کار بگیریم. شما صحبتهای صادق زیباکلام را ببینید. او پس از اینکه عملکرد هلال احمر در کرمانشاه را دید گفت که آنها حرفهای عمل کردند ولی نتوانستند خودشان را نشان بدهند.
در مجموع باید بگویم هر کدام از این اتفاقهایی که میافتد ضمن اینکه دردناک هستند، فرصت هم ایجاد میکنند تا به موضوعاتی مانند استفاده از این ظرفیتها بیشتر توجه کنیم .استفاده از این ظرفیتها و همکاری چهرهها نتیجه بهتری دارد. هر کدام از این افراد اگر بخواهند تک تک عمل کنند این کار میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. حتی در بعضی جاها این نوع کمکهای مستقل به بیراهه میرود. در زلزله کرمانشاه خیلی از این نوع کمکها را دیدیم که در ابتدای خط داده میشد و به آخر خط نمیرسید. ولی کمکهایی که جمعیت انجام میدهد بر اساس نیازهایی است که وجود دارد.
در مورد نحوه کمکهای جمعیت هلال احمر هم باید به این نکته اشاره کنم که یکی از ویژگیهای ارسال کمکها از طریق هلال احمر این است که این اقلام غیر نقدی همه از گیت سلامت رد میشوند و جمعیت هیچ کار غیر استانداردی نمیتواند انجام دهد. هر اقلامی چه دارو باشد و چه خوردنی، آشامیدنی و پوشیدنی باید استانداردهای بینالمللی را داشته باشند و به همین دلیل برای مردم این کمکها امن است. کدام مجموعه میتواند چنین شرایطی را ایجاد کند؟
در میان همین کمکهای مردمی شنیدم که افرادی اقلامی که تاریخ آنها نزدیک به انقضا بود را آورده بودند. اگر اینها به دست مردم میرسید و خدای نکرده آنها را دچار مشکل میکرد، این اتفاق بحران را تشدید میکرد. در حالی که در جمعیت سازمان حرفهای برای این کارها وجود دارد و بر اساس الزاماتی کار میشود. مثلا شما نمیتوانید آرد و نان را با شرایطی غیر از آن استانداردهایی که وجود دارد به منطقه ارسال کنید. اگر برای یک جمعیتی در دنیا چنین اتفاق بیفتد این یک خطای بسیار بزرگ محسوب میشود. اینها بخشی از دلایلی است که بر لزوم ارسال کمکها توسط هلال احمر تاکید دارد و دلیل دیگر هم این است که جمعیت هلال احمر منطقه را میشناسد و میداند که در کجا چه چیزی باید ارسال شود. اگر کمکهایی که ارسال میشود در همان ابتدا به جمعیت هلال احمر تحویل داده شود خیلی بهتر میشود آن را مدیریت کرد. البته بعضیها در همین زلزله کرمانشاه همین کار را کردند. بنابراین در راستای سازماندهی کمکها به نظرم نیاز است که نزدیکی میان هلال احمر و شخصیتها و چهرههای مشهور بیش از پیش شود و حتی ما به آنها مراجعه کنیم تا شرایط برای استفاده از این ظرفیت بیشتر شود.
** از موضوع زلزله کرمانشاه که خارج شویم، تغییر ریاست جمعیت هلال احمر و انتخابات نایب رئیسی فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ است، مهمترین تحولات هلال احمر در دوره حضور شما چیست؟
به نظر من ادبیات و گفتمان جمعیت تغییر کرد. البته این مسئله نیاز به استمرار دارد. اگر بخواهیم دوباره برگردیم به همان کارهای سابق، طبیعی است که این اتفاق مانا و ماندگار نمیشود. امروز جمعیت هلال احمر یک نقشه راه، آینده نگری و آینده نگاری دارد. اگر دوستان هم در همین راه حرکت کنند، فکر میکنم که جمعیت هلال احمر آینده خوبی خواهد داشت. جمعیت امروز برنامهای دارد که یکی از ویژگیهای برنامه این است که فعالیتهای جمعیت در آن متوازنسازی شده است.
هیچ کس نمیتواند کار داوطلبانه، فعالیتهای مربوط به صلح، بشردوستی و کرامت انسانی را از جمعیت هلال احمر بگیرد. اینها ارزشهای سازمانی جمعیت هلال احمر است و اگر گرفته شود یعنی جمعیت هلال احمری وجود ندارد. **این متوازنسازی به چه معنا است؟
جمعیت به دلیل ضرورتهای روزانه خود به مجموعهای تبدیل شده بود که فقط روزانه کار میکرد و به سمتی میرفت که بیشتر از آن درخواست وجود داشت. در حالیکه هلال احمر باید کارهای بزرگ دیگری را هم انجام دهد که اتفاقا این کارها بسیار مهم هستند. ممکن است روزی به جمعیت بگویند اصلا نیازی نیست وارد فاز نجات و حتی امداد بشود. ممکن است زمانی کشور به سطحی برسد که این وظیفه حاکمیتی برداشته و به یک سازمان دولتی سپرده شود. کما اینکه در دنیا هم همینطور است. این امکان وجود دارد ولی هیچ کس نمیتواند کار داوطلبانه، فعالیتهای مربوط به صلح، بشردوستی و کرامت انسانی را از جمعیت هلال احمر بگیرد. اینها ارزشهای سازمانی جمعیت هلال احمر است و اگر گرفته شود یعنی جمعیت هلال احمری وجود ندارد. بنابراین اینها همیشه به جمعیت هلال احمر چسبیدهاند ولی بخشی از فعالیتهای دیگر طی زمان به جمعیت سپرده شده و تقصیر کسی هم نبوده است زیرا سازمان و متولی دیگری وجود نداشته است و چون جمعیت در عمل به این ماموریتها موفق شده که به صورت فوری پاسخ دهد مجبور شد همین روند را ادامه بدهد.
در نهایت جمعیت هلال احمر به مجموعهای تبدیل شد که کارهای سطحی و دم دستی را انجام میداد و از کارهای عمقی و حرفهای غفلت کرده بود. بنابراین ما در برنامه این مسائل را در نظر گرفتیم و طوری برنامهریزی را انجام دادیم که کارها متوازن پیش برود. ماموریتهایی که به عهده هلال احمر گذاشته شده مهم هستند و باید انجام شوند ولی باقی بخشها نیز اهمیت دارند و باید به هر کدام از بخشها به اندازه کافی وزن داده شود. از آنجایی که اعتبارات نیز بر اساس همین برنامه پرداخت خواهد شد آن بخشها هم فعال شدند.
امیدوارم تیم مدیریتی جدید هم، همیّت سازمانی برای اجرای این برنامهها داشته باشد. ضمن اینکه این کارها در رده مدیران میانی جمعیت انجام شد و چون آن مدیران همیشه میمانند تاثیر برنامهها نیز بیشتر و ماندگار تر خواهد بود. ضمن اینکه شنیدهام الحمدلله این افراد با خوبی و جدیت کار میکنند و رئیس جدید جمعیت هم رسما اعلام کرده که برنامه ما همان برنامه پنج ساله و ده ساله جمعیت است. این مسئله جای خوشبختی و تبریک دارد که کار به نوعی تغییر نمیکند تا کاری که قبلا انجام شده دوباره بخواهد انجام شود. هر چند ممکن است که این برنامهها نقص داشته باشند ولی اینها را میشود در مسیر اجرا برطرف کرد. در مجموع امیدوارم که در دوره مدیریت جدید کار به خوبی پیش برود و ما هم در کنارشان خواهیم بود تا در صورت نیاز کمک کنیم.
**در مدت حضور در سمت ریاست جمعیت هلال احمر تا چه اندازه به اهدافی که هنگام ورود به جمعیت داشتید نزدیک شدید؟
به نظرم ما خیلی خوب پیش رفتیم؛ البته در جاهایی هم کند پیش رفتیم. گاهی هم وقتمان در مجموعههایی تلف شد؛ ولی به طور کلی فکر میکنم به 50 درصد اهدافی که در ابتدا فکر میکردیم دست پیدا کردیم و به نظرم این اقدامات برای دوره دو سال و نیم، پیشرفت مناسبی بود. در واقع اگر ما از نظر زمانی چهار سال را به پایان میرساندیم فکر میکنم به بیش از 80 درصد برنامههایی که در نظر داشتیم میرسیدیم.
ضمن اینکه بسیاری از این برنامهها در حال حاضر در حال پیگیری هستند. خیلی از کارها وقتی آغاز میشود در ابتدا با روند کندی پیش میرود و از یک جایی به بعد سرعت کار بیشتر میشود. در حال حاضر بخشی از برنامهها چنین شرایطی دارند و اگر دوره خود را به پایان میرساندیم بیش از 80 درصد آنچه در نظر داشتیم عملی میشد. اگر متناسب با زمان در نظر بگیرید ما حداکثر به 90 درصد از برنامههایمان دست پیدا کردیم.
**ارزیابی شما از روند تغییر ریاست جمعیت هلال احمر چیست؟
یک موضوع مزمن در جمعیت هلال احمر وجود دارد. یکی از اصول ما اصل استقلال است و این استقلال هم توسط حاکمیت به رسمیت شناخته شده و هم در قانون جمعیت هلال احمر، اساسنامه جمعیت، تعهدات بینالمللی جمعیت و همچنین در قانون تشکیل جمعیت هلال احمر که به آن قانون اساسنامه میگویند مورد توجه قرار گرفته است که اگر این استقلال وجود نداشته باشد شما در بسیاری از جاها نمیتوانید کار کنید. به عنوان مثال فرض کنید در زلزله کرمانشاه مردم از دولت انتظار زیادی دارند که به حق است اما اگر دستگاهی خارج از دولت و از خود مردم باشد طبیعی است که در آن شرایط میتواند بهتر کار کند و در این شرایط حداقل مردم درخواستهای غیرمعقول از آن نمیکنند، زیرا میدانند که این تشکیلات آمده کمک کند و لزوما دولتی نیست و مسئول پاسخگویی کامل نیست. یک ماموریتی دارد و ماموریتش این است که کنار مردم باشد و کار کند. یا به عنوان مثال در خیلی از کشورها اتفاقاتی میافتد و درگیریهای مسلحانهای پیش میآید. اگر شما استقلال نداشته باشید دسترسی شما به یک سمت دیگر درگیری که مردم در آنجا هم دچار مشکل هستند را نخواهید داشت.
بنابراین اصل استقلال در جمعیتهای ملی صلیب سرخ و هلال احمر بسیار مهم است. با همه اینها اگر به من بگویید که از کجا این اتفاق افتاد من به شما میگویم که نمیدانم. واقعا هنوز هم علت این تغییرات را نمیدانم. ضمن اینکه خود شورای عالی نیز کاملا عملکرد جمعیت را تأیید و تشویق کرد ولی شاید باز کردن این موضوع چندان راحت نباشد. به هر حال جایی تصمیمی گرفته شده بود، خواستند آن تصمیم را اجرایی و عملیاتی کنند و ما هم بنایی نداشتیم در مقابل تصمیمی که گرفته شده به دلایلی که گاهی جمعیت وابسته به آن است؛ مخالفت کنیم و مصالح جمعیت را به مصالح فردی ترجیح دادیم از همین رو به راحتی کنار آمدم و به نوعی خودم به این تغییر کمک کردم.
از نظر قانونی هیچ کس نمیتواند رئیس جمعیت را تغییر دهد. خود رئیس جمعیت باید پروسه را آغاز کند ولی من تشخیص دادم که در این زمان ممکن است جمعیت دچار چالش شود و به هیچ عنوان مایل به این کار و کند شدن روند جمعیت در اجرای ماموریتهایش نبودم. کما اینکه دیدیم همین اتفاق هم افتاد. بالاخره جمعیت با دولت تعامل زیادی دارد. دولت هم در دوره جدید تصمیم گرفت در بخشهایی تغییراتی ایجاد کند و طبیعی است که احساس کند در جمعیت هلال احمر هم باید تغییراتی رخ دهد. به نظرم این همسویی و پذیرفتن رئیس جمعیت در سطح دولت خیلی مهم است و نمیتوانیم از این فاصله بگیریم زیرا بسیاری از کارهایمان با دولت انجام میشود. درست است که بودجه مستقیم زیادی را از دولت نمیگیریم اما همین بخشی که از دولت میگیریم هم مهم است و فکر میکنم که این کار عاقلانه بود.
البته این تغییرات هم بر اساس انتخابات انجام شد. حتی من این را به سازمانهای بینالمللی و فدراسیون جهانی صلیب سرخ و هلال احمر اعلام کردم که بعد از استعفای من، از یک مسیر انتخاباتی کار صورت گرفته و استعفای من نیز بیشتر به خاطر تمرکز روی فعالیتهای بینالمللی جمعیت بود و رئیس فعلی جمعیت نیز در مسیر انتخاباتی برگزیده شده است.اتفاقا با توجه به اینکه آن زمان کاندیدای نایب رئیسی فدراسیون بینالمللی بودم این مسئله نیز کمی تصمیمگیری را تشدید کرد. در نامهای هم که به فدراسیون نوشتیم دلیل استعفا را تمرکز بر فعالیتهای نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر عنوان کردیم. به این دلیل من کنار آمدم تا بتوانم بیشتر به این بخش کمک کنم. اتفاقا فدراسیون بینالمللی نیز به همین دلیل این کار را یک نمونه پیشرفته از تصمیم یک جمعیت در نظر گرفت و خیلی تشویق کردند که جمعیت هلال احمر ایران به این بلوغ رسیده که میتواند بعضی از فعالیتهایش را اینگونه تفکیک کند و تمرکز بیشتری در زمینههای فعالیتش کند.
*در ساز و کار انتخابات رئیس جمعیت هلال احمر، در نهایت رئیس جمهور از میان دو گزینه نهایی که بیشترین رأی را آوردهاند یک نفر را انتخاب می کند، برخی معتقدند که انتخابات باید با استقلال کامل در داخل خود مجموعه هلال احمر صورت بگیرد اما از طرف دیگر همکاری جمعیت و دولت با یکدیگر هم مطرح است. نظر شما در این باره چیست؟
در تعریف جمعیت هلال احمر، این مجموعه یک نهاد غیرانتفاعی غیر دولتی است ولی میان این مجموعه با سایر مجموعههای غیر انتفاعی تفاوتهایی وجود دارد. جمعیت هلال احمر از یک بعد کاملا مستقل و غیر دولتی است و مانند یک NGO عمل میکند که این یک بعد مهم جمعیت است و در آن استقلال کافی دارد. از یک بعد دیگر جمعیت هلال احمر تعهدات بینالمللی دارد ولی سایر NGOها اینگونه نیستند. از طرف دیگر اسنادی هم وجود دارد که برای دولتها تعهد ایجاد میکنند. بنابراین از این جهت نیز هلال احمر یک NGO ساده نیست. از طرف دیگر جمعیتها یک وجه ملی هم دارند. بنابراین جمعیت هلال احمر یک سری تعهدات بینالمللی با کنوانسیونهای بینالمللی دارد که از این جهت کاملا یک NGO است و یک وجه مرتبط با دولت هم دارند. اگر تمام جمعیتهای دنیا را هم مطالعه کنید میبینید که به نوعی به دولت مرکزی متصل هستند. حتی در بعضی از کشورها رئیس جمهور یا پادشاه، رئیس افتخاری آن جمعیت است.
این ساز و کار به نوعی میخواهد به ما نشان دهد که جمعیتها از جانب حکومتها به شدت تقویت میشوند البته نه به معنای اینکه وابستگی حزبی به آنها داشته باشند، بلکه از این جهت است که بتوانند در اجرای پروژههای ملی نقش موثرتری داشته باشند. بنابراین از این نظر که رئیس جمهور در انتخاب رئیس جمعیت نقش داشته باشد به نظر من کمک میکند تا جمعیتهای هلال احمر و صلیب سرخ در همه جای دنیا مقتدرتر و موثرتر فعالیت کنند.
**شما در زمانی که رئیس جمعیت هلال احمر ایران بودید، برای نایب رئیسی آسیا-اقیانوسیه فدراسیون جهانی صلیب سرخ و هلال احمر کاندید شدید، تغییر رئیس هلال احمر روی این انتخابات تاثیرگذار بود؟
در این انتخابات در آسیا رقیب ما چین بود و این کشور فعالیت زیادی کرد ولی ما هیچ هزینه و سفر اضافهای برای این کار نکردیم و در مسیر عادی کارمان برای این موضوع فعالیت داشتیم؛ اما چین برنامه داشت و هزینههای زیادی هم انجام داد. این کشور در همه جای دنیا حضور دارد و این مسئله بسیار مهمی است. حتی بسیاری از جمعیتهایی که به ما رأی دادند که بعضی از آنها از جمعیتهای قدرتمند وبزرگی هم بودند در عین اینکه از حضور ما در انتخابات تشکر می کردند، میگفتند که چین، چین است.
البته ما از مرداد تقریبا کارمان را برای انتخابات متوقف کردیم و فعالیت چندانی نمیکردیم. این مسئله تاثیرگذار بود. اینکه شما با نام پرزیدنت باشید یا خیر هم، تاثیر میگذارد. من فکر میکنم با کار حجیم و برنامهریزی میتوانستیم به آن مسئولیت دست پیدا کنیم.
مهم این است که ما در بالاترین سطح شرکت کردیم و نشان دادیم که جمعیت هلال احمر خودش را در بالاترین سطح فدراسیون میبیند و خیلی خوشحال بودند که ایران در این کار شرکت کرده و این را شایسته ایران میدانستند. بسیاری از آنها چه قبل و چه بعد از انتخابات به این موضوع اذعان داشتند و اینکه ما در این رقابت شرکت کردیم را نمونهای از پیشرفته بودن و تکامل جمعیت هلال احمر قلمداد میکردند.
**نفس حضور ایران در انتخابات تا چه میزان روی اعتبار بینالمللی ما تاثیر گذار بود؟
جمعیت هلال احمر در مقاطعی کارهای بینالمللی زیادی انجام داده است. به عنوان مثال در جریان زلزله بم جمعیت هلال احمر ایران در عرصه بینالمللی خیلی خوب شناخته شد. شاید دستاوردی که ما در سه سال گذشته داشتیم این بود که جمعیت هلال احمر را فقط به صورت مقطعی در سطح بینالمللی نمیدیدیم. حالا جمعیت هلال احمر ایران یک بازیگر اصلی در صحنه بینالمللی است که در بسیاری از مواقع مورد مشورت قرار میگیرد و در بسیاری از پروژهها شرکت میکند. جمعیت هلال احمر ایران امروز در جاهایی حاضر می شود که پیش از این تنها مخصوص کشورهای توسعه یافته بود ولی امروز از ما دعوت میشود و به عنوان عضو از نظرات ما استفاده میشود. جمعیت هلال احمر ایران را امروز یک جمعیت فنی، بینالمللی و قدرتمند میشناسند.
ما جمعیتهایی داریم که خیلی ثروتمند هستند و فعالیتهای زیادی هم انجام میدهند ولی به اندازه ایران مورد توجه نیستند. زیرا ایران میتواند بخشی از موضوعات بینالمللی را حل کند و به نظر من تجربهها و افتخاراتی که ایران دارد جمعیت را در سطحی قرار داده که دوره جدیدی از فعالیت هلال احمر ایران در عرصه بینالمللی را میبینیم که میتواند خودش را در سطح بینالمللی منطقهای بیشتر نشان دهد.اس سی، دبیرکل فدراسیون صلیب سرخ هلال احمر میگفت که جمعیت هلال احمر ایران جمعیت قدرتمندی است و یک جمعیت قدرتمند میتواند فعالیتهای بینالمللی انجام دهد و ایران الگوی سایر جمعیتهای ملی است. اینها عین جملاتی است که دبیر کل فدراسیون در مورد ما گفته است.
یکی از موضوعات مهمی که پیش روی جمعیت است و در سالهای اخیر نیز تشدید شده مسئله اعتبارات جمعیت است. این مسئله بسیار مهم است و برنامه جمعیت این بود که به تدریج از وابستگی به منابع دولت فاصله بگیرد. جمعیت باید به سمت تأمین تامین منابع پایدار حرکت کند. ** چالشها و اولویتهای پیش روی دکتر پیوندی رییس هلال احمر چیست؟
اولویتها و چالشهای پیش روی دکتر پیوندی تقریبا همان چیزهایی است که اگر من هم در حال حاضر رئیس جمعیت بودم با آنها مواجه میشدم. چون در مجموعه جمعیت تغییرات زیادی ایجاد نشده است.
یکی از موضوعات مهمی که پیش روی جمعیت است و در سالهای اخیر نیز تشدید شده مسئله اعتبارات جمعیت است. این مسئله بسیار مهم است و برنامه جمعیت این بود که به تدریج از وابستگی به منابع دولت فاصله بگیرد. جمعیت باید به سمت تأمین تامین منابع پایدار حرکت کند. در این راستا ما کارگروه مشخصی را هم ایجاد کرده بودیم و در ضمیمه برنامه پنج ساله جمعیت نیز برنامهریزی برای تامین منابع پایدار مشخص شده است. این کار به استقلال جمعیت هم کمک بسیاری میکند. اگر شما منابع کافی برای انجام ماموریتها داشته باشید دیگر لزومی ندارد که بخواهید خودتان را با بخشهای دیگر تنظیم کنید و میتوانید بر اساس شرایط جمعیت، ماموریتها، ارزشها و اصول جمعیت حرکت کنید.
نکته بعدی فعالیتهای داوطلبانه و مردمی است. این بخش مهمی است و جمعیت هلال احمر بزرگترین سازمان مردم نهاد با پایه داوطلبانه در دنیا است. طبیعی است که این بخش اصلی و محوری است و این مسئله باید در جمعیت هلال احمر بازتعریف و تقویت شود. شاید در این زمینه نیاز به کار بیشتری باشد. امیدوارم رئیس جدید جمعیت و تیم جدید در این زمینه بیشتر فعالیت کنند و بتوانند اعتماد مردم را بیشتر جلب کنند تا هم داوطلبان بیشتری وارد شوند و هم مشارکت مردمی افزایش پیدا کند .مردم آماده کمک کردن هستند و مسئله مهم این است که بستر مناسب برای آنها ایجاد شود و شفافیت وجود داشته باشد.
سر و سامان دادن به املاک جمعیت هم از مسائل مهم دیگر است و در راستای تامین منافع پایدار جمعیت باید به آن فکر کرد. جمعیت هلال احمر املاک زیادی دارد که بخشی از آن در اختیار وزارت بهداشت و جاهای دیگر است. ما در این راستا موسسه املاک و مستقلات را تاسیس کردیم که مورد تصویب شورای عالی قرار گرفت و این کار باید پیگیری شود. این موسسه میتواند املاک جمعیت را شناسایی و اسنادش را آزاد کند تا در جهت ماموریتهای جمعیت از این منابع استفاده شود.
بخش اقتصادی جمعیت از بخشهای دیگری است که باید به آن توجه شود. لازم است که روی شرکتهای جمعیت کار بیشتری صورت بگیرد تا از این منبع نیز برای تأمین منابع پایدار استفاده شود موضوع جوانان و کار جمعیت با آنها حائز اهمیت است و در برنامه پنج ساله توجه زیادی به این مسئله شده است. همچنین ورود جمعیت به آسیبهای اجتماعی بسیار مهم است و این از ابعادی است که کمتر به آن توجه شده در حالی که جمعیت در این زمینه میتواند بسیار موثر عمل کند. زیرا جمعیت یک مجموعه داوطلبانه است که هم با جوانان کار میکند و هم به علت ارزشهایی که درون آن وجود دارد میتواند در زمینه آسیبهای اجتماعی ورود کند. خوشبختانه در قانون برنامه ششم ارتقای سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از نقشهای جمعیت در نظر گرفته شده است و این یک ظرفیت بزرگ برای جمعیت است.
از موضوعات با اهمیت دیگر تابآوری جامعه است. مسئلهای که در روز مراسم تودیع و معارفه نیز به آن اشاره کردم و گفتم که جمعیت، تابآوری را به عنوان یک ادبیات جدید به رسانهها و گفتمان مردم اضافه کرده است. بخش مهمی از این مفهوم، تاب آوری اجتماعی است و بخش مهمی از تابآوری اجتماعی، آموزش است. بنابراین «آموزش، آموزش و آموزش...» کاری است که جمعیت هلال احمر به خوبی میتواند آن را انجام دهد و باعث افزایش آگاهی مردم شود تا مردم را مطالبهگر بار بیاورد و آنها بتوانند موضوعات مربوط به ماموریتهای جمعیت و سلامتی خود در زمان بحران را با مطالبهگری مطرح کنند.
تقویت و تجهیز بخشهای پاسخ قسمتی است که جمعیت هلال احمر به آن معروف است و در این راستا نیروهای واکنش سریع را ایجاد کردیم که تا پایان امسال تمام استانها و شهرها به این نیروها مجهز خواهند شد. برای این بخش تجهیزاتی نیاز است که از جمله آنها تامین خودروها و تقویت ناوگان بالگرد هلال احمر است. ناوگانی که در جریان زلزله کرمانشاه هم بسیار خوش درخشید و یکی از نقاط قوت امدادرسانی در این حادثه ناوگان هوایی هلال احمر بود که با 10 فروند بالگرد نقش مهمی را به خصوص در ساعات طلایی ایفا کردند.
ایسنا- محمد قاسمی
انتهای پیام
نظرات