به گزارش ایسنا، روزنامه مستقل رأی الیوم در سرمقاله خود آورده است: مانع اصلی همواره سلاح مقاومت بوده است. جنبش حماس میخواهد سلاح مقاومت را به عنوان ضمانتی برای مقابله با هر گونه تجاوز اسرائیل حفظ کند و تشکیلات خودگردان در رام الله میخواهد با تسلیم شدن در برابر فشارهای اسرائیل و آمریکا این سلاح را از مقاومت بگیرد و نگذارد آمریکا و اسرائیل تهدیدات خود را درباره توقف کمکهای مالیشان که ستون فقرات برای ابقای تشکیلات خودگردان و رئیس آن است، عملی کنند.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد که وی بارها خواهان دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل شده است اما او مخالفت کرده است. عباس گفت که نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطین هر شهروندی از جنبش حماس را که سلاح در اختیار داشته باشند بازداشت خواهند کرد چراکه سلاح امنیت فلسطین تنها سلاح قانونی است. او میخواست این پیام را به جنبش حماس برساند که در سایه ابقای سلاح حماس هیچ آشتی وجود نخواهد داشت. عباس بارها تأکید کرده که تکرار ساختار حزب الله در نوار غزه را قبول نمیکند.
مساله قابل توجه این است که رهبری مصر که روابط رسمی با اسرائیل به دلیل معاهده کمپ دیوید دارد و به هماهنگی نظامی و امنیتی با اسرائیل برای مقابله با داعش در سینا میپردازد بیشتر از تشکیلات خودگردان و رئیس آن مفهوم سلاح مقاومت و الگوی حزب الله در نوار غزه را درک میکند. مصر هیچگاه در مذاکراتش با جنبش حماس خواهان کنار گذاشتن سلاح مقاومت نشده است و با دیدگاه حماس در این باره موافق است و این جنبش را مهمترین طرفی میداند که برای تسهیل آشتی امتیازات بیشتری را داده از جمله انحلال کمیته اداری و آمادگیاش برای تحویل وزارتخانهها به دولت رامی الحمدالله، نخست وزیر دولت وفاق ملی فلسطین.
ما درک نمیکنیم که چرا محمود عباس با الگوی حزب الله در نوار غزه مخالف است و بر کنار گذاشتن سلاح مقاومت پافشاری میکند و این چیزی است که اسرائیل برای تحقق آن وارد سه جنگ علیه نوار غزه شد و جنایتهای جنگی را به خاطر آن مرتکب شد اما موفقیتی به دست نیاورد. اگر تشکیلات خودگردان فلسطین از حاکمیت در چارچوب یک کشور مستقل فلسطین برخوردار است پس درخواستش برای خلع سلاح حماس جای بحث دارد چراکه این سلاح با سلاح رسمی تناقضی ندارد اما محمود عباس کشور مستقلی ندارد از هیچ گونه حاکمیتی ولو جزئی هم برخودار نیست و خود و نخست وزیرش در مقابل گذرگاههای اسرائیل خوار و حقیر شده و به دست سربازان جوان زن اسرائیلی مورد بازرسی قرار میگیرند. خود محمود عباس در سخنرانی اخیرش در مجمع عمومی سازمان ملل از این توهینها شکایت کرد.
ما زیاد روی مذاکرات آشتی حساب باز نمیکنیم چراکه در مقابل دو برنامه متناقض از سوی دو طرف قرار داریم. به نظر ما مردم فلسطین نیز هیچ توجهی به این مذاکرات ندارند. مبالغه نمیکنیم اگر بگوییم که ساکنان نوار غزه بیشتر به بازی تیم ملی فوتبال مصر در مسابقات مقدماتی جام جهانی توجه کردند تا به مذاکرات آشتی و اگر هم این مذاکرات را دنبال کنند تنها به یک دلیل است و آن اطمینان یافتن از امکان تحقق وعدهها درباره بازگشایی گذرگاه رفح که تنها گذرگاه آنها به عالم خارج است.
محمود عباس زمانی که به وعدههایش با لغو کاهش حقوق بیش از ۶۰ هزار کارمند و بازنشسته کردن ۷۰۰۰ تن از آنها وفا نکرد و نیت و قصد ناپسندانه خود را در قبال نوار غزه نشان داد. اینها وعدههایی بود که عزام الاحمد، رئیس هیئت مذاکره کننده در قاهره آن را اعلام کرده بود. او تأکید کرده بود که این "مجازاتهای جمعی" به محض رسیدن الحمدالله به غزه و تحویل وزارتخانهها و انحلال کمیته اداری که حماس برای اداره امور نوار غزه تشکیل داده بود، لغو خواهند شد.
باید به محمود عباس و هیئتهای جنبش فتح و حماس یادآور شد که مردم فلسطین انقلابشان را به خاطر بازگشایی گذرگاه رفح یا ادامه باج خواهی کشورهای اهدا کننده به راه نینداختند بلکه به خاطر آزادی خاک غصب شده فلسطین این انقلاب را شروع کردند و نباید این را از ذهنشان بیرون کنند که بر سر یک قدرت توهمی رقابت میکنند کرانه باختری همچنان اشغال شده و شاهد شهرک سازیهای گسترده است و همین مساله نیز درباره نوار غزه صدق میکند.
آنها آب را در مشکی که نامش آشتی است تحت نظارت سازمان اطلاعات مصر و با خوار شمردن مساله فلسطین با عنوان یک مساله امنیتی نه یک مساله انسانی و سیاسی عادلانه تکان میدهند. با این حال امیدواریم که حداقل تا حدی به اهدافشان درباره کاهش رنجها و مشکلات دو میلیون فلسطینی در نوار غزه برسند؛ فلسطینیهایی که بیماری، گرسنگی، محرومیت، افسردگی و ناامیدی به دلیل محاصره ظالمانه آنها را از پای درآورده است.
انتهای پیام
نظرات