به گزارش ایسنا، صبح زود به سمت «منطقه شکار ممنوع کاوهده» که در نیمه شرقی شهرستان فیروزکوه قرار دارد حرکت میکنیم و مقصد ما پاسگاه محیطبانی «انزها» واقع در فیروزکوه است. فاصله تهران تا شهرستان فیروزکوه و پاسگاه محیطبانی بیشتر از تصور ما بود و کمی دیرتر از ساعتی که با فرمانده پاسگاه -اکبر میرزاکریمی- هماهنگ کرده بودیم به مقصد رسیدیم. فرمانده پس از خوشآمد گویی، ما را به سمت پاسگاه محیطبانی راهنمایی میکند. این پاسگاه در روستای انزها در محل و ارتفاعی قرار گرفته که محیطبانان دید و تسلط مناسب بر منطقه شکار ممنوع کاوهده داشته باشند. از محل پاسگاه که به منطقه نگاه میکنیم سبزی و بکری کاوهده چشم را مینوازد.
محیطبان میرزاکریمی دوربین خود را به ما میدهد تا با چشمی دقیقتر از روستای انزها منطقه شکار ممنوع و گلههای قوچ و میش را ببینیم و هم زمان برایمان از کاوهده میگوید: وسعت منطقه بیش از ۷۰ هزار هکتار است و در خط مرزی سه استان تهران، سمنان و مازندران قرار گرفته است. چهار روستای خوش نشین هم داخل منطقه قرار دارد. در سرشماری امسال ۴۵۱۲ راس قوچ و میش سرشماری شده است و این نشان می دهد که جمعیت حیات وحش در این منطقه نسبت به سال گذشته ۲۰ درصد افزایش یافته است.
دو محیطبان دیگر که در پاسگاه حضور دارند نیز به استقبال ما میآیند. یکی از آنها - محیطبان فرشاد محسنی - حدود ۳۰ سال سن دارد و اهل بابل و شوخ طبع است و دیگری محیط دار سوم سید مرتضی کیا است. وقتی از آنها درباره اوضاع کاری میپرسم، هر دو درباره همان مشکل همیشگی اکثر محیط بانان کشور میگویند و آن چیزی نیست جز کمبود نیرو و امکانات در مناطق. فرمانده پاسگاه نیز گفته محیطبانان خود را تایید و اظهار میکند: علیرغم اینکه وسعت منطقه شکار ممنوع کاوهده زیاد است، تنها چهار محیطبان برای حفاظت از این منطقه داریم. با توجه به کمبود نیرو شیفت کاری در این پاسگاه محیط بانی ۱۸، ۱۲ است؛ یعنی محیطبان ۱۸ روز کار میکند و ۱۲ روز استراحت.
«به دلیل اینکه حیات وحش منطقه به طور دائم در حاشیه جاده در حال حرکت هستند، اکثر اوقات گشت شبانه نیز داریم. محیطبانان ما با جان و دل از حیاتوحش منطقه محافظت میکنند.» میزاکریمی اینها را میگوید و ما را برای صرف صبحانه به داخل پاسگاه راهنمایی میکند. پاسگاه محیطبانی دو اتاق دارد که روی در و دیوارهای آنها پیامهای زیست محیطی مختلف به چشم میخورد و در گوشهای از یکی از اتاق لوحهای تقدیر خودنمایی میکند. محیطبانان کیا و محسنی حین آماده کردن صبحانه با یکدیگر خوش و بش میکنند و در پاسخ به بیشتر سوالهایم میگویند فرمانده پاسگاه گفتنیها را میگوید.
صبحانه آماده میشود و با باز شدن سفرهی صبحانه، سفرهی دل محیطبانان نیز باز میشود. دغدغه اصلی محیطبان میرزاکریمی عدم ارتقای منطقه شکارممنوع کاوهده به یکی از مناطق چهارگانه حفاظت شده است. او میگوید: شهریورماه بود که مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست برای سرشماری حیات وحش منطقه آمدند و قول دادند که اگر تعداد حیاتوحش منطقه زیاد و از یک حدی بیشتر باشد منطقه شکار ممنوع کاوهده را ارتقا دهند. زمانی که سرشماری به اتمام رسید و ۴۵۱۲ راس قوچ و میش سرشماری شد خود مسئولان از تعداد زیاد حیات وحش در منطقه تعجب کرده بودند.
فرمانده پاسگاه محیطبانی انزها ادامه میدهد: مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست گفتند با این تعداد حیاتوحش منطقه چه خواستهای از سازمان محیط زیست داری؟ گفتم من هیچچیز برای خودم نمیخواهم تنها یک قدم برای منطقه شکار ممنوع کاوهده بردارید و در جلسه شورای عالی محیط زیست از مشکلات این منطقه بگویید. در مناطق چهارگانه حفاظت شده، قوانین سفت و سختتری برای حفاظت وجود دارد ولی این قوانین و امکانات بر مناطق شکار ممنوع حاکم نیست و حیف است که این منطقه با این تعداد حیاتوحش و وسعت از دست برود.
«حدود ۲۵۰ گله قوچ در منطقه داریم که باید از آنها حفاظت شود. اسپرم برخی از قوچهای بزرگ ۸ و ۹ ساله برای زاد و ولد ضعیف میشود. شکارچیان گردشگر خارجی میتوانند زیرنظر محیط زیست از اینها استفاده کنند و محیط زیست هزینهای که را از شکارچیان میگیرد صرف حفاظت از منطقه و تعویض خودرو و تجهیزات کند.» میرزاکریمی ضمن بیان این نکات، ادامه میدهد: حیاتوحش این منطقه کنار جاده رفت و آمد میکند و کسی که قصد شکار داشته باشد راحت میتواند از پنجره خانه تیر بیندازد البته خوشبختانه مردم این مناطق و تشکیلات قضایی هم نفس محیط زیست هستند. سازمان حفاظت محیط زیست باید قدر کارکردن ماموران محیط زیست در مناطق را بیشتر بداند و تفاوتی بین مامورانی که پشت میز نشستهاند و مامورانی که در منطقه هستند،قائل شود.
وی در ادامه از روند جذب نیرو برای شغل محیطبانی انتقاد میکند و میگوید: نیروهایی که جذب میشوند روحیه این شغل را ندارند. چند وقت گذشته یک نیروی محیطبان جدید برای ما فرستاده شد که یکمرتبه بدون هیچ حرفی رفت و به من پیامک زد که این شغل به درد من نمیخورد. دورههای آموزشی باید برای محیطبانانی بگذارند که جذب سازمان میشوند. کار در مجموعه محیط زیست فقط نباید صرف داشتن مدرک باشد بلکه تجربه نیز مهم است. من به عنوان کسی که ۱۶ سال تجربه کار محیطبانی دارد میتوانم تشخیص دهم که چه کسی به درد کار محیطبانی می خورد.
فرمانده پاسگاه انزها از سختیهای کار محیطبانی میگوید: زمانیکه شکارچی از اسلحه جنگی استفاده میکند، اوضاع خیلی دشوار میشود و من در آن لحظه نمیدانم که این آخرین ماموریت من است یا نه! هر کسی که در آن موقعیت قرار گیرد قطعا تنها به خانواده خود فکر میکند. خود من تاکنون ۴ مقاومت مسلحانه داشتهام و یک بار نیز مورد اصابت گلوله قرار گرفتم. من نیز خودم نمیخواهم که خدایی نکرده خونی از دماغ هموطنم بیاید ولی زمانیکه مامور در موقعیتی قرار میگیرد که جانش به خطر میافتد چارهای ندارد جز اینکه از بر اساس قوانین از سلاح استفاده کند. قوانین استفاده از سلاح برای محیطبان به این ترتیب است که ابتدا سه تیر هوایی میزند و بعد به متخلف دستور ایست میدهد. اگر متخلف تسلیم نشد سه تیر هوایی دیگر و پس از آن محیطبان اجازه دارد از کمر به پایین شلیک کند و اگر مقاومت ادامه داشت کمر به بالا. شکارچی متخلف نیز در آن لحظه قدرت تصمیمگیری ندارد چرا که چندین روز سخت را در کوه گذرانده و پس از اینکه محیطبان به او دستور ایست میدهد، شکارچی به اعصاب خود تسلط ندارد.
از پاسگاه محیطبانی بیرون میآیم تا هم تجهیزات محیطبانان را ببینیم و هم به سمت منطقه شکار ممنوع حرکت کنیم. در این بین با محیطبان محسنی گفت وگو میکنم. او دو سال است که در منطقه شکار ممنوع کاوهده مشغول به کار است و قبل از آن مدتی در منطقه ارجمند بوده. محیطبان با خنده میگوید: اوضاع شغل محیطبانی بد نیست، خدا را شکر میگذرانیم.
به نظر میرسد که کمی از انتشار حرفهایش میترسد و خیلی راحت صحبت نمیکند. میرزاکریمی -فرمانده پاسگاه- بین صحبتهای محیطبان خود میآید و به او میگوید: راحت باش و از شرایط خودت بگو. فرمانده ادامه میدهد: این محیطبان از بابل به منطقه میآید و هفت روز میماند و هفت روز استراحت دارد. حقوق دریافتیاش یک میلیون و خوردهای است که بخش زیادی از آن را صرف هزینه رفت و آمد میکند علاوه بر این دو بچه کوچک دارد.
محیطبان محسنی در ادامه این صحبتها فقط میگوید نیروهای این پاسگاه کم هستند و به نیروی بیشتری نیاز داریم. تجهیزاتمان نیز باید نو شوند. الان یک خودروی پیک آپ داریم که همیشه در تعمیرگاه است.
محیطبانان تجهیزات خود را که داخل انباری کوچک کنار پاسگاه است نشانمان میدهند. به گفته میرزاکریمی موتوری که سال ۹۱ به پاسگاه تحویل داده شد در حال حاضر کارآیی خود را از دست داده است و محیطبان نمیتواند با اطمینان خاطر با آن به منطقه برود. درخواست محیطبانان پاسگاه انزها از مسئولان سازمان این است که هنگام خرید تجهیزات و موتور چند نفر از محیطبانان کاربلد و موتورسوار را همراه خود ببرند. وقتی بودجه سازمان هزینه خرید تجهیزات میشود بهتر است که در بهترین راه صرف شود و موتورهایی خریده شود که عمر کنند.
محیطبان محسنی با شوخی به فرمانده خود میگوید: اینها را میگویی برایمان دردسر نشود. سازمان مگر اینها را نمیداند، که فرمانده پاسخ میدهد ما حقیقت را میگوییم و دنبال دردسرسازی نیستیم. مسئولان سازمان محیط زیست تلاش خود را میکنند اما سازمان نسبت به بخشهای دیگر از لحاظ بودجهای ضعیف است.
به اعتقاد میرزاکریمی اگر تنخواه این پاسگاه افزایش یابد مشکلات رفاهی بچههای این پاسگاه تا حدودی حل میشود. مجموع حیات وحش منطقه شکار ممنوع کاوهده ۵۰۰۰ است که باید تمام تلاشمان را برای حفاظت از آن بکنیم. متخلفان با بهترین موتورها به منطقه میآیند درحالیکه موتور ما بسیار معمولیتر از آنها است. شما فکر کنید مامور با چه دلی باید دنبال شکارچی برود؟ از یک طرف امنیت جانی ندارد و از طرف دیگر از تجهیزات زیرپایش مطمئن نیست.
همراه فرمانده پاسگاه و محیطبان کیا سوار پیکآپ میشویم تا به منطقه شکار ممنوع برویم. فرمانده پاسگاه از تجربه مشاهده پلنگ در منطقه برایمان میگوید و جایی که آن را دیده به ما نشان میدهد. آبشخور آن منطقه به دلیل سیل سال گذشته آسیب دیده ولی هنوز اعتبار بازسازی آن تامین نشده است. میرزاکریمی دوباره مطالبه اصلی خود از سازمان محیط زیست را بیان میکند و آن چیزی نیست جز ارتقای منطقه شکار ممنوع کاوهده به یکی از مناطق حفاظت شده. او میگوید این منطقه تمام ویژگیهای یک منطقه حفاظت شده را دارد و حیف است که بگذاریم چنین منطقهای که جزو معدود ذخایر طبیعی استان تهران است از دست برود.
در منطقه شکار ممنوع کاوهده بخشی از خط راهآهن شمال وجود دارد که در سالهای دور راهاندازی شده است. میرزاکریمی توضیح میدهد: فاصله روستاها تا حیات وحش بسیار کم است. زمانیکه صدای قطار در منطقه میپیچد، صدای گلوله متخلفان شنیده نمیشود و شکارچیان در این فاصله از صدای قطار سوء استفاده میکنند همچنین گاهی اوقات حیاتوحش بر اثر برخورد با قطار تلف میشوند.
جدای حیوانات پستاندار، پرندگانی مانند کبک و عقاب نیز در آسمان منطقه شکار ممنوع خودنمایی میکنند. بنابربه گفته میرزاکریمی است سرشماری پرندگان سختتر از سرشماری چهارپایان است ولی جمعیت پرندگان منطقه شکار ممنوع کاوهده رو به افزایش است و محلیها نیز این موضوع را تایید کردهاند. در همین میان برای عکس گرفتن از پرندگان از ماشین پیاده میشویم. حیاتوحش منطقه که عادت به حضور انسان در محل زندگیشان ندارند یکی یکی مخفی میشوند.
میرزاکریمی در ادامه مسیر ضمن انتقاد از حضور بیش از اندازه دام در منطقه میگوید: مکاتباتی زیادی با اداره منابع طبیعی شهرستان در این باره داشتم. این منطقه ظرفیت ۶۰۰۰ دام را دارد ولی ورود دام به منطقه خیلی بیشتر از این تعداد است. دام علاوه بر اینکه مراتع را از بین میبرد میتواند سبب بیماری و تلف شدن حیاتوحش شود. ما به همراه دامپزشکی و اداره منابع طبیعی گشتهای مشترکی در منطقه برگزار میکنیم. اخیرا ۱۰۰ دام آلوده به تب برفکی را از منطق جمعآوری و قرنطینه کردیم و بیش از ۲۰ هزار واکسن پی پی ار به حیاتوحش تزریق و آبشخوران را ضدعفونی و آهکریزی کردیم. این مشکل هر ساله ما است که تعدادی دام آلوده از گرمسار و سمنان به این منطقه وارد میشوند.
میزاکریمی دوباره مطالبه اصلی خود را تکرار میکند، منطقه شکار ممنوع اگر ارتقا یابد ما میتوانیم کنترل و نظارت بیشتری روی ورود دام در منطقه داشته باشیم. هر چند که محیط زیست در منطقه فیروزکوه از حاکمیت خوبی برخوردار است و تشکیلات قضایی با همکاری دارند ولی منطقه باید ارتقا پیدا کند تا دست ما برای حفاظت بازتر باشد. فرمانده پاسگاه بر این نکات تاکید میکند و ادامه میدهد: الان وضعیت به گونهای است که اگر یک دامدار بخواهد به منطقه برود پیش از ورود، سلاح شکاری خود را به ما تحویل میدهد ولی در این میان افراد سودجو نیز وجود دارند.
مسیر منطقه شکارممنوع کاوهده صعبالعبور است و برای ما که نخستین بار است با خودرو به این منطقه میرویم گاهی ترسناک میشود. حین پیمودن مسیر صعبالعبور و پرپیچ و خم کاوهده که با تکانهای شدید خودرو همراه است، میرزاکریمی درباره وضعیت تغذیه حیات وحش منطقه میگوید: حیات وحش برای تغذیه خود دچار مشکل نمیشوند و منطقه نیاز تغذیهای آنها را برآورده میکند. تنها در برخی شرایط فصل زمستان که هوا بیش از اندازه سرد شود و برف ببارد علوفه دستی در کاوهده پخش میشود.
فرمانده پاسگاه انزها معتقد است: در کار محیطبانی بیش از هر چیز دیگر، تجربه مهم است. محیطبان باید دوربینکشی بلد باشد و منطقه را بهخوبی بشناسد تا هنگام روبهرویی با متخلف بداند از کدام مسیر باید سد راه او شود. چشم یک محیطبان نیز دوربینش است بنابراین هیچچیز به اندازه تجربه و تخصص نمیتواند به محیطبان کمک کند.
در همین لحظه گلهای از قوچ و مشها را میبینم و پیاده میشویم تا از آنها عکس بگیریم. محیط بان شروع به شمارش آنها میکند تا تعداد قوچ و میشها را به ما بگویید. فاصله زیادی از ما ندارند ولی خب با چشم غیرمسلح نیز نمیتوان آنها را دقیق شمرد. محیطبان پس از مدتی رو به ما میکند و میگوید ۱۷۹ قوچ و میش هستند که کنار روستا استراحت میکنند. این نشان از امنیت منطقه دارد.
میرزاکریمی از مشکلات معیشتی محیطبانان میگوید: ۲۴۰ هزار تومان اضافه حقوق، نتیجه ۳۰۰۰ امتیاز سختی کار بود. محیطبانان جان بر کف و به دور از خانواده روزهای زیادی را به دفاع و مراقبت از حیاتوحش کشور میگذرانند. با وجود این مشکلات حداقل باید کاری کرد که از نظر معیشتی دغدغهای نداشته باشند. تنخواه پاسگاه محیطبانی نیز باید افزایش پیدا کند زیرا تجهیزات پاسگاهها قدیمی است و نیاز به تعمیرات مداوم دارد البته دست سازمان حفاظت محیط زیست نیز بسته است و بودجه سازمان اجازه خیلی کارها را نمیدهد. این منطقه امانتی است که دست من سپرده شده است و باید با وجود امکانات کم هر طور که هست از آن نگهداری کنم.
محیطبان کیا که ۱۳ سال سابقه کار دارد و در پاسگاههای خجیر و سرخهحصار محیطبان بوده است، اظهار می کند: مشکل اصلی ما کمبود نیرو و تجهیزات است که اگر بهآنها رسیدگی شود، وضعیت حیاتوحش بهتر و سرمایههای طبیعی حفظ خواهد شد. سازمان حفاظت از محیط زیست باید از منطقه شکار ممنوع کاوهده حمایت کند. ما تاکنون چندین بار نقشه منطقه، مستثنیات داخل آن و آمار حیاتوحش را برای سازمان فرستادهایم ولی شورای عالی محیط زیست هنوز ارتقای منطقه را تایید نکرده است.
گشتهای آخر خود در را منطقه شکار ممنوع کاوهده میزنیم. حیاتوحش در منطقه آرام در حال حرکت و گذراندن روز خود هستند. گربه پلاس و پلنگ از گونههای دیگر منطقه هستند که با توجه به تعداد کمتر مشاهده آنها نسبت به قوچ و میش سختتر است البته پلنگ قدرت استتار بیشتری نسبت به سایر حیوانات دارد. فرمانده پاسگاه فیلمی که از پلنگ در منطقه و از فاصله کم گرفته بود را نشانمان میدهد و میگوید: پلنگ بهقدری نجیب است که تا وقتی آزاری به آن نرسانی، حمله نمیکند.
در مسیر بازگشت از منطقه به سمت پاسگاه با یکی از محلیها گفت و گو میکنم و او میگوید: ما خودمان محیطبانهای افتخاری هستیم و هر روز با حیاتوحش زندگی میکنیم. تا وقتی ما اینجا حضور داریم کسی جرات نمیکند که به حیاتوحش تیراندازی کند. خدارو شکر چند سال است که با تلاش محیطبانان جمعیت حیاتوحش منطقه زیاد شده است. پس از اینکه اینها را میگوید اصرار میکند که به منزلش برویم تا از ما پذیرایی کند.
فرمانده پاسگاه که ۱۶ سال است با منطقه شکار ممنوع کاوهده اجین شده است، به ما میگوید: اگر تجهیزاتی مثل خودروی خوب و چند دستگاه موتورسیکلت و نیرو در اختیار من قرار دهند تضمین میکنم که در پنج سال آینده جمعیت حیاتوحش این منطقه را دو برابر کنم.
میرزاکریمی ادامه میدهد: با افزایش جرایم تخلفات، آمار شکار نیز کاهش یافته است. در حال حاضر مجازات شکار پلنگ ۸۰ میلیون تومان و یوز ۱۰۰ میلیون تومان است. در منطقه شکار ممنوع کاوهده خوشبختانه تاکنون شکار پلنگ نداشتیم ولی تلف شدن پلنگ به دلیل تصادف داشتیم. حق الکشفهای محیطبان نیز طول میکشد تا به دستشان برسد.
میرزاکریمی بهترین خاطره خود از حضور در منطقه شکار ممنوع کاوهده را مشاهده پنج قلاده پلنگ در سال ۸۳ میداند و اظهار میکند: خاطرات خوب من در این منطقه همگی مربوط به حیاتوحش است، همچنین یک بار ۱۲ گراز در کانال آب گیر افتاده بودند که پس از تلاشهای بسیار توانستیم بیشتر آنها را نجات دادیم.
به پاسگاه بازمیگردیم.میرزا کریمی باز هم در پایان صحبتهایش تاکید میکند که در گزارش مطالبه خود از سازمان حفاظت محیط زیست که ارتقای منطقه شکار ممنوع کاوهده به یکی از مناطق چهارگانه حفاظت شده است را بیاوریم تا شاید کمکی برای منطقه و حیاتوحش آن باشد. عصر از پاسگاه محیطبانی انزها به سمت تهران حرکت میکنیم. حالا رفت و آمد حیاتوحش کاوهده نیز کمتر شده و آسمان منطقه رو به تاریکی است. کاوه ده انتظار روزی را میکشد که محیطبانانش با دستی بازتر به حفاظت و حراست از این منطقه بکر در استان تهران بپردازند.
ایسنا- مهشاد کریمی ،عاطفه کربلایی
انتهای پیام
نظرات