به گزارش ایسنا، فاطمه موسوی ویایه که در نشست«زنان و اوقات فراغت»در انجمن جامعه شناسی ایران صحبت میکرد با اشاره به عوامل تعیین کننده اوقات فراغت مانند محل سکونت، شیوه معیشت، طبقه اجتماعی، جنسیت، سن و مسیر زندگی و دوره تاریخی اظهار کرد: رشد دنیای مجازی این امکان را برای زنان فراهم کرده است تا در این دنیا گمنام بماند و حتی چنین فعالیتهایی را از همسر و سایر اعضای خانواده خود هم پنهان کنند. این وضعیت در آینده با تبعاتی همراه خواهد بود.
وی با بیان اینکه در جامعه سنتی ایران در عصر صفوی و قاجار، نحوه گذران اوقات فراغت با جامعه در حال گذار عصر پهلوی و شرایط شبه مدرن فعلی تفاوت داشت،گفت: مهمترین تفاوت جامعه پیشاصنعتی و ما بعد صنعتی به مبهم بودن مرز کار و فراغت مربوط است. بیش از نیمی از جامعه سنتی ایران، کشاورز بودند و وابسته به زمین و روال تکرار شونده فصلها. کار و فراغت آنها را طبیعت مشخص می کرد البته جشنهای ملی مانند نوروز یا مناسبتهای دینی مانند عید قربان یا عزاداری محرم یا رویدادهای خانوادگی مثل عروسی، تولد نوزاد یا حتی مرگ وسوگواری فرصتهایی بودند که فرد را از کار روزمره منفک میکردند و در عین حال مقوم همبستگی اجتماعی بودند.
موسوی ویایه با اشاره به نقش مهم دین دراوقات فراغت اظهار کرد: نقش دین باعث میشد تا اموری چون زیارت، عزاداری، روضه، تعزیه و رفتن به قبرستان پسندیدهترین اشکال گذران اوقات فراغت باشند همچنین از نظر محتوایی بسیاری از امور به دلیل آنچه بطالت یا رفتارهای دور از شان و وقار فرد مسلمان دانسته می شدند، کنار گذاشته شوند.
این جامعه شناس با بیان اینکه در آموزه های دینی تحرک بالای بدنی و اموری مثل رقص و موسیقی یا ورزش و اصولا رفتارهای هیجانی بخصوص برای زنان مکروه دانسته می شوند تصریح کرد: اموری مانند رقص و آواز، حرفه گروههای کوچکی بود که وظیفه سرگرمسازی در مراسم عمومی و خصوصی را به عهده داشتند و به دلیل همان مذمت فرهنگی، جزو گروههای پست اجتماعی محسوب می شدند.
وی با بیان اینکه گذران اوقات فراغت در جامعه سنتی محدود به فضاهای فراغتی تخصصی و حرفه ای بوده است،اظهارکرد: در دوران گذشته اغلب در زمان های خاص و بنا به مناسبت، میدان اصلی شهر تبدیل به مکان برگزاری جشن، نمایش حیوانات یا حتی مسابقات می شد ولی فضاهای فراغتی دائمی به مکانهایی مانند قهوهخانه محدود بود. به همین دلیل فراوانترین شکل گذران اوقات فراغت در جامعه سنتی، یک جا نشستن و گپ زدن با خانواده و دوستان بود.
موسوی ویایه افزود: تفکیک فضاهای عمومی بر حسب جنسیت بود. زنان در جامعه سنتی اغلب در اندرونی خانه میماندند و جز همجنسان و محارمشان امکان دیدار یا گفتگو با مرد دیگری را نمییافتند. هنگام حضور در عرصه عمومی هم با حجاب کامل، چادر، چاقچور و روبنده حضور داشتند و هیچ مردی در خیابان یا حتی گردش در باغ آنها را همراهی نمی کرد حتی در موقعیتهایی مثل زیارت شاه عبدالعظیم و سیزده به در، گروههای کوچک و بزرگ زنان و کودکان بدون حضور مردان در انظار عمومی ظاهر می شدند.
وی با اشاره به اوقات فراغت زنان در عصر صفوی و قاجاراظهارکرد: آنچه درباره نحوه گذران اوقات فراغت زنان عصر صفوی و قاجار میدانیم محدود به گزارش سفرنامهنویسان فرنگی از مشاهداتشان است که بیشتر به زنان طبقه بالا و متوسط شهری محدود است. بنابر این مشاهدات، زنان طبقه بالا که وظیفه امور خانهداری و بچه داری را نداشتند به هنرهایی مانند نقاشی، موسیقی، خطاطی می پرداختند.
این جامعه شناس در ادامه تصریح کرد: با این حال مشخصه اصلی اوقات فراغت زنان درباری، کم تحرکی آنها و اشتغالشان به کشیدن قلیان بود. مجالس زنانه معمولا از صبح تا شام طول می کشید و با اجرای نمایش، صرف غذا و کشیدن قلیان همراه بود. زنان طبقه متوسط شهری بیشتر به مهمانیهای زنانه می پرداختند.
وی با بیان اینکه رفتن پیش فالگیر و رمال، سرگرمی دیگر زنان دوران سنتی بود، گفت: در آن دوران پسندیده ترین نحوه گذران اوقات فراغت پرداختن به زیارت و سایر مناسک دینی بود. زنان بیشتر به زیارتگاههای داخل شهر اقبال نشان می دادند.
موسوی ویایه با اشاره به اینکه رفتن به روضه وتعزیه به شدت مورد اقبال زنان شهری عصر قاجار بود، اظهار کرد: این کار از نظر ارزشهای فرهنگی مقبول بود و زنان هر زمان از شب و روز می توانستند به این بهانه از خانه خارج شوند و در بیرون از خانه رفت و آمد کنند همچنین این کار تفریح بدون هزینهای بود و اغلب با تجربه سوگ در زندگی شخصی زنان، هماهنگ داشت. مرگ فرزند و خواهر و برادر تجربه زیسته همگانی در سالهای جوانی زنان بود و شرکت در مجالس سوگواری برایشان تسلی خاطر فراهم میکرد.
این جامعه شناس با اشاره به تغییرات اجتماعی پس از انقلاب مشروطه و علاقه به مظاهر تمدن غرب و تغییر گذران اوقات فراغت گفت: با ایجاد کارخانهها و ادارات دولتی، مرز بین کار و غیر کار در شهرها پررنگتر شد و ساعات اوقات فراغت معنا یافت. همچنین نحوه گذران اوقات حرفهای تر شد و با اقبال به مظاهر تمدن غربی، مکانهای حرفه ای گذران اوقات فراغت مانند رستوران، سینما، تئاتر و ... رفتارهایی چون مطالعه روزنامه به وجود آمد.
وی توجه به «گفتمان سلامت» را از دیگر دلایل توجه به اوقات فراغت دانست و تصریح کرد: بازیهای هیجانی و مبتنی بر تحرک بیشتر و ورزشهایی مانند فوتبال مورد توجه قرار گرفتند و بعد از مدتی رواج یافتند. اما اینها همه مختص مردان بود. زنان طبقه متوسط و پایین همچنان پرداختن به اموری چون زیارت را ارج می گذاشتند و رایجترین شیوه گذران اوقات فراعتشان، شرکت در مهمانیهای زنانه و خانوادگی بود اما به تدریج تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی کمرنگ شد تا آنجا که دیگر گذران اوقات فراغت به شکل خانوادگی و با همراهی مردان معمول شد.
موسوی ویایه با بیان اینکه در دوره پهلوی دوم و دهه 60 شاهد خانواده هستهای پراولاد هستیم،گفت: زنان در این دوران فرزندان زیادی داشتند و اوقات فراغتی برای آنان باقی نمی ماند بنابراین تفریح زنان به گردشها و مهمانیهای خانوادگی محدود میشد. در این گردشها با وجود معاشرت زن و مرد نامحرم در جمع خانوادگی، تقسیم کار بهگونهای بود که زنان از قبل غذا می پختند و خوردنیها را تدارک می دیدند و همراه با سایر وسایل تا محل اتراق در باغ یا دشت حمل میکردند و همچنان وظیفه رتق و فتق امور و پذیرایی از مردان را برعهده داشتند.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه جامعه شهری امروز ایران، خانواده هستهای کم اولاد است و کار خانگی به لطف فناوری خیلی سبکتر شده است،اظهار کرد: این وضعیت باعث میشود زنان هر روز ساعاتی را به عنوان اوقات فراغت داشته باشند. از طرف دیگر امکانات و فضاهای فراغتی نیز بیشتر، ارزان تر، دردسترس تر و متنوع تر شدهاند.
وی با اشاره به تفکیک جنسیتی در فضاهای فراغتی بعد از انقلاب اسلامی تصریح کرد: فضاهایی مثل رستوران، سینما و پارک را میتوان به طور خانوادگی استفاده کرد اما ملزم به پوشش رسمی زنان است همچنان روابط خانوادگی پر رنگ است اما به دلیل اصرار به تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی در جمهوری اسلامی، درصد مهمانی های زنانه و دوستانه و حتی سفرهای زیارتی زنانه افزایش یافته است و فضاهای فراغتی کاملا زنانه و سرگرمی هایی چون استخرپارتی هم شکل گرفته است.
انتهای پیام
نظرات