به گزارش ایسنا، «ایران» نوشت: ششم مهر سال گذشته مردی با حضور در کلانتری محمد شهر کرج از حمله مرگبار مرد ناشناسی به پسر جوانش که پیمانکار ساختمانی بود، خبر داد.
با حضور بازپرس ویژه قتل و تیم تحقیق در محل جنایت مشخص شد مقتول-عباس ۳۲ساله- در حالی که همراه همسرش در حال بازگشت از خانه پدریاش بود، هدف حمله مرد ناشناسی قرار گرفته و با ضربات چاقو به قتل رسیده است. با توجه به اینکه همسر قربانی جنایت تنها شاهد ماجرا بود بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت. او به کارآگاهان گفت: «ساعت ۱۲ و نیم شب بود که از خانه پدرشوهرم بیرون آمدیم تا به خانه برویم اما ناگهان بین راه حالم بد شد و همسرم به اجبار کنار جاده توقف کرد. وقتی از ماشین پیاده شدم ناگهان مردی غریبه به بهانه پرسیدن آدرس، نزدیک شد و شوهرم را با چاقو کشت و فرار کرد.» کارآگاهان که به اظهارات این زن مشکوک بودند او را مورد بازجویی فنی قرار دادند تا اینکه او سرانجام لب به سخن گشود. «نسرین» که چارهای جز بیان حقیقت نداشت با اعتراف به طراحی دسیسه قتل همسرش گفت: «حدود ۷ ماه قبل با پسرجوانی به نام «سیاوش» آشنا شدم. او که راننده تاکسی بود، زن و فرزند داشت. اما هر دو از زندگی مشترکمان راضی نبودیم. همان روز شماره تلفنش را گرفتم و پس ازآن به طور پنهانی در ارتباط بودیم. او از وقتی فهمیده بود شوهرم دست بزن دارد قول داد انتقامم را بگیرد. تا اینکه شب حادثه به سیاوش زنگ زدم و گفتم امشب باید کار را تمام کند...» با اعترافهای تکاندهنده زن خیانتکار، راننده ۳۰ ساله دستگیر شد و پس از اعتراف به قتل، پرونده تکمیل و برای محاکمه به دادگاه کیفری استان البرز ارسال شد. قضات دادگاه کیفری استان البرز-به ریاست قاضی هدایت رنجبر-پس از چند مرحله محاکمه و بررسی اسناد و شواهد پرونده و اظهارات متهمان، سرانجام زن جوان را به جرم مشارکت در قتل به ۲۰ سال حبس محکوم کردند و برای مرد جوان نیز که با اتهام قتل عمد روبهرو بود، حکم قصاص صادرکردند. این احکام صبح دیروز از سوی قضات دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد.
خلأ عاطفی زوجین زمینه ساز خیانت و جنایت
محمد عنبری- قاضی شعبه ۶ اجرای احکام ویژه قتل دادگستری استان البرز- درباره انگیزه بروز اینگونه جرایم گفت: «درسالهای اخیر شاهد قتلهایی با انگیزههای متفاوت بودهایم. اما یکی از مواردی که بیشتر در جامعه بروز یافته، کشتن مردان به دست همسرانشان است. تا چندی پیش قتلهای خانوادگی ماهیتی مردانه داشت، اما در سالهای اخیر این روند تا حدودی تغییر کرده است. شوهرکشــی از دیــدگاه جرمشناسان، قضـــات، حقوقدانـان و حــتـی روانشناسان علل مختلفی دارد که شاید از حذف روابط عاطفی و بروز اختلافات بزرگ مانند خیانت ریشه میگیرند. بررسیها نشان میدهد، پدیده همسرکشی در مردان و زنان متفاوت است.
مردان به خاطرناتوانی در کنترل تکانههای پرخاشگرانه با کوچکترین نارضایتی نسبت به همسر مرتکب خشونت میشوند. گاهی هم این خشونتها ناخواسته به قتل منجر میشود. اما زنان به علت محدودیتها و ناتوانی در احقاق حقوقشان از راههای قانونی، اقدام به قتل همسر میکنند.»
وی افزود: «از مهمترین علتهای ارتکاب جنایت توسط زنان به خشونت، بدرفتاری و خیانت مرد میتوان اشاره کرد و اغلب زنان در کشتن همسرانشان همدست دارند و بیشتر طراح جنایت هستند. آنها قتل و کشتن همسرانشان را تنها راه نجات خود دانسته و آنقدر در زندگی مشترک به بنبست رسیدهاند که حتی وجود فرزندانشان نیز نتوانسته عاملی بازدارنده برای آنها باشد. نکته جالب اینکه در بسیاری از این پروندهها زنان متهم مدعی هستند اگر میتوانستند براحتی طلاق بگیرند به قتل همسرانشان فکر نمیکردند.»
قاضی اجرای احکام دادگستری البرز ادامه داد: «خشونتهای خانوادگی یکی از دلایل همسرکشی است که میتواند جسمانی، جنسی، روانی یا عاطفی باشد. همچنین بررسیهای علمی و پژوهشی نیز بیانگر آن است که ریشه بسیاری از این قبیل قتلها به مشکلات درونی افراد و بیماری آنها بازمیگردد. این زنگ خطری است که باید آن را جدی گرفت و برای حل این معضل گامهای جدی برداشته شود. اغلب زنانی که دست به قتل شوهرانشان میزنند با او احساس خوشبختی نمیکنند. بنابراین در تداوم یک نارضایتی مزمن تصمیم به قتل میگیرند.
نخستین عامل این نارضایتی نیز خشونت رفتاری و گفتاری است. بحث خشونت شوهر نیز خود دلایل متعددی از جمله اعتیاد، بیکاری، مشکلات تربیتی و رفتاری دارد که نیازمند بررسیهای ریشهای است. همچنین عواملی از قبیل ازدواجهای تحمیلی و ناخواسته، دشواری یا ناتوانی در طلاق، انتقام از شریک زندگی، نداشتن آشنایی با مهارتهای تصمیمگیری، مناسب نبودن روابط بین فردی و نبود کنترل خشم از دیگر عوامل همسرکشی است.»
وی با اشاره به اهمیت نقش اعتقادات در مهار خشونت در جامعه گفت: «اگر باورهای دینی و اعتقادی در افراد جامعه درونی شده باشد، نه فقط شوهرکشی که دیگر جرایم اجتماعی را نیزکاهش خواهد داد. اگر همسران مهارتهای زندگی را بیاموزند و سعی کنند هنگام بروز مشکلات صادقانه درحل و فصل آن بکوشند، کمتر دچار بحرانهای عاطفی و مشکلات پس از آن میشوند. اگر زوجین برای حل مشکلاتشان از خانواده یا روانشناسان کمک گرفته و از تصمیمهای خودسرانه بپرهیزند، ممکن است سرنوشت و عاقبت بدی برای آنها در زندگیشان رقم نخورد. همچنین حضور زوجین در فضای مجازی باید به گونهای باشد که باعث نشود زندگی آنها به خطر بیفتد. باید بدانند فضای مجازی کانون خانوادهها را نشانه رفته و اگر کمتوجهی به اثرات منفی حضور در فضای مجازی داشته باشند، ممکن است، زندگیشان نابود و در دامهای سیاهی که فضای مجازی برایشان گسترده است، گرفتار شوند.»
وی در پایان افزود: «در صورت بروز مشکلات خانوادگی علاوه بر مراکز مشاوره، مراکزی نیز زیر نظر دستگاه قضایی وحتی مراکز مردمنهاد آماده خدماترسانی به شهروندان هستند.»
انتهای پیام
نظرات