به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «کسانی که به دنبال یکشبه پولدار شدن هستند این روزها سخت به دنبال بیتکوین میگردند. اوجگیری این ارز نوظهور از قیمتی کمتر از یک دلار در سال ٢٠١٠ به رقم حدود هفت هزار دلار فعلی، از بیتکوین چراغ جادویی ساخته است. آنها که افسوس گذشته را میخورند ارزش داراییهایشان را در سال ٢٠١٠ حساب میکنند و در ذهن آن را تبدیل به بیتکوین میکنند؛ ثروتی شگفتانگیز و وسوسهکننده که از جیب رفته میدانندش.
گذشته این ارز آنان را به آیندهاش امیدوار میکند. این دقیقا همان خواستهای است که سوداگران به دنبالش هستند. فناوری این ارز طوری طراحی شده که با افزایش تقاضا قیمتش افزایش یابد. اما شکهایی جدی درباره آینده این ارز وجود دارد. شکی نیست پول دیجیتال آینده پول در جهان است اما هیچ اطمینانی وجود ندارد آن ارز بیتکوین باشد.
در حالی که موضوع «ارزهای دیجیتال» به یکی از موضوعات جدی این روزهای بازار پولی و IT جهان مبدل شده است اما نیمنگاهی به آن چه در این خصوص از سوی کارشناسان و البته مسوولان بانک مرکزی که در حال تدوین قانونی برای آن هستند، منتشر شده است نشان میدهد شناختی کافی از «ارزهای دیجیتال» از جمله «بیتکوین» در بین آگاهان این بازار وجود ندارد؛ به گونهای که در پرونده پیش رو با وجود تماسهای مکرر با بیش از بیست کارشناس بانکی و IT اما هیچ یک از کارشناسان به دلیل عدم اشراف به این موضوع حاضر به گفتوگو نشدند. کارشناسانی که یا بیاطلاع بودند یا تمایلی به اظهار نظر نداشتند. کارشناسانی که مطلعتر بودند با اطمینان بیشتری درباره این ارزها حرف نمیزدند. موضوعی که نشان میدهد هنوز نمیشود به آینده ارزهای دیجیتال امیدوار یا ناامید بود.
ما در مرحلهای از اختراع یک ابزار جدید هستیم که نمیدانیم قرار است در آینده به چه کاری بیاید. ظاهرا «ارزهای دیجیتال» پول هستند اما به هماناندازه طلا ارزش دارند با این تفاوت که روش ارزشگذاری آنهیچ ربطی به پول و طلا ندارد.
با این حال یک نکته کاملا روشن است: دلالهای طلا و دلار این ارز جدید را دوست دارند و در فضای اینترنت مردم را هم به دوست داشتن آن ترغیب میکنند. به این جهت اگر شغلتان دلالی نیست، اشتیاق دلالها باید قانعتان کند که فعلا دست نگه دارید، سراغ خرید و فروش این ارزها نروید و فقط از طریق رسانهها سرنوشت این تازهوارد بازار ارز را دنبال کنید؛ این بازار جای آدمهای عادی نیست.
پول را نه میشود خورد و نه پوشید. ریال، دلار، طلا و سکه ذاتا ارزشی ندارند. تنها دلیل ارزشمند بودنشان این است که ما تصمیم گرفتهایم ارزشمند باشند. پول برای ساده کردن معامله و مبادله کالا و خدمات در جامعه است. پول، واقعی نیست. افسانهای است که آدمها برای حساب و کتاب بین خودشان ساختهاند. با این وجود دولتها واسطه انتقال پول بین افراد هستند، حق دلالی میگیرند و در عوض باعث کندی حرکت پول میشوند.
ارسال یک ایمیل به سراسر دنیا فقط دو ثانیه زمان میبرد اما انتقال پول از مرکزی به مرکز دیگر ممکن است روزها طول بکشد. بانکها و دولتها جلوی بخش بزرگی از حرکت را میگیرند. آنها اطلاعات ما را ذخیره میکنند و این یعنی حریم خصوصی ما نقض میشود. ما ایجاد ثروت میکنیم اما شکاف طبقاتی را هم زیاد میکنیم. پس چه میشد اگر اینترنت فقط برای اطلاعات نبود و ارزش اینترنتی هم وجود میداشت. چیزی که پهناور، جهانی و روی میلیونها کامپیوتر توزیع شده باشد و برای هر کسی قابل استفاده باشد و هر جایی که دارایی هست بشود ذخیرهاش کرد، انتقالش داد، مبادلهاش کرد و مدیریتش کرد. بدون هیچ کدام از این قدرتهای واسطهای.
در سال ٢٠٠٨ فردی ناشناس به اسم ساتاشی ناتاموکو که بعدها معلوم شد «کرایگ رایت» است، در مقالهای اعلام کرد یک پروتکل پول دیجیتال ساخته که از رمزگذاری استفاده میکند و اسمش بیتکوین است و این ارز دیجیتال باعث میشود مردم بدون وجود شخص یا نهاد ثالث، با اعتماد کامل تراکنشها را انجام دهند. این چیز به ظاهر ساده جرقه تغییر جهان را زد. آدمها دربارهاش یا هیجان زده شدند یا ترسیدند یا به آن علاقهمند شدند.
بیتکوین چیست؟
پشتوانه ارزهای رایج، طلا و نقره است. از لحاظ تئوری اگر شما پولی به بانک بدهید آنها باید به اندازه آن به شما طلا بدهند، هر چند در عمل این امکان وجود ندارد. اما پشتوانه بیتکوین طلا نیست بلکه فرمولهای ریاضی است. این فرمول ریاضی در اختیار همه است و هر کسی میتواند آن را بررسی کند. این نرمافزار منبع باز (open source) است. بنابراین هر کسی میتواند صحت عملکرد آن را تایید کند. بیتکوین مانند ارزهای دیگر ارزش دارد و میتواند برای خرید و فروش، تبادلات و تمام فرآیندهای مالی مورد استفاده قرارگیرد. تفاوت اصلی بیتکوین با ارزهای سنتی «غیر متمرکز» بودن آن است. یک موسسه واحد، شبکه بیتکوین را کنترل نمیکند. بیتکوین روی یک پایگاه داده غیرمتمرکز به اسم «بلاک چین» فعالیت میکند.
بلاک چین
در جهان امروز بیش از ۸۰ درصد امور روزمره ما به شرکتها و سازمانهای واسطه وابسته است. وقتی شما در بانکی حساب باز میکنید یا وارد ایمیل شخصی خود میشوید، در حقیقت از سازمانهای واسطه کمک گرفتهاید. در پایگاههای داده بلاک چین، دادهها بین میلیونها کامپیوتر توزیع شدهاند و هیچ کس قادر به کنترل دادهها نیست و اگر شخصی بخواهد بلاک چین را هک کند باید تمام کامپیوترهای شبکه که با رمزنگاری پیشرفته حفاظت شدهاند را هک کند که غیر ممکن است. مثلا اگر توییتر روی بلاک چین اجرا شود هیچکس به جز شما نمیتواند توییتها را پاک کند، حتی مدیران توییتر. بلاک چین برای بسیاری از صنایع و مشاغل قابل استفاده است مانند پرداخت، سیستمهای اداری، ذخیره قراردادها و حتی انتخابات سیاسی.
چطور کار میکند
برای انتقال پول سنتی از یک حساب به دیگری نیاز به برخی از سازمانهای واسطه است. بیتکوین کاملا متفاوت عمل میکند و هیچ واسطهای در کار نیست. در پروتکل بیتکوین، اعتماد از سازمان و انسانها به کامپیوترها منتقل شده است.
بیتکوین در فضایی به اسم wallet یا کیف پول ذخیره میشود. کیف پول مانند حساب بانکی است اما تحت نظر هیچ واسطهای نیست و متعلق به خودتان است. فرض کنید که شما قصد انتقال پول از کشوری به کشور دیگر دارید. وقتی شما از روش سنتی پول را ارسال میکنید، به صورت تئوری، پول ابتدا وارد سازمان یا بانک واسطه میشود و سپس از آنجا برای فرد مورد نظر ارسال خواهد شد. حال فرض کنید با استفاده از بیتکوین قصد انتقال پول را دارید. به صورت تئوری شما آدرس کیف پول فرد دیگر را از او میگیرید و تراکنش را انجام میدهید. مقدار بیتکوین از آن تراکنش وارد شبکه میشود اما اینجا دیگر بانک یا شرکتهای واسطه نقشی ندارند بلکه کامپیوترهای سراسر جهان تراکنش ما را بررسی میکنند. در پروتکل بیتکوین، افراد مختلفی در سراسر جهان کامپیوترهای قدرتمند خود را در اختیار شبکه قرار میدهند. اما این کار آنها فقط برای کمک به بیتکوین نیست. کسانی که کامپیوترهای خود را در اختیار شبکه قرار میدهند ماینر یا استخراجکننده نامیده میشوند. به ازای محاسبات و تایید تراکنشها، ماینرهای شبکه به عنوان پاداش بیتکوین دریافت میکنند یا به نوعی بیتکوین را استخراج میکنند.
مخالفان
«رودنی گارات» یکی از اقتصاددانان دانشگاه کالیفرنیا که مطالعاتی بر بازار بیتکوین داشته است در مورد معایب این پول دیجیتال میگوید: «بیتکوین با افت بها روبرو خواهد شد. بالاخره حباب بیتکوین میشکند و همچنان که اقتصاد رشد میکند، موقعیتهای بیشتری برای سرمایهگذاری ایجاد شده و قیمت بیتکوین سقوط خواهد کرد. هیچکس نمیتواند مانع آن شود. فدرال رزرو هم تا حدودی بر اصل تامین نوسانی ارز استوار است، با این ایده میتوان از طریق تطبیق منبع پولی برخی از اثرات بیمارگونه رکود اقتصادی را کم کرده و اثرات بهبودهای بزرگ اقتصادی را تعدیل کرد. این روش ابزاری برای اداره بهتر اقتصادی در شرایط متوسط است و ایده منبع پولی ثابت، تمام این موارد را از بین میبرد.»
به طور کلی ارزها را میتوان در دو شکل مختلف ارز ثابت و متغیر دید. منبع پولی ثابت یک حجم ارزی مشخص شده را در گردش دارد. این حجم در مورد بیتکوین ٢١ میلیون است و میزان آن از حدود مشخص شده بالاتر نخواهد رفت. منبع پولی متغیر، مثل پولهای رایج تحت اختیار مقامات دولتی در مواقع لازم کاهش یا افزایش مییابد. طرفداران منبع پولی ثابت میگویند در دست گرفتن اختیار کاهش و افزایش جریان پولی توسط دولت باعث ایجاد بیثباتی در سیستم بانکی و مالی خواهد شد. در نتیجه بانکهای مرکزی، اقتصاد را با توفان پولهای بیارزش دچار بیثباتی میکنند. در جبهه مقابل گفته میشود گر چه منبع متغیر پولی ارتباطی به ارزش اقتصاد کلی ندارد اما منبع پولی ثابت کاملا به ارزش اقتصادی وابسته است. همانطور که گارات میگوید: «اقتصادهای مدرن رشد میکنند. این خصیصه ملل صنعتی است. اگر ارزش یک اقتصاد سریعتر از منبع پولی در گردش آن رشد کند، کسری بودجه حتمی است. اگر فکر میکنید تورم چیز بدی است، پس این بار به عواقب کسری بودجه فکر کنید.»
موضع ایران
ناصر حکیمی، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی در چند هفته اخیر دو اظهار نظر متفاوت درباره بیتکوین داشته است. او دهم آبان گفته بود: «بیتکوین فرصت بسیار مناسبی برای توسعه بخش دیجیتال و استفاده از ظرفیتهای ارز دیجیتال برای توسعه است تا با استفاده از آن کسب و کارهای نوپا و استارت آپها بتوانند در حوزه تجارت سریعتر فعالیت کنند.»
به گفته او به همین دلیل بانک مرکزی برای این ارز دیجیتال تا سال ۱۳۹۷ سیاستی واحد انتخاب میکند تا آینده ماینرها و فعالان این حوزه معلوم شود. با این حال حکیمی دوازده روز بعد و در نشست خبری ویژهای به مردم توصیه کرد بیتکوین نخرند: «لازم میدانم این هشدار را به مردم بدهم بیتکوین ارزی با پشتوانه مخفی است، رسمی نیست و ریسک خرید آن بالاست.»
هشدار او درباره نوسانات بیتکوین و هجوم سوداگران به سمت این بازار است که باعث افزایش تبلیغات سوداگرانه و کلاهبرداری در این بخش شده است: «عدهای ابزارهایی را ایجاد کرده و مدعیاند به بیتکوین وصل هستند. این ابزارها مکانیزم هرمی دارد و در آن کلاهبرداری اتفاق میافتد و شبیه گلدکوییست است.»
اما مهمترین بخش گفتههای حکیمی این بخش است: «بیتکوین در ایران نه قانونی و نه غیر قانونی است.» معنی این جمله روشن است: حکومت ایران هنوز هیچ تصمیمی درباره بیتکوین نگرفته است.
شک هشت ساله
ممکن است روزی ارزهای دیجیتال جهانی را بسازند که به دخالت و واسطهگری دولت احتیاج کمتری باشد و مردم خود معاملاتشان را انجام دهند. چیزی که واضح است ساختار عملیاتی آن با نام «بلاک چین» امروز موجود است. اما در اجرا تردیدهایی درباره نفع عام این فناوری وجود دارد. بیتکوین نوعی پول است که مردم در چند کشور با آن امکان خرید کالا دارند. در ایران زیرساختهای خرید و فروش با بیتکوین فراهم نیست.
بانک مرکزی وعده داده تا یک سال و نیم آینده امکانات استفاده از ارزهای دیجیتال را فراهم کند اما چیزی که مشخص است امروز در ایران، کالا و خدمات را با بیتکوین و هیچ ارز دیجیتال دیگری نمیفروشند. خریداران بیتکوین پولشان را از کشور خارج و تبدیل به کالایی سرمایهای میکنند. ارزهای دیجیتال تا زمانی که قابلیت خرج شدن به عنوان پول پیدا نکنند، کارکردی تورمزا و علیه طبقات مزدبگیر دارند. ما نمیتوانیم از دلالها بخواهیم در این وضعیت بیتکوین نخرند اما هشت سال بعد از پدید آمدن این فناوری، توقع زیادی از دولت نیست تا تکلیفش را با آن روشن کند.»
انتهای پیام
نظرات